| کد مطلب: ۴۸۹۱
تهران‏شناسی «انوار»

تهران‏شناسی «انوار»

حکایت استادی که «دروازه دولت» را دیده بود!

حکایت استادی که «دروازه دولت» را دیده بود!

بجنوردی

مجید بجنوردی

تهران‌پژوه

«من دروازه دولت را در ایام کودکی دیده بودم. دروازه‌ای به‌غایت زیبا بود و حیف که تخریب شد. شاید بین دروازه‌های تهران دوره ناصری زیباترین دروازه همین دروازه دولت بود.»
این سخنانِ استادی بود که «دروازه دولتِ» تهران قدیم را دیده بود؛ سیدعبدالله انوار. اصلاً خودش زاده همان نزدیکی‌های دروازه دولت بود و متولد سال ۱۳۰۳ در خانه‌ای حوالی چهارراه سیدعلی. او تحصیلاتش را در دبیرستان البرز و دانشسرای عالی در همین شهر گذراند و سپس محل کار او در کتابخانه ملی و لغت‌نامه دهخدا، در همین شهر بود و تمام‌ دوران بازنشستگی‌اش در شهر تهران سپری شد. هم تهران را خوب گشته بود و هم تحقیقات خوبی کرده بود. نخستین باب آشنایی بنده‌ی نگارنده با استاد نیز به سبب همین جذابیت‌ها و مشاهدات و پژوهش‌های بدیع تهران‌شناسی او بود. اما بهره‌گیری از دانش تهران‌شناسی انوار، سبب ایجاد فکر جمع‌آوری خاطرات استاد نیز شد. حتماً همه می‌دانیم مصاحبه کردن با کسی که به تعبیری «در جست‌وجوی گمنامی» باشد، چه دشواری‌ها و محدودیت‌هایی دارد. به‌خصوص اگر بفهمد که مصاحبه‌ای برای بررسی و نوشتن زندگی او به کار می‌رود. چون در این ضمن، خاطراتی تعریف می‌کرد که جذابیت زیادی داشت و بنده را به فکر فرو می‌برد. حیف بود که ثبت و ضبط نشود. مثلاً هیچ‌وقت این جملات او را فراموش نمی‌کنم: «من زبان انگلیسی را در دبیرستان البرز به راحتی آموختم، درحالی‌که امروزه دانشجویان دکترای این مملکت، هنوز زبان انگلیسی را به‌خوبی نمی‌دانند! اینها چیزهایی است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت. به نظر من در زمان ما، مسائل آموزشی دارای ارزش‌هایی بود که امروز به کل این ارزش‌های آموزشی از نسل جدید گرفته شده است.»
حیف نبود که این نکات ثبت نشود؟! نسل ما که دانشگاه درست و حسابی ندیده بود، حقیقتاً درک محضر استاد انوار خود دانشگاهی و محفلی پربرگ و بار بود و انجام مصاحبه‌ها، بهانه‌ای برای سر زدن و استفاده کردن از دانش او.
بدین جهت منزل انوار دانشگاه من شده بود و هر زمان که خودش از من می‌پرسید چه رشته‌ای و کجا درس خوانده‌ای؟ به شوخی پاسخ می‌دادم دانشگاه من خیابان آجودانیه، روبه‌روی پارک شطرنج، منزل سیدعبدالله انوار است! بعدها پی بردم که دانشگاه انوار چه تعداد زیادی شاگرد و دانشجو دارد! دانشگاهی که نه مدرک می‌دهد و نه شاگردانش به دنبال مدرک‌اند!
با مصاحبه‌های دیگر، فهمیدم که استاد تا چه میزان به تاریخ مشروطه ایران مسلط و به دنبال آن، دارای اندیشه‌ای آزاد و آزادی‌خواهانه بود. همان‌طور که پدرش سیدیعقوب انوار چنین بود. رجال تاریخ معاصر ایران را چه خوب و دقیق می‌شناخت؛ به تاریخ جنبش چپ و نهضت ملی ایران آگاهی عمیقی داشت؛ زبان‌دان و مترجم خوبی بود؛ کاغذشناس کارآزموده‌ای بود؛ مصحح تیزبینی بود، ریاضی‌دان دقیقی بود؛ با رموز فلسفه و حکمت آشنایی ژرفی داشت و در یک کلام جامع‌العلوم بود.
به هر صورت، تهران و مباحث تهران‌پژوهی بهانه‌ای شد برای بهره بردن از محضر استاد انوار. یک‌بار از او پرسیدم چرا به تهران‌پژوهی علاقه‌مند شدید، پاسخ قابل توجه و قانع‌کننده‌ای داد:
«من جزو نسلی هستم که شاهد بزرگ شدن تهران و نابودی آثار شهر بودم. به همین دلیل شروع به تحقیق و پژوهش درباره تاریخ تهران و آثار آن کردم. روزی سی کیلومتر در تهران پیاده‌روی می‌کردم و از نقاط و آثار مختلف یادداشت برمی‌داشتم.»
بنابراین رسالت او در تهران‌پژوهی، ثبت خاطرات و آثار شهری بود‌ که رو به نابودی می‌رفت. در میان آثار تهران‌پژوهی، تحقیقات دکتر حسین کریمان و حجت بلاغی را می‌پسندید و منتقد آثار جعفر شهری بود. انوار اگر اولین نباشد، یکی از نخستین کسانی است که تهران‌پژوهی را وارد جزئیات کرد و از کلیات و کلی‌گویی درباره تهران پرهیز کرد. مقالات او در کتاب تهران نیز همین ایده و فکر او را تأیید می‌کنند. «باغ سردار»، «باغ نگارستان» و به‌ویژه دو مقاله «غرب خیابان لاله‌زار» و «غرب خیابان فردوسی جنوبی» تأییدی است بر این سخن. خودش گفته بود: «در این مقالات، خانه به خانه خیابان لاله‌زار و فردوسی شرح داده شده است و در واقع به جزئیات دقیق آن محله اشاره کرده‌ام... من در سلسله مباحث تهران‌شناسی [...] نیازی هم به نوشتن مطالب موهوم و کتاب‌های قطور ندیدم!»
همه اینها جذابیت‌های اخلاقی و پژوهشی استادی بود که نه فقط دروازه دولت و سایر اماکن تخریب‌شده و نابودشده شهر را به چشم دیده بود، بلکه درباره بسیاری از آن مکان‌ها نوشت و کاش بیش‌تر می‌نوشت.

دیدگاه

ویژه فرهنگ
  • بوروکراسی در جهان مدرن برای نظم‌بخشی به امور جاری زندگی به‌وجود آمده و قرار شده رابطه شهروندان با دولت را سامان بخشد.

  • خبر آمد صبح جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ خورشیدی مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری ایران به اتفاق سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ کفش و کلاه…

آخرین اخبار