آیا ترکیه و اسرائیل در سوریه درگیر خواهند شد؟منافع و اهداف اسرائیل و ترکیه در سوریه تضادهایی دارد که احتمال تنش را بالا میبرد
اگر ایالات متحده تصمیم به کاهش بیشتر نیروهای خود در سوریه بگیرد، احتمال ادغام نیروهای دموکراتیک سوریه در دولت مرکزی به طور فزایندهای افزایش مییابد، زیرا کاهش حضور ایالات متحده، دیوار حائل ایجاد شده توسط ایالات متحده بین نیروهای دموکراتیک سوریه و ترکیه را تضعیف میکند و نیروهای دموکراتیک سوریه مهمترین حامی خود را از دست میدهند.

اسرائیل پس از سقوط بشار اسد بلافاصله دست به کار شد و اقداماتی نظامی در سوریه به اجرا گذاشت. اقدامات نظامی اسرائیل حتی پس از مستقر شدن دولت موقت هیئت تحریرالشام به ریاست محمد جولانی ادامه یافته است. این اقدامات موجب شده ترکیه که خود را اصلیترین ذینفع از سقوط بشار اسد و روی کارآمدن هیئت تحریرالشام میداند، به شدت نگران شود. هرچند اسرائیل و ترکیه تلاش خواهند کرد از درگیری مستقیم در سوریه جلوگیری کنند، اما گسترش حضور نظامی هر دو طرف در سوریه، در کنار برنامهها و اهداف متضادشان و حمایتشان از گروههای مسلح مختلف، این احتمال را پررنگ میکند که دوطرف درگیریهای محدودی را در سوریه تجربه کنند.
در هفتههای اخیر، هیئتهای اسرائیلی و ترکیه مذاکراتی فنی برای ایجاد مکانیسم کاهش درگیری در سوریه انجام دادهاند. هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، در مصاحبهای در ۹ آوریل با شبکه سیانان گفت که «تماسهای فنی برای جلوگیری از سوءتفاهم نیروهای نظامی با اسرائیل داریم» که «در صورت نیاز» برای جلوگیری از درگیری بین دو طرف که روابطشان از آغاز جنگ حماس و اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۳ رو به وخامت گذاشته است، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. از زمان سقوط اسد، ترکیه و اسرائیل در مورد عملیاتهای نظامی خود در سوریه، اتهاماتی را علیه یکدیگر مطرح کردهاند.
وزارت امور خارجه ترکیه ادعا کرده است که اسرائیل «تلاشها برای ایجاد ثبات در سوریه را تضعیف میکند»، درحالیکه اسرائیل ادعا کرده است که ترکیه در حال ایجاد یک «حکومت تحتالحمایه خود» در سوریه است. اسرائیل همچنین اعتراضات دیپلماتیک خود را با استفاده محدود از نیروی نظامی همراه کرده است. برای مثال، در اوایل ماه آوریل، اسرائیل حملات هوایی به پایگاههای هوایی حما و تیاس سوریه انجام داد. گفته میشود که ترکیه قصد دارد در این پایگاهها، سیستمهای پدافند هوایی و همچنین پهپادهای نظارتی و تهاجمی را مستقر کند.
روسیه و ایالات متحده نیز در سوریه همچنان نیروی نظامی دارند. در طول جنگ داخلی در سوریه که از سال ۲۰۱۱ آغاز شد، روسیه در حمایت از حکومت بشار اسد مداخلهای را در سوریه آغاز کرد و به نوبه خود به توافقی برای ایجاد پایگاههای نظامی در سوریه دست یافت. در آن سو، ایالات متحده نیز نیروهایی را در شمال شرقی سوریه مستقر کرد تا از نیروهای کرد سوریه در مبارزه با شبهنظامیان داعش در این کشور حمایت کند. ترکیه نیز در واکنش به این اقدامات، با هدف جلوگیری از درگیریهای تصادفی، سازوکارهای رفع درگیری را با روسیه و ایالات متحده ایجاد کرد.
پس از سقوط اسد، نیروهای دفاعی اسرائیل از منطقه حائل مورد مناقشه ارتفاعات جولان عبور کردند و اسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل، گفت که این نیروها برای «مدت زمان نامحدودی» در این منطقه خواهند ماند تا از منافع امنیت ملی اسرائیل دفاع کنند. اسرائیل همچنین خواستار غیرنظامی شدن جنوب سوریه و به طور خاص استانهای قنیطره، درعا و سویدا شده است.
دولت ترکیه و دولت جدید سوریه به رهبری هیئت تحریرالشام، در حال مذاکره برای انعقاد یک پیمان دفاعی هستند که ذیل آن ترکیه پایگاههای هوایی در داخل سوریه ایجاد کرده و میتواند از حریم هوایی سوریه برای اهداف نظامی استفاده کرده و ارتش سوریه را آموزش دهد.
هم اسرائیل و هم ترکیه حضور نظامی خود را در سوریه پس از اسد گسترش دادهاند و از خلأ قدرت برای پیشبرد منافع امنیتی و سیاسی خود بهره میبرند. فروپاشی حکومت اسد به نگرانیهای منطقهای در مورد احتمال بروز بیثباتی در سوریه دامن زد. از جمله این نگرانیها میتوان به ظهور مجدد گروههای جهادی، از جمله داعش، در بحبوحه گذار این کشور به یک دولت موقت به رهبری هیئت تحریرالشام اشاره کرد. این نگرانی بهویژه در میان مقامات امنیتی و سیاستمداران اسرائیلی حاد بود.
آنها نگران بودند بیثباتی در شامات در کنار انگیزههای پنهان دولت جدید سوریه ممکن است امنیت ملی اسرائیل را تهدید کند. اسرائیل با هدف جلوگیری از دستیابی هیئت تحریرالشام به بقایای زرادخانه تسلیحاتی حکومت اسد، حملات هوایی گستردهای را با هدف تضعیف سیستمهای دفاع هوایی سوریه، نابودی ذخایر سلاحهای شیمیایی، انبارهای اسلحه و داراییهای دریایی سوریه انجام داد. علاوه بر این، اسرائیل با تصرف مواضع استراتژیک و کلیدی، منطقه حائل خود را در امتداد مرز سوریه گسترش داد. دولت جدید سوریه نیز به دلیل ضعف نظامی و سیاسی خود توان مقابله با اسرائیل نداشت و تنها به مخالفتها و اعتراضات شفاهی بسنده کرد.
پس از سقوط اسد، روسیه و ایران نیز نیروهای خود را از سوریه خارج کردند. ایران و روسیه از متحدین اصلی بشار اسد بودند؛ بنابراین بدیهی بود که بعد از سقوط اسد، هیئت تحریرالشام خروج آنها از سوریه را خواستار شود. اما خروج نیروهای ایران و روسیه خلأ قدرت ناگهانی در سوریه ایجاد کرد و دیگر کشورهای رقیب به سرعت تلاش کردند این خلأ را به نفع خود پر کنند.
ترکیه، به طور خاص و به لطف روابط پیشین خود با هیئت تحریرالشام و با توجه به رابطه دیرینه و نزدیک با این گروه در زمان کنترل آنها بر ادلب، در ایجاد روابط اولیه با دولت جدید دمشق موفق عمل کرد. با توجه به اینکه کشورهای مهم اروپایی و ایالات متحده تا به اینجا حاضر شدهاند بخش اندکی از تحریمهای سوریه را تعلیق کنند، هنوز نسبت به روابط قدیمی هیئت تحریرالشام با القاعده به دیده تردید مینگرند، بنابراین طبیعی بود که هیئت تحریرالشام از پیشنهادات ترکیه برای کمک نظامی، فنی (مانند بازسازی فرودگاه دمشق)، تامین برق و کمکهای بشردوستانه استقبال کند.
مجموعه این کمکها، آنکارا را در موقعیتی قرار داد تا بتواند جای پای خود را در سوریه محکم کند. ترکیه همچنین در موقعیتی است که میتواند در دولت سوریه نفوذ کند و از این طریق اهداف سیاسی خود نظیر جلوگیری از حملات کردها از سوریه، افزایش صادرات انرژی برای تبدیل شدن به یک قدرت در منطقه و گسترش دامنه نفوذش به سمت جنوب و گسترش حضور نظامی در سوریه را محقق کند.
این اقدامات سریع و گسترده ترکیه در سوریه، اسرائیلیها را نگران کرد. نگاهی به گزارش ۶ ژانویه کمیته ناگل اسرائیل، که وظیفهاش ارائه مشاوره در مورد نیازهای استراتژیک و بودجهای بلندمدت ارتش اسرائیل است، تصویری واضح از نگاه اسرائیلیها به تحرکات ترکیه به دست میدهد. در این گزارش هشدار داده شده که «تهدید از سمت سوریه میتواند به چیزی حتی خطرناکتر از تهدید ایران تبدیل شود.»
هیئت تحریرالشام از سال ۲۰۱۷ کنترل استان ادلب سوریه را بهدست گرفت و در این استان یک ساختار سیاسی و حکمرانی مستقل تشکیل داد. دولت ترکیه از سال ۲۰۲۱ برای جبران کمبود برق، برق استان ادلب را تأمین کرده است. خطوط تدارکاتی هیئت تحریرالشام نیز از ترکیه عبور میکند و همین امر به آنکارا اهرم فشار بیشتری بر این گروه شبهنظامی سوری میدهد.
در آن سو، روسیه هنوز برخی از پایگاههای نظامی خود را در سوریه حفظ کرده و در حال مذاکره با دولت جدید سوریه برای ارائه پشتیبانی نظامی و بازسازی است. اما واقعیت این است که نفوذ روسیه در سوریه، پس از فروپاشی حکومت اسد کاهش یافته است. علاوه بر این سرنگونی اسد موجب شد تا ایران نیروهای نظامی خود را از سوریه فرابخواند و این امر باعث شد که مسیرهای تدارکاتی که ایران قبلاً از آنها برای ارسال سلاح و تدارکات به حزبالله لبنان استفاده میکرد، مختل شوند؛ به این ترتیب نفوذ ایران در سوریه به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. علاوه بر این منابع آگاه تائید کردهاند که ترکیه با استفاده از روابط نزدیکش با هیئت تحریرالشام، اجازه بازگشایی سفارت ایران در دمشق را نمیدهد.
در این سو اسرائیل از گروههای اقلیت در سوریه، مانند کردها و دروزیها، حمایت میکند تا دولت مرکزی سوریه را تضعیف کرده و تهدیدات امنیتی بلندمدت علیه اسرائیل را کاهش دهد. بهرغم ابراز تمایل شفاهی احمدالشرع، رئیسجمهور موقت سوریه، برای عادیسازی روابط با اسرائیل تحت «شرایط مناسب»، اسرائیل احتمالاً به دلیل روابط سابق هیئت تحریرالشام با القاعده، سیاستهای اسلامگرایانه دولت او و مرز نفوذپذیر سوریه و اسرائیل، همچنان دولت سوریه را به عنوان یک تهدید بالقوه در نظر خواهد گرفت. بنابراین، اسرائیل احتمالاً اقداماتی را برای تضعیف دولت هیئت تحریرالشام و مجبور کردنش به تمرکز بر حفظ ثبات داخلی، به جای روی آوردن به امور خارجی، انجام خواهد داد.
در این راستا، اسرائیل احتمالاً حمایت خود را از گروههای اقلیت در سوریه، از جمله دروزیها و کردها، افزایش خواهد داد تا گروههای مخالف دولت مرکزی را تقویت کند. خصوصاً اینکه برخی از رهبران دروزی سوریه همواره به دنبال جلب حمایت بینالمللی در برابر حکومت مستقر در دمشق بودهاند. به عنوان مثال، اسرائیل به مانند گذشته ممکن است حملات زمینی و حملات هوایی محدود دیگری را علیه تهدیداتی که در جنوب سوریه متوجه دروزیها است، انجام دهد. اسرائیل احتمالاً سفرهای مذهبی دروزیها به اسرائیل را نیز تسهیل خواهد کرد و به مناطقی در سوریه که اکثریت دروزی دارند، کمک خواهد کرد.
علاوه بر این، اسرائیل میتواند اطلاعات مربوط به نیروهای تحت حمایت ترکیه را در اختیار گروههای کرد در شمال شرقی سوریه قرار دهد و حتی ممکن است حملات هوایی محدودی در این منطقه انجام دهد. این اقدام اسرائیل در صورت خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، بسیار محتملتر خواهد بود. علاوه بر این، در صورتیکه روند صلح ترکیه و کردها از هم بپاشد و یا کردها حملات مرزی بزرگی به ترکیه انجام دهند، اسرائیل میتواند از مکانیسم رفع تنش خود با ترکیه استفاده کرده و به نفع کردها زمان بخرد تا کردها از مواضعی که مورد هدف ترکیه قرار دارند، فرار کنند.
اسرائیلیها معتقدند که حمایتشان از جوامع کرد و دروزی در سوریه، موجب میشود که آنها در مقابل شرایطی که دولت سوریه برای ادغام در ساختار سیاسی سوریه در مقابلشان قرار میدهند مقاومتر شوند. چنانچه این گروهها پیشنهاد وحدت با دولت سوریه را نپذیرند، در نتیجه دولت تحت رهبری هیئت تحریرالشام تضعیف شده و مجبور خواهد شد تمرکزش را بر مسائل داخلی قرار دهد. این تغییر در تمرکز هیئت تحریرالشام، فضای مانور و حاشیه امنی برای اسرائیل ایجاد میکند. البته این طرح اسرائیل تنها در صورتی نقش بر آب خواهد شد که هیئت تحریرالشام تصمیم بگیرد به طور یکطرفه و غیرمنتظرهای، امتیازات گسترده و قابل توجهی به اقلیتهای قومی و مذهبی سوریه بدهد.
از سوی دیگر، حملات هوایی گسترده اسرائیل به انبارهای سلاح، تأسیسات ذخیرهسازی و بقایای پایگاههای نظامی اسد، قابلیتهای نظامی دولت جدید سوریه را که تثبیتش سالها طول خواهد کشید، تضعیف کرده است. این امر، به موازات افتراقات داخلی در دولت جدید که به واسطه عدم تمایل گروههای اقلیت و شبهنظامیانی که به ادغام در دولت مرکزی ایجاد شده، قابلیتهای هیئت تحریرالشام را تضعیف کرده و آن را مجبور کرده است که بیشتر بر مسائل داخلی تمرکز کند. به این ترتیب، بعید است که طی چند سال آینده، سوریه تهدید قابل توجهی برای امنیت اسرائیل ایجاد کند.
برخی از گروههای اقلیت، مانند نیروهای دموکراتیک سوریه که تحت حمایت ایالات متحده هستند، موافقت کردهاند که ارتش و نهادهای حکومتی خود را در دولت تحت رهبری هیئت تحریرالشام ادغام کنند. با این حال، پیشرفت این روند کند بوده و اختلافاتی بروز کرده است. به عنوان مثال، نیروهای دموکراتیک سوریه از یک دولت غیرمتمرکز و دموکراتیک که حقوق برابر و مشارکت کامل گروههای اقلیت در دولت را به رسمیت میشناسد حمایت کرده است، اما الشرع همه درخواستها برای یک سوریه فدرال بدون اجماع ملی را رد کرده و ترکیه نیز با این درخواستها مخالف است. در مقابل، سایر گروهها، از جمله شبهنظامیان دروزی، درخواستهای دمشق برای ادغام در ارتش سوریه را به طور کامل رد کردهاند.
در ماه آوریل، اسرائیل پس از بروز نگرانیهای امنیتی، برنامهای را که به دروزیهای سوریه امکان میداد بخشهای کشاورزی و ساختوساز را در منطقه مورد مناقشه بلندیهای جولان فعال کنند، به حالت تعلیق درآورد. این تعلیق نشان میدهد که بهرغم حمایت اسرائیل از جوامع دروزی سوریه، نگرانیهای امنیتی داخلی اسرائیل، حداقل در برخی موارد، بر هماهنگی اسرائیل و دروزیها ارجحیت دارد.
پس از بروز درگیریهای فرقهای ۲۹ و ۳۰ آوریل بین سوریهای دروزی و سنی در نزدیکی دمشق، اسرائیل اعلام کرد که یک حمله هوایی «هشدارآمیز» علیه «افراطگرایانی» که قصد حمله به جوامع دروزی را داشتند، انجام داده است. درصورتیکه این اقدامات ادامه یابد، ترکیه احتمالاً حمایت نظامی و بشردوستانه خود را از دمشق افزایش خواهد داد تا دولت مرکزی سوریه را تقویت کرده، خطر حملات فرامرزی را کاهش دهد و نفوذ خود را نیز در سوریه افزایش دهد.
ترکیه احتمالاً سعی خواهد کرد با افزایش کیفیت زندگی مردم سوریه از طریق افزایش کمکهای بشردوستانه و صادرات برق، مشروعیت داخلی دولت سوریه را بهبود بخشد. آنکارا همچنین تلاش خواهد کرد با ارائه کمکهای نظامی، آموزش و سلاح به رژیم جدید سوریه که ظرفیتهای نظامیاش پس از حملات هوایی اخیر اسرائیل به شدت کاهش یافته، به تثبیت وضعیت امنیتی سوریه کمک کند. کمکهای نظامی ترکیه، دولت سوریه را قادر میسازد تا از خود در برابر دشمنان خارجی و گروههای جهادی داخلی بهتر دفاع کند و خطر تجدید حیات داعش را که میتواند حملاتی را به خاک ترکیه انجام دهد، کاهش دهد.
اگر ارتش دولت جدید سوریه تقویت شود، گروههای کردی مانند نیروهای دموکراتیک سوریه را به ادغام در دولت مرکزی ترغیب خواهد کرد. اگر این اتفاق رخ دهد، توانایی این گروهها برای سازماندهی عملیات نظامی علیه ترکیه، محدود خواهد شد. ترکیبی از حمایت نظامی و بشردوستانه و همچنین پتانسیل افزایش روابط اقتصادی در صورت لغو بیشتر تحریمهای بینالمللی سوریه، وابستگی سوریه به ترکیه را افزایش میدهد و در نتیجه نفوذ ترکیه در سوریه را تقویت خواهد کرد.
در چنین شرایطی نفوذ ترکیه در سوریه به ویژه به دلیل حمایت ایدئولوژیک ترکیه از جنبشهای اسلامگرای سیاسی، نزدیکی جغرافیایی و تخصص نظامی ترکیه، به مراتب بیشتر از دیگر رقبای منطقهای ترکیه خواهد بود. چراکه رقبای ترکیه از جمله اسرائیل، روسیه، ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس، تمام ویژگیهایی را که در بالا ذکر شد، در اختیار ندارند.
اگر ایالات متحده تصمیم به کاهش بیشتر نیروهای خود در سوریه بگیرد، احتمال ادغام نیروهای دموکراتیک سوریه در دولت مرکزی به طور فزایندهای افزایش مییابد، زیرا کاهش حضور ایالات متحده، دیوار حائل ایجاد شده توسط ایالات متحده بین نیروهای دموکراتیک سوریه و ترکیه را تضعیف میکند و نیروهای دموکراتیک سوریه مهمترین حامی خود را از دست میدهند. اگر نیروهای دموکراتیک سوریه با موفقیت در دولت مرکزی ادغام شوند، برخی از شبهنظامیان تندرو ممکن است از آنها جدا شده و به حمله به مواضع ترکیه ادامه دهند.
با این حال، این گروههای منشعب اندک بوده و منابع کمتری نیز خواهند داشت و دامنه و کیفیت حملات آنها به ترکیه بسیار محدود خواهد بود. در نتیجه هرگونه عملیات نظامی ترکیه برای مبارزه با آنها نیز احتمالاً از نظر دامنه محدود خواهد بود و بنابراین نباید انتظار داشت تنشی جدید در مناطق سوریه که اکثریت کردنشین دارند، ایجاد شود.
برنامه اعراب خلیج فارس
کشورهای عربی خلیج فارس نیز به دنبال تقویت ثبات در سوریه هستند. بسیاری از این کشورها، بهرغم دیدگاههای متفاوتشان در مورد گرایشهای سیاسی دولت جدید سوریه، کمکهای بشردوستانه به سوریه ارائه میدهند. برای مثال قطر متعهد شده است که برق سوریه را تأمین و حقوق کارکنان بخش دولتی را پرداخت کند. هرچند تا به اینجای کار محدودیتهای لجستیکی و نگرانیهای قطر در مورد تحریمهای ایالات متحده، توانایی این کشور را برای انجام این کار مختل کرده است. اگر آنطور که ترامپ قول داده، تحریمهای سوریه کاهش یابد، مسیر برای قطر هموارتر خواهد شد. علاوه بر این، قطر و عربستان سعودی توافق کردند که بدهی ۱۵ میلیون دلاری سوریه به بانک جهانی را پرداخت کنند تا مسیر برای جلب حمایت مجدد بانک جهانی از سوریه، و دسترسی سوریه به بودجه بازسازی هموار شود.
در تاریخ ۶ ژانویه، وزارت خزانهداری ایالات متحده یک معافیت تحریمی ششماهه برای سوریه صادر کرد تا ورود کمکهای بشردوستانه و مایحتاج اولیه، از جمله آب و برق، به این کشور امکانپذیر شود. از آن زمان، دولت ترامپ پیشنهاد داده که اگر دولت موقت سوریه ذخایر سلاحهای شیمیایی را نابود کرده و جنگجویان خارجی را از مناصب ارشد دولتی کنار بگذارد، این معافیت را حداقل برای دو سال تمدید خواهد کرد.
البته واشنگتن شرایط دیگری نیز وضع کرده است. طبق گزارش 26 آوریل خبرگزاری رویترز، سوریه در واکنش به شروط آمریکا اعلام کرده که در خصوص عمل به بسیاری از شرایط ایالات متحده برای تمدید لغو تحریمها پیشرفت داشته است، اما برآورده کردن برخی شروط دیگر، نیاز به «درک متقابل» دارد. در صورت انقضای این معافیت، ترکیه ممکن است به واسطه نگرانی از تحریمهای ایالات متحده، حمایت از سوریه را کاهش دهد.
بهطور کلی میتوان گفت که ترکیه و اسرائیل در میانه فشارهای ایالات متحده برای کاهش تنشها، به دنبال جلوگیری از درگیری مستقیم در سوریه خواهند بود، اما حضور نظامی رقابتی و قدرت ریسک بالای آنها، احتمال بروز اشتباهات محاسباتی و بروز درگیریهای محدود را افزایش میدهد. ایالات متحده، متحد کلیدی ترکیه و اسرائیل است و هر دو طرف را برای کاهش تنش در سوریه تحت فشار قرار داده است.
این فشار، علاوه بر تمایل ترکیه و اسرائیل برای جلوگیری از ایجاد درگیری بزرگ با یکدیگر، درگیری مستقیم بین نیروهای اسرائیلی و ترکیهای در سوریه را مانع میشود. با این حال، افزایش نفوذ ترکیه در سوریه احتمالاً نگرانی راستهای افراطی در اسرائیل را به همراه خواهد داشت. این نگرانی به مرور زمان میتواند الزامات داخلی اسرائیل را برای انجام عملیات نظامی قاطعانهتر علیه ترکیه یا نیروهای تحت حمایت ترکیه در سوریه افزایش دهد. این امر به ویژه با توجه به اینکه اسرائیل در عملیات اخیر خود علیه حماس، حزبالله و ایران ریسکپذیری بالایی را نشان داده، محتمل است.
بنابراین، حتی با وجود سازوکارهای رفع اختلاف، عملیات نظامی مداوم اسرائیل و ترکیه در سوریه خطر اشتباه محاسباتی در هر دو سو را به همراه دارد و این اشتباهات ممکن است منجر به درگیریهای نظامی محدود شود. بهخصوص اگر ترکیه سیستمهای پیشرفته دفاع هوایی و پهپادی در سوریه مستقر کند و از آنها برای تجاوز به حریم هوایی تحت کنترل اسرائیل استفاده کند. علاوه بر این، اگر نیروهای آمریکایی از سوریه خارج شوند، ریسکپذیری ترکیه نیز افزایش مییابد. هرچند آنکارا همچنان مراقب عواقب اقتصادی و سیاسی فشارهای ایالات متحده خواهد بود و این فشارها در صورت درگیری میان ترکیه و اسرائیل حتماً به ترکیه وارد خواهد شد چراکه در این درگیری فرضی، ایالات متحده آمریکا به طور حتم در سمت اسرائیل خواهد ایستاد.
درگیری بین نیروهای ترکیه و اسرائیل لزوماً مقدمهای برای وقوع یک جنگ بزرگتر نخواهد بود. در عوض، فضایی برای کاهش تنش، ایجاد خواهد کرد. پیامدهای اقتصادی و سیاسی این درگیری هر دو طرف را محتاط خواهد کرد.
انتظار میرود ایالات متحده حدود ۶۰۰ سرباز مستقر در سوریه را که وظیفهشان مبارزه با داعش بوده، از این کشور خارج کند. در این صورت کمتر از ۱۰۰۰ سرباز آمریکایی در سوریه باقی خواهند ماند. ایالات متحده نهتنها از اقدامات علیه داعش به رهبری کردها حمایت کرده است، بلکه با ایفای نقش یک حامی قدرتمند برای کردها، آنهم در میانه تصمیم ترکیه برای اجرای عملیات نظامی علیه کردهای سوریه، موجب شده که ترکیه در تصمیم خود تجدیدنظر کرده و یا دامنه حملاتش را محدود کند. کاهش بیشتر تعداد نیروهای ایالات متحده، بازدارندگی ایالات متحده در برابر ترکیهای که این روزها قاطعانهتر عمل میکند را کاهش خواهد داد.