| کد مطلب: ۵۱۹۹۶

سده ایران‌شناس/به مناسبت یکصدمین سال تولدایرج افشار

یک قرن از زادروز ایرج افشار می‌گذرد؛ پژوهشگری خستگی‌ناپذیر که حیاتش را نذر کلمه مکتوب و نگهبانی از گنجینه‌های کاغذین این سرزمین کرد. او را به‌حق «پدر کتاب‌شناسی ایران» خوانده‌اند؛ عنوانی که فراتر از یک لقب، مهر تأییدی است بر نقشی که او در بازیابی، سازماندهی و نفس‌بخشیدن دوباره به هویت مکتوب ایرانی ایفا کرد.

سده ایران‌شناس/به مناسبت یکصدمین سال تولدایرج افشار

از شمار دو چشم یک تن کم

وز شمار خرد هزاران بیش

یک قرن از زادروز ایرج افشار می‌گذرد؛ پژوهشگری خستگی‌ناپذیر که حیاتش را نذر کلمه مکتوب و نگهبانی از گنجینه‌های کاغذین این سرزمین کرد. او را به‌حق «پدر کتاب‌شناسی ایران» خوانده‌اند؛ عنوانی که فراتر از یک لقب، مهر تأییدی است بر نقشی که او در بازیابی، سازماندهی و نفس‌بخشیدن دوباره به هویت مکتوب ایرانی ایفا کرد. اگر قرار باشد تنها یک کلیدواژه، تمام عمر پربار افشار را تعریف کند، آن کلمه بی‌تردید کتابخانه است.

ایرج افشار، با آنکه دانش‌آموخته رشته حقوق بود، در سی سالگی و به تشویق محمدتقی دانش‌پژوه، قضاوت و وکالت را رها کرد و به امانت‌داری دانایی در کتابخانه دانشکده حقوق روی آورد. برای او، کتابخانه نه یک مکان ساکت، که کارگاه بزرگ پژوهش ملی بود. او با قبول ریاست کتابخانه ملی ایران و سپس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، صرفاً یک مدیر نبود؛ او نظام‌بخش بود.

افشار نخستین کسی بود که به فکر سامان دادن به تولیدات علمی و فرهنگی کشور افتاد. انتشار نخستین دفتر «کتاب‌های ایران» در سال ۱۳۳۳، یک حرکت بدیع و پایه‌گذار بود. این اقدام، سنگی شد برای بنای کتاب‌شناسی ملی نوین، که پژوهشگر را از سردرگمی نجات داد و درهای پژوهش مدون را گشود. او با همین یک کار، آینه‌ای تمام‌نما از حیات نشر ایران در برابر دیدگان اهل علم قرار داد و ابزاری ضروری برای شناخت علمی گذشته و حال پدید آورد. فعالیت‌های افشار در حوزه مجله‌نگاری، جانی دوباره به حلقه اتصال میان پدیدآورنده، ناشر و خواننده بخشید. سردبیری او بر مجلات مهمی چون «فرهنگ ایران زمین» و به‌ویژه «راهنمای کتاب» (به مدت دو دهه)، نشان می‌دهد که او نه فقط به انباشت دانش، بلکه به گردش حیات‌بخش آن نیز اعتقاد داشت.

«راهنمای کتاب» در دوران سردبیری افشار، تبدیل به یک مرجع نقاد و مروج کتاب شد؛ فضایی که در آن تازه‌های نشر معرفی، نقد و گاه با موشکافی‌های فنی افشار، زیر ذره‌بین قرار می‌گرفت. در واقع، افشار سیستمی پویا برای «حیات پس از انتشار» کتاب ایجاد کرد و کتابخانه را از مکانی منفعل به یک شبکه علمی فعال و تأثیرگذار تبدیل کرد. او با دقتی وسواس‌گونه، حتی در نامه‌ای درباره چاپ کتاب «کتابخانه‌های امروز ایران»، بر جزئیاتی چون نوع کاغذ و اندازه قلم متن تأکید داشت تا نشان دهد که احترام به کتاب، مستلزم شناخت تمام ابعاد فنی و تخصصی آن است.

وجه دیگر عظمت افشار، در تبحر کم‌نظیرش در نسخه‌پژوهی و فهرست‌نویسی متون خطی است. کار او صرفاً خواندن نبود؛ یک عملیات نجات فرهنگی بود. او ده‌ها هزار نسخه خطی را شناسایی، توصیف و فهرست کرد تا میراثی که در خطر گم‌شدن یا نابودی بود، به حوزه پژوهش بازگردد. اما پیوند افشار با کتاب، در دیوارهای کتابخانه محصور نماند. او کتاب‌شناسی را با ایران‌شناسیِ میدانی درآمیخت.

سفرهای بی‌شمار او به اقصی نقاط ایران، با دغدغه‌ای عمیق همراه بود: یافتن کتاب‌ها، کتیبه‌ها و نسخه‌های پراکنده‌ای که در خلوت کتابخانه‌های شخصی، بقاع متبرکه و گوشه‌های دورافتاده کشور آرام گرفته بودند. او معتقد بود که «دانایی در سراسر جغرافیای فرهنگی ایران پراکنده است و باید با رنج سفر، آن را گردآورد.» بیش از ۳۰۰ کتاب و ۳۰۰۰ مقاله که حاصل ۶۵ سال کوشش بی‌وقفه اوست، گواه میزان شیفتگی او به این رسالت است. او با تمام وجود، یک «خانه‌به‌دوشِ کتاب» بود که خانه‌اش را برای همیشه در دل کتاب‌ها برپا کرد. امروز، در عصر انفجار اطلاعات و سردرگمی حاصل از هجوم داده‌ها، میراث ایرج افشار بیش از هر زمان دیگری حیاتی است.

در روزگاری که سرعت و پراکندگی رسانه‌های نوین، خطر فراموشی و بی‌اعتباری منابع را تشدید می‌کند، نیاز به نظام‌مندی، اعتباربخشی و مستندسازی دقیق که جوهر کار افشار بود، خود را مضاعف نشان می‌دهد. او به ما آموخت که ریشه‌های هر تحقیق بزرگ، در کتابخانه‌های سازمان‌یافته و فهرست‌های جامع نهفته است؛ میراثی که باید از هجمه روزمرگی حفظ شود.

اهدای کتابخانه شخصی گران‌بهایش به مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی، واپسین و ماندگارترین برگ از زندگی او بود؛ او پس از عمری دوستی و امانت‌داری، گنجینه‌اش را بار دیگر به خانه عمومی سپرد تا چراغ پژوهش هرگز خاموش نماند. یاد و نام افشار، یادآور این رسالت بزرگ است که هرگز نمی‌توان ملتی را از پای درآورد که چنین پاسداران خستگی‌ناپذیری برای حافظه مکتوب خود دارد. صدسالگی زادروزش، فرصتی است برای ادای دین به مردی که روح خود را در جوهر قلم و کاغذ جاودانه کرد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
پربازدیدترین
آخرین اخبار