بنبست ترامپ در سوریه
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در ۱۰۰ روز نخست ریاستجمهوری خود در بسیاری از جبههها به سرعت پیشروی کرد، اما سوریه یکی از این جبههها نبود. سیاست آمریکا که از دولت پیشین به ارث رسیدهبود، بدون تغییر ماند.

حاید حاید/پژوهشگر غیرمقیم
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در ۱۰۰ روز نخست ریاستجمهوری خود در بسیاری از جبههها به سرعت پیشروی کرد، اما سوریه یکی از این جبههها نبود. سیاست آمریکا که از دولت پیشین به ارث رسیدهبود، بدون تغییر ماند. البته آنچه دولت ترامپ به ارث بردهاست یک استراتژی مدون نیست، بلکه بیمیلی کامل است. هرچند سوریه وارد دوره انتقالی بسیار حساسی شدهاست، ترامپ هنوز هیچ تیمی را برای مدیریت این پرونده منصوب نکردهاست.
با اینکه خیلی از کشورها از استمرار سیاست آمریکا در مورد سوریه استقبال کردهاند اما سوریه امیدوار بود با انتخاب ترامپ شاهد چرخشی اساسی در سیاست مداخله آمریکا باشد. معنای ثبات در سیاست آمریکا استمرار تحریمهای فراگیر علیه سوریه است که باعث از دست رفتن ثباتی میشود که قرار بود این تحریمها ایجاد کنند. این تحریمها برای منزوی کردن نظام بشار اسد، رئیسجمهوری پیشین سوریه طراحی شدهبود که ماه دسامبر سال گذشته سرنگون شد.
برکناری بشار اسد باید مسیر را برای احیا و اصلاح کشور باز میکرد؛ اما در عوض تحریمهای تاریخ گذشته سر جای خودشان ماندند، مسئلهای که هیچ ارتباطی با سوریه پسا اسد نداشت و کاملاً مخرب بود. قانون سزار (Caesar Act) که سختترین قانون در میان قوانین تحریمی آمریکا علیه سوریه بود، شامل برخی معافیتهای بشردوستانه میشد که البته فقط روی کاغذ معنا داشتند.
در عمل این قانون سایه سنگینی روی سوریه انداختهاست. بانکها، سرمایهگذاران و کسب و کارها به شکل کامل از سویی چشمپوشی میکنند، چراکه نگران عواقب حقوقی و مالی هستند. نتیجه این شدهاست که در شرایطی که سوریه به شدت به ثبات و بازسازی نیاز دارد، اقتصاد این کشور فلج باقی بماند. آسیبهای این تحریمها واقعی است. بازیگرانی که مسئولیت بازسازی سوریه را بر عهده دارند، یعنی کسب و کارهای محلی، جامعه مدنی و مقامهای دولت انتقالی، کاملاً از فرآیند بازسازی خارج شدهاند. آنها نمیتوانند دستمزد کارگران را پرداخت کنند، سوخت وارد کنند یا زیرساختها را تعمیر کنند. در غیاب خدمات یا بازسازی اعتماد، این احتمال وجود دارد که پیش از آنکه دولت جدید بختی برای حکمرانی داشتهباشد، مشروعیتش را از دست بدهد.
اما همه چیز به همینجا ختم نخواهد شد. سقوط سوریه باعث تشدید مهاجرت، فشار به کشورهای همسایه و گشایش برای گروههای افراطی خواهد شد. یک سوریه ورشکسته فقط مشکلی برای سوریه نیست، بلکه مسئلهای برای منطقه است. ضروری است که ترامپ رویکرد خود را تغییر دهد. اینکه تحریمها مرتفع شود به معنای پاداش دادن به یک گروه با پیشینه بحثبرانگیز نیست، بلکه پیامی به معنای تغییر به سمت دیپلماسی عملگرایانه است.
این کار به ایالات متحده کمک خواهد کرد که به جای تنبیه شهروندان سوریه به صورت پیشفرض در مسیر شکل دادن به وضعیت انتقالی و آینده سوریه کمک کند. هفتههای پیش رو تعیینکننده هستند. انتخابهای ترامپ تعیین خواهد کرد که سوریه به ثبات میرسد یا به هرج و مرج باز میگردد. تحریمها در دوره خود اهدافی را دنبال میکردند، اما حالا آنها یک کشور را گروگان گذشتهای کردهاند که دیگر وجود ندارد.