| کد مطلب: ۵۹۸۱۸

در تقاطع مردم و مجوز/ارزیابی پژوهشگران از وضعیت رپ فارسی با توجه به ماجراهای اخیر

چنددهه است که بر سر مشروعیت موسیقی در ایران بین جامعه و ساختار سیاسی، منازعه وجود دارد. از سال ۵۷ به‌بعد، محدودیت‌ها و سانسور بر موسیقی پاپ و غربی سایه انداخت و فقط برخی از سبک‌های سنتی و آثار پاپ برای انتشار مجوز گرفتند.

در تقاطع مردم و مجوز/ارزیابی پژوهشگران از وضعیت رپ فارسی با توجه به ماجراهای اخیر

چنددهه است که بر سر مشروعیت موسیقی در ایران بین جامعه و ساختار سیاسی، منازعه وجود دارد. از سال 57  به‌بعد، محدودیت‌ها و سانسور بر موسیقی پاپ و غربی سایه انداخت و فقط برخی از سبک‌های سنتی و آثار پاپ برای انتشار مجوز گرفتند. در همین شرایط، موسیقی زیرزمینی در قالب هیپ‌هاپ، رپ و راک برای انتقال صدای اعتراض و بیان زیست واقعی مردم شکل گرفت.

درمقابل، بازار تولید و انتشار موسیقی پاپ که متمرکز بر تجارت و سود است، رونق گرفت و درحال‌حاضر هم بازار تبلیغ این موسیقی در بیلبوردها، تولیدات رسانه‌ها و صداوسیما داغ است. اما ماهیت اعتراضی و جرم‌انگاری مجوز در جامعه رپ، موجب شد تا حساسیت سیاست‌گذار و مردم نسبت به ورود این موسیقی به عرصه رسمی افزایش یابد.

هرچند در موارد محدودی رپرهایی همچون یاس، حمید صفت و آرمین 2afm توانستند تا به فعالیت رسمی یا سیاست‌گذار نزدیک شوند، اما مجوز در جامعه رپ، همچنان خودفروختگی به سیستم تلقی می‌شود. وضعیتی که در تولید و انتشار برنامه «گنگ» هم تکرار و با موجی از انتقادات مخالفان و موافقان مواجه شد؛ تا جایی‌که پخش این برنامه متوقف شد.

بااینکه پیش‌بینی فعالان و کارشناس‌ها بیانگر پخش مجدد برنامه «گنگ» است، اما مسئله تناقض در سیاست‌گذاری فرهنگی، استفاده ابزاری سیاست‌گذار از رپ و نسبت این موسیقی با صنعت، سیاست، فرهنگ و اجتماع همچنان محل بحث و اختلاف است. نشست «پارادوکس مشروعیت در رپ فارس» که هفتم دی‌ماه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، به تحلیل همین منازعات گفتمانی درباره فعالیت رسمی رپرهای ایرانی پرداخت و ارزیابی سخنرانان از این وضعیت نشان داد که رپ فارسی صرفاً یک ژانر موسیقی نیست؛ بلکه پدیده‌ای جامعه‌شناختی است که از خلال آن می‌توان مناسبات قدرت، سیاست، اقتصاد، شکل‌گیری هویت نسل جوان و تجربه امر ممنوعه پس از انقلاب را تحلیل کرد.

همچنین هر یک از سخنرانان درباره نقش تهیه‌کنندگان موسیقی بین سیاست‌گذار و هنرمند، تحلیل جامعه‌شناختی رپ و تعامل ساختار سیاسی با این موسیقی، علت توقیف برنامه «گنگ» با وجود حمایت‌ نهادهای بالادستی و عوامل گسترش محتوای مبتذل در حوزه موسیقی صحبت کردند.

رپ با گنگ مجاز نمی‌شود 

محسن رجب پور copy

 در نشست «پارادوکس مشروعیت در رپ فارس» منازعات گفتمانی درباره فعالیت رسمی رپرهای ایرانی از ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بررسی شد. محسن رجب‌پور، تهیه‌کننده و ناشر باسابقه موسیقی در ایران، یکی از سخنرانان این نشست بود. او که نگاه تجاری و اقتصادی به موسیقی دارد و تجربه همکاری با گروه آریان، حامد همایون و بنیامین بهادری داشته، اخیراً در گفت‌وگویی گفت که سال‌ها پیش موفق شده تا برای یاس، یکی از رپرهای مطرح ایرانی مجوز بگیرد، اما او قبول نکرده است.  در نشست اخیر دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز درباره مشروعیت رپ فارس مطرح کرد که برخورد حذفی و مقطعی با موسیقی، به‌ویژه رپ، نتیجه فقدان برنامه‌ریزی بلندمدت است و رپ با پروژه‌های نمایشی یا دستوری مجاز نمی‌شود.

او بر این‌باور است که تنها راه‌ رفع پارادوکس مشروعیت در رپ فارس، حفظ استقلال هنرمند و تولید آثاری قابل دفاع است که هم برای جامعه پذیرفتنی باشد، هم امکان مدیریت فرهنگی داشته باشد. رجب‌پور همچنین با بیان اینکه نقش تهیه‌کننده در موسیقی بعد از انقلاب صرفاً تهیه‌کنندگی موسیقی نبوده است، گفت:«از آنجا که هیچ‌گاه ارگان‌های دولتی از موسیقی حمایت نکرده‌اند، تهیه‌کننده همواره سعی کرده است تا با بضاعت شخصی پل ارتباطی بین هویت و خواست هنرمندها با سیاست‌گذار برقرار کند.

به‌عبارت‌دیگر، تهیه‌کننده موسیقی در ایران، مدیر ریسک‌پذیری و مترجم فرهنگی یا بین‌فرهنگی است. هم‌زمان باید هم روح و هویت اثر هنرمند را مدنظر قرار بدهد، هم به قابلیت انتشار اثر و پایدار بودن آن در بازار توجه کند. این وضعیت در موسیقی پاپ صرفاً به اصلاح متن محدود شده است. به‌این‌صورت که برای دریافت مجوز انتشار یک قطعه در موسیقی پاپ صرفاً متن ترانه آن آهنگ در قالب آنچه از نظر سیاست‌گذار قابل انتشار است، اصلاح می‌شود. اما موسیقی رپ به‌دلیل پیشینه تاریخی آن در دنیا و زیرزمینی بودنش در ایران وضعیت متفاوتی دارد.

در حوزه موسیقی نیز همانند سایر مسائل کشور، برنامه‌ریزی درستی نسبت به آن وجود ندارد و معمولاً یک پدیده بدون چارچوب و نظارت شکل می‌گیرد و رشد می‌کند. زمانی‌که این پدیده با فرهنگ و جامعه هماهنگ نشود، آن‌موقع، ساختار سیاسی به آن به‌عنوان یک معضل نگاه می‌کند. در این مرحله، سعی می‌کند آن موضوع را حدف کند یا برای رفع آن دیر اقدام می‌کند. به این دلیل که اصلاح چنین پدیده‌ای سخت است، مجبور می‌‌شود به یک راه‌حل میانه و موقتی رضایت دهند.

وضعیتی که مسئله امروز رپ فارس است.» او ادامه داد:«حدود ۲۰ سال پیش، با سند و مدرک به مسئولان وزارت ارشاد تذکر دادم که در صدور مجوز هیچ موسیقی مانع ایجاد نکنید و برعکس تلاش کنید تا در متن و شعر موسیقی جریان‌ساز شوید. اما حوزه فرهنگ که سیاست‌گذار در آن همانند نقش پدر در خانواده عمل می‌کند، از احوالات بچه خانواده که همان فرهنگ، هنر و هنرمند و جامعه است، خبر ندارد. جامعه مستقل از سیاست‌گذار عمل می‌کند و اگر پدیده‌ای از دل آن برخلاف مسیر سیاست‌گذار رفتار کند، سیاست‌گذار در اکثر موارد تلاش می‌کند تا آن را حذف کند.

درخصوص مشروعیت موسیقی رپ نیز با هویت، پیشینه و تصویر هنرمند در جامعه مواجه هستیم که باید یک راه‌حل بینابینی میان قضاوت جامعه و کنترل سیاست‌گذار در نظر بگیریم. ازطرف‌دیگر، باتوجه به اینکه رپرها تاکنون درگیر مجوز نبوده‌اند، از نظر آن‌ها مشروعیت و مقبولیت در جامعه نسبت به سیاست‌گذار اهمیت بیشتری دارد. این موضوع درخصوص برنامه «گنگ» هم قابل مشاهده است. رپر حاضر در برنامه پول قراردادش را دریافت کرده بود، اما با کوچک‌ترین واکنش منفی از سمت جامعه، عذرخواهی کرد.»

راه نجات موسیقی در آموزش است 

او در بخش دیگری از صحبت‌های خود درباره پشت صحنه تولیدات حوزه موسیقی گفت:«من زمانی تهیه‌کنندگی در موسیقی را شروع کردم که انتشار، شنیدن و نواختن ویولن در کشور ممنوع بود. حاضرین در این نشست درباره موسیقی در ایران بعد سال ۱۳۸۵ صحبت می‌کنند، اما نگاه من به این حوزه از دهه ۵۰ به‌بعد است. همین موسیقی پاپ که امروز در اولویت و حمایت سیاست‌گذار قرار دارد، پیش از این هیچ علاقه‌ای به صدور مجوز برای آن نداشته است.

من هم مانند سایر حاضرین در نشست ،به نگاه سیاست‌گذار به موسیقی رپ انتقاد دارم. حتی این انتقاد را به مسئولان مطرح کردم که وقتی یک نهاد بالادستی خواستار ایجاد فضا و فعالیت برای موسیقی رپ در بستر رسمی شد، بهتر بود که پیشنهاد می‌دادید تا از افراد سالم‌تری در این حوزه، نه از کسانی که محتوای نامناسب و غیراخلاقی تولید می‌کنند، حمایت کنند. درغیر این‌صورت، سیاست‌گذار تنها در شرایط بحرانی و تنش‌آمیز مثل پس از جنگ ۱۲ روزه به این نتیجه می‌رسد که یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای مدیریت افکار عمومی، استفاده از موسیقی‌ای است که بدنه اصلی جامعه، به‌ویژه نوجوانان وجوانان، با آن ارتباط دارند. این رویکرد بیشتر جنبه مقطعی دارد تا برنامه‌ریزی‌شده.»

از نظر این تهیه‌کننده موسیقی، مسئله صدور مجوز برای موسیقی سنتی و پاپ به اصلاحات متن و ترانه برمی‌گردد، اما در موسیقی رپ جدای از متن، مسئله در مجموعه‌ای از رفتارهاست؛ از پوشش و رفتار رپر گرفته تا نگاه جامعه و طرفدار. او با بیان این مطلب توضیح داد:«بارها به مسئولان و سیاست‌گذاران حوزه موسیقی کشور گفتم که به‌جای سانسور و صدور مجوز برای موسیقی راک، رپ، جز و پاپ در حوزه فرهنگ و هنر جریان‌سازی کنند. شرایطی فراهم کنند تا تهیه‌کنندگان تحصیلکرده به‌جای اینکه صرفاً به‌عنوان اجراکننده دستورات سیاست‌گذار باشند، به‌عنوان بازوی فرهنگی فعال نقش‌آفرینی و مسیر هنری را هدایت کنند.

اما متأسفانه بسیاری از تهیه‌کنندگان به ویترینی از خواست جامعه با سانسور سیاست‌گذار تبدیل شده‌اند.» رجب‌پور در بخش دیگری از صحبت‌های خود درباره انحطاط فرهنگی در ایران مطرح کرد:«ریشه انحطاط فرهنگی در ایران از دوران مدرسه شکل گرفته؛ جایی که درس‌هایی مثل ریاضی و علوم اهمیت بیشتری از ادبیات و تاریخ داشتند و خانواده‌ها هم فقط به نمرات علمی توجه می‌کردند. راه نجات موسیقی و هنر در ایران، آموزش درست موسیقی از پایه به کودکان است. تمام ژانرهای موسیقی از رپ و راک گرفته تا جز و متال باید در تولیدات رسمی کشور وجود داشته باشند، اما به شیوه‌ای درست و ایرانیزه که با فرهنگ و خانواده ایرانی است.»

درمجموع رجب‌پور بر این باور است که موسیقی رپ در کشورمان، با یک پروژه نمایشی مثل برنامه «گنگ» مجاز نمی‌شود؛ زیرا سیاست‌گذار همچنان در پارادوکس مشروعیت رپ فارس مانده است. بااین‌حال او راه‌حل رفع پارادوکس مشروعیت موسیقی رپ را در این می‌داند که هم‌زمان هم استقلال هنرمند حذف شود، هم این استقلال از نظر سیاستی قابل دفاع و مدیریت باشد و هم اینکه جامعه احساس نکند که موسیقی به‌نفع سیاست‌گذار مصادره شده است.

ساحت رسمی موسیقی مرده است 

پدرام جوادزاده copy

در حالی محسن رجب‌پور درباره اهمیت نقش میانجی‌گری تهیه‌کننده‌های موسیقی بین سیاست‌گذار و هنرمندان برای فعالیت رسمی در کشور صحبت کرد که پدرام جوادزاده، عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات معتقد است که ساحت رسمی موسیقی در ایران مرده است و عرصه رسمی به‌دلیل تمرکز بر بازاریابی، با سرعت تغییرات فرهنگی جامعه و تولیدات هنری واقعی همگام نیست. همچنین از نظر او، موسیقی رپ چندان تاثیر هویتی گسترده‌ای در جامعه ندارد و موسیقی‌های تجاری با کیفیت پایین و محتوای مبتذل محبویت بیشتری دارند.

جوادزاده همچنین از رویکرد پژوهش‌های علوم اجتماعی نسبت به حوزه موسیقی انتقاد کرد و گفت:«رویکرد عمده پژوهش‌های موسیقی در دانشکده علوم اجتماعی مبتنی بر موسیقی مردم‌پسند و رپ است. توجه به موضوع اول برایم قابل درک است، اما درخصوص موسیقی رپ این‌گونه نیست. بازار و جامعه این نوع موسیقی در دنیا نسبت به سایر ژانرها کوچک‌تر است. مشاهداتم در جامعه ایران هم به‌عنوان کسی که در میدان پژوهش حوزه موسیقی قرار دارد، این وضعیت را تایید می‌کند.

این نگاه در علوم اجتماعی که موسیقی رپ، تاثیرگذار است و باید همواره درباره آن تحقیق و پژوهش شود، اشتباه است. این درحالی‌است که موسیقی پاپ و تجاری که اکثریت جامعه 24ساعته در حال مصرف آن هستند، از اهمیت و تاثیرگذاری اجتماعی و فرهنگی بیشتری برخوردار است.»  ساو در بخش دیگری از صحبت‌های خود به ساحت رسمی تولید و عرضه موسیقی در کشور اشاره و بیان کرد:«عرصه رسمی تولیدات و عرضه محصولات فرهنگی از سینما گرفته تا موسیقی بی‌معنا شده است.

کیفیت پایین محتوای تولیدات رسمی حوزه سینما در مقایسه با فیلم‌فارسی‌های پیش از انقلاب، وضعیت نامناسب‌تری دارد و تولیدات موسیقی را هم نمی‌توان موسیقی دانست و بیشتر بر ابتذال متمرکز هستند تا هنر و فرهنگ. واقعیت این است که بخش زیادی از تولیدات موسیقی در ایران، به‌ویژه آثار غیرتجاری، دیگر نیازی به مجوز ندارند؛ چراکه روند گرفتن مجوز سخت و ناکارآمد است و صرفاً باعث اتلاف وقت و انرژی می‌شود.

بسیاری از هنرمندان اکنون آثارشان را مستقیماً در پلتفرم‌هایی مثل اسپاتیفای و اپل موزیک منتشر می‌کنند، بدون آنکه به عرصه رسمی وابسته باشند. درنتیجه بخش رسمی موسیقی با سرعت تغییرات فرهنگی و تولیدات واقعی هنری هماهنگ نیست و خود ساختار سیاسی با «محدودیت‌ها و رویه‌هایش باعث «مرگ» این عرصه شده است. 

دو گروه در ابتذال فرهنگی نقش دارند 

این پژوهشگر همچنین مطرح کرد که ساحت رسمی تولیدات فرهنگی نیز هم‌زمان همان کارهایی را انجام می‌دهد که به آن‌ها انتقاد دارد. به‌گفته او، زمانی‌که فیلم «مارمولک» روی پرده می‌رفت، بخشی از مردم به‌شدت اعتراض می‌کردند و حتی اکران آن متوقف می‌شد، اما امروز این واکنش‌ها وجود ندارد.

حتی هر بار که فیلم یا سریالی در پلتفرم‌ها توقیف می‌شود، پس از مدتی با بازاریابی بهتر و گسترده‌تر عرضه می‌شود. به‌این‌ترتیب، جامعه و تولیدکنندگان فرهنگی هم‌زمان شعارهای سنتی می‌دهند و درعمل رفتار دیگری دارند. جوادزاده بر این‌باور است که گسترش محتوای مبتذل در تولیدات فرهنگی کشور تصادفی نیست و این وضعیت درنتیجه غفلت خودخواسته است.

او دراین‌خصوص توضیح داد:«این حجم بالای محتوای مبتذل که به جامعه وارد می‌شود، تصادفی نیست و دو گروه در کشور تلاش می‌کنند این واقعیت را نادیده بگیرند. یک گروه جریان‌های تندرو و دیگری سیاست نهادهای بالادستی است. این گروه‌ها به‌جای پذیرش تغییرات واقعی در عرصه فرهنگی، سعی دارند آن را تحریف یا انکار کنند تا نسبت خود را با آرمان‌ها حفظ کنند. واقعیت این است که ساختار فرهنگی و هنری کشور با سرعت زیادی در حال تغییر است و حتی افراد متخصص و باتجربه توان دخالت مؤثر در آن را ندارند؛ چراکه مدیران و سیاست‌گذاران اغلب صدای کارشناسان را نمی‌شنوند.

درنتیجه عرصه فرهنگ و موسیقی با شتابی شگفت‌انگیز در حال تحول است و عقب‌ماندگی تصمیم‌گیران باعث می‌‌شود جامعه از تحولات واقعی عقب بماند. به گفته این پژوهشگر، نمی‌توان ابتذال فرهنگی و اقتصادی در تولیدات حوزه موسیقی کشور را نادیده گرفت. این سیاست که همه انسان‌ها باید به یک‌شکل فکر و رفتار کنند، سال‌هاست که شکست خورده است. از نظر او، علوم اجتماعی و انسانی باید وضعیت موجود را تحلیل و راه‌حل ارائه دهند. اگر علوم اجتماعی واقعاً قصد ندارد مسائل ایران را حل کند، فعالیت دانشکده علوم اجتماعی بی‌فایده است.

زمانی‌که علوم اجتماعی و پژوهشگران این حوزه نخواهد و نتوانند بحران‌ها را حل کند، تمام تحلیل‌ها و نظریات غربی که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شوند، کمکی به واقعیت فرهنگی کشور نمی‌کند. عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات معتقد است که خروجی اصلی یک دانشکده علوم اجتماعی باید تربیت کنشگر اجتماعی باشد؛ یعنی کسی که بتواند تفاوت بین زشت و زیبا، درست و نادرست را تشخیص دهد و در جامعه نقش فعال داشته باشد. اگر صرفاً به تحلیل خنثی بسنده شود، عملاً نیاز به این رشته علوم اجتماعی منتفی خواهد شد. بنابراین لازم است تا علوم اجتماعی و هنر بتوانند پدیده‌های سازنده و مخرب جامعه را شناسایی کنند و ارزش‌ها و محتواهای مختلف را تحلیل کنند. 

وقتی رپ و ساختار سیاسی هم‌مسیر می‌شوند

محمد رضوانی‌پور copy

 رپ فارس، صرفاً یک ژانر موسیقی نیست؛ بلکه یک پدیده‌ جامعه‌شناختی مسئله‌مند است که از خلال «امر ممنوعه» مناسبات اجتماعی، شیوه‌های سوژه‌سازی و حتی الگوهای حکمرانی در ایران را آشکار می‌کند. این بخشی از تحلیل محمد رضوانی‌پور، دانشجوی دکترای جامعه‌ناسی دانشگاه تهران در نشست «پارادوکس مشروعیت در رپ فارس» است که از نظر او، درحالی توقیف برنامه «گنگ» حاصل فقدان روایت و ناتوانی سیاست‌گذار و آکادمی در فهم «فرم» رپ است که رپ و ساختار سیاسی برخلاف تصور رایج در نوعی هم‌نشینی و رفتار زیرزمینیِ متقاطع قرار دارند.

رضوانی‌پور در ابتدا درباره اهمیت رپ فارسی در گفتمان جامعه‌شناختی صحبت کرد و گفت:«رپ فارس به‌عنوان یکی از تجلیات معاصر جامعه ایران که ما را در فهم قواعد عام اجتماعی کمک می‌کند، اهمیت دارد. در پایان‌نامه ارشدم، این اهمیت رپ فارسی را درباره تجربه امر ممنوعه در ایران پس از انقلاب از خلال گروه زدبازی بررسی کردم. نتایج این پژوهش نشان داد که جمهوری اسلامی به‌طور هم‌زمان با پدیده‌هایی مثل رپ فارسی و گروه‌هایی مثل زدبازی نه‌تنها تقابل ندارد، بلکه در تعامل است. به این صورت که ساختار سیاسی و رپ فارسی هردو در حال ساختن و شکل‌دهی به مناسبات اجتماعی هستند.

این وضعیت درخصوص ممنوعیت ویدئوها پس از انقلاب را قابل مشاهده است که درنتیجه این ممنوعیت، مردم برای مصرف این پدیده‌ها، نوعی فرهنگ پنهانکاری ساختند و این موضوع پس از قانونی شدن ویدئوها هم ادامه پیدا کرد و به یک بخش جدایی‌ناپذیر از فرهنگ اجتماعی تبدیل شد. مهم‌تر از خود پدیده‌های ممنوعه، نحوه مصرف آنهاست که در این فرآیند تأثیرگذار است. به‌عنوان مثال، مصرف ویدیوها با خط و خش‌های خاص خود تبدیل به بخشی از زیبایی‌شناسی آنها شد و این دیالکتیک لذت و رنج در رپ فارسی نیز مشهود است.»

او در ادامه درباره نسبت سیاست با رپ فارسی گفت: «وجه اشتراک این دو در فعالیت زیرزمینی است. زمانی که سیاست‌گذار برای رپ فارس مشروعیت قانونی قائل نیست و به آن مجوز نمی‌دهد، اما در زمان انتخابات سراغ امیر تتلو می‌رود، یا با حمید صفت برای صدور مجوز تعامل می‌کند و در نمونه اخیر، برنامه «گنگ» را می‌سازد؛ در حال بازتولید فعالیت زیر زمینی است. در این وضعیت، سیاست‌گذار و ساختار سیاسی هر جا که به رپ فارسی احتیاج پیدا کند، از آن به‌عنوان ابزاری برای جذب جوانان و تقویت همدلی در زمان جنگ استفاده می‌کند.

درمقابل، گروه زدبازی به نسبت فعالیت‌های زیرزمینی کمتری دارد و می‌توان اعضای این گروه را در محافل مذهبی و سیاسی کشور دید. در اینجا با مفهومی به‌اسم «دولت زیرزمینی» مواجه هستیم که دیگر به‌معنای سنتی و رسمی خودش عمل نمی‌کند، بلکه به‌صورت غیررسمی و زیرزمینی در حال فعالیت است. این وضعیت متناقض جنبه‌های پروپلماتیک و اجتماعی رپ فارسی را از منظر جامعه‌شناختی نشان می‌دهد.»

مسئله در مطلق‌انگاری مجوز است

رضوانی‌پور در بخش دوم صحبت‌های خود توقیف برنامه «گنگ» را بررسی کرد. او در ابتدا ضمن انتقاد از نگاه آکادمیک به رپ فارسی که شناختی از فرم و زبان این موسیقی در آن وجود ندارد، گفت:«هر نسلی زبان خودش را دارد که دنیا و تفکرات آن را به دیگران منتقل می‌کند. اما در فضای آکادمیک بیشتر به محتوا توجه شده است تا هنر. مثلاً در سینما، اکثر تحلیل‌ها به نشانه‌شناسی تقلیل پیدا کرده و اهمیت فرم اثر هنری نادیده گرفته شده است. در مورد رپ فارسی هم همین اتفاق افتاده است.

بااین‌حال من از رپ فارسی از نظر هنری و جامعه‌شناختی به‌عنوان یک شکل جدید از ادبیات معاصر ایران دفاع می‌کنم. رپ فارسی در مقایسه با موسیقی پاپ که اغلب به مفاهیم انتزاعی و دور از واقعیت می‌پردازد، واقعیت‌گرایی وارد دنیای موسیقی می‌کند و جزئیات زندگی واقعی در خیابان و زندگی روزمره را به تصویر می‌کشد.»

او بر این باور است که مفهوم «گنگ» و «خیابان» در رپ، اشاره به‌نوعی تجربه زیسته دارد که اغلب از سوی نگاه پدرسالار و آکادمیک، سطحی یا مبتذل تلقی می‌شود. این درحالی‌است که رپ فارسی توانسته فرمی بومی و مستقل خلق کند. فرمی‌که می‌توان آن را با شعار «نه شرقی، نه غربی» مقایسه کرد. از زدبازی تا سورنا و سپهر خلسه، رپ فارسی سهم مهمی در تاریخ فرهنگی معاصر داشته است.

رضوانی‌پور همچنین از ناتوانی سیاست‌گذار و رسانه رسمی در فهم «فرم» رپ انتقاد کرد و گفت:«این عدم‌درک دست منجر به برخوردهای متناقض نسبت به این موسیقی می‌شود. ازیک‌سو، نقد برنامه «گنگ» به اختلاط زن و مرد تقلیل می‌یابد و ازسوی‌دیگر، همان فرم رپ با هزینه‌های بالا در تبلیغات صداوسیما بازتولید می‌شود. نتیجه این ناآگاهی، تصمیم‌های واکنشی، بروز بحران فرهنگی است؛ زیرا کنش‌های ساختار سیاسی لزوماً به پیامدهایی همسو با نیت‌های ایدئولوژیک آن منجر نمی‌شود. درنهایت فقدان روایت، سیاست روشن و درک جامعه رپ، پروژه‌هایی مانند «گنگ» را به مسئله‌ای مناقشه‌برانگیز تبدیل می‌کند.» 

این دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی، مسئله کلیدی رپ فارسی را مطلق‌انگاری نسبت به مجوز دانست و گفت:«دریافت مجوز برای رپ با خودفروختگی یکسان تلقی می‌شود. این نگاه مانع از شکل‌گیری وضعیت نرمال در رپ فارسی می‌‌شود و آن را دائماً در جایگاه «معضل» نگه می‌دارد. این نگاه شباهت زیادی به رویکرد جریان‌های تندرو در کشور نسبت به مذاکره با غرب دارد. نگاهی که مذاکره با غرب را معادل تسلیم کامل می‌داند.

در این هر دو حالت، پیچیدگی واقعیت حذف و همه‌چیز به یک دوگانه صفر و یکی تقلیل داده می‌شود. لازم است تا در این شرایط، رپ «فرم» و «کامیونیتی» خود را جدی بگیرد و ازسوی‌دیگر، این را بپذیریم که حضور در ساختار لزوماً به‌معنای خودفروختگی نیست، بلکه نوعی بازآرایی واقعیت است.» از نظر این پژوهشگر، پارادوکس مشروعیت در رپ فارس با بازتعریف هم‌زمان سیاست و زیبایی‌شناسی حل می‌شود. هر یک از این دو، قاب جدیدی می‌سازند؛ سیاست با قانون، امکان‌های رسمی و زیبایی‌شناسی با تعیین آنچه دیده یا نادیده گرفته می‌شود.

از منظر علوم اجتماعی نیز، برچسب‌زدن پدیده‌ها به «مبتذل» و «غیرمبتذل» نه تحلیلی و نه علمی است؛ بلکه درنهایت هم‌نشین همان نظمی می‌‌شود که گفتار هنری را خاموش می‌کند. تجربه‌های گذشته در دانشگاه نشان‌داده که این رویکرد خطاست و کار علوم اجتماعی، داوری ارزشی است؛ بلکه باید سازوکارهای اجتماعی و اقتصادی پدیده‌ها را فهم کند. به این علت که داوری ارزشی درنهایت مانع از شکل‌گیری امر عقلانی و نرمال در فرهنگ می‌شوند.

وقتی نسل زد جلوتر از قانون حرکت می‌کند

محمد امین حسام copy

 تفکیک مشروعیت قانونی و اجتماعی انواع ژانرهای موسیقی در ایران از دیگر محورهای نشست «پارادوکس مشروعیت در رپ فارس» بود. محمدامین حسام، سردبیر، نویسنده و پژوهشگر تولیدات تلویزیونی در این نشست درباره مشروعیت اجتماعی رپ فارس در بین نسل نوجوان و جوان ایرانی صحبت کرد. از نظر او، مدیران فرهنگی در حوزه موسیقی با دو خطای شناختی مواجه هستند. یکی، تحلیل ناقص جامعه و دیگری، عدم‌تشخیص نیازهای واقعی مخاطب است که این دو عامل موجب‌شده تا سیاست‌گذاری فرهنگی ناکارآمد باشد.

محمد امین حسام دراین‌باره توضیح داد:«تقریباً سه‌دهه است که موسیقی پاپ در کشور ما، هم مشروعیت اجتماعی، هم مشروعیت قانونی دارد. ازطرف‌دیگر، بازار تبلیغات از طریق موسیقی پاپ هم، چه در بزرگراه‌ها، چه در تلویزیون و پلتفرم‌های نمایش خانگی رونق چشمگیری دارد.» او در ادامه سه دسته‌بندی از خواننده‌ها در ایران ارائه کرد و گفت:«تقریباً ۹۰ درصد خواننده‌های ایرانی تهیه‌کننده محور هستند. بخش دیگر خواننده‌ها هم مستقل هستند و بخش دیگری هم از حمایت سیاست‌گذار برخوردارند.

این دسته‌بندی برای موسیقی رپ بی‌معناست؛ زیرا موسیقی رپ مشروعیت قانونی ندارد. انتشار این موسیقی در صداوسیما و ساترا مجوز ندارد، اما مواردی مشاهده می‌کنیم که در صداوسیما و پلتفرم‌ها از این موسیقی استفاده می‌شود. هرچند هنوز موسیقی رپ مشروعیت قانونی در کشورمان ندارد، اما این نوع موسیقی در نسل زد جایگاه و اهمیت بالایی دارد. برخلاف موسیقی پاپ که صرفاً جنبه سرگرمی‌محور دارد، رپ ماهیت و هویت اعتراضی دارد که همین تمایز در نقش این موسیقی در ساخت هویت نوجوانان و جوانان اهمیت دارد. من معلم مدرسه هم هستم و به‌وضوح این اهمیت رپ در بین نسل زد را، چه در مدارس مذهبی و غیرمذهبی، چه در بین دختران و پسران مشاهده کرده‌ام.»

محمدامین حسام در بخش دیگری از صحبت‌های خود درباره برنامه «گنگ» توضیح داد:«تا جایی‌که اطلاع دارم، یکی از نهادهای بالادستی سفارش کرده که برنامه گنگ ساخته و پخش شود. ایده آن از زمان شروع جنگ ۱۲روزه شکل گرفت و در همان دوران هم ضبط آن شروع شد. با همراهی و رضایت محمدرضا شایع و علی ضیا، کار کلید خورد و هر دو طرف قراردادهای خوبی برای این پروژه بستند. قرار بود تا خروجی کار به‌صورت پخش زنده در اینستاگرام پخش شود، اما درنهایت کار در فیلیمو با نظارت و حمایت همان نهاد بالادستی منتشر شد.

منتهی در اینجا صداوسیما ورود کرد و گفت که اجازه نمی‌دهد تا این کار منتشر شود. در این وضعیت هم همانند سایر موقعیت‌ها ساترا زورش به نمایش خانگی نرسید. بااین‌همه درحال‌حاضر برنامه «گنگ» توقیف شده است.» این کارشناس در ادامه مطرح کرد که ساده‌ترین کار در چنین وضعیتی، نقد مدیریت فرهنگی در کشورمان است، اما من از خلأ بزرگی در سیاست‌گذاری‌های فرهنگی و هنری کشورمان به‌اسم راهبرد صحبت می‌کنم که از دل آن پارادوکس ایجاد می‌شود.

تناقض در سیاست فرهنگی تکرار می‌‌شود 

هرچند محمدامین حسام معتقد است که برنامه «گنگ» پس از مدتی دوباره پخش می‌شود، اما از نظر او، نبود برنامه کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت در سیاست‌گذاری‌های فرهنگی کشورمان حل نمی‌شود. سردبیر، نویسنده و پژوهشگر تولیدات تلویزیونی دراین‌باره توضیح داد:«یکی از دلایل توقیف برنامه گنگ اختلاط زن و مرد در آن بود. اگر خانم‌ها یک طرف می‌نشستند و آقایان طرف دیگر، به احتمال زیاد برنامه همچنان پخش می‌شد. ازسوی‌دیگر، سازوکارهای معمول در تولید و پخش برنامه‌های شبکه نمایش خانگی در برنامه گنگ رعایت نشد. اساساً یک برنامه برای پخش در شبکه خانگی باید یک مجوز ساخت، تولید و پخش بگیرد.

این درحالی‌است که برنامه گنگ مجوز ساخت و تولید نگرفت و صرفاً با حمایت یک نهاد خاص پخش شد. در این شرایط، رگولاتور و ساترا ورود کرد، اما از آنجا که صداوسیما نمی‌تواند به‌صورت مستقیم ورود کند، از طریق مراجع قضایی ورود کرد.» او در بخش دیگری از صحبت‌های خود به نبود راهبرد مشخص در سیاست‌های پخش محتوا در شبکه نمایش خانگی اشاره کرد و گفت:«سریال «سقوط» نمونه دیگری از این وضعیت است. ساترا اعلام کرد که مانع از پخش آن سریال می‌شود، اما مدتی نگذشت که سریال بازپخش شد. درخصوص وضعیت برنامه «گنگ» همین موضوع تکرار می‌‌شود و به‌نظرم این برنامه مجدد پخش می‌شود.» 

درمجموع این کارشناس و پژوهشگر معتقد است که مدیریت فرهنگی در کشورمان دو خطای شناختی دارد. یک خطای شناختی مربوط به تحلیل جامعه است که مدیران صرفاً جامعه اطراف خودشان نه اکثریت جامعه را مد نظر قرار می‌دهند. خطای دیگر این است که شناخت دقیق و درستی از نیاز مخاطب ندارند. او دراین‌خصوص بیان کرد:«البته توجه به اینکه چه‌چیزی در جامعه «ترند» می‌شود، هم می‌تواند کارکرد مثبت داشته باشد، هم پیامدهای منفی. برای مثال، اگر برنامه «گنگ» ترند نمی‌شد، احتمالاً همچنان امکان ادامه پخش آن وجود داشت.

در شبکه نمایش خانگی نیز موارد متعددی دیده می‌‌شود که آثار بدون مجوز ساخت، تولید یا حتی پروانه نمایش، صرفاً با دریافت مجوز پخش منتشر شده‌اند. این مثال‌ها نشان می‌دهد که مدیریت فرهنگی ما اغلب فاقد سیاست‌گذاری آگاهانه و منسجم است و تصمیم‌ها بیشتر واکنشی و مقطعی گرفته می‌شوند.»

درنتیجه نشست «پارادوکس مشروعیت در رپ فارس» نشان داد که شکاف میان مشروعیت قانونی و اجتماعی رپ، حاصل فقدان راهبرد فرهنگی منسجم، سیاست‌گذاری بلندمدت و ناتوانی در فهم فرم هنری این ژانر است.در این نشست، رپ فارس نه‌تنها به‌عنوان یک سبک موسیقی، بلکه به‌مثابه پدیده‌ای جامعه‌شناختی برای فهم امر ممنوعه، مناسبات قدرت و شکل‌گیری سوژه در ایران معاصر تحلیل شد. سخنرانان تأکید کردند تا زمانی‌که استقلال هنرمند، روایت فرهنگی و نسبت سیاست و زیبایی‌شناسی بازتعریف نشود، برخوردهای مقطعی و پروژه‌های نمایشی، رپ را در موقعیت «معضل دائمی» نگه خواهد داشت.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

مطالب ویژه
دیدگاه

ویژه فرهنگ
پربازدیدترین
آخرین اخبار