تصمیمهای یکشبه، بچههای مضطرب/بررسی مصوبه تغییر ساعات کار مدارس که با مخالفتهای جدی روبهرو شده است
مصوبه تغییر ساعت مدارس با هدف مدیریت انرژی در روزهایی ابلاغ شد که حتی فرصتی برای اجرای آن باقی نمانده بود؛ یعنی یک هفته مانده به پایان کار مدارس و شروع امتحانات. بهانه وزارت آموزشوپرورش برای تغییر ساعت مدارس به شش صبح، اجرای مصوبه هیئتدولت در ۱۷ اردیبهشتماه مبنی بر آغاز کار ادارات در ساعت شش صبح بود.

مصوبه تغییر ساعت مدارس با هدف مدیریت انرژی در روزهایی ابلاغ شد که حتی فرصتی برای اجرای آن باقی نمانده بود؛ یعنی یک هفته مانده به پایان کار مدارس و شروع امتحانات. بهانه وزارت آموزشوپرورش برای تغییر ساعت مدارس به شش صبح، اجرای مصوبه هیئتدولت در ۱۷ اردیبهشتماه مبنی بر آغاز کار ادارات در ساعت شش صبح بود. این تصمیم خانوادهها را به یاد زمستان سال قبل انداخت که هرشب باید منتظر اعلام تعطیلی فردا بودند؛ وضعیتی که برای مادران شاغل به مصیبتی دوچندان تبدیل میشد.
علی فرهادی، سخنگوی وزارت آموزشوپرورش هفته گذشته بعد از اعلام این تصمیم، گفته بود: «پس از مصوبه هیئتدولت در ۱۷ اردیبهشتماه مبنی بر آغاز کار ادارات در ساعت شش صبح، از طرف والدین شاغل تقاضای زیادی برای تغییر ساعت مدارس صورت گرفت؛ همچنین امسال بهدلیل ناترازی انرژی، میانگین افزایش دما و کاهش نزولات آسمانی، تولید انرژی برق دچار مشکل شده است که امیدواریم با تغییر ساعت ادارات و مدارس بخشی از آن جبران شود». به گفته او قرار بود تغییر ساعت مدارس همزمان با تغییر ساعت ادارات صورت بگیرد اما با نزدیکشدن به زمان پایان مدارس و کاهش تنش، این تغییر دیرتر اعمال شد.
آموزش مدارس ابتدایی روبهاتمام است و متوسطه اول و دوم از هفته آینده وارد زمان امتحانات میشود. تصمیمِ گرفتهشده مبنی بر این بوده که امتحانات در نوبت صبح برگزار شود و همه امتحانات پیش از ساعت ۱۳ باشد. بهنظر میرسد تصمیم یکشبه این وزارتخانه برای شروع مدارس از ساعت شش صبح نهتنها قابلیت اجرا نداشت، بلکه اصلاً از طرف خانوادهها مورد اقبال قرار نگرفته است. بلافاصله بعد از ابلاغ این مصوبه، اعتراضات خانوادهها هم آغاز شد و به شیوههای مختلفی آن را نشان دادند؛ از ثبت کارزار تا به مدرسه نبردن دانشآموزان در ساعت شش صبح.
23 اردیبهشتماه کارزار «درخواست تجدیدنظر در ساعت شروع مدارس از شش صبح» بهراه افتاد و جمعی از خانوادهها نوشتند: «بسیاری از خانوادهها در مناطق مختلف مجبور خواهند شد کودکان خود را از ساعت ۴:۳۰ یا ۵ صبح بیدار کنند تا بهموقع به مدرسه برسند. این تصمیم برای کودکانی که مسیر مدرسه آنها طولانی است (بهویژه در مدارس دولتی یا خاص که پذیرش منطقهای ندارند)، فشار روانی و جسمی شدیدی به همراه دارد. اختلال در خواب و تغذیه، کاهش تمرکز و راندمان یادگیری، تهدید سلامت روانی و افزایش خطر تصادفات در ساعات تاریک بامداد، از تبعات این سیاست است.»
بعد از ابلاغ این مصوبه که اجرای آن در مدارس از روز چهارشنبه آغاز شد، هر مدرسه به شیوه خودش آن را اجرا کرد؛ برخی مدارس اعلام کردند، هیچ الزامی نیست که دانشآموزان از ساعت شش صبح خودشان را به مدرسه برسانند. مثل یکی از مدارس مقطع دبستان در شهرری که به والدین اعلام کرده است، دانشآموزان میتوانند از ساعت هشت صبح و مثل روزهای سابق سرکلاسها حاضر شوند.
مدرسه هم تا ساعت 12/30 فعال است، درست مثل یک روز عادی. بعضی از مدارس هم از ساعت شش صبح تا 11 به فعالیتشان ادامه میدهند و در این بازه زمانی، هم امتحانات را برگزار میکنند، هم درس میدهند. مثل مدرسهای هیئتامنایی در بریانک تهران که تفاوتی بین روزهای امتحان و عادی ندارد و امتحانها هم در همین ساعتها برگزار میشود. مدرسه به خانوادهها گفته است که حتماً یک نفر از والدین همراه دانشآموز به مدرسه برود. کار در بعضی از مدارس هم اصلاً به اجرای این مصوبه نرسید؛ چون کلاسها تمام شده و نوبت برگزاری امتحانات است.
سرگردانی دانشآموز، معلم و خانواده
با وجود این، برخی مدارس از همان ساعت شش صبح کلاسهایشان را شروع میکنند؛ کلاسهایی که فقط تا 31 اردیبهشتماه ادامه دارند و معلمها میگویند، میتوانستند کلاسهای مقاطع دبستان را تعطیل کنند؛ چون دانشآموزان، والدین و معلمها شرایط سختی را برای این تغییر ساعت تحمل میکنند. خانم علیزاده، معلم پایه اول تا سوم یکی از مدارس منطقه 19 است و میگوید، روز چهارشنبه که این بخشنامه در مدارس اجرایی شد، بیش از نیمی از دانشآموزان او به مدرسه نیامدند؛ چون والدین آنها شاغل بودند و نمیتوانستند همزمان هم خودشان سرکار بروند، هم کودکشان را به مدرسه برسانند: «از کلاس من که 38 دانشآموز دارد، فقط 14 نفر حضور پیدا کردند، کلاسهای دیگر هم کمتر از 20 نفر به مدرسه آمده بودند. چون دیگر نه تدریس میکنیم، نه از کلاس اول امتحان میگیریم. بسیاری از خانوادهها ترجیح دادند که فرزندشان را به مدرسه نیاورند. ابتداییها عملاً امتحان ندارند و توصیفی است. چون میدانستند امتحان ندارند، به همین دلیل فرزندشان را به مدرسه نیاوردند.»
ساعت کاری مدرسه خانم علیزاده در شیفت اول تا 9/30 صبح و در شیفت دوم تا 13/30 بعدازظهر ادامه دارد: «دانشآموزانی که ساعت شش صبح باید به مدرسه بیایند، خیلی اذیت میشوند؛ چون باید ساعت پنج صبح بیدار شوند، صبحانه بخورند و یکربع به شش به سمت مدرسه حرکت کنند. معلمها هم مسیرهای دوری دارند و الزاماً ساکن این منطقه نیستند. یکی از جنتآباد میآید، یکی از زیباشهر. تنها نکته این تغییر ساعت این است که ترافیک اول صبح را ندارد؛ چون مدارس از ادارهها زودتر کارشان را شروع میکنند.»
او تعریف میکند، معلمهایی که فرزند در سن پیشدبستانی و مهدکودک دارند، بهشدت با مشکل روبهرو شده بودند؛ چون ساعت شش صبح مهدهایکودک هنوز کارشان را شروع نکردهاند و آنها باید فکری برای مراقبت از فرزندانشان میکردند: تعدادی از آنها برای یک روز کودک را به آشنایان و فامیل سپردند یا همسرشان دیرتر به سرکار رفت تا از فرزندشان مراقبت کند. زندگی همه بهنوعی بههمخورد.»
در مدتی که مدرسه فعال است و کلاسها برگزار میشود، هم چراغها، هم کولرها روشن است و بلافاصله بعد از ساعت 9/30 هم کلاسهای شیفت عصر کارشان را شروع میکنند؛ چون ساعت کلاسهای آنها هم به ساعت 10 صبح تا 13/30 تغییر پیدا کرده است. خانم علیزاده میگوید، میتوانستند همین زمان را به جای صبح خیلی زود، به عصر منتقل کنند و شیفت عصر را کوتاهتر میکردند؛ چرا بچهها را از ساعت شش صبح به مدرسه میکشانند؟ «اگر کلاسها را آنلاین میکردند راحتتر بود، اما الان این کار هم معنی ندارد؛ چون درسی باقی نمانده و ما در حال دوره کردن کتابها هستیم.
میتوانستند حداقل مقطع ابتدایی را تعطیل کنند. یک هفته جلوتر تعطیل میکردند. متوسطه که امتحان میدهند و میروند. الان دانشآموز ساعت شش صبح هوشیاری لازم را ندارد. بعضیها که بهزور آمدهاند، یکسری از دانشآموزها هم چون صبح زود بیدار شده بودند حالتتهوع گرفته بودند. در همان یک روزی که این ساعت کلاسها شروع شد، کلاس من مشکلات خیلی زیادی داشت.»
او توضیح میدهد که بعضی از خانوادهها بهعلت شاغلبودن نتوانستند فرزندشان را به مدرسه بیاورند: «بعضی از مادرها هم تا ساعت 9/30 صبح همانجا ماندند تا مدرسه تعطیل شود، ازدحام هم در حیاط مدرسه ایجاد شد. در تمام این ساعت هم کادر اداری سرکار است و از ساعت شش صبح تا 13/30، کادر دوشیفت فعال است. همان اندازهای که روز عادی در مدرسه برق مصرف میشد، حالا هم استفاده میشود، فقط ساعت کمتری مدرسه فعال است.»
مریم ساکن منطقه 19 تهران است و دخترش در کلاس پنجم یکی از مدارس همین منطقه تحصیل میکند؛ او میگوید حالا دخترم بهدلیل تغییر ساعت کاری مدارس، از ساعت 9 صبح تا یک بعدازظهر به مدرسه میرود و برنامههای غیردرسیاش هم تحتتاثیر قرار گرفته است. «من هم از کارهای روزانهام میمانم؛ چون همزمان فرزند دیگرم را هم باید به مدرسه ببرم. دخترم در ساعت اول مدرسه امتحان دارد و زنگهای دیگر هم کار خاصی انجام نمیدهند؛ درواقع چندساعت در مدرسه میمانند و به خانه برمیگردند. پسرم هم شیفت صبح است و همان هفت تا یک میرود، ولی آنها هم دیگر درس ندارند و فقط برای دورهکردن درسها میروند.»
تکرار دوباره ماجرای زمستان
خانوادهها میگویند آموزشوپرورش اینبار هم مانند تعطیلیهای زمستان عمل کرد، تصمیم جدید خود را یکشبه گرفت و بهسرعت ابلاغ کرد. خانم وکیل، معلم یکی از مدارس غیرانتفاعی تهران و مادر دانشآموزی هفتساله است که هم در محل کار، هم در مدرسه با تبعات این تصمیم روبهرو شده است. او میگوید، مدرسه پسرش که غیرانتفاعی است، اعلام کرده دانشآموزان را از ساعت شش صبح میتواند تحویل بگیرد، اما اصراری به حضور در این ساعت نیست: «پسر من از اول خردادماه وارد تعطیلات تابستانی میشود.
ما نمیدانیم که آموزشوپرورش به ما اجازه میدهد کلاسهای تابستانی در مدارس برگزار شوند یا اینکه میتوانیم روی کلاسهای تابستانی فرزندمان حساب کنیم یا خیر؟ کلاس تابستانی پسر من ساعت هشت صبح شروع میشود. وقتی مدرسه ساعت هفت شروع میشد، میتوانستم یک ساعت مرخصی بگیرم و فرزندم را سرکلاس بگذارم. اگر این کلاسها از شش صبح شروع شود، نمیدانم چه ساعتی باید به سرکار بروم یا فرزندم را به کلاسهایش برسانم؟»
او میگوید، این چالش فقط خانوادهها را درگیر میکند و آموزشوپرورش با نادیدهگرفتن مسائل، فقط خانوادهها را با آنها روبهرو میکند: «انگار آموزشوپرورش با این کار میگوید این مسئله، مسئله تو است و خودمان باید آن را حل کنیم. پسر من هفتساله است، هرروز ساعت شش از خانه بیرون میآییم و تا وقتی به مدرسه برسیم، کاملاً در ماشین خواب است. حالا در این شرایط باید ساعت پنج از خانه بیرون بیایم. یک پسر کوچک در این سنوسال چه چیزی میتواند یاد بگیرد؟ چیزی از آموزش باقی میماند؟ ساعت در زندگی آدمها معنایی دارد، کودکی که عادت به یک ساعت مشخص خواب دارد، نمیتواند بهراحتی آن را تغییر دهد. احساس میکنم آموزشوپرورش هیچ شناختی نسبت به ساخت عادت و برنامهریزی ندارد.»
آموزشوپرورش عصر روز 23 اردیبهشتماه این تصمیم را اعلام کرده و گفته است که امسال یک هفته امتحانات را جلوتر برگزار میکند؛ یعنی از روز 28 اردیبهشتماه. خانم وکیل میگوید، از هفته پیش که این تغییر در ساعت کاری مدارس اعلام شد، بین معلمان مدارس دولتی و خانوادهها سردرگمی زیادی دیده است: «برای دانشآموز دبستان و مقطع متوسطه یکم که باید خوابش را تنظیم کند که سرکلاس حضور ذهن داشته باشد، این تغییرات ناگهانی اثرات منفی دارد. مدرسه پسر من گفته بود که ما در مدرسه حضور داریم ولی کلاسها از همان ساعت هشت است و اگر خانوادهها بخواهند، میتوانند زودتر از ساعت هشت هم بچهها را به مدرسه بیاورند؛ چون ساعت کاری پدرها و مادرها هم تغییر کرده است.
در حالت عادی معلم باید خیلی به خودش فشار بیاورد که بچهها زنگ اول بیدار شوند. حالا تصور کنید که زودتر هم بخواهند به مدرسه بروند. این شیوه تصمیمگیری نشاندهنده بیبرنامگی آموزشوپرورش است. نمونه آن تعطیلات آلودگی هوا در پاییز و زمستان است که عصر یا شب تصمیمات خودش را در این زمینه اعلام میکند. یکی از چالشهای بزرگ مادران شاغل، آنلاینشدن مدارس بود و هرشب باید برای آن تصمیم میگرفتیم. از روزی که آموزشوپرورش این موضوع را اعلام کرد، ما فقط سه روز کلاس داشتیم و از روز 28 اردیبهشتماه امتحانات برگزار میشود.»
او توضیح میدهد که طبق مصوبه آموزشوپرورش، امتحانات نهایی دانشآموزان از روز 28 این ماه آغاز میشود. وقتی به این پایهها ابلاغ میشود، مدرسه مجبور است امتحانات پایههای دیگر را هم از همین روز شروع کند: «خود این موضوع مسائل زیادی برای معلمها ایجاد کرد، عملاً دو جلسه را از آنها گرفت و تقویم ما را فشرده کرد. امسال اولینبار است که امتحانات را بهدلیل ناترازی انرژی، زودتر برگزار میکنند.
در این شرایط هم به بچهها، هم معلمها فشار بیشتری میآید. من مجبور شدم فعالیتهای آموزشی کنار درسم را حذف کنم و فقط روی کتاب تمرکز کنم. مسئله این است که چرا اینقدر دیر این موضوع ابلاغ میشود؟ روز چهارشنبه آموزشوپرورش سربرگ فرستاده و میگوید، امتحانات باید در این سربرگها برگزار شود. روال مدرسه ما این است که معلم باید از 10 روز مانده به امتحانات، سوالاتش را تحویل دهد، اما با این کار باید دوباره قالب امتحانش را تغییر دهد.»
مدیریت روزمره به روال تبدیل شد
نتایج یک مطالعه در «مرکز ملی تحقیقات سلامت» نشان میدهد، در دهههای 1950 و 1960، بیشتر مدارس بین ساعت 8:30 تا 9:00 شروع میشد و بسیاری از دانشآموزان بهسختی تمام روز را بیدار میماندند. تا سال 2000 میلادی بسیاری از دبیرستانها از ساعت 7:30 یا زودتر شروع بهکار میکردند و تعداد فزایندهای از مطالعات نشان داد که این برنامههای اولیه مدرسه میتواند توانایی نوجوانان را برای یادگیری، رانندگی ایمن و کنار آمدن با دیگران تضعیف کند. آنها حتی میتوانند احتمال سیگار کشیدن، سوءمصرف مواد مخدر و بارداری نوجوانان را افزایش دهند.
محمد داوری، سخنگوی سازمان معلمان به هممیهن میگوید که تصمیمهای ناگهانی آموزشوپرورش مصداق مدیریت روزمره است و اسم این روند را نمیتوان مدیریت گذاشت؛ بلکه نوعی بههمریختگی در اداره این سیستم بزرگ و حساس است که سرنوشت کودکان و نوجوانان را برعهده دارد، اما برنامهریزی منسجمی ندارد. او میگوید، یکی از مصادیق مدیریت روزمره این است که یک نفر بخشنامه میدهد که ساعت شش صبح دانشآموزان به مدرسه بروند یا امتحانات را جلوتر برگزار کنند. این یکی از نشانههای ناکارآمدی نظام آموزشی ماست که ذیل یک ساختار متمرکز و غیرحرفهای است.
چون این مدیریت را گروهی برعهده دارند که نه دانش مدیریتی دارند، نه فهمی از آن و نه درکی از ماهیت و ماموریت این نهاد حساس و مهم دارند. به گفته او، نظام آموزشی در ایران ناکارآمد و دارای محتوای آموزشی غیرجذاب است و مدیریت مدارس بهدلیل دستوریبودن ناکارآمد است و بچهها از مدرسه ناراضیاند. این هم یکی از عواملی است که تاثیر منفی آن را بر بیانگیزگی بچهها میگذارد و باعث میشود افتتحصیلی قابل مشاهده باشند:« نظام آموزشی که باید قدری شکاف بیاعتمادی را کاهش دهد و اعتماد دانشآموزان، فرهنگیان و اولیاء را جذب کند، اما بهدلیل ضعف و ناکارآمدی این شکاف افزایش پیدا میکند و اثرات این بیتدبیریها در کاهش انگیزه دانشآموزان و افت نمرات آنها کاملاً مشهود است.
امتحان بهدلیل اینکه پدیدهای است که از جایگاه خود فاصله گرفته، هم بهدلیل نظام ارزشیابی ناکارآمد و هم انتظارات نادرست اولیاء، به روندی استرسزا تبدیل شده است. اگر مشکلات کشور مانند کمبود انرژی این نگرانی را تشدید کند، این اضطراب در خانوادهها افزایش پیدا میکند و تاثیرات خود را در کاهش عملکرد دانشآموزان خواهد داشت. بهویژه در امتحانات نهایی که اگر برق قطع شود، امکان ارسال کد دسترسی به سوالات وجود ندارد.»
تاکید او این است که آموزشوپرورش باید این تغییرات را از قبل برنامهریزی و اعلام میکرد. اما یک هفته مانده به پایان سال تحصیلی که امتحانات در حال شروعشدن است، اعلام میکند که مدارس باید از شش صبح کارشان را آغاز کنند: «دانشآموزان به سهماه زمان نیاز دارند که زمان و سبک زندگی خودشان را با این ساعت تنظیم کنند. آموزشوپرورش اگر تصمیم داشت که این طرح را اجرا کند، باید بعد از تعطیلات فروردینماه اعلام میکردند تا دانشآموزان بتوانند خودشان را تطبیق دهند؛ این همان مصداق مدیریت روزمره است.
ما 110 هزار مدرسه در سراسر کشور داریم و اگر بخواهید در انرژی صرفهجویی کنید، حتماً رقم بالایی خواهد بود و مدارس باید بهعنوان یک کانون فرهنگی در این زمینه پیشقدم باشند. اما باید از قبل برای آن برنامهریزی میشد. دراین شرایط والدین و دانشآموزان درباره حقوق خودشان از نظام آموزشی مطالبه نمیکنند. ما باید خانواده و دانشآموزان مطالبهگر داشته باشیم که مسئولان تحت فشار افکار عمومی 15 میلیون دانشآموز و خانوادههای آنها قرار گیرند.»