| کد مطلب: ۷۸۷۹
مصلحت یا سیاست؟

مصلحت یا سیاست؟

نگاهی به مضمون فیلم بحث‌برانگیزی که این روزها در حال اکران است

نگاهی به مضمون فیلم بحث‌برانگیزی که این روزها در حال اکران است

salehi khah

محسن صالحی‌خواه

روزنامه‌نگار

فیلم سینمایی مصلحت با اینکه محصول مشترک سازمان اوج (سپاه پاسداران) و سازمان سینمایی سوره (حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی) است، پس از ۳سال توانست رنگ پرده را به خود ببیند. باتوجه به اینکه فیلم هنوز در حال اکران است، بی‌انصافی در حق اثر محسوب می‌شود، اگر هر گوشه‌ای از قصه را لو بدهم. بنابراین به برخی مضامین این فیلم خواهم پرداخت.

۱. مصلحت، قصه عدالت و قانون در دهه‌ای پرمناقشه است. آنجایی که همه‌چیز می‌تواند برچسب انقلابی‌گری داشته باشد و از مسیر خارج شود. به‌نوعی‌دیگر می‌توانیم بگوییم، مضمون این فیلم، تعریف عریان عبارت «برهه حساس کنونی» است. برهه‌ای که هنوز از آن بیرون نرفته‌ایم. در چنین برهه‌ای، حفظ قدرت بر همه‌چیز اولویت دارد.

چرا می‌گویم پرمناقشه؟ روایت رسمی درخصوص احکام قضایی در طول دهه ۶۰، به‌خصوص سال‌های ابتدایی انقلاب و سال پایانی جنگ، رعایت کامل عدالت در دادگاه‌ها و صدور احکام منصفانه است. اما طرف مقابل، مدام بر طبل مخالفت می‌کوبد. انتظاری غیر از این هم وجود ندارد. آنها در جنگ قدرتی که در دهه ۶۰ جریان داشت، شکست خوردند و حالا آواره کشورهای خارجی هستند. ولی سکوت یا حرف‌های مبهمی که ازسوی مقامات قضایی درگیر در دادگاه‌ها و اجرای احکام در آن‌ سال‌ها شنیده‌ایم، هیچ‌وقت قانع‌کننده نبوده.

آیا دادگاه‌های دهه ۶۰ با عدالت کامل برگزار و احکامی منصفانه صادر شده؟ یا مصلحت چیز دیگری حکم کرده؟ یکی از روایت‌های سال ۶۷ این است که امام خمینی(ره) حکمی برای محاکمه اعضای «سازمان منافقین» [مجاهدین خلق ایران] صادر کردند. اما دیده‌ها، شنیده‌ها و روایت‌ها حاکی از آن است که بسیاری از اعضای گروه‌های چپ، در جریان سال ۶۷ به جوخه اعدام سپرده شدند. می‌گویند بسیاری از آنها با جرم‌هایی سبک مثل همراه‌داشتن نشریه در زندان بودند. معروف است که در میان آنان اشخاصی وجود داشتند که حکم زندان‌شان نیز به پایان رسیده بود. این موضوع اعدام‌های پس از عملیات مرصاد، مشمول همان روایت رسمی «دادرسی عادلانه» همراه با سکوت، اظهارنظرهای متناقض و حرف‌های مبهم است. حالا فیلم «مصلحت»، روایت رسمی را تا حدودی به چالش می‌کشد.

۲. انقلابی‌ها معصوم نبودند. این یکی دیگر از مضامین فیلم است. اگر بتوانیم این‌ باور را در جامعه جا بیندازیم که انقلاب سال ۵۷ یک انقلاب آسمانی نبود و طبیعتا اشخاصی که به‌واسطه این روند، در لایه‌های مختلف ساختار جدید قرار گرفتند نیز آسمانی و معصوم نبودند، بخش عظیمی از مشکلات تحلیلی ما حل می‌شود. فیلم، کاراکتری دارد قدرتمند که به‌قول خودش، روزی ساواک او را می‌برد و می‌آورد؛ اما امروز با دو خط نوشته، زندگی‌ها را جابه‌جا می‌کند. زمانی که بتوانیم این را بپذیریم که انقلاب امری آسمانی نبود و عوامل و کارگزارانش نیز معصوم نبودند، می‌توانیم این اجازه را به خودمان بدهیم که وجود چنین کاراکتری را هم به خوبی باور کنیم. رفت‌وآمد به بخش‌های مختلف ساختار، روبه‌رو شدن با اشخاص تاثیرگذار یا حتی معمولی در قسمت‌هایی از آن، نشان می‌دهد که بارها چنین کاراکتری را از نزدیک دیده‌ایم و بسیار بیشتر از آن، تعریف‌شان را شنیده‌ایم. چنین کاراکترهایی در تاریخ کشورمان استثناء نیستند. شاید در اکثریت نباشند، اما قطعا در اقلیت هم قرار نمی‌گیرند.

۳. مصلحت، چتر ایدئولوژیک را از روی آدم‌ها تا حدودی کنار می‌زند. افراد - در این فیلم، قضات - را به ۲بخش تقسیم می‌کند. کسانی که برای آن ایدئولوژی و برای مصلحت ساختار، حاضرند قانون را به مسلخ ببرند و عدالت را زیر پا بگذارند و کسانی که عدالت را خط‌قرمز و حتی اصل آن انقلاب و ایدئولوژی می‌دانند و حاضر نیستند آن را به‌خاطر هیچ‌چیز زیر پا بگذارند. این روایت به ما نشان می‌دهد که اشخاص بسیار مهم هستند. نمی‌شود پشت عناوین و جایگاه‌های حقوقی پنهان شد و بر همه‌چیز برچسب ایدئولوژیک زد. اشخاص می‌توانند جایگاهی که در آن قرار گرفته‌اند را - در این فیلم جایگاه قضاوت است - به عرش ببرند یا به زمین بکوبند. پس به‌صرف‌اینکه محسن صالحی‌خواه در یک جایگاه دارای قدرت و احترام ایستاده و از ایدئولوژی مسلط پیروی می‌کند، نمی‌شود همه اقدامات، تصمیم‌ها و گفته‌های او را تطهیر کرد و چشم‌بسته پذیرفت. برچسب‌های ایدئولوژی، مصلحت و انقلاب نباید رفتارهای بی‌ضابطه را توجیه کند. شاید به‌همین‌خاطر است که عنوان «ضدانقلاب» هنوز کارکردهای بسیاری دارد.

۴. مصلحت در سینمای ما اتفاق بسیار خوبی است. به‌عنوان یک مستندساز و شخصی که سینما را دوست دارد و پیگیری می‌کند، می‌توانم این اجازه را به خودم بدهم که ایرادات زیادی از آن بگیرم. اما این‌کار را نخواهم کرد. چون مصلحت باید دیده شود. بعدها فرصت برای نقد آن خواهد بود. این فیلم یک‌قدم بزرگ برای شکست سیطره روایت رسمی و خدشه‌ناپذیر از وقایع مهم تاریخی است. نمی‌شود با زدن مهر مصلحت و برهه حساس، وقایع تاریخی را تحریف یا برای فراموشی آن تلاش کرد. در چهاردهه گذشته نمونه‌های زیادی را می‌شود پیدا کرد که این‌مسیر را پیموده‌اند. وقایعی در هر دهه که برشمردن آنها، سخن را طولانی می‌کند.

۵. به چالش کشیدن، سوال پرسیدن و حتی ردکردن روایت رسمی، خدشه‌ای به اقتدار ساختار وارد نمی‌کند، بلکه قدم‌هایی در مسیر گردش آزاد اطلاعات و آگاهی مردم بر می‌دارد. مسیری که تاکنون دیده‌ایم، ارائه یک روایت رسمی، سکوت ممتد و اظهارنظرهای گاه و بیگاه و عدم اجازه برای بررسی رویدادها و روندهاست. درحالی‌که حتی اگر اشتباه، سوءاستفاده یا کج‌روی رخ داده باشد، صحبت‌نکردن درخصوص آن، ساختار را در موضع ضعف قرار خواهد داد. این‌دست رویدادها را می‌توانیم حداقل در ابتدای انقلاب، اواخر دهه60 و ۳سال پایانی دهه70 دنبال کنیم.

ببینید چه‌کسانی دارند با این فیلم مخالفت می‌کنند و بر علیه آن می‌نویسند. یک نمونه آن، سایت نزدیک به معاون امور سینمایی وزارت ارشاد دولت دوم احمدی‌نژاد است. این‌رسانه از عبارت فیلم مجعول برای مصلحت استفاده می‌کند. دیگری، آن را روایت منافقین از وقایع دهه ۶۰ می‌داند. رد این سخنان را که دنبال کنیم، به همان اشخاصی می‌رسیم که همه‌چیز را با عینک ایدئولوژیک‌شان می‌بینند. عینکی که همه‌چیز را برای بیننده، سفید می‌کند و اجازه طوردیگر دیدن را به او نمی‌دهد. برچسب انقلاب بر رویداد را، روند یا پدیده می‌زند تا جلوی اتفاقات، تحلیل‌ها و سوال‌پرسیدن‌های بعدی را بگیرد.

مصلحت می‌تواند شروع یک مسیر عقلایی برای بررسی اشتباهات و عملکردهای درست در تاریخ جمهوری اسلامی باشد. روندی که نشان می‌دهد شاید تفکر جدیدی در بدنه قدرت - باتوجه به سازندگان فیلم - در حال ظهور باشد.

و آخر اینکه، هیچ‌کس روی زمین مصون از اشتباه نیست.

دیدگاه

ویژه فرهنگ
  • بوروکراسی در جهان مدرن برای نظم‌بخشی به امور جاری زندگی به‌وجود آمده و قرار شده رابطه شهروندان با دولت را سامان بخشد.

  • خبر آمد صبح جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ خورشیدی مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری ایران به اتفاق سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ کفش و کلاه…

سرمقاله
آخرین اخبار