یک قاچ هندوانه در کرانه باختری/درباره بازنمایی مسئله فلسطین در هنرهای تجسمی
رسانههایی مانند شبکههای اجتماعی، تلویزیون، پادکستها و روزنامهها میتوانند خبرهای زجر فلسطینیان را منتقل کنند؛ اما خبرها همیشه منقضی میشوند.

رسانههایی مانند شبکههای اجتماعی، تلویزیون، پادکستها و روزنامهها میتوانند خبرهای زجر فلسطینیان را منتقل کنند؛ اما خبرها همیشه منقضی میشوند. ممکن است خبری را امروز بشنویم و متأثر شویم اما فردا از یاد ببریم. هنر اما اینگونه نیست. رنجی که هنرمند در هنر خود متجلی میکند، ماناست؛ همیشه باقی میماند و در سیر گذر تاریخ از یاد نمیرود.
درست مثل هنرمندان هنرهای تجسمی فلسطینیان که اندوه دیرین ملت فلسطین را در قالب خط، رنگ، فرم و حجم تبدیل کردهاند و این أمر حتی بر فرض محال درصورتیکه صلحی برقرار شود باز هم باقی خواهد ماند. آنچه در ادامه میخوانید معرفی شماری از هنرمندان هنرهای تجسمی فلسطینی است که سوژه آثارشان وطن بوده است.
ناجی العلی، کاریکاتوریست مشهور فلسطینی (۱۹87–۱۹37)، با خلق شخصیت «حنظله» (پسرک پشت به مخاطب) نماد مقاومت و اعتراض همیشگی را ساخت. حنظله هنوز هم در تظاهرات و گرافیتیهای خیابانی دیده میشود. افزون بر این، پوسترهای مقاومت در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ نقش مهمی در انتقال پیام آزادیخواهی فلسطین داشتند و از نظر زیباییشناسی، بخشی از «هنر انقلابی جهان سوم» به حساب میآیند.
البته باید در نظر داشت که مهمترین اثر را نقاشان و مجسمهسازان از خود به یادگار گذاشتند. هنرمندانی مثل «سلیمان منصور» (با اثر مشهورش «حامل الارض» (زمینبردوش) که مردی کشاورز را نشان میدهد درحالیکه زمین را بر دوش دارد) به بازنمایی پیوند فلسطینی با خاک و هویت پرداختند. از دیگر هنرمندان فلسطینی که نقش مهمی در جهانیشدن هنرهای تجسمی فلسطین داشت «تمام الاکحل» بود. او سبکی ویژه در نقاشی داشت بهطوریکه با استفاده از رنگهای قوی و فرمهای نمادین، روایت زن فلسطینی، پایداری و امید را به تصویر میکشید.
از هرچه بگذریم، هنرهای زیبا جایشان در گالریها و نگارخانههاست. اقلیتی از هنردوستان نیز آنها را دنبال میکنند. مثلاً نمایشگاههای بینالمللی مثل «بیناله ونیز» گاه میزبان آثار هنرمندان فلسطینی بودهاند که تجربه زندگی در سایه اشغال و تبعید را بازتاب میدهند. منتقدان و کارشناسان هم میآیند و در مکانی شیک و بهدور از صدای انفجار و بوی باروت این آثار را میبینند و برای رنج مردمی تحت اشغال دل میسوزانند. اما همانطور که اشاره کردم اینها اقلیت هستند. امروزه اکثریت مردم به هنرهای خیابانی گرایش دارند.
در فلسطین نیز ایندست آثار کممخاطب نیستند؛ دیوار حائل اسرائیل (دیوار آپارتاید) در کرانه باختری، به بوم بزرگی برای هنرمندان فلسطینی و جهانی تبدیل شد. گرافیتیها و نقاشیهای این دیوار (ازجمله کارهای معروف بنکسی) به یکی از مهمترین رسانههای بصری اعتراض علیه اشغال بدل شده است. هنرمندان محلی با آفرینش تصاویر، پیامهایی در مورد آزادی زندانیان، حق بازگشت و مقاومت روزمره را روی این دیوار مینویسند.
خلاقیت هنرمندان این سرزمین کمبدیل است. هنگامی که اسرائیل بازنمایی پرچم فلسطین را روی دیوار حائل ممنوع کرد، جوانان فلسطینی این ایده را ابداع کردند که چرا رنگهایی که در پرچم این کشور بهکار رفته را در نقش و طرحی بیاورند که سانسور رژیم آپارتاید صهیونیستی را نیز دور بزنند.
سبز، قرمز، سیاه و سفید همان رنگهایی هستند که در یک قاچ هندوانه معمولی دیده میشود. پس بهاینترتیب هندوانه تبدیل شد به نماد هویت فلسطینی، هویتی که حتی به پرچم ملتاش نیز رحم نمیشد. در کنار همه اینها، نسل جدیدی از هنرمندان فلسطینی در عرصه هنر دیجیتال، ویدئو آرت و عکاسی مستند فعالیت میکنند. آنها از رسانههای نوین برای رساندن صدای خود به جهان استفاده میکنند و در فضای مجازی منتشر میکنند. شاید بتوان گفت فضای مجازی، بومی است بسیار وسیعتر از دیوار حائل؛ اگرچه در فضای مجازی هم سانسور و ممنوعیت علیه هنر فلسطین اعمال میشود. در پشت دیوار حائل با اسلحه، در فضای مجازی با فیلترینگ.