حقیقتهای گمشده زیر پرچمداری لایکها/۸۶ درصد از شهروندان جهان دستکم یکبار با اخبار جعلی یا اطلاعات نادرست مواجه شدند
مرز بین خبر واقعی و جعلی باریک شده و کاربران شبکههای اجتماعی به ندرت به منبع خبر توجه میکنند.
جنگ، تغییرات اقلیمی، موجهای مهاجرت، پروندههای قضایی افراد مشهور و هر موضوع خبری دیگری میتواند شهروندان را در معرض اخبار جعلی یا اطلاعات نادرست قرار دهد و یکی از مهمترین دلایل این اتفاق این است که در سالهای اخیر، شبکههای اجتماعی تبدیل به منبع خبری برای بسیاری از مردم شدند. مرز بین خبر واقعی و جعلی باریک شده و کاربران شبکههای اجتماعی به ندرت به منبع خبر توجه میکنند.
گاهی هم اخبار مبتنی بر روایت با تحریف روبهرو میشوند، اطلاعات کلیدی آن حذف و روایت دستکاری میشود و این هم شکل دیگری از فیکنیوز یا اخبار جعلی است. امروز هر فردی با ایجاد یک صفحه اجتماعی بدون داشتن پشتوانه تخصصی انتشار خبر، میتواند آنچه فکر میکند را در معرض دید دیگران بگذارد. آخرین پژوهشها نشان میدهد حدود ۶۲ درصد از اطلاعات آنلاین ممکن است نادرست باشد و ۸۶ درصد از شهروندان جهان حداقل با یک نمونه اطلاعات جعلی مواجه شدند.
همه این دلایل سبب شده که بیش از ۴۰ درصد شهروندان گاهی یا اغلب از دنبال کردن اخبار خودداری میکنند. نبود حمایتهای لازم از رسانههای مستقل و محلی و برنامه آموزش سواد رسانهای در سطح عمومی دلایلی است که باعث میشود اخبار جعلی راهشان را به دل جوامع باز کنند و روی افکار عمومی اثربخش باشند.
دادههای وبسایت DemandSage که یک پلتفرم دادهمحور است نشان میدهد که ۸۶ درصد شهروندان جهان در معرض اطلاعات نادرست قرار گرفتند. ۴۰ درصد محتوای منتشرشده در شبکههای اجتماعی جعلی است و اخبار جعلی سالانه ۷۸ میلیارد دلار به اقتصاد جهانی خسارت میزند. براساس گزارش منتشرشده در این وبسایت، حدود ۶۲ درصد از اطلاعات آنلاین ممکن است نادرست باشد و ۸۶ درصد از شهروندان جهان حداقل با یک نمونه اطلاعات جعلی مواجه شدند.
همچنین در ایالات متحده، نزدیک به ۸۰ درصد از بزرگسالان گفتند که دستکم یکبار اخبار جعلی را دیدند. نزدیک به نیمی از آمریکاییها از شبکههای اجتماعی به عنوان منبع خبری استفاده میکنند و شبکههای اجتماعی منبع اصلی اطلاعات هستند، اما یکی از عوامل اصلی انتشار اخبار جعلی هم محسوب میشوند. ۵۵ درصد بزرگسالان در ایالات متحده معتقدند حسابهای جعلی شبکههای اجتماعی عامل انتشار اطلاعات نادرست هستند.
بیش از ۳۸ درصد پاسخدهندگان گفتند اخبار جعلی را در شبکههای اجتماعی برای همگام شدن با جمع یا تصور اینکه اطلاعات درست است، به اشتراک گذاشتهاند. مطالعهای در سال ۲۰۱۷ نشان داد که شبکههای اجتماعی کاربران را بیشتر به سایتهای جعلی نسبت به سایتهای واقعی هدایت میکنند که منجر به انتشار سریع اخبار جعلی میشود. بیش از ۴۰ درصد بازدیدها از ۶۵ سایت اخبار جعلی از شبکههای اجتماعی است و برای ۶۹۰ سایت خبری برتر آمریکا این میزان حدود ۱۰ درصد است.
ایزابل فرانسیس رایت، مدیر فناوری و جامعه موسسه گفتوگوی راهبردی (ISD) در آمریکا در مصاحبهای با خبرگزاری آسوشیتدپرس میگوید اطلاعات نادرست میتوانند در زمانی که مردم پرسشهایی دارند و نیاز به پاسخ فوری دارند، مانند روزهای انتخابات و در زمان درگیریها، بازخورد بیشتری پیدا کنند: «اخبار فوری، جایی که حقایق به طور قطعی تثبیت نشدهاند، اغلب زمینهای برای محتوای نادرست و گمراهکننده در شبکههای اجتماعی هستند.»
به گفته او بسیاری از کاربران به اشتباه فکر میکنند فیلمهایی که توسط منابع معتبر تایید و منتشر شدند، جعلی هستند: «مردم در فهمیدن اینکه چه چیزی درست است و چه چیزی غلط مشکل دارند.» پژوهشگران موسسه گفتوگوی استراتژیک بیش از ۳۰ تصویر و ویدئوی نادرست، گمراهکننده یا تولیدشده توسط هوش مصنوعی در شبکه اجتماعی ایکس شناسایی کردند که مجموعاً بیش از ۳۵ میلیون بازدید داشتند.
مصطفی ایاد، مدیر اجرایی موسسه گفتوگوی راهبردی برای بخشهای آفریقا، خاورمیانه و آسیا، در مصاحبهای با National Public Radio (NPR) هم میگوید چندین پلتفرم بزرگ از جمله فیسبوک، اینستاگرام، تیکتاک و یوتیوب را رصد کردند و متوجه شدند که کلیپهایی که بیشترین بازدید را به دست آوردند، در شبکه اجتماعی ایکس منتشر شدند: «محتوای گمراهکننده نهتنها به بینندگان تصویر نادرستی از درگیری میدهد، بلکه باعث تحریک اسلامهراسی و یهودستیزی هم میشود. ما این را در هفتم اکتبر و بمباران غزه دیدیم.»
بازنمایی روایتهای قدرت در ایران
زومیت در روزهای پس از جنگ، گزارشی با استفاده از دادههای لایفوب منتشر کرد که نشان میدهد در بازه زمانی سی خرداد تا اول تیرماه بیش از 1/3 میلیون پست در شبکه اجتماعی ایکس منتشر شد و این محتواها در مجموع حدود پنج میلیارد بازدید داشتند. در اینستاگرام، حجم کلی تولید محتوا بسیار کمتر بود، حدود پنج هزار پست در سه روز اول، اما میزان مشارکت کاربران (لیک، بازدید) نسبتاً زیاد بود و شیوه تولید محتوا هم تغییر کرده بود. در شبکه اجتماعی ایکس، خشم به عنوان اصلیترین احساس کاربران دیده شد، درحالیکه در اینستاگرام غم و انتظار پررنگتر بودند.
این گزارش تاثیر اکانتهای ربات در این بازه زمانی را هم بررسی کرده و میگوید در سه روز پایانی جنگ، بیش از ۳۰ هزار کاربر هشتگ «MIGA» را بیش از یک میلیون بار (۸۰۰ هزار ریتوئیت، ۴۲ هزار توئیت اصلی و باقی شامل پاسخ و کوت) در پلتفرم ایکس منتشر کردند. این یعنی هر کاربر، بهطور میانگین ۳۰ پست با این هشتگ منتشر کرده است. این عدد، فعالیت غیرارگانیک کاربران و رفتار شبهرباتی در استفاده از این هشتگ را نشان میدهد. آن هم درست در روزهایی که اینترنت در داخل کشور با قطعی سراسری روبهرو بوده و بخشی از این فعالیتها حاصل مشارکت کاربران فیک یا اکانتهای سایبری بوده است.
در همان روزها، یک نمونه دیگر از اخبار جعلی که در فضای مجازی منتشر شد ویدئویی از حمله به زندان اوین بود. این ویدئو با استفاده از هوش مصنوعی از یک تصویر قدیمی از این زندان ساخته شده بود و واقعیت نداشت. شبکه فرانس۲۴ برای اثبات ساخته شدن این ویدئو با هوش مصنوعی، یک نمونه مشابه آن با همین تصویر آرشیوی را بازسازی کرد.
انتشار خبر بازداشت پژمان جمشیدی به اتهام تجاوز جنسی در ۲۹ مهر، نمونه دیگری از نحوه تاثیر شبکههای اجتماعی بر شکلگیری افکار عمومی در ایران است. بررسی دادههای آماری زومیت از پلتفرم دیتاک نشان میدهد که مواجهه کاربران با این خبر نهتنها بر پایه تحلیل منطقی، بلکه عمدتاً بر اساس هیجان، سوگیری و بیاعتمادی سیاسی شکل گرفته است.
گزارش داده محور زومیت پیش از انتشار گزارش روزنامه «هممیهن» به واکاوی دادهها پرداخته و تا آن زمان هنوز صحبتهای شاکی پرونده به شکل رسمی منتشر نشده بودند. براساس این گزارش، در اینستاگرام، واکنشها بیشتر حول حمایت از چهره سلبریتی و دعوت به قضاوت نکردن میچرخید. تحلیل پنج هزار کامنت نشان میدهد که احساس غالب کاربران ناباوری نسبت به خبر، حمایت و دفاع از جمشیدی و تاکید بر ضرورت احتیاط در قضاوت بود.
هشتگهایی مانند «قضاوت نکنیم» و عباراتی چون «آبروی آدمها بازیچه نیست» به تکراریترین واکنشها بدل شدند. فضایی که به جای تمرکز بر خشونت جنسی، بر حفظ آبروی سلبریتی تاکید داشت. اینستاگرام در این مورد نقش رسانهای را ایفا کرد که کاربران نهتنها مصرفکننده خبر، بلکه بازیگران فعال در مدیریت چهره محبوب خود بودند و هر پست حمایتی یا دعوت به احتیاط، بخشی از بازسازی سرمایه نمادین سلبریتی محسوب میشد.
در توئیتر اما شرایط متفاوت بود. بیش از نیمی از توئیتها این پرونده را نوعی «پروژه انحراف افکار عمومی» و ابزاری برای پوشاندن خبرهایی مانند عروسی دختر علی شمخانی یا درخواست محاکمه ظریف و روحانی ارزیابی کردند. این نگاه بدبینانه در عمل گفتمان بازمانده تجاوز و خشونت جنسی را به حاشیه راند. تنها ۱۵ درصد از کاربران توئیتر با شاکی پرونده همدلی نشان دادند و شش درصد همچنان از سلبریتی دفاع کردند.
طنز و کنایه هم در این پلتفرم به ابزاری برای بیان خشم و بیاعتمادی بدل شد و نشان داد که کاربران این شبکه در برابر آنچه دستکاری افکار عمومی میدانند، واکنش نشان میدهند. توئیتر به فضایی تبدیل شد که کاربران در آن نه از منظر عدالت اخلاقی، بلکه از زاویه بیاعتمادی ساختاری به قدرت و رسانهها به خبر نگاه میکردند. تلگرام و پلتفرمهای مشابه هم نقش متفاوتی ایفا کردند.
در این فضا، تمرکز بر پوشش خبری لحظهای وقایع و انتقال اطلاعات بود و واکنشهای تحلیلی عمق کمتری داشتند. تلگرام بیشتر به کانالی برای انتشار خنثی خبر تبدیل شد و کمتر میدان گفتمان یا قضاوت اجتماعی بود. تحلیل دادهها نشان میدهد که جنسیت کاربران در شکلگیری واکنشها نقش مهمی داشته است.
زنان در توئیتر بیشتر با شاکی همدلی نشان دادند در حالی که مردان تمایل بیشتری به دفاع از متهم و روایت توطئه داشتند. دادههای این دو گزارش نشان میدهد مردم خبر را نه آنگونه که هست، بلکه آنگونه که در فیدها، استوریها و توئیتها بازنمایی میشود، درک میکنند و این بازنمایی شکلدهنده افکار و واکنشهای عمومی است و شبکههای اجتماعی همزمان نقش اطلاعرسان، بازنماییکننده روایتهای قدرت و عامل تغییر ادراک اجتماعی را ایفا میکنند.
پس از انتشار گزارش «هممیهن» و مصاحبه با شاکی پرونده و وکلای پژمان جمشیدی که تقریباً با خروج او از کشور همزمان شد، تعداد محتواهای منتشر شده درباره این موضوع در شبکههای اجتماعی از ۲۹ مهرماه تا ششم آبانماه براساس دادههای سایت لایفوب به بیش نزدیک به ۵۱ هزار محتوا رسیده است.
افزایش دو برابری اجتناب از اخبار
گزارش «اخبار دیجیتال ۲۰۲۴» از موسسه رویترز یکی دیگر از گزارشهایی است که در میانه فضایی پیچیده و نامطمئن در عرصه خبر منتشر شد. سال ۲۰۲۴ سالی سرنوشتساز برای دموکراسی بود، چراکه در سراسر جهان تعداد بیسابقهای انتخابات در حال برگزاری بود. با این حال، این انتخاباتها در شرایطی انجام شدند که نگرانیها درباره اطلاعات نادرست و احتمال دستکاری در اخبار به سطح بالایی رسیده بود.
این گزارش بر پایه نظرسنجی مؤسسه YouGov از نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر در ۴۷ کشور که در مجموع بیش از نیمی از جمعیت جهان را نمایندگی میکنند، به بررسی تغییراتی میپردازد که در حال شکل دادن به چشمانداز خبرهای دیجیتال هستند.
چالش جهانی مداوم اعتماد به اخبار و گسترش اطلاعات نادرست، کاهش استفاده از فیسبوک برای دریافت اخبار و افزایش نفوذ پلتفرمهای ویدئویی و پیامرسانها، رشد خستگی خبری و گرایش به اجتناب از اخبار، بخشی از این موارد است. در حالی که انتخابات باعث افزایش علاقه به اخبار در چند کشور از جمله ایالات متحده شده است، روند کلی همچنان نزولی است. در میان ۱۲ کشوری که میزان علاقه به اخبار در آنها رصد میشود، این شاخص از ۶۶ درصد در سال ۲۰۱۸ به ۴۹ درصد در سال ۲۰۲۴ کاهش یافته است.
علاقه به سیاست هم روندی مشابه را دنبال میکند، به طوری که این رقم در همان بازه زمانی از ۴۵ درصد به ۳۰ درصد رسیده است. در انگلستان، میزان علاقه به اخبار نهتنها بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۴ تقریباً به نصف کاهش یافته و از ۷۰ درصد به ۳۸ درصد رسیده است، بلکه سال انتخاباتی هم نتوانسته در سال گذشته علاقه عمومی به اخبار یا سیاست را در این کشور برانگیزد. در مقابل، کشورهای ایالات متحده، تایوان، هند، اندونزی و کرواسی در سال انتخابات خود شاهد افزایش علاقه سیاسی بودند.
گزارش «اخبار دیجیتال ۲۰۲۴» موسسه رویترز نشان میدهد که پدیده «اجتناب گزینشی از اخبار» در حال افزایش است. حدود چهار نفر از هر ۱۰ پاسخدهنده (۳۹ درصد) گفتهاند که گاهی یا اغلب از دنبال کردن اخبار خودداری میکنند. در انگلستان، میزان اجتناب از اخبار تقریباً دو برابر شده و از ۲۴ درصد در سال ۲۰۱۷ به ۴۶ درصد رسیده است. خستگی از اخبار میتواند یکی از دلایل اصلی افزایش این روند باشد.
دو نفر از هر پنج نفر در انگلستان گفتند که این روزها از اخبار احساس فرسودگی میکنند. همچنین پاسخهای بازِ شرکتکنندگان در نظرسنجی نشان میدهد که برخی افراد در مواجهه با اخبار احساس افسردگی و فشار روانی دارند، درحالیکه گروهی دیگر آن را تکراری و خستهکننده میدانند.
در میان ۱۲ کشوری که مؤسسه YouGov و رویترز در طول دهه گذشته آنها را پایش کردند، استفاده هفتگی از فیسبوک برای دنبال کردن اخبار ۱۰ واحد درصد کاهش یافته و از ۳۶ درصد در سال ۲۰۱۴ به ۲۶ درصد در سال ۲۰۲۴. در همین حال، اتکا به پلتفرمهای ویدئویی و اپلیکیشنهای پیامرسان مانند اینستاگرام، یوتیوب و واتساپ رو به افزایش است. با وجود اینکه تیکتاک یکی از تازهواردان شبکههای اجتماعی است، میزان استفاده هفتگی از آن (۸ درصد) برای دریافت اخبار در میان این ۱۲ کشور منتخب تقریباً با توئیتر (۱۱ درصد) برابر است.
پارلمان اروپا هم در سال گذشته میلادی با همکاری اداره کل ارتباطات و واحد ارتباط با جوانان، نظرسنجی «جوانان ۲۰۲۴» را انجام داد. در بخشی از این نظرسنجی مواجهه با اطلاعات نادرست بررسی و از پاسخدهندگان پرسیده شده که چگونه با اخبار جعلی و اطلاعات نادرست برخورد میکنند. بیش از سهچهارم جوانان مورد بررسی معتقدند که در هفت روز گذشته با اطلاعات نادرست و اخبار جعلی مواجه شدهاند.
۳۲ درصد گفتند «گاهی» با آن مواجه شدند، ۲۹ درصد «اغلب» و ۱۵ درصد «بسیار کم». در مقابل، ۱۴ درصد گفتند در هفت روز گذشته «به ندرت» با اطلاعات نادرست و اخبار جعلی روبهرو شدند و ۵ درصد معتقدند که «هرگز» با این اطلاعات مواجه نشدند.
بیشتر جوانان گزارش دادند که مطمئناند میتوانند اطلاعات نادرست را تشخیص دهند. ۱۸ درصد «خیلی مطمئن» و ۵۲ درصد «تا حدودی مطمئن» هستند. کمتر از یک نفر از هر پنج نفر احساس عدم اطمینان داشتند، ۲۲ درصد اطمینان کم داشتند و ۴ درصد اصلاً مطمئن نبودند. رومانی با ۱۹ درصد، بالاترین درصد پاسخدهندگانی را دارد که اعلام کردند در هفت روز گذشته هیچ مواجههای با اطلاعات نادرست و اخبار جعلی نداشتند. در سایر کشورهای عضو، این نسبت از ۱ درصد در قبرس تا ۱۱ درصد در بلغارستان متغیر بوده است.
تفاوتها در میزان مواجهه با اطلاعات نادرست و اخبار جعلی در گروههای سنی و سطوح تحصیلی کم است. با این حال، ۱۸ درصد از مردان و ۱۳ درصد در مقابل ۱۸ درصد از زنان گزارش دادند که در هفت روز گذشته «بسیار کم» با اطلاعات نادرست و اخبار جعلی مواجه شدند. همچنین، ۳۵ درصد از زنان جوان در مقابل ۳۰ درصد از مردان جوان گزارش دادند که در این بازه زمانی «گاهی» با این اطلاعات مواجه شدند. در این نظرسنجی آمده است که مردان تمایل دارند نسبت به زنان بیشتر احساس اطمینان کنند که میتوانند اطلاعات نادرست را هنگام مواجهه تشخیص دهند.
نتایج نشان میدهد که ۷۴ درصد از مردان بیشتر احساس اطمینان برای تشخیص اطلاعات نادرست داشتند و این عدد در زنان ۶۶ درصد بوده است. از سوی دیگر، ۷۲ درصد پاسخدهندگان در بازه سنی ۲۵ تا ۳۰ سال هم کمی بیشتر از همسالان جوانتر خود با عدد ۶۸ درصد، احساس اطمینان دارند که میتوانند اطلاعات نادرست را تشخیص دهند. گروههای دیگری که احساس اطمینان بیشتری در تشخیص اطلاعات نادرست دارند شامل افرادیست که تحصیلات پس از دبیرستان یا بالاتر را تکمیل کردهاند.
در این گروه، ۷۳ درصد پاسخدهندگان احساس اطمینان دارند در حالی که این رقم برای کسانی که تحصیلات متوسطه یا کمتر دارند، ۶۶ درصد است. همچنین، افرادی که در حال حاضر در تحصیلات پس از دبیرستان یا بالاتر مشغول به تحصیلند، ۷۳ درصد احساس اطمینان دارند، در مقابل ۶۸ درصد از کسانی که در تحصیلات متوسطه یا کمتر هستند. علاوه بر این، پاسخدهندگانی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند، با عدد ۷۳ درصد، سطح بالاتری از اطمینان را گزارش میکنند در حالی که این رقم برای ساکنان مناطق روستایی ۶۸ درصد و برای ساکنان شهرهای کوچک و متوسط ۶۹ درصد است.
نتایج این نظرسنجی نشان میدهد جوانان اروپایی برای دسترسی به اطلاعات سیاسی و اجتماعی از اینستاگرام با ۴۷ درصد بیشترین استفاده را دارند و پس از آن تیکتاک با ۳۹ درصد و یوتیوب با ۳۷ درصد قرار دارند. سهم کسانی که از فیسبوک (۲۷درصد) و ایکس (۲۱ درصد) برای این کار استفاده میکنند، کمتر است.
واتساپ هم توسط ۱۶ درصد پاسخدهندگان برای دریافت اطلاعات سیاسی و اجتماعی استفاده میشود. سایر شبکهها و پلتفرمها مانند اسنپچت (۹ درصد)، تلگرام (هفت درصد)، مسنجر (شش درصد)، لینکدین (پنج درصد)، دیسکورد (چهار درصد) و وایبر (دو درصد) کمتر توسط جوانان به عنوان منابع اطلاعات سیاسی و اجتماعی گفته شدند. همچنین، درصد کمی از پاسخدهندگان (هشت درصد) اعلام کردند که از شبکههای اجتماعی برای دریافت اطلاعات سیاسی و اجتماعی استفاده نمیکنند.
در نظرسنجی جوانان سال ۲۰۲۱ سوال مشابهی مطرح شد و در آن زمان، فیسبوک در جایگاه اول بود (۵۴ درصد پاسخدهندگان که از شبکههای اجتماعی برای اخبار استفاده میکردند)، پس از آن اینستاگرام (۴۸ درصد) و یوتیوب (۳۵ درصد) قرار داشتند و تیکتاک با ۱۴ درصد در رتبه پنجم بود. نتایج نظرسنجی کنونی نشان میدهد که فیسبوک به رتبه چهارم سقوط کرده و تیکتاک به جایگاه دوم صعود کرده است.
جریانهای اطلاعاتی بیمرز
گزارش «حقایق نه جعلیها: مقابله با اطلاعات نادرست و تقویت صحت اطلاعات» توسط سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در مارس ۲۰۲۴ منتشر شد و بر این نکته تاکید دارد که امکان بحث آزاد، حق دسترسی به اطلاعات متنوع و مستقل و توان شهروندان برای داشتن انتخاب آگاهانه، از پایههای اصلی جامعه و حکومت دموکراتیک است. با این حال، تحولات اخیر در بستر دیجیتال، باعث شدند که این پایهها با چالشهای جدی روبهرو شوند.
انتشار سریع اطلاعات نادرست یا گمراهکننده که گاه با قصد فریب طراحی شدند، اکنون دیگر پدیدهای هنجاری نیست بلکه تهدیدی برای انسجام اجتماعی، اعتماد عمومی، فرآیندهای دموکراتیک و سلامت سیاستگذاری است. در این گزارش آمده است که گسترش ابزارهای ارتباطی دیجیتال و رسانههای اجتماعی، امکان تولید و انتشار محتوا را به شکل چشمگیری در اختیار عموم قرار داده است.
فردی با یک دستگاه متصل به اینترنت میتواند نقش تولیدکننده محتوا را پیدا کند، بیآنکه الزاماً از استانداردهای حرفهای خبرنگاری، تحقیق یا اخلاق رسانهای برخوردار باشد. این موضوع، در کنار الگوریتمها و مدلهای کسبوکاری مبتنی بر تعامل که ارزش محتوای جذاب را بیشتر از کیفیت محتوا میدانند، زمینه گسترش سریعتر اخبار نادرست را فراهم کرده است. در این گزارش سه بُعد اصلی به عنوان چارچوب تحلیل پیشنهاد شدند. نخست، ارتقای شفافیت، پاسخگویی و تنوع منابع اطلاعاتی، دوم تقویت تابآوری اجتماعی در مقابل اطلاعات گمراهکننده و سوم، بهبود ساختارهای حکمرانی و نهادسازی برای حفاظت از فضای اطلاعاتی سالم و آزاد.
در بُعد نخست، حمایت از رسانههای محلی و مستقل، شفافسازی مدلهای کسبوکاری پلتفرمهای آنلاین و توجه به مداخلهها و دستکاری اطلاعاتی خارجی، به عنوان سیاستهای سالم در این زمینه مطرح میکند. در بُعد دوم، گزارش به میزان پایه آموزش سواد رسانهای و اطلاعاتی اشاره میکند و میگوید در بین کشورهایی که مورد بررسی قرار گرفتند، فقط حدود نیمی از نوجوانان ۱۵ ساله آموزشهایی در زمینه تشخیص محتوای ذهنی یا جانبدارانه دریافت کرده بودند.
در این گزارش از دادههای یک نظرسنجی بینالمللی استفاده و مشخص شده که به طور متوسط فقط حدود ۶۰ درصد اوقات پاسخدهندگان توانستند درست یا نادرست بودن محتوای آنلاین را به درستی تشخیص دهند و اعتماد بالا به اخبار منتشرشده در شبکههای اجتماعی با نمره پایینتری در این سنجش همراه بوده است.
کسانی که به اخبار شبکههای اجتماعی «بسیار» اعتماد داشتند، با میانگین ۵۴ درصد در مقابل کسانی قرار دارند که با ۶۲ درصد اعتماد «کمی» داشتند. همچنین گزارش نشان میدهد که بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۲ دستکم ۹۱ قانون یا اصلاحیه قانونی در کشورهای مختلف برای مقابله با اطلاعات نادرست یا گمراهکننده تصویب یا بهروزرسانی شدند.
گزارش نشان میدهد که انتشار گسترده اطلاعات جعلی یا گمراهکننده به تضعیف اعتماد عمومی به نهادهای دولتی و رسانهای میانجامد، بحثهای عمومی را قطبیتر میکند، مشارکت سیاسی و مدنی را کاهش میدهد و خستگی خبری را افزایش میدهد. یکی از پیامدهای این شرایط این است که در بسیاری از کشورها، اعتماد به دولت ملی یا رسانههای خبری کاهش یافته است. تنها حدود 41/4 درصد از پاسخدهندگان کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی به دولت ملی اعتماد داشتند.
این گزارش پیشنهاد میکند که دولتها حمایت مالی و نهادی از رسانههای مستقل و محلی داشته باشند، مدلهای کسبوکاری رسانهها شفاف شود، سیاستهای تنظیمی مشخصی برای پلتفرمها تدوین شود تا در عین حفظ آزادی بیان، مسئولیتپذیری هم به آنها اضافه شود و همچنین برنامههای گسترده سواد رسانهای و اطلاعاتی در سطح مدارس، دانشگاهها و عموم جامعه اجرا شود. علاوه بر این، بر لزوم همکاری میان دولتها، بخش خصوصی، نهادهای مدنی و رسانهها تاکید میکند چون جریانهای اطلاعاتی مرز نمیشناسند و راهکارهای بومی یا ملی به تنهایی کافی نیستند.