آشفتگی اروپا در تامین امنیت تنگه بابالمندب و دریای سرخ
تنگه استراتژیک بابالمندب و دریای سرخ، در ماههای اخیر به دلیل جنگ غزه با مشکلات عدیده و بحران جدی مواجه شده است؛ دلیل این امر نیز رویکرد حمایتگرایانه نیروهای ارتش یمن از فلسطین است که از ابتدای حملات رژیم اسرائیل به نوار غزه، حمله به کشتیهای عازم سرزمینهای اشغالی یا از مبدأ این رژیم در دریای سرخ را در برنامه خود قرار داده و وعده دادهاند تا زمانی که تجاوز نظامی رژیم اسرائیل به نوار غزه پایان نیابد، به حملات خود ادامه خواهند داد.
ایالات متحده آمریکا به عنوان مهمترین حامی رژیم اسرائیل، نخستین کشوری بود که به این سیاست نیروهای ارتش یمن واکنش نشان داد و کوشید در پوشش حمایت از آزادی کشتیرانی، ائتلافی جهانی برای مقابله با این حملات تشکیل دهد؛ ائتلافی که البته به دلیل تعارض منافع کشورهای غربی ناکام ماند و در عمل به حملات آمریکا و انگلیس به مواضعی در یمن ختم شد.
البته، کشورهای اروپایی هر چند در ائتلاف آمریکایی مشارکت جدی نداشتند، اما منافع متعدد و پیچیدهای در این منطقه پرالتهاب دارند و در نتیجه رویکرد ویژه و مستقلی در قبال آن اتخاذ کردهاند.
در این راستا اتحادیه اروپا در 19 فوریه 2024 با صدور بیانیهای از آغاز ماموریت دریایی این اتحادیه در دریای سرخ موسوم به «آسپیدس» خبر داد؛ مأموریتی که حوزه آن در امتداد تنگه بابالمندب، تنگه هرمز و همچنین آبهای بینالمللی در دریای سرخ، خلیج عدن، دریای عرب، خلیجفارس و دریای عمان تعریف شده و به گفته مقامات اروپایی، اقدامی جسورانه برای حفاظت از منافع تجاری و امنیتی اتحادیه اروپا و جامعه بینالمللی بوده است.
هرچند در روابط بینالملل این یک رویه مرسوم است که اقدامات کشورها در قالب الفاظ و روایات عامهپسند توجیه شود، اما برای درک و تحلیل سیاست خارجی این بازیگران باید دید اهداف و منافع واقعی پشت پرده تصمیمات آنها چیست؟
در پاسخ باید گفت یکی از دلایل اصلی و اولیه که ناامنی در تنگه بابالمندب و دریای سرخ را به موضوعی مهم برای اتحادیه اروپا تبدیل میکند، نفوذ لابی صهیونیست در این کشورها و در نتیجه تعهد آنها به حمایت از منافع رژیم اسرائیل است.
در شرایطی که کشورهای اروپایی میکوشند با توجه به آمار بالای تلفات غیرنظامیان در غزه (جهت حفظ وجهه حقوق بشری خود) به طور مستقیم عملیات خود در دریای سرخ را به حمایت از اسرائیل ربط ندهند و بیشتر بر لزوم آزادی کشتیرانی جهانی تمرکز کنند، اما بر کسی پوشیده نیست که این کشورها از حامیان اصلی رژیم اسرائیل هستند و میکوشند با امن ساختن مسیر تجارت در دریای سرخ، امکان رسیدن محمولههای غذایی و لجستیکی به اسرائیل و صادرات این رژیم به سایر کشورها را فراهم سازند.
با این حال، موقعیت ژئوپلیتیکی و جایگاه استراتژیک تنگه بابالمندب به عنوان سومین شریان پراهمیت جهان پس از تنگه جبلالطارق و تنگه هرمز از دیگر عواملی است که این حوزه را برای کشورهای اروپایی با اهمیت میسازد. تنگه بابالمندب بهعنوان یک گذرگاه استراتژیک که قاره آسیا را به قاره آفریقا متصل میکند، از شرق به یمن و از غرب به جیبوتی منتهی میشود و محل تلاقی این دو قاره بهشمار میرود.
بابالمندب همچنین پل ارتباطی ورود کشتیها به سمت کانال سوئز است و حدفاصل این دو، دریای سرخ قرار دارد که اهمیت فوقالعادهای برای تجارت جهانی دارد. این تنگه ارتباطات سریع و کمهزینه میان قاره آسیا به اروپا و از اروپا به آمریکا را ممکن ساخته است. حدود ۱۲ درصد حجم تجارت جهانی و ۳۰ درصد ترافیک کشتیهای کانتینری جهان از طریق این تنگه صورت میگیرد و روزانه حدود ۴ میلیون بشکه نفت از بابالمندب در مسیر اروپا ترانزیت میشود.
بنابراین طبیعی است که کشورهای اروپایی نمیتوانند در برابر ناامنی در این تنگه و دریای استراتژیک، بیتفاوت باشند.از سوی دیگر اقدامات و حملات ضداسرائیلی نیروهای مسلح یمن به کشتیهای تجاری که عازم رژیم صهیونیستی هستند نهتنها تجارت و اقتصاد این رژیم را تهدید کرده، بلکه حامیان اقتصادی آن را نیز به دردسر انداخته است؛ کما اینکه جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در تشریح دلایل ماموریت دریایی اروپا در دریای سرخ، مدعی شده است «که حملات نیروهای مسلح یمن باعث میشود ترافیک دریایی به سمت دماغه امید نیک تغییر مسیر دهد که این امر به معنی ۱۰ الی ۱۴ روز سفر بیشتر است. همچنین هزینه انتقال یک کانتینر از چین به اروپا نیز دو برابر شده و هزینه بیمه کشتیرانی نیز تا ۶۰ درصد افزایش داشته است».
همچنین حمل و نقل دریایی، اساس صنعت کشورهای اروپایی به ویژه آلمان را تشکیل میدهد؛ بیش از ۹۰ درصد کالاها از طریق دریا به اروپا میرسند و وضعیت فعلی دریای سرخ باعث ایجاد تنگناهایی در تأمین کالا و مواد اولیه شده و برخی از شرکتهای اروپایی را مجبور به توقف تولید کرده است.