در مسیر کمکرسانی به دشمن/«تسلیح حقوقی دشمن» و بررسی مقالهای که اخیراً توسط سیدمصطفی محقق داماد و محمد درویشزاده در این زمینه نوشته شد
یکی از مواردی که سالهای سال است در فضای سیاسی ایران وجود دارد، اظهارنظرها و اقداماتی است که میتواند در خارج از ایران توسط سایر کشورها علیه ایران، مورد استفاده قرار بگیرد.

یکی از مواردی که سالهای سال است در فضای سیاسی ایران وجود دارد، اظهارنظرها و اقداماتی است که میتواند در خارج از ایران توسط سایر کشورها علیه ایران، مورد استفاده قرار بگیرد. در این ارتباط بارها، بهویژه درباره مسائل بینالمللی از سوی سیاستمداران هشدارهایی داده شده که به نظر میرسد چندان به آنها توجهی صورت نگرفته است.
این موضوع گاهی درباره سخنان نمایندگان مجلس و گاهی خطیبان نمازجمعه و سیاستمدارانی بوده است که به اشکال گوناگون با سخنان تندروانهشان هم وجود چنددستگی در کشور در برابر مسائل بینالملل را مطرح کردهاند و هم فرصتی برای سوءاستفاده دشمنان از سخنان آنها برای مثلاً جنگطلبی ایران و... فراهم کردند.
پس از پایان جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل و ورود به دوره آتشبس هم این موضوع یکبار دیگر مورد توجه قرار گرفته است و اخیراً سیدمصطفی محقق داماد، مجتهد، فیلسوف و حقوقدان و محمد درویشزاده، قاضی سابق دیوان عالی کشور، با عنوان «تسلیح حقوقی دشمن و نقش آن در ایجاد جنگ ۱۲روزه» به صورت علمی این موضوع را مورد بررسی قرار دادند.
مقاله چه میگوید؟
آنها در ابتدای مقالهی خود، علت ورود به این موضوع را اینگونه بیان کردهاند: «اهمیت این مصداق ناشی از آن است که اعلام و اقدامهای مزبور، در نهایت تسهیلاتی شبهحقوقی را برای پدیداری جنگ ۱۲روزه فراهم کرده است و بیم آن میرود که عدم توجه به تسلیح حقوقی دشمن، بر سطح و عمق خسارات بیفزاید.» و در توضیح موضوع مورد استفاده اینگونه نوشتهاند: «نگارندگان این مقاله از این اظهار و اعلام و اقدامها با تعبیر تسلیح حقوقی دشمن نام میبرند تا عمق فاجعه را نشان دهند؛ چراکه کمک تسلیحاتی به دولت متخاصم، به دلیل ماهیت مشهود و سختافزارگونه آن، حکمی شناختهشده دارد؛ اما تسلیح حقوقی دشمن به دلیل ماهیت نرم و نامشهودی که دارد، موضوعاً و حکماً شناختهشده نیست.»
در ادامه مقاله، در سه قسمت موضوعات مورد بررسی قرار گرفته است که اولین بخش، مربوط به «زمینههای تسهیل حقوقی برای تجاوز» است. آنها در این قسمت از مقاله خود اشاره کردهاند که «مستندسازی حقوقی به نفع دشمن صهیونی، در یک روند تدریجی و آرام از سالها قبل آغاز شده بود؛ اما نظام تدبیر در کشور ما به این روندهای آرام و خاموش حقوقی، بیاعتنا و تحریکناپذیر شده بود.» و در ادامه مینویسند: «بررسی مفاد قطعنامههای آژانس حکایت از آن دارد که بخشهای متعددی از این اسناد، مستقیماً برگرفته از گزارشها و اعلامهایی است که گروههای معاند داخلی و دشمنان خارجی فراهم کردهاند.
اندوهبارترین نکته در تحلیل این اسناد، آن است که برخی از نکات منعکس در گزارشهای دشمنان که به اسناد بینالمللی راه یافته است، برگرفته از برخی اظهار و اقدام و یا سیاستگذاریهایی است که در بیان و بنان افرادی آمده که خود مدعی طرفداری از نظام هستند!» و اشاره میکنند که «تسلیح حقوقی دشمن به دست افرادی انجام شده است که خود مدعی انقلابیگری هستند؛ برخی رجزخوانیهایی که به تعبیر مقام معظم رهبری دهنلقی به شمار می آید، از مصادیق این بیخردی و جهل مقدس است که در ادامه به بعضی از آنها اشاره میشود.»
اما قسمت دوم این مقاله، مربوط به «مصادیقی از تسلیح حقوقی به نفع دشمن» است که در این قسمت، به مواردی از گذشته و حال اشاره شده است. برای مثال آنها «اعلام و اظهارهایی که درصدد نفی و انکار عمق خسارت و تخریبهای جنگ ۱۲روزه است و آسیب وارده به تأسیسات هستهای را سطحی و جزئی میداند»، «تبلیغاتی که برای تحریک به ترور رؤسای اسرائیل و آمریکا و تسهیل ترور آنها مبادرت به جمعآوری پول میکند»، «شعارهای افراطی مقامات دولتی، نظامی و تریبونهای رسمی، مبنی بر نابودی برخی طرفهای متخاصم» و «برخی احکام افراطی و پیشبینیشده در طرح اخیر مجلس با عنوان طرح تشدید مجازات جاسوسی و همکاریکنندگان با رژیم صهیونیستی و کشورهای متخاصم» را از موارد فعلی برشمرد و یا درباره موارد گذشته به مواردی چون «پخش برنامههای تلویزیونی که در آن اشعاری خوانده میشود با این مضمون که همه یهودیان را نابود خواهیم کرد»، «برخی رجزخوانیهایی که درباره توان هستهای و شهرهای موشکی و سکوهای پرتابی با مبالغههایی در جزئیات فنّاوری هستهای مطرح شده است»، «نصب تابلوی روزشمار نابودی اسرائیل و حمایت مقامات رسمی از موضوع» و «سیاستگذاریهایی که در زمینه فیلترینگ شبکههای اجتماعی انجام شد و موجب نصب دهها میلیون فیلترشکن روی گوشی مردم، مسئولان و خانوادههای آنها شد»، «سیاستگذاریهایی منتهی به ورود میلیونها نفر اتباع بیگانه به داخل کشور شد؛ از آن جهت که زمینه استفاده از فقر آنها را برای مستندسازی حقوقی و جاسوسی تسهیل و ترویج کرد» اشاره داشت.
در سومین قسمت و بخش پایانی هم با بیان این جمله که «اولاً: مقابله واقعی با دشمن، نیازمند تدبیر و محاسبه است و عقبنشینی و پیشرفت در مرحله دوم اهمیت قرار دارد. مهم آن است که راهی شناسایی شود که موجب تسهیل یا تسلیح حقوقی دشمن نشود. ثانیاً: در نظم ظالمانه دنیا، نهادهای حقوقی، در دسترس و تصاحب دشمن است و متاسفانه در دسترس ما نیست. البته علت این دسترسی نیز، هیمنه و حضور اقتصادی و سیاسی آنهاست.» یادآور میشوند که «واقعیت آن است که کشور ما از نظر شاخصهای اقتصادی، سیاسی و نظامی و سایر مؤلفههای قدرت به گونهای نیست که توان جلوگیری از نفوذ دشمن بر سازمانهای بینالمللی را داشته باشد و لذا باید واقعبین باشیم؛
آنگونه که در آموزههای ادب پارسی نیز آمده است: «ننگ غنی و مرگ فقیر صدا ندارد»؛ لذا ارتکاب نظام سلطه به ننگینترین رفتار ضدانسانی، به صورتی خاموش و بیصدا پدید میآید و ما برای غلبه بر این اوضاع، ابتدا باید از تسلیح حقوقی دشمن بهشدت پرهیز کنیم و در مرحله بعد، باید در مسیر توسعه و پیشرفت کشور تلاش کنیم تا به مقصودی برسیم که حضرت حافظ گفت: «عالمی از نو بباید ساخت و از نو آدمی.»»
کمکرسانی به دشمن؟
براساس آنچه که محقق داماد و درویشزاده در بیانیه اخیر خود بیان کردهاند، مصادیقی وجود دارد که طی سالهای گذشته توانسته است نوعی کمکرسان به دشمن باشد؛ مصادیقی که در آینده هم توانایی این را دارند که به روند کمکرسانی علیه ایران ادامه دهند. نکته اینجاست که آنچه گذشت، تمام شده و باید تنها به عنوان درسی از تاریخ مورد استفاده قرار بگیرد اما بحث مهم این است که در آینده چه باید کرد که حداقل در بُعد داخلی، جملهها و اقداماتی نتواند بهانه دست سایر کشورها دهد که علیه ایران اقدامی را انجام دهند. سدسازی مقابل اینگونه حرکتها، میتواند یکی از اولویتهای اساسی باشد که سیاستگذاران در جمهوری اسلامی در دوره آتشبس مدنظر خواهند داشت.
در همین راستا و در گفتوگو با علی تقیزاده عضو هیئت علمی حقوق دانشگاه علامه طباطبایی و کامبیز نوروزی حقوقدان به بررسی بیشتر این موضوع پرداختیم.