| کد مطلب: ۱۷۷۴۳

هنوز وقت هست

در جوامع توسعه‌یافته، رقابت انتخاباتی در طول زمان و‌ بی‌وقفه وجود دارد و در زمان‌های انتخابات شدت و‌ اوج می‌گیرد. ولی در جامعه ما این رقابت‌ها در زمان‌های غیرانتخاباتی بسیار نازل و مغشوش است. در نتیجه، در زمان انتخابات به‌صورت انفجاری افزایش پیدا می‌کند؛ به همین دلیل، رفتار انتخاباتی مردم تا حدی پیش‌بینی‌ناپذیر می‌شود.

اکنون و در آستانه روز رای‌گیری انتخابات ریاست‌جمهوری جدید هستیم؛ انتخاباتی که هیچ‌گاه شاهد نمونه مشابهش در گذشته نبوده‌ایم. گرچه در این روزها بر شدت گرایش به حضور انتخاباتی افزوده شده؛ ولی مانعی ذهنی و روانی در غلبه به اصل مشارکت وجود دارد که هنوز میزان مشارکت چنانچه انتظار می‌رود، بالا نرفته است.

متاسفانه جناح اصولگرا و رسانه‌های رسمی آنها نیز کوششی درخور برای افزایش مشارکت به‌عمل نمی‌آورند. درحالی‌که رهبری به‌صراحت چندین بار اعلام کرده‌اند که افزایش مشارکت مسئله اصلی است و این امر بدیهی حتی نیازی به تاکید ندارد؛ ولی سیاست تبلیغاتی رسانه‌های منسوب به جناح حاکم کار را به‌جایی رسانده که سیاست افزایش مشارکت انتخاباتی از سوی اصلاح‌طلبان را سیاستی شیطانی نامیده‌اند. به این دلیل که افزایش مشارکت قطعاً موجب پیروزی آقای پزشکیان در دور اول خواهد شد و اجازه نمی‌دهد که کار به دور دوم کشیده شود.

این رفتار نه‌تنها خلاف منافع‌ملی بلکه خلاف سیاست‌های اعلامی رهبری نیز هست. گرچه زمان اندکی تا انتخابات مانده است، ولی اعتقاد داریم که در همین مدت کم می‌توان دوستان و آشنایان را مجاب کرد تا در انتخابات شرکت کنند. اگر کسی فکر کند که فرقی میان آقایان پزشکیان، جلیلی و قالیباف و... نیست، دیگر حرفی نمی‌ماند و ضرورتی بر شرکت کردن او نیست. ولی این چه نگاهی است که نمی‌تواند تفاوت‌های بزرگ میان این نامزدها را مشاهده کند؟  

هم به لحاظ ارزشی و رویکردهای اداره کشور و نگاه به مردم و تجربه کاری و سلامت و منش فردی و اطرافیان معتبر و آگاه با یکدیگر تفاوت‌های زیادی دارند. درباره ضرورت شرکت در انتخابات دلایل گوناگونی می‌توان گفت؛ ولی منطق کلی آن، دفاع از باز کردن راهی برای تحقق اراده مردم است. به عبارت دیگر، بیش از هر چیزی ما باید در پی نشان دادن خواست و اراده خود به دیگران و حکومت باشیم. همه نیازمند آن هستیم که نسبت به مطالبات دیگران آشنا باشیم و نماد مطالبات خودمان را نیز از طریق انتخاب نامزد مطلوب نشان دهیم.

ساختار سیاسی نیز بیش از ما نیازمند شناخت این واقعیت مردم است. زیرا این ساختار نه‌تنها باید بازتاب‌دهنده خواست مردم باشد بلکه باید پیگیری‌کننده آنها نیز باشد؛ درغیراین‌صورت، به بیراهه خواهد رفت. متاسفانه و به‌رغم شور و شوقی که در انتخابات اخیر ایجاد شده است و همه فعالان سنتی سیاست در ایران پا به میدان گذاشته‌اند، هنوز شاهد آن هستیم که بیش از ۲۰درصد واجدین شرایط که در انتخابات۱۳۹۶ و پیش از آن شرکت می‌کردند، تاکنون از شرکت در این انتخابات استنکاف کرده‌اند.

این بدان معنی است که آنان مطالباتی فراتر از نامزدهای موجود دارند. حتی آنانی هم که می‌خواهند رای دهند، چه‌بسا سطح مطالبات‌شان بالاتر از نامزد مورد نظر باشد. بنابراین، وظیفه حکومت است که اینها را بشناسد و به مطالبات آنها در حد متعارف پاسخ مثبت دهد. ولی تامین این مطالبات بیش از اینکه ناشی از اراده حکومت باشد، متاثر از حضور و مشارکت خودمان نیز هست. این ۳۶ساعت باقیمانده را دست‌کم نباید گرفت. مطمئن باشید که با آوردن یک نفر هم به پای صندوق به روشنی آینده ایران و فرزندان‌مان کمک کرده‌ایم.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی