توپخانههای ایندوپاسیفیک و کنترل خطر تشدید تنش
منطقه ایندوپاسیفیک در آستانه یک عصر موشکی جدید است: ذخایر سامانههای موشکی کوتاهبرد و میانبرد زمینبهزمین در منطقه بهسرعت در حال رشد است. سیاستگذاران و برنامهریزان نظامی شاید این ظرفیتها را در حفاظت از صلح و حفظ بازدارندگی اساسی ببینند، اما این گسترش تسلیحات میتواند دوگانههای امنیتی را که همین حالا هم پیچیدهاند، تشدید کنند، بهویژه در رابطه با کرهشمالی و تنگه تایوان، ضمن اینکه میتوانند خطرات تشدید تنشهای هستهای را هم افزایش دهند. گزارش تازهای در اندیشکده کارنگی، انگیزههای داینامیک گسترش تسلیحات موشکی در آسیا را شناسایی و پیشنهاداتی برای رسیدگی به برجستهترین خطرات ارائه میکند. خلاصه یافتههای کلیدی و پیشنهادات این گزارش به شرح زیر هستند. تشدید احساس خطر و داینامیک ژئوپلیتیک معاصر، شامل رقابت ایالات متحده و چین، همچنان عامل ادامه سرمایهگذاریهای جدی کشورهای ایندوپاسیفیک در گسترهای از ظرفیتهای موشکی هستند. تغییرات ساختاری هم روی گسترش تسلیحات اثر گذاشتهاند. نکته قابلتوجه اینکه بعد از سالها ادعاها درباره عدم پایبندی روسیه، ایالات متحده در سال ۲۰۱۹ از معاهده نیروهای هستهای میانبرد یا آیاناف، مصوب سال ۱۹۸۷ خارج شد. واشنگتن حالا بهدنبال موشکهای جدیدی است که از روی زمین ارسال میشوند، با تمرکز بر آسیا. داینامیک کنش و واکنش بین کرهشمالی و کرهجنوبی هم روندهای گسترش تسلیحات موشکی را بیشازپیش تسریع کردهاند. دنبالکنندگان اصلی ظرفیتهای قابلتوجه جدید موشکی در شرق آسیا، یعنی استرالیا، چین، ژاپن، کره شمالی، کره جنوبی، تایوان و ایالات متحده، همه خود را در معرض چالشهای امنیتی حاد میبینند و هم برای بازدارندگی و هم برای نبردهای متعارف، در ظرفیتهای حملاتی دوربرد، ارزش میبینند. محتملترین مسیرهای تشدید تنش هستهای در ایندوپاسیفیک با شروع نبرد متعارفی کلید میخورد که در آن لااقل یک کشور هستهای درگیر است. خطر اصلی از این احتمال سرچشمه میگیرد که عملیات نظامی متعارف شدید، بهخصوص حملاتی که شامل استفاده گسترده از موشکها علیه اهداف نظامی یا حاکمیتی شوند، ممکن است از سوی کشور هستهای بهعنوان هدفگیری تأسیسات یا ظرفیتهای هستهای تصور شوند، حتی در شرایطی که نیات پشت این عملیات محدودتر از این باشد. پیگیری فزاینده راهبردهای تقابلی متعارف، خطرهای جدی برای تشدید تنش ایجاد میکند که عمدتاً از سوی برنامهریزان و سیاستگذاران نادیده گرفته میشوند. بعید است کنترل تسلیحات رسمی به سبک معاهده آیاناف، در کوتاهمدت در ایندوپاسیفیک سربرآورد. امروز، مؤثرترین مداخله برای کاهش خطرات، شامل تغییراتی یکجانبه میشوند، در نحوه موضعگیری نیروهای دولتهای منطقه، نحوه اعلام قصد و نیتها توسط این دولتها و نحوه برنامهریزی عملیات نظامی متعارف از سوی آنها. پیشنهادات برای ایالات متحده شامل این موارد است: برای پیشگیری از منبع جدیدی برای ابهام که باعث سوءبرداشت حریفان در یک بحران شود، ایالات متحده باید تضمین دهد که برنامههای تدارکات بلندمدتش شامل هیچگونه موشک دوظرفیتی شلیک از زمین نمیشود. باید مکرراً تأکید کند که تصمیمش عدم استفاده از چنین موشکهایی در آسیاست. بهعلاوه، ایالات متحده باید ارزیابی جامعی از ظرفیتهای موشکی و خطرات تشدید تنش در ایندوپاسیفیک داشته باشد. وزیر دفاع ایالات متحده باید درخواست ارزیابی چنددپارتمانی از ظرفیتهای تهاجمی ایالات متحده در منطقه کند. این بررسی باید با محوریت دفتر وزیر دفاع، توسط غیرنظامیانی انجام شود که به معاون سیاستگذاری وزیر دفاع گزارش میدهند. پیشنهاد دیگر، بررسی مشابهی روی پیامدهای استقرار موشک و کنترل تسلیحات است. برای ایالات متحده و متحدانش، یعنی استرالیا، ژاپن و کره جنوبی، این پیشنهادات مطرح میشود: نقش ظرفیتهای تهاجمی متحدان در مشاورهها و گفتوگوهای مربوط به این ائتلاف مطرح و بررسی شود. روی سیستمهای پدافندی غیرعامل سرمایهگذاری شود. هماهنگی ایالات متحده - ژاپن – کرهجنوبی در حوزه هشدار و رصد موشکی ارتقا یابد. تضمینهایی در رد گزینه استقرار چرخشی موشکی ارائه شود. این پیشنهادات نیز به دیگر کشورهای ایندوپاسیفیک ارائه میشود: موشکها در دستور کار امنیت منطقه قرار گیرند و در مجامع منطقهای، بهخصوص آنهایی که آسهآن هدایتشان میکند، درباره مسائل مربوط به گسترش تسلیحات موشکی گفتوگو شود. بهعلاوه باید در جهت برپایی مرکز تبادل داده موشکی شرق آسیا فعالیت شود تا شفافیت افزایش یابد، اطمینان شکل گیرد و احتمال سوءبرداشت کاهش یابد.