جانپناه روزنامهنگاران
امروز باز انتخابات انجمن صنفی روزنامهنگاران برقرار است. خدا کند اینبار سکانداران جدید آن تعیین و نهایی شوند.
قادر باستانی
مدرس روزنامهنگاری
امروز باز انتخابات انجمن صنفی روزنامهنگاران برقرار است. خدا کند اینبار سکانداران جدید آن تعیین و نهایی شوند. انجمن تهران در شرایطی انتخابات هیئتمدیره را برگزار میکند که صنف روزنامهنگاری روزهای خوبی را نمیگذراند. امنیت شغلی پایین، خط قرمزهای ریز و درشت، وضع نابسامان تحریریههای مستقل و مسائل معیشتی، روزنامهنگاری حرفهای ایران را احاطه کرده است.
آنها پیشقراولان آزادی و پیشرفت هستند. در انقلاب مشروطیت، روزنامهنویسان، نقش بزرگی در آگاهسازی مردم ایفا کردند و همیشه مورد غضب دستگاه استبدادی قاجار بودند. محمدعلیشاه، وقتی مجلس را به توپ بست و اساس مشروطیت را به هم زد، روزنامهنگارانی چون میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل و ملكالمتكلمین را بهطرز فجیعی در باغشاه به قتل رساند؛ در تاریخ آمده، این دو را به باغ بردند و پهلوی فواره نگاه داشتند. دو دژخیم طناب به گردنشان انداختند و از دو سو کشیدند. خون از دهانشان آمد و این زمان، دژخیم سومی، خنجر در دلهایشان فروکرد. سالهای بعد، روزنامهنگارانی چون محمد مسعود و حسین فاطمی هم به غضب استبداد پهلوی گرفتار آمدند.
روزنامهنگاران ایران دلیر بودند و سر نترسی داشتند. در انقلاب 57 اعتصاب آنها در روزنامهها و رادیوتلویزیون، نفس شاه را به شماره انداخت. پس از پیروزی و استقرار نظام جدید وبویژه پس از پایان جنگ تحمیلی شاهد گسترش نسبی و تنوع مطبوعات بودیم، هرچند با گذشت چند سال براساس سلائق سیاسی خاص تسویه حسابها ئی شروع شد و حتی بعضی مطبوعات بهمحاق توقیف رفت وروزنامه نگارانی منزوی وخانهنشین شدند و لی بازهم روزنامههایی ماندند و به فعالیت پرداختند.
پیروزی خاتمی در دوم خرداد، جان تازهای به روزنامهنگاری ایران داد. روزنامههای بزرگی سبز شد و تیراژشان سر به فلک کشید. ملت با ولع خاصی روزنامه میخریدند. نسل تازه روزنامهنگاران، وارد عرصه شده بود. مهاجرانی، وزیر ارشاد، خودش روزنامهنگار بود و دلاوری چون احمد بورقانی را معاون مطبوعاتی گذاشته بود که مثل شیر از قلمهای تازهجانگرفته، حراست میکرد.
غیرمنتظره نبود که اگر برخورد با روزنامهای شود یا توقیفی صورت گیرد شاهد روزنامهای جدید و برآمدن تحریریه دیگر باشیم و اطلاعرسانی بهطور نسبی ادامه داشته باشد. اما هر چه جلوتر میرفت، و تنش و برخوردی پیش میآمد نیاز روزنامهنگاران به حامی بیشتر احساس میشد. انجمن صنفی شروع به کار کرد، اما فضای سیاسی و پُرتنش آن دوران و نبود احزاب قدرتمند، باعث شد انجمن صنفی درگیر سیاست شود و نتواند حمایت خوبی از روزنامهنگارانی که بیکار میشدند یا به هر نحوی آسیب میدیدند، داشته باشد. انجمن صنفی هم توقیف و تعطیل شد.
فعالیت دوباره انجمن صنفی به اواسط دهه نود کشید، اما این بار مجموعهای پختهتر و عاقلتر شروع به کار کردند و عنان کار را بهدست گرفتند و با خردمندی و هوشمندی، در یک فعالیت جمعی، توانستند جایگاه انجمن روزنامهنگاران را ولو محدودتر احیا کنند و تا جایی که توانستند، با متانت کار را پیش برده و اکنون انجمن در انتظار متولیان تازهنفس است که طرحی نو دراندازند. انجمن تهران میتواند بدون توجه به خط سیاسی اعضا، برآیند منافع و مصالح جمعی روزنامهنگاران باشد. از حقوق اعضا دفاع کند. برای افزایش دانش حرفهای اعضا تلاش کند و در گفتوگو با نهاد قدرت، شرایط مناسبتری برای فعالیت روزنامهها و روزنامهنگاران فراهم کند. مشارکت جدی در انتخابات و پشتیبانی از آن، نیاز حیاتی این صنف خطشکن است.