نکاتی که میتوان در موافقت یا مخالفت اقدام مسعود پزشکیان برشمرد/ مدرسهسازیِ رئیسجمهور بیل و کمچۀ پزشکیان در تـرازو!
اگر بخواهیم این اتفاق یا بیل و کمچهای را که آقای پزشکیان برای امری چون ساخت مدرسه شخصاً در دست گرفت در ترازوی موافقان و مخالفان بگذاریم از ۲۰ منظر میتوان بررسید.
وقتی سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مینویسد: «در دولت هم این کار [بیل و کمچه بهدست شدن رئیسجمهوری و مشارکت در ساخت یک مدرسه در سفر خوزستان با پوشیدن لباس کار] موافق و مخالف داشت اما آقای پزشکیان تصمیم خود را گرفته بود» میتوان حدس زد در بیرون از دولت و در رسانهها و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی چه خبر شده و چه غوغایی درگرفته و چه صفها که در موافقت یا مخالفت تشکیل شده است.
از کسانی که فروتنی و توجه رئیسجمهور پزشکیان به امر آموزش و پرورش و تربیت نسل آتی را میستایند تا حامیانی که دوست ندارند «مسعود» شبیه «محمود» شود و یادآور میشوند احمدینژاد، تهِ این کارها را درآورده و جایی برای دیگران باقی نگذاشته است!
تازه او با کیسۀ پُرپول ناشی از فروش نفت بدون تحریم و با قیمت بالای 100 دلار به جابلقا و جابلسا میرفت در حالی که پزشکیان آشکارا میگوید پول نداریم و دست یاری به جانب مردم و در این فقره مشخصاً نیکوکاران دراز کرده است.
از لحن وزیر ارشاد که معمولاً اهل اتخاذ موضع تند نیست و آن هم در قبال رئیس خود، پیداست که زیاد موافق نیست اما توجیهی هم دارد: «به نظرم باید گذاشت او خودش باشد. با شیوههای خودش. او میخواهد مدیران اُتوکشیده را تکان دهد و با کاپشنپوشی و بیل در دست گرفتن و مانند آنها سنت رایج مدیریتی را برهم زند. آیا میتواند؟ منتظر بمانیم. شاید بتواند.»
هرچند دقیقاً نمیتوان گفت دلیلِ بیل به دست شدن رئیسجمهوری «تکان دادن مدیران اتوکشیده» باشد اما مشهود است که وزیر ارشاد هم مطمئن نیست این شیوه به نتیجه برسد کما اینکه گفته «منتظر بمانیم. شاید بتواند.»
اگر بخواهیم این اتفاق یا بیل و کمچهای را که آقای پزشکیان برای امری چون ساخت مدرسه شخصاً در دست گرفت در ترازوی موافقان و مخالفان بگذاریم از 20 منظر میتوان بررسید:
1- در نگاه موافقان، نمادی است از مردمگرایی و احترام به طبقات زحمتکش و تعجب میکنند که رأی ندادهها چگونه و چرا اعتراض میکنند؟ مخالفان اما میگویند پوپولیستی و نمایشی است و یادآور احمدینژاد و در این وضعیتِ قیمت ارز و طلا مردم حوصلۀ این جور کارها را ندارند و به قیمت دلار میاندیشند.
2- در نگاه موافقان این که رئیسجمهور به جای پشت میز نشستن و سخنرانی ابزاری در دست گیرد، خوب است. مخالفان اما معتقدند ابزار رئیسجمهوری بیل و وسایل بنایی نیست و در پشت میز اگر صاحب اختیار و اقتدار باشد میتوان با قلم فرمانهایی مهم صادر کرد چندانکه دیدیم ترامپ در روز اول انجام داد.
3- تحکیم پیوند رئیسجمهوری با مردم از دیگر نکات مورد تأکید موافقان است و مخالفان چنین تصویری را نمیپسندند و معتقدند شأن و جایگاه رئیسجمهوری را تخفیف و تنزل میدهد. نه که کار و کارگری عار باشد که خود کارگران شریف هم وقتی به میهمانی و جای رسمی میروند لباس کار نمیپوشند و مخالفت در مقام حمایت هم هست تا مخالفین گمان نبرند او به عرصهای دیگر کوچیده است.
4- مشاهدۀ رئیسجمهوری با پوششهای متفاوت - ابتدا کاپشن و حالا لباس کار- برای عدهای جذاب است خاصه این که تصورغالب از یک رئیسجمهور در ایران طی دهها سال معمولاً با لباس روحانیت بوده است. در مقابل اما گفته میشود حساب ایام انتخابات جداست کما این که ترامپ هم در کارزار انتخاباتی ابا نداشت کت وشلوار از تن به درآورد و حتی لباس رفتگران بر تن کند.
5- توجه وسیع رسانههای داخلی و خارجی به تصویر رئیسجمهور در حال عملیات بنّایی نشان میدهد امری معمول نبوده و همین تکراری نبودن به کام موافقان شیرین نشسته است و در مقابل مخالفان میگویند تنها نوبت اول، تازه است و بعد تکراری میشود مانند برخی جملات که در ایام انتخابات طراوت داشت و اکنون تازگی ندارد و تکراری شدهاند.
6- اهتمام به مدرسهسازی به منزلۀ توجه به نسل آینده و ستودنی است ولی مخالفان یادآور میشوند دختران و پسران متولد دهۀ 60 را دریابید که غالباً نه همسری دارند و نه شغلی و در آستانه 40 سالگیاند و طبعاً باشندگان مهمتر از آیندگاناند!
7- آموزش در اولویت دولت قرار گرفته و این نیز مورد توجه موافقان است اما مدرسه تنها یک ضلع است و محتوای آموزشی و نوع و شیوه تدریس مهمتر است. رئیسجمهوری البته گفته به تغییر شیوه آموزش هم توجه خواهد شد ولی ماههاست در حال سروکله زدن با شورای عالی انقلاب فرهنگی است تا معدل پایههای 10 و 11 برای کنکور لحاظ نشود و تنها توانستهاند پایۀ دهم را حذف کنند. تغییر محتوا هم به این آسانی نخواهد بود و مدرسهسازی به این سبک را تنها توجه به جسم میدانند نه روح.
8- بعد از دوران شهید رجایی توجه به وزارت آموزش و پرورش دچار نقصان شد و معلمان و فرهنگیان زیر فشار تورم هم آسیب دیدند. با این که 10 درصد بودجه کل کشور به این بخش اختصاص مییابد اما رضایت آنان حاصل نیامده است. با این نگاه این پرسش را منتقدان و مخالفان مطرح میکنند که کدام در اولویت است: مدرسهسازی به این سبک یا توجه به سندیکاهای معلمین و فرهنگیان؟
9- موافقان یادآور میشوند احمدینژاد پولپاشی میکرد و پزشکیان میخواهد کمکهای مردمی را جلب و جذب کند و این دو حکایت جداست و متقابلاً این نقد وارد میشود که مگر خیرین مدرسهساز تشکل و فعالیت ندارند و مگر میتوان مردم گرفتار در تأمین خوراک و پوشاک و پرداخت کرایۀ خانه را به مدرسهسازی دعوت کرد؟
10- این که بعد مدتها نسیم سازندگی وزیده برای برخی یادآور سالهای ساختوساز است اما در مقابل گفته میشود قرار بود 200 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب شود و این جور کارها را دهیار و بخشدار باید انجام دهند نه رئیسجمهوری و کی میدهد کفاف این بادهها به مستیِ ما؟
11- هم موافقان و هم مخالفان به یاد دوچرخهسواری شهردار سابق تهران میافتند منتها با دو نظر مختلف: موافقان از این منظر که شهردار سابق، دانشگاهی و کاملاً مدرن بود و مخالفان به سرنوشت آن پروژه اشاره میکنند.
12- نکته مورد اشاره آقای وزیر ارشاد یا همان شوک و تکانه به مدیران اتوکشیده هم از دیگر موارد است ولی معیار مردم تغییر کرده و به خروجی میاندیشند. مهم این است که قیمت دلار پایین بیاید و خانه و خودرو ارزان شود و رئیسجمهوری هم در دفتر خود بلمد!
13- این که رئیسجمهور پزشکیان به جای تفسیر سقوط بشار اسد و تکرار ادبیات رسمی سر خود را به کارهای دیگر گرم و توجه مردم را به موضوعات ملموس معطوف سازد هم از دلایل موافقان است اما مخالفان در این زمینه هم حرف دارند و میگویند مقابله نیست فرار و پناه بردن است.
14- در روزی که رئیسجمهوری دست به بیل و کمچه شد معاون او - ظریف - در داووس سوئیس بود و مجموعه را باید دید. مخالفان اما معتقدند اتفاقاً موضع ظریف را تضعیف میکند و سخن او را صدای اصلی قدرت تلقی نخواهند گرفت کما اینکه فرید زکریا نه به خاطر این بیل به دستی که در کل این گونه تحلیل کرد که زیاد هم مهم نیست معاون رئیسجمهوری ایران در داووس چه میگوید.
15- در دوران مرحوم ابراهیم رئیسی و برای نقد دوران حسن روحانی در مذمت پشت میزنشینی بسیار گفته میشد و این که رئیسجمهور پشت میزنشین نیست هرچند در واقع تعطیلات آخر هفته به سفر میرفت و باقی روزها طبعاً در جلسات یا در حال نطق و افتتاح و مطالعه گزارشها و امضای مصوبات بود. همین تلقی از دلایل مخالفان است و یادآور میشوند دکتر مصدق از روی تخت و زیر پتو ملی کردن نفت را جلو برد و 70 سال است بر سر سفرهای نشستهایم که او گسترانید و روی تخت و زیر پتو هم میشود امور را اداره کرد چه رسد به پشت میز.
16- باز از زبان وزیر ارشاد نوشتیم بگذاریم خودش باشد. اگر بنا بر این بود بنیصدر هم باید اقتصاد توحیدی را دنبال میکرد و رجایی نیز تفسیر خاص خود از اصل 44 که ربطی به تفسیر بعدی نداشت. از این منظر هم موافقان و مخالفان اختلاف دارند.
17- احساسات گریز از مرکز پزشکیان نزد موافقان مستحسن است اما این نگرانی هم وجود دارد که نوعی تهرانستیزی غلبه کند و بحثهایی چون انتقال پایتخت یا مقایسه با امکانات شمال تهران نوعی دوقطبی را دامن زد در حالی که نیمی از کل مالیات را هم تهراننشینان میپردازند که اغلب از شهرستانهای دیگر آمدهاند. در مصاحبه تلویزیونی با برخی شهروندان در خوزستان این جمله زیاد شنیده میشد که پزشکیان رئیسجمهور تهران نیست و میخواهد رئیسجمهور همه ایران باشد.
18- تردیدی نیست که رئیسجمهور به دنبال عدالت آموزشی است اما عدالت را در فرصت برابر برای همه هم میتوان دید و جست و مخالفان قائل به تقلیل مفهوم عدالتاند.
19- موافقان از اینکه رئیسجمهور کاری ملموس و نقد انجام داده و به آینده موکول نکرده خرسندند و عمل را بر شعار برتر نشاندن را میستایند اما مخالفان میگویند اتفاقاً نقد نیست و نقد، حال است و محتوای یخچال مردم. بنایی را از تلویزیون و گوشیهای تلفن همراه دیدیم اما محتوای یخچال و در حالی که قیمت سبزیجات هم دست خوش افزایش تورمی شده همه روزه حس میکنیم و به امر واقعی توصیه میکنند.
20- و سرانجام برای توضیح دیدگاه نویسنده این متن میتوان گفت این همه مته به خشخاش گذاشتن و شاید همین نوشته نیز ضرورت ندارد بلکه باید سخن دنگشیائوپینگ معمار توسعۀ چین بعد از دوران مائو را یادآور شد که مهم نیست گربه سفید باشد یا سیاه. مهم این است که خوب موش بگیرد!