رویای ابرقدرت شدن!
برای سالها، سیاست خارجی پارامتر مهمی در انتخابات سراسری هند به حساب نمیآمد و رأیدهندگان معیارهایی چون مشکلات داخلی و موضوعات اقتصادی را بهعنوان معیارهای مهم انتخاب حزب حاکم مدنظر قرار میدادند. اما انتخابات امسال در حالی روز جمعه ۱۹ آوریل آغاز شد و به مدت ۶ هفته ادامه خواهد یافت که نارندرا مودی، نخستوزیر هند و حزب متبوع او، بهاراتیا جاناتا تمرکز زیادی بر موفقیتهای دهلینو در عرصه سیاست خارجی داشتهاند و از این عامل برای جلب آرای عمومی استفاده میکنند.
براساس نظرسنجیها انتظار میرود مودی بتواند برای سومین دوره متوالی نخستوزیر هند شود. نتایج نظرسنجی جدید ایپسوس، نشان میدهد نرخ مقبولیت عمومی او به بیش از ۷۵ درصد افزایش یافته؛ در مقایسه با سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۲ رشدی نزدیک به ۱۰ درصدی را تجربه کرده است.
آمیت شاه، وزیر مسکن کابینه مودی در سفر اخیری که به ایالت گوجارات برای برگزاری کارزار انتخاباتی داشت، تلاش کرد تا با مثال آوردن از زندگی نارندرا مودی و معرفی او بهعنوان فردی که از یک خانواده بسیار فقیر توانسته به اوج قدرت در هند برسد، رأیدهندگان را قانع کند که تنها مودی است که میتواند همین مسیر را در عرصه جهانی طی کرده و هند را از کشوری فقیر به کشوری قدرتمند و مورد احترام قدرتهای بزرگ بدل سازد.
نشریه فارنافرز در تحلیلی پیرامون چرایی تبدیل شدن سیاست خارجی به یکی از اولویتهای کارزارهای انتخاباتی مینویسد: «برخلاف انتخاباتهای قبلی در هند، نقشی که دهلینو در عرصه بینالمللی میتواند ایفا کند، یکی از مهمترین موضوعاتی است که توده مردم و رأیدهندگان به آن توجه میکنند. این در حالی است که در حدود یک دهه قبل، این مسئله اهمیت زیادی برای رأیدهندگان نداشت. حزب بهاراتیا جاناتا نیز با ملاحظه این وضعیت تلاش کرده تا از آن برای تقویت جایگاه خود در هند استفاده کند. این حزب با تأکید بر اینکه اگر حزب توانسته فردی عادی همچون مودی را به اوج قدرت برساند، میتواند همین کار را نیز برای هند در عرصه بینالمللی انجام دهد.»
میلان واشیناو و کارولین مالوری، پژوهشگران روابط بینالملل در مقالهای که اندیشکده کارنگی آن را منتشر کرده، تعبیر تبدیل کردن سیاست خارجی هند از یک موضوع «نخبگانی» به یک مسئله مهم برای «تودهها» در خصوص استراتژی حزب بهاراتیا جاناتا استفاده کردهاند: «از ابتدای سال ۲۰۱۹ روند این تغییر مشهود بود. رأیدهندگان شروع به صحبت درباره جایگاه هند در عرصه بینالملل کردند و از این مسئله میگفتند که چگونه رهبری مودی توانست جایگاه دهلینو را در مناسبات جهانی ارتقا دهد. تا پیش از این، یک باور رایج در میان هندیها وجود داشت که آنها کشور بزرگ و پهناوری دارند اما در واقعیت این کشور پهناور اهمیت زیادی در مناسبات جهانی ندارد و نمیتواند تأثیرگذاری خاصی داشته باشد. حالا اما این وضعیت تغییر کرده و از نگاه شهروندان هندی، هند یک کشور بزرگ و مهم است.»
دادههای افکارسنجیهای صورتگرفته در هند نیز این فرضیه را تقویت میکند. مرکز مطالعات جوامع توسعهیافته (CSDS) در یک برنامه افکارسنجی مشترک با شبکه خبری NDTV به این نتیجه دست یافته است که ۶۳ درصد از هندیها معتقدند جایگاه هند نسبت به سال ۲۰۱۴ که مودی به قدرت رسید، ارتقای قابلتوجهی پیدا کرده است. آنها همچنین باور دارند که هند توانسته از نظر فرهنگی جایگاه بهتری به دست بیاورد، خود را بهعنوان یک قدرت جهانی مطرح کند و جذابیت هند بهعنوان یک مقصد سرمایهگذاری امن افزایش یافته است.
نتایج نظرسنجی ایندیا تودی در فوریه ۲۰۲۴، نشان میدهد پس از ماجراهای مربوط به اختلافات قومی هندوها و مسلمانان که نماد آن ساخت یک نماد هندو در برابر یک مسجد قرن پانزدهمی مسلمانان بود، بسیاری از رأیدهندگان هندی مودی را با «ارتقای جایگاه جهانی هند» به یاد میآورند و این مسئله را میراث دوره حکومت مودی میدانند.
خواسته رأیدهندگان هندی در حوزه سیاست خارجی چیست؟
هندیها بهویژه جوانان و شهرنشینان هندی توجه ویژهای به جایگاه این کشور در تعاملات بینالمللی دارند. براساس نتایج یک پژوهش که طی آن ۵۰۰۰ نفر از جوانان ۱۸ تا ۳۵ ساله در هند مورد مصاحبه قرار گرفتهاند، ۸۸ درصد از آنها تأکید دارند که یک مأموریت بسیار مهم برای دهلینو این است که بتواند طی سالهای آینده یک کرسی دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد را از آنِ خود کند. ۸۳ درصد این جوانان همچنین باور دارند که هند باید بتواند به عضو دائم گروه ۷ تبدیل شود.
مؤسسه افکارسنجی پیو در آخرین نظرسنجی خود از شهروندان هندی درباره سیاست خارجی، از آنها پرسیده بود که تا چه اندازه از سیاست خارجی دولت نارندرا مودی و تلاش دولت او برای ارتقای جایگاه هند در عرصه بینالمللی رضایت دارند؟ طی این نظرسنجی، ۶۷ درصد از شهروندان از سیاست خارجی دولت هند رضایت داشتند. هرچند نمیتوان این نتایج را به منزله رأی قطعی این جمعیت به مودی دانست اما دستکم ثابت میکند سیاست خارجی در هند از حمایت مردمی قابلتوجهی بهره میبرد که توان دهلینو را در چانهزنیها و بزنگاهها بالا خواهد برد.
چرا سیاست خارجی برای مردم اهمیت یافت؟
براساس روندی که هند طی دو دهه گذشته طی کرده، نباید از توجه بیشتر مردم این کشور به مسئله سیاست خارجی و ضرورت افزایش قدرت هند در عرصه بینالملل متعجب بود.
هندیها طی این مدت ثروتمندتر شدهاند و مطالعات جامعهشناسانه در این کشور ثابت میکند با افزایش درآمد عمومی و رشد طبقه متوسط، میل توده مردم به درک بیشتر تحولات خارجی و اثرگذاری بیشتر در این حوزه افزایش مییابد. نشریه فارنپالیسی با اشاره به یک پژوهش در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ مینویسد: «۲۰۰ هزارنفر در این پژوهش شرکت کردند و ۸۲ درصد از طبقه فقیر و کمدرآمد هند علاقهای به دنبال کردن سیاست خارجی و پاسخگویی به سوالات در این حوزه نداشتند. این رقم در میان ثروتمندان هند ۲۹ درصد بود.»
در حال حاضر درآمد سرانه هند نسبت به سال ۲۰۰۵ بیش از دو برابر شده است و با ثروتمندتر شدن هند و رشد طبقه متوسط در این کشور، توجهها به سیاست خارجی افزایش یافته است.
از سوی دیگر، جمعیت ثروتمند بیشتر به سفر رفتن و تعامل با کشورهای خارجی فکر میکنند و هندیها هم از این مسئله مستثنی نیستند. در حال حاضر نسبت به سال ۲۰۱۴ که نارندرا مودی به قدرت رسید، تعداد توریستهایی که به هند سفر میکنند ۳۰۰ درصد افزایش یافته است. تعداد هندیهایی هم که در خارج از این کشور زندگی میکنند و تعداد شهروندانی که به مسافرت خارجی میروند نیز بهطور قابل توجهی افزایش یافته که مستقیماً نتیجه افزایش درآمد به حساب میآید. نشریه فارنافرز نوشته است: «حالا هندیها خواهان احترام بیشتری هستند.»
دو دلیل دیگر برای این مسئله مطرح میشود؛ دلیل اول به تحولات نظم جهانی مربوط است که در آن نظم یکجانبه آمریکایی پساجنگ سرد واپسین روزهای خود را سپری میکند و کشورهای قدرتمند هرکدام به دنبال آن هستند که جایگاه بهتری برای خود در نظم جدید دستوپا کنند.چین با توسعه قدرت اقتصادی تلاش دارد به یکی از بازیگران اصلی نظم جدید تبدیل شود. روسیه که در وضع موجود، نارضایتیهای زیادی داشت، سعی دارد با قدرت نظامی دیگران را مقهور کند و ایالات متحده که درگیر دوقطبیهای داخلی است تلاش دارد جایگاه خود را بهعنوان یک ابرقدرت حفظ کند.
هندیها هم که در گذشته ضربات زیادی از استعمار و دخالتهای خارجی متحمل شدهاند، علاقهمندند که این بار جایگاه بهتری در نظم جدید داشته باشند و نگرانیها از رشد قدرتهای دیگر در منطقه از جمله چین، آنها را به توجه بیشتر به حوزه سیاست خارجی سوق داده است.
کشورهای غربی نیز که نگرانی زیادی پیرامون رشد چین دارند، ترجیح میدهند از طریق سرمایهگذاری و همکاری با قدرتهای منطقهای در پی مهار چین باشند و همین امر فرصتی تاریخی برای خیزش هند فراهم ساخته است.
دولت فعلی هند و حزب بهاراتیا جاناتا نیز تأکید زیادی روی مسئله ملیگرایی هندی دارند و سیاست خارجی را یکی از پایههای جاهطلبی خود میدانند. مودی بارها روی این مسئله تأکید کرده که یکی از اهداف دولت او، «پایان دادن به ۱۲ قرن بردگی» و آغاز عصری جدید پس از سالها تکرار تجاوز و دخالت خارجی است.
در همین راستا، هند از یک سو تلاش کرده با استفاده از فرصتهایی نظیر میزبانی از نشست گروه ۲۰ خود را بهعنوان نماینده و صدای جنوب جهانی مطرح کند و از سوی دیگر تلاش کرده این مسئله را به دستاوردی ملموس برای توده مردم در هند بدل سازد.
براساس برنامهریزیهای دولت مودی، تاکنون بیش از ۲۰۰ برنامه مربوط به گروه ۲۰ در بیش از ۶۰ شهر هند برگزار شده و بخش زیادی از مردم این کشور از نزدیک شاهد برگزاری این رویدادها با حضور نمایندگان ۲۰ کشور قدرتمند و تأثیرگذار بودهاند.
بازسازی زیرساختهای حملونقل در این شهرها و همچنین بازسازی چهره شهرها از جمله اقدامات دولت هند برای تبدیل کردن میزبانی نشست گروه ۲۰ به یک دستاورد داخلی بوده است.
هند به چه سمتوسویی خواهد رفت؟
حزب بهاراتیا جاناتا تلاش دارد تا تصویر متفاوتی از هند بسازد. «صدای جنوب جهانی» و دوست قدرتهای بزرگ ایدههایی هستند که این حزب در سالهای اخیر برای تعریف جایگاه هند در سیاست خارجی بر روی آنها مانور داده است. آنها نام رسمی هند را به «بهارات» تغییر دادهاند و از در دستور کار قرار گرفتن سیاست «اول بهارات» سخن میگویند اما همزمان تأکید دارند که این سیاست با سیاست انزواگرایانه «اول آمریکا» تفاوت جدی خواهد داشت.
سیاست مودی و حزب بهاراتیا جاناتا اولویتهای دیگری نیز دارد. توسعه روابط با کشورهای در حال توسعه و احداث کریدورهای جدید در کنار تعریف هند بهعنوان یک قدرت بزرگ که میتواند از طریق عضویت دائم در شورای امنیت سازمان ملل متحد اتفاق بیفتد از جمله اولویتهای هند هستند.
در مانیفست اعلامی حزب بهاراتیا جاناتا، بهطور شگفتانگیزی برخلاف مانیفست سال ۲۰۱۹ هیچ اشارهای به بریکس، سازمان همکاری شانگهای، ابتکار خلیج بنگال و اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا (آسهآن) دیده نمیشود.
در بخش تهدیدها نیز هیچ اشاره مستقیمی به چین و پاکستان که اصلیترین تهدیدهای خارجی علیه امنیت ملی هند به شمار میروند، وجود ندارد. در مقابل تأکید زیادی روی بازیگران غیردولتی شده؛ تروریسم و چپگرایان افراطی از جمله این تهدیدها هستند.
یکی از جالبترین بخشهای مانیفست انتخاباتی حزب بهاراتیا جاناتا تأکید قابلتوجه بر قدرت دیپلماسی نرم هند است. در این بخش بهطور گسترده به دستاوردهای دولت هند در این زمینه پرداخته شده و وعده داده شده که سیاست دولت در این زمینه باعث خواهد شد نهتنها مردم هند، بلکه دیاسپورا و جمعیت مهاجر هندی در جهان نیز به جایگاه هند در جهان افتخار کنند.
هند و خاورمیانه
دهلینو در خاورمیانه تلاش دارد با همه بازیگران ارتباط داشته باشد. در تحولات پس از ۷ اکتبر، هند از اسرائیل حمایت کرد و درحالیکه شعار «صدای جنوب جهانی» میداد، ترجیح داد کشتار بیش از ۳۴ هزار فلسطینی از جمله ۲۵ هزار زن و کودک را نادیده بگیرد و به جای همراهی با بسیاری از کشورهای جنوب جهانی که علیه اسرائیل موضع گرفتند، به حمایت از اسرائیل ادامه دهد.
با این وجود دهلینو در این مدت تلاش زیادی کرد که روابط خود را با کشورهای عربی هم تقویت کند. چهار ماه پس از آغاز جنگ غزه، مودی سفری به کشورهای امارات متحده عربی و قطر داشت و متعهد شد که روابط اقتصادی هند با این کشور بهطور ویژهای توسعه یابد.
از سوی دیگر کریدور هند – خاورمیانه – اروپا (IMEC) که در نشست گروه ۲۰ معرفی شد، پتانسیل قابلتوجهی برای افزایش درهمبافتگی اقتصادی، تجارت، سرمایهگذاری و تقویت همکاری میان کشورهای شرکتکننده دارد.
براساس گزارش ژئوپلیتیکالمانیتور هدف این پروژهی جسورانه، ایجاد یک مسیر تجاری پیوسته با هدف اتصال هند، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اردن، اسرائیل و اروپاست و از درونمایهای تحولآفرین در پویش تجارت جهانی برخوردار است.
انتظار میرود که این کریدور، هزینههای تجارت را کاهش دهد، دسترسی به بازار را تقویت کند و فرصتهای سرمایهگذاری بین کشورهای شرکتکننده را تسهیل کند. همچنین انتظار میرود که چنین پروژه عظیمی با بهبود زیرساختهای حملونقل، همکاری فرامرزی، تأمین انرژی و کفایتهای لجستیکیاش، درهمپیوستگی منطقی منطقهای را تقویت کند.
این اتصال، ارتباطات اقتصادی نزدیکتری را به پیش میراند و اجازه میدهد کالاها، خدمات و نیروی کار به روش آسانتری جابهجا شوند. بهویژه، ایجاد این کریدور ممکن است بهعنوان یک عامل انگیزاننده برای افزایش همکاری دیپلماتیک و پایداری ژئوپلیتیک میان کشورهای شرکتکننده عمل کند.
ارتباطات اقتصادیِ نزدیک ناشی از این کریدور، انگیزه همکاری در جبهههای مختلف از جمله امنیت، مبارزه با تروریسم و پایداری منطقهای خواهد بود. از این گذشته، منافع اقتصادی مشترک، مسیرهایی را برای ایجاد روابط دیپلماتیک قویتر، همکاری در زمینه امنیت، تسهیل گفتوگو و تقویت تعادل ژئوپلیتیکی ایجاد خواهد کرد.
به نظر میرسد در طرف مقابل نیز، هم اسرائیل و هم کشورهای عربی مشتاق توسعه روابط با هند هستند. کشورهای عربی میزبان بخش بزرگی از جمعیت مهاجر هند هستند و اسرائیل نیز یکی از تأمینکنندگان تسلیحات و فناوریهای نظامی هند به شمار میرود.
برخی کارشناسان پیشبینی میکنند روند رو به رشد اسلامهراسی در هند میتواند مانعی بر سر راه توسعه روابط هند با کشورهای خاورمیانه باشد.
روابط هند با ایران از زمان بازگشت تحریمهای آمریکا علیه ایران بهطور جدی تحت تأثیر قرار گرفته و بهرغم معافیتهایی که در خصوص چابهار وجود داشت، ارادهای جدی از سوی هند برای توسعه و سرمایهگذاری در این بندر دیده نشد.
در کریدور جدید معرفیشده از سوی هند نیز، ایران جایگاهی ندارد و دور زده شدن ایران در کریدور باعث میشود روابط تهران و دهلینو در وضعیت راکد کنونی باقی بماند.
هند و قدرتهای بزرگ
هند اقتصاد رو به رشدی دارد و این مسئله روابط با این کشور را برای بسیاری از کشورهای جهان از جمله قدرتهای بزرگ جذاب میکند.
براساس یک گزارش از وزارت دارایی هند که زمستان ۱۴۰۲ منتشر شد، این کشور با حمایت از اصلاحاتی که در ۱۰ سال گذشته انجام شد و همچنین اصلاحات جدیدی که در دستور کار قرار دارد، برای سومین سال متوالی در سال ۲۰۲۴ رشد تولید ناخالص داخلی واقعی 7درصد یا بیش از 7درصد را تجربه خواهد کرد.
رشد اقتصادی هند در سال ۲۰۲۰ (3/9 درصد)، ۲۰۲۱ (منفی 5/8 درصد)، ۲۰۲۲ (9/1درصد) و ۲۰۲۳ (7/2 درصد) ثبت شده است. وزارت دارایی هند پیشبینی کرده است که این کشور تا سال ۲۰۲۸ با تولید ناخالص داخلی 5/9 تریلیون دلاری به سومین اقتصاد بزرگ جهان بدل خواهد شد.
همچنین کشورهای غربی اهمیت زیادی برای مسئله مهار چین قائل هستند و این مسئله منافع مشترک زیادی با هند برای آنها ایجاد میکند. این منافع به اندازهای مهم هستند که بهرغم استنکاف هند از محکوم کردن تجاوز نظامی روسیه به اوکراین و تداوم خرید نفت روسیه از سوی هند، غرب حاضر به تنبیه هند و اعمال تحریم علیه این کشور نشد و ترجیح داد چنین موضوعی را نادیده بگیرد.
نشریه فارنافرز مینویسد: «غرب منافع مشترک زیادی با هند دارد اما ارزشهای مشترک نه!».
هند و چین سه هزار و ۵۰۰ کیلومتر مرز مشترک در هیمالیا دارند که به آن «خط کنترل واقعی» میگویند. این مرز از دهه ۱۹۵۰ مورد مناقشه است و سال ۱۹۶۲ جنگی بر سر آن درگرفت. همچنین در سال ۲۰۲۰ تنشهای دیپلماتیک و درگیریهای نظامی میان دو کشور ایجاد شد که در پی آن دستکم ۲۴ سربازِ دو کشور کشته شدند.
سوبراهمانیام جایشانکار سال ۲۰۲۲ در گفتوگویی با خبرگزاری رویترز، پیرامون روابط دهلینو و پکن گفت: «روابط هند با همه قدرتهای بزرگ خوب است. چین یک استثناست زیرا این کشور توافقنامههای مدیریت مرزها با دهلینو را نقض کرده است. تنشها با پکن باعث شده است که هند در دوران صلح بیشترین استقرار نیروها در مرزهای مورد مناقشه با چین را داشته باشد.»
نشریه فارن افرز مینویسد: «حتی با ضعیفتر شدن ارزشهای مشترک دو کشور، منافع مادی مشترک آنها قویتر شده است. هند و ایالات متحده اکنون یک دشمن ژئوپلیتیکی آشکار و مشترک به نام چین دارند و هر یک میدانند که دیگری میتواند در مسیر غلبه بر این دشمن مشترک به او کمک کند.
برای آمریکا، هند یک قدرت بزرگ و محوری در آسیا است که ضمن حضور در مسیرهای دریایی، مرز زمینی طولانی و مورد مناقشه با چین دارد. برای هند، ایالات متحده منبع جذابی از فناوری پیشرفته، آموزش و سرمایهگذاری است.
دهلینو ممکن است هنوز روابط نزدیکی با مسکو داشته باشد، اما کیفیت نامشخص و تردید در خصوص اطمینانبخش بودن تسلیحات روسی به این معنی است که دست هند بیش از هر زمان دیگری برای خرید تسلیحات غربی باز است.
با این حال، برای سرمایهگذاری بر این منافع مادی مکمل، ایالات متحده باید این ایده را که ارزشهای مشترک میتواند بستر یک رابطه قوی را فراهم کند و روی آن شرطبندی کند، کنار بگذارد.
در مقابل، آمریکا باید پذیرش خود را برای تحمل رفتارهای هند که در چارچوب همگرایی بلندمدت قابل توجیه نیست، افزایش دهد. به عبارت دیگر آمریکا به جای اینکه هند را متحدی در مبارزه و تلاش برای ایجاد دموکراسی جهانی ببیند، باید دهلینو را بهعنوان یک متحد خوب و مناسب با ظرفیتهای مشخص در نظر بگیرد.
البته با توجه به اینکه واشنگتن برای دههها دهلینو را با این عینک دیده، تغییر آسان نخواهد نبود اما این همگرایی مشترک باعث میشود تا هر دو طرف بفهمند که چگونه به این رابطه بنگرند و از تجارت خود به سود برسند.»
منبع: Foreign Policy
عکس: sputnik