چرخش هند به سوی اروپا
سیاست خارجی هند از دیرباز بر نوعی موازنه محتاطانه استوار بوده است: نزدیکی تدریجی به آمریکا بدون کنار گذاشتن کامل اصل عدم تعهد. این رویکرد که هندیها آن را «چندجانبهگرایی» میخوانند، برای دهلینو سرمایهگذاری، فناوری و همکاریهای دفاعی به ارمغان آورده است.

سیاست خارجی هند از دیرباز بر نوعی موازنه محتاطانه استوار بوده است: نزدیکی تدریجی به آمریکا بدون کنار گذاشتن کامل اصل عدم تعهد. این رویکرد که هندیها آن را «چندجانبهگرایی» میخوانند، برای دهلینو سرمایهگذاری، فناوری و همکاریهای دفاعی به ارمغان آورده است. اما با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت و رفتارهای غیرقابلپیشبینی او، این استراتژی با چالشی جدی روبهرو شده و هند را به ارزیابی مجدد شرکای خود واداشته است.
دو عامل اصلی، محاسبات استراتژیک هند را تغییر دادهاند. نخست، رقابت فزاینده با چین. تنشهای مرزی مرگبار در سال ۲۰۲۰ و نفوذ روزافزون پکن در جنوب آسیا، بهویژه از طریق اتحاد با پاکستان، چین را از یک رقیب محتاط به یک تهدید امنیتی اصلی برای هند تبدیل کرده است. دوم، غیرقابل اعتماد بودن آمریکا در دوره ترامپ. وضع تعرفههای سنگین، مداخلههای دیپلماتیک ناخوشایند در مناقشات هند و پاکستان، و تضعیف نهادهای دولتی در واشنگتن، این پیام را به دهلینو داده است که تکیه انحصاری بر آمریکا، قماری پرخطر است.
این وضعیت، هند را به سمت تقویت سیاست «چندجانبهگرایی» سوق میدهد: حفظ روابط با قدرتهای مختلف، از جمله روسیه و حتی تلاش برای کاهش تنش با چین. با این حال، تکیه بر روسیه که قدرتی رو به افول و درگیر جنگ اوکراین است، یا وابستگی بیشتر به چین که اصلیترین رقیب استراتژیک هند محسوب میشود، راهحلهای پایداری نیستند. در این میان، اروپا به عنوان یک مسیر جایگزین و امیدوارکننده ظهور میکند.
اروپا میتواند به هند کمک کند تا بدون تشدید تنش با چین یا تضعیف چشمانداز نظم چندقطبی، ریسکهای خود را متعادل سازد. این قاره، سرمایه، فناوریهای پیشرفته دفاعی و صنعتی، و زنجیرههای تأمین متنوعی را ارائه میدهد که میتواند وابستگی اقتصادی هند به چین را کاهش دهد.
تاکنون روابط هند و اروپا به دلیل بوروکراسیهای ناسازگار و تفاوت در اولویتها، هرگز به پتانسیل کامل خود نرسیده است. اما شرایط جهانی در حال تغییر است. نگرانیهای مشترک درباره شیوههای تجاری چین و غیرقابلپیشبینی بودن آمریکا، دهلینو و بروکسل را به هم نزدیکتر کرده است. علاوه بر این، واکنش قاطع اروپا به جنگ اوکراین و سرمایهگذاری سنگین در توانمندیهای دفاعی و استقلال استراتژیک، آن را به یک بازیگر ژئوپلیتیکی جدیتر در نگاه هند تبدیل کرده است. این تحول، زمینه را برای یک همکاری برابر و مبتنی بر منافع متقابل فراهم میکند، نه سخنرانیهای ارزشی.
البته این مسیر بدون مانع نیست. هند برای تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ با چالشهای داخلی و خارجی روبهروست. درگیریهای منطقهای با چین و پاکستان، محدودیتهای اقتصادی در مقایسه با چین، و چالشهای حکمرانی داخلی از جمله تنشهای قومی و مذهبی ناشی از سیاستهای ملیگرایانه هندو، موانعی جدی بر سر راه توسعه پایدار و نفوذ جهانی هند هستند.
با این وجود، پتانسیل اقتصادی هند با جمعیت جوان و طبقه متوسط رو به رشد، توانمندیهای فناورانه در حوزههایی مانند هوش مصنوعی و زیرساخت دیجیتال، و نقش رهبری آن در میان کشورهای «جنوب جهانی»، آن را به یک شریک بسیار جذاب تبدیل کرده است.
آشفتگی کنونی در نظم جهانی، برای هند بیش از آنکه تهدید باشد، یک فرصت است. بازگشت ترامپ و رقابت با چین، شرایطی را فراهم کرده که در آن، یک شراکت عمیقتر میان هند و اروپا نهتنها ممکن، بلکه ضروری به نظر میرسد. هر دو طرف با چالش یک آمریکای دمدمیمزاج و یک چین قاطع روبهرو هستند. بهرهبرداری از این فرصت نیازمند آن است که اروپا درک پیچیدهتری از جهانبینی هند پیدا کند و بهطور قاطع برای ایجاد یک شراکت اقتصادی، فناورانه و امنیتی عمل کند. این پنجره فرصت، ممکن است برای همیشه باز نماند، و اکنون زمان آن است که دو قطب بزرگ جهان چندقطبی آینده، پایههای یک همکاری استراتژیک را بنا نهند.