| کد مطلب: ۱۷۷۴۵

چگونه باید با هم کنار بیاییم؟

چگونه باید با هم کنار بیاییم؟

تغییرات عمده‌ای که ایران در دو دهه‌ی اخیر تجربه کرده، محیط سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی کشور را به شکل قابل‌توجهی دستخوش دگرگونی کرده است. این تحولات، همراه با تشدید تنش‌های بین‌المللی، تحریم‌های اقتصادی و نارضایتی‌های داخلی، چالش‌های جدیدی را برای همزیستی و انسجام اجتماعی در ایران ایجاد کرده‌اند. بررسی چگونگی زندگی مشترک و حفظ انسجام جامعه در شرایط کنونی با تأکید ویژه روی زمینه‌های بحث اقتصادی و مالی ضرورت دارد.

حسین عبده تبریزی

مشاور اقتصادی پزشکیان

ایران را ساختمان سُستی بگیریم که مهرجویی در دهه‌ی دشوار شصت ایران در فیلم اجاره‌نشین‌ها به تصویر کشید. آدم‌هایی با مرام و مشربّ مختلف: برخی نمازخوان و برخی نخوان؛ برخی با حجاب‌تر از برخی دیگر؛ همه با قصه‌ها و غصه‌های خود، برخی طمع‌کارتر از بقیه، برخی ثروتمند‌تر، کاسب و کارمند، ... . برای زندگی و کار در کنار هم، آیا در آن‌چنان بنای سستی هم نمی‌توانیم جمع شویم؟ آیا به اتکای تاریخ و فرهنگ این مرزوبوم؛ به پشتوانه‌ی سابقه‌ی غنی از مشارکت جمعی در فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و دینی؛ و با  حمایت مزیت‌های اقتصادی جغرافیای ایران نمی‌توانیم سیاست را در ایران منعطف‌تر کنیم؟

آیا کشور ما با تنوع قومیتی، فرهنگی و مذهبی خود، پتانسیل زیادی برای ایجاد انسجام اجتماعی قوی ندارد؟ آیا این تنوع نقطه‌ی قوتی نباید تلقی شود؟ آیا اختلافات سیاسی و کژمنشی‌های عده‌ای در عرصه‌ی اقتصاد باید مانع شود که به عنوان یک ملت احساس وحدت و همبستگی کنیم؟ آیا ایجاد و حفظ سرمایه‌ و انسجام اجتماعی در شرایط فعلی ایران ناممکن است؟ آیا ما در حد ظرفیت و بضاعت خودمان برای غلبه بر این چالش‌ها، ممکن نیست تلاش‌های متمرکزی برای افزایش اعتماد عمومی، تقویت هویت ملی، و ارتقای همکاری‌های بین‌گروهی انجام دهیم، یا باید بنشینم و دائما خبر و ویدیوی پیشرفت دیگران را مرور کنیم، و حسرت گذشته‌ها را بخوریم؟ کاری که در شبکه‌های اجتماعی مختلف شاهد آن هستیم.

تجربه‌ی موجود: به‌رغم نقدهای منفیِ در جریانِ در امروز ما، آیا مثلاً در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی در ایران، به دلیل تلاش‌ها برای ایجاد فضای بازتر سیاسی و فرهنگی و تقویت روابط بین‌المللی، ایران شاهد مشارکت گسترده‌تر مردم در فرایندهای سیاسی و اجتماعی و افزایش تساهل و تحمل در بین گروه‌های مختلف ایرانیان نبود؟ آیا این دوره نشان نداد که امکان همزیستی و گفتگو بین نیروهای مختلف سیاسی و اجتماعی در ایران وجود دارد؟

امروزه، ایران با اختلافات عمیق‌تری روبرو است که ریشه در عوامل متعددی دارند، از جمله افزایش فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم‌ها، نارضایتی‌های سیاسی و اجتماعی، و تنش‌های قومی و مذهبی. این شرایط به تقویت دیدگاه‌های متضاد و گاهی تفرقه در بین اقشار مختلف جامعه منجر شده است. ایران دچار اختلافات بسیار زیادی است. دولت و نظام اسلامی هم انعطاف زیادی نشان نمی‌دهند و تلقی مخالفان آن است که در همه‌ی سطوح سرکوب پیشه شده است. در این جامعه چطور زندگی کنیم و با هم کنار بیاییم؟ چگونه اتفاقات بد و درگیری را کمتر کنیم؟ چه شد که در این وضعیت گیر آمدیم و حال و هوای بهتر اوایل دهه‌ی ۸۰ حفظ و تقویت نشد؟

چرا حالا درگیری‌ها بیشتر شده است و صدای مخالفت بیشتری از اقوام مختلف ایرانی می‌شنویم؟ چگونه با هم کنار بیاییم و انسجام جامعه از بین نرود؟ برای حفظ انسجام جامعه و همزیستی مسالمت‌آمیز در ایران امروز چه باید کرد؟ و چه گام‌های اساسی باید برداشته شود؟ چگونه گفتگو و ارتباطات بین‌گروهی را تقویت کنیم؟ چگونه فضاهای جدیدی برای بحث و تبادل‌نظر بین افراد و گروه‌های با دیدگاه‌های متفاوت را می‌توان ایجاد کرد و سوءتفاهم‌ها را کاهش داد و درک متقابل بهتری ایجاد کرد؟ وقتی می‌دانیم که  در جامعه‌ای تنوع‌گرا، تمرکز بر اهداف و نیازهای مشترک می‌تواند زمینه‌ساز همکاری و همبستگی شود، چگونه روی مشترکات و هدف‌های مشترک متمرکز شویم؟

روزنه‌ی جدید: در پی اتفاق ناگوار سقوط بالگرد رئیس جمهور در چند هفته‌ قبل، و با توجه به انتخابات پیش رو، آیا فرصتی و روزنه‌ای برای اصلاحات و تحمل بیشتر یکدیگر در دسترس قرار گرفته است؟ دو سه گروه موجودِ درونِ تقسیم‌بندی‌های محدود سیاسی باقی‌مانده در مقابل یکدیگر صف کشیده‌اند. آقای دکتر پزشکیان شخصیت دیگری است که با گفتگوهای ما آشناتر است، توسعه را می‌فهمد و وقتی اقتصاددانان کشور از ابرچالش‌های اقتصادی صحبت می‌کنند، با ایشان همدل می‌شود؛ او هم نامزد ریاست جمهوری است. آیا موفق به کسب رأی خواهد شد؟ آیا از دل حادثه‌ی تلخ و ناگوار رخ داده، روزنه‌ای به تحمل و انعطاف باز خواهد شد. از نظر اقتصادی، چنین فضایی چقدر احتمال وقوع دارد؟ آیا می‌توانیم به شرایطی امیدوار باشیم که در آن حاکمان، برای دستیابی به اهدافی که خودشان تعیین کرده‌اند، اجازه دهند دولتی سازگارتر  با ملت سر کار بیاید تا حداقل در عرصه‌ی اقتصاد، مردم حاضر شوند کمی به حاکمیت گوش دهند.

مشاهدات من بیانگر آن است که آحاد مردم همفکر و هم‌تیپ هم در ایران به قدر کافی با یکدیگر مهربان نیستند. چرا چنین است؟ در جامعه‌ی ما که در آن حاکمیت به عامه‌ی مردم سخت گرفته و انعطاف نداشته، دلایل این که مردم هم اغلب نسبت به همدیگر نامهربان بوده و حتی بدبین می‌شوند چیست؟ دلایل این وضعیت دیگر نبود آزادی بیان و سانسور نیست، چون دیگر نمی‌شود آزادی بیان را به شدت محدود کرد. یعنی نمی‌شود گفت که چون افراد احساس خفگی و سرکوب می‌کنند، احساسات منفی و بی‌اعتمادی و بدبینی نسبت به دیگران می‌کنند. به نظر من وجود دستگاه‌های نظارتی و امنیتی هم نیست که باعث شده افراد نتوانند به یکدیگر اعتماد کنند.

به نظر من یک دلیل، دین‌گریزی گسترده و خلاء قانونی و دستگاه عدالت مستقل است. یعنی جای اخلاق دینی را قانون نگرفته است. چون سیستم قضایی چندان مستقل نیست، این موضوع باعث می‌شود مردم احساس کنند عدالت به‌درستی اجرا نمی‌شود و هرکس می‌تواند با استفاده از روابط خود با حکومت، به دیگران آسیب برساند. این عدم‌اعتماد به سیستم قضایی، بدبینی و بی‌اعتمادی بین افراد را تشدید می‌کند.

دلیل دوم آن است در جامعه‌ی ما که دولت‌ها انعطاف لازم ندارند و خودی و غیرخودی می‌کنند، معمولاً منابع و امکانات به صورت ناعادلانه توزیع می‌شود و بخش زیادی از منابع در دست اقلیت حاکم قرار می‌گیرد. این موضوع باعث رقابت شدید بین مردم برای دسترسی به منابع محدود می‌شود و در نتیجه، افراد به یکدیگر به چشم رقیب و دشمن نگاه می‌کنند.

و بالاخره چون حکومت‌ ما از زور هم استفاده می‌کند، و این روش را به عنوان ارزش در جامعه ترویج می‌کند. در چنین شرایطی، افراد به جای همکاری و همیاری، از زور برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنند. به‌ویژه چون نهادهای مدنی و اجتماعی که می‌توانند نقش واسطه بین حکومت و مردم را ایفا کنند، تضعیف شده، برخی مردم بیشتر به حکومت وابسته می‌شوند و از همدیگر فاصله می‌گیرند.

نقش بنگاه‌ها: در حکومت‌های مشابه ما که معمولاً محدودیت‌هایی بر آزادی‌های فردی و اجتماعی اعمال می‌شود، آیا بنگاه‌ها و کسب‌وکارها می‌توانند نقش حیاتی و مهمی در ایجاد فضای باز و بهبود شرایط اقتصادی و مالی مردم ایفا کنند؟ به نظرم یکی از مهم‌ترین راه‌ها برای ایجاد فضای باز و بهبود شرایط اقتصادی، تشویق به نوآوری و خلاقیت است. بنگاه‌ها می‌توانند با ایجاد فضاهای کاری خلاقانه و پشتیبانی از ایده‌های نوین، انگیزه‌ی کارکنان را برای ارائه‌ی بهترین ایده‌ها و راه‌کارها افزایش دهند. این موضوع نه تنها باعث افزایش بهره‌وری می‌شود، بلکه می‌تواند زمینه‌ساز رشد و توسعه‌ی اقتصادی شود. به نظر من استفاده از تکنولوژی یک مسیر برای باز کردن فضاست.

بنگاه‌های بزرگ هم شاید با ایجاد شبکه‌های حمایتی برای کسب‌وکارهای کوچک و متوسط، بتوانند به توسعه‌ی اقتصادی کمک کنند؛ حمایت‌هایی چون ارائه‌ی تسهیلات مالی، مشاوره‌های مدیریتی و فنی، و ایجاد بازارهای جدید. کسب‌وکارهای کوچک و متوسط به دلیل انعطاف‌پذیری بالا و ظرفیت‌های نوآورانه، نقش مهمی در ایجاد شغل و تحریک رشد اقتصادی دارند

بنگاه‌ها می‌توانند با پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی و اخلاقی، اعتماد عمومی را جلب کنند و فضای مثبتی برای فعالیت‌های اقتصادی ایجاد کنند. از جوامع محلی حمایت کنند، از محیط زیست حفاظت کنند، و خدمات اجتماعی به اقشار ضعیف و محروم ارائه کنند. این اقدامات  به بهبود تصویر عمومی بنگاه‌ها و افزایش مشارکت مردم در فعالیت‌های اقتصادی منجر می‌شود.

نقش ما: آیا ما با تصمیم درست در این انتخابات می‌توانیم به یافتن راه‌کارهای خلاقانه جهت بهبود شرایط اقتصادی کمک کوچکی کنیم. آیا انتخاب آقای پزشکیان ممکن است کمک هرچند ناچیزی به اصلاح امور کند؟ طبعاً با انتخاب ایشان اوضاع کشور گل و بلبل نمی‌شود، اما بهبود ۲۰ درصدی چطور؟ آیا دولت پزشکیان و نظام می‌توانند در توسعه‌ی سیاست‌های فراگیر و عدالت‌محور تلاش کرده و تا حدی موفق شوند؟ آیا ایجاد فرصت‌های برابر برای همه‌ی اقشار جامعه و تلاش برای رفع نابرابری‌ها که به کاهش تنش‌ها و افزایش احساس تعلق کمک می‌کند، ممکن است؟ پاسخ من به این پرسش‌ها مثبت است، بدون این که توهم داشته باشم درجه‌ی این موفقیت بالاست. 

حفظ انسجام جامعه در شرایط فعلی ایران نیازمند تلاش مشترک و همکاری همه‌ی اقشار و گروه‌های جامعه است، و آقای دکتر پزشکیان در این حوزه می‌خواهد قبول مسئولیت کند. با وجود چالش‌های موجود، تاریخ و فرهنگ غنی ایران می‌تواند به عنوان بنیانی استوار برای ساخت آینده‌ای مشترک عمل کند؛ جایی که تفاوت‌ها به عنوان بخشی از هویت مشترک پذیرفته شود و فرصت‌های جدید برای همکاری و پیشرفت ایجاد گردد. این نامزد انتخابات در پی آن است که چگونه ترکیب متفاوتی از دیدگاه‌ها و ذهنیت‌ها در چارچوب جغرافیای ایران باید با هم زندگی کنند.

من با همه‌ی نگرانی‌ها و کم‌امیدی‌ها، اکنون قاطعانه معتقدم که در این مقطع زمانی باید به آقای دکتر پزشکیان رأی دهیم، و در صورت موفقیت ایشان، دست از همکاری و همراهی با دولت برنداریم. این فرصتی است که بکوشیم اقتصاد و اجتماع را به جاده‌ی اصلی توسعه برگردانیم.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی