امید تازه برای دموکراسی در هند
رایدهندگان، دموکراسی هند را از پرتگاه نجات دادند. نارندرا مودی، نخستوزیر هند با وجود پیروزی در سومین دوره متوالی در انتخابات، با چالشی جدی روبهروست. حزب حاکم او، بهاراتیا جاناتا پارتی (BJP)، نتوانست اکثریت مطلق را در لوک سبها (مجلس سفلا) به دست آورد. این امر مودی را مجبور خواهد کرد تا برای پیشبرد برنامههای خود، به ائتلافی از احزاب متکی شود که ممکن است ثبات و انسجام لازم را نداشته باشند.
مودی در طول حرفه سیاسی طولانی خود هرگز مجبور به رهبری دولتی ائتلافی نشده است. حزب بهاراتیا جاناتا ۲۴۰ کرسی به دست آورد که کمتر از ۳۰۳ کرسی است که در سال ۲۰۱۹ به دست آورده بود. احزاب اپوزیسیون به رهبری حزب کنگره، تحت نام ایندیا (اتحاد فراگیر توسعه ملی هند) متحد شدند و عملکردی بهتر از حد انتظار داشتند و ۲۳۲ کرسی را به دست آوردند. کاهش کرسیهای حزب بهاراتیا جاناتا ممکن است حفظ ثبات در دولت را دشوارتر کند و این حزب باید با اپوزیسیون بسیار قویتری مقابله کند.
نتایج در سراسر کشور متفاوت بود، اما حزب BJP در ایالتهای کلیدی، از جمله اوتار پرادش که مدتها بهعنوان یکی از پایگاههای اصلی این حزب محسوب میشد، شکست خورد. رایدهندگانی که نگران مسائل اقتصادی داخلی بودند، تمرکز فزاینده مودی بر ملیگرایی افراطی هندوها و سخنان نفرتانگیز او را رد کردند.
اهمیت این تغییر را نمیتوان نادیده گرفت. سالهاست که حزب BJP قدرت ملی را در دست داشته و از کنترل خود به روشهای بیسابقه و عمیقاً غیردموکراتیک استفاده کرده است. این حزب سه برابر بودجه تمام احزاب دیگر را در اختیار داشت و بهطور مؤثری فساد در سطح بالای حکومت را نهادینه کرده بود.
حزب BJP همچنین به دستگاههای به ظاهر مستقل اجرای قانون متکی بود تا احزاب مخالف را سرکوب کند. این حزب حسابهای بانکی مخالفان را مسدود کرده و با استفاده از قوانین سختگیرانه، مخالفان، منتقدان و رهبران اپوزیسیون را مجازات و زندانی میکرد و دیگران را وادار به پیوستن به BJP مینمود. حتی آمار رسمی نیز از دخالت و دستکاری سیاسی مصون نبود.
علاوه بر این، رسانههای اصلی هند با BJP همسو شدند. آنها خودداری مودی از برگزاری کنفرانسهای مطبوعاتی را عادی جلوه دادند و به تقویت کیش شخصیت نخستوزیر پرداختند. درحالیکه روزنامهنگاران مستقل تهدید و مجازات میشدند، رسانههای همسو با دولت مشغول تقویت دروغهای دوستدار BJP و تضعیف جایگزینهای سیاسی بالقوه بودند.
اگرچه انتخابات بهندرت آزاد و منصفانه بود، اما چندین درس برای ما داشت. در درجه اول، توانایی دولت در کنترل روایتها، چه در داخل و چه در خارج از کشور، به وضوح در حال کاهش است زیرا واقعیت امروز هند بیش از حد تلخ است که نادیده گرفته شود.
ادعاهای حزب بهاراتیا جاناتا (BJP) مبنی بر رونق اقتصادی هند، در حالی مورد تصدیق نخبگان داخلی و ناظران خارجی قرار میگرفت که با بررسی دقیقتر، میتوان فهمید وضعیت آنگونه که میگویند نیست. این «رشد» اقتصادی تنها به نفع اقلیتی اندک بوده و اکثریت قریب به اتفاق مردم هند با چالشهای اقتصادی متعددی دست به گریبان هستند که از جمله آنها میتوان به کاهش فرصتهای شغلی، رکود یا کاهش دستمزدها و و افزایش شدید قیمت کالاهای ضروری اشاره کرد.
نتایج انتخابات اخیر، دموکراسی در هند را تا حدود زیادی نجات داد و نشان داد که مودی قدرت مطلق نیست. اما دموکراسی هند هنوز بهطور کامل از محدوده خطر خارج نشده است. مقابله با سم نفرتپراکنی مذهبی که حزب BJP در جامعه هندی تزریق کرده است، ممکن است زمان زیادی طول بکشد. به همین ترتیب، سازمانها و مؤسساتی که تحت تأثیر تاکتیکهای استبدادی مودی قرار گرفتهاند، نمیتوانند بهراحتی به استقلال کامل بازگردند و سوءاستفاده از فرآیندهای قانونی، نظارتی و اداری ممکن است ادامه یابد و حتی در مواقعی به شدت تشدید شود، زیرا حکومت مودی بهطور فزایندهای به دنبال قبضه قدرت است. با این حال، سیاست هندی دوباره رقابتی (هرچند پر از هرج و مرج) شده است و این دلیلی است که صدها میلیون هندی امید و آرامش بیشتری داشته باشند.