مرام سلبریتیها و مرام سیاسیون
جناب ضرغامی در برنامه سینمایی هفت در مورد فیلم «پیرپسر»، بازی خوب حسن پورشیرازی و رفتار مصطفی زمانی برنده سیمرغ بازیگری، نکاتی گفته است. شاهبیت کلام ایشان آن بود که سلبریتیهای ما بهنسبت سیاسیون مرام و معرفت بهتری دارند.

جناب ضرغامی در برنامه سینمایی هفت در مورد فیلم «پیرپسر»، بازی خوب حسن پورشیرازی و رفتار مصطفی زمانی برنده سیمرغ بازیگری، نکاتی گفته است. شاهبیت کلام ایشان آن بود که سلبریتیهای ما بهنسبت سیاسیون مرام و معرفت بهتری دارند. و فکت آن هم گفته بازیگر برنده به دوست دیرینش پورشیرازی بود که همگان آگاه هستند از آن بدهبستان معرفتی. حال چرا ضرغامی این مرام و داشمشتیگری سلبریتیها را تا این اندازه مهم میبیند. بهحتم ایشان در خاطر دارند که بعد از پیروزی خاتمی در دوم خردادماه، پیام تبریک ناطق نوری چگونه در کارنامه و سپهر سیاسی او به یادگار ماند.
ضرغامی که سعی دارد واقعیتهای جامعه و بهطریق اولی، افراد نامدار و نامآور جامعه را بیحبوبغض نگاه کند، نیک میداند که چرا سیاسیون بهزعم او این مرام و کردار را بلد نیستند و ندارند. در وادی هنر آنچه مهم است، نگاه مردم و پذیرش رأی و نظرشان است. برخلاف سیاسیون که دم از مردم و رأی و دیدگاه آنان میزنند، ولی در بزنگاههای خاص به طرفةالعینی از آنچه گفته و شنیدهاند، روی برمیگردانند. در سویه هنر، دل ِدلدادگیها حرف اول را میزند. در گعده سیاسیون قدرت و بالارفتن از آن پیشتاز سخن و تحلیل است. در آوردگاه هنر، معمولاً این افراد مقام شاگرد و استادی را بهجا میآورند.
در میدان سیاست، همه در نطفه سیاستمدار و دارای تئوریهای پیدا و پنهان آن هستند! خود جناب ضرغامی اگر بیحبوبغض نگاهی به کارنامه سیاسی و احیاناً فرهنگیشان داشته باشند، بفرمایند در کدام جایگاه چنین بودهاند، بسان سلبریتیهای مدنظرشان؟! هرچند این وجیزه در مقام نقد ایشان نیست. ایشان زیر میزهایی زدهاند این اواخر و نقدهای اصولی خوبی نیز از دایره همفکرانشان داشتهاند.
آنچه افسوس فردی در جایگاه حقیقی و حقوقی چون ایشان را سببساز میشود، گمشده اخلاقمداری است. گمشدهای که در عامه سیاسیون ما پیدا نمیشود! انا و لاغیری آنان بهحدی است که قلم یارای شرحش ندارد. چرا دور رویم؟ همین روزها و در میان مذاکرات مسقط و رم، کدام چهره مخالف مذاکره با مرام و مسلک اخلاقی، رفتار در خور داشت؟ کدامیک گفت که تیم مذاکرهکننده کارش را بلد است.
بهتر از ما و تیم احتمالی ما در صورت پیروزی در انتخابات عمل مینماید! آری آنچه در کلام مدیر سابق رادیو و تلویزیون بود و تعجب از این است که اگر در مرام فکریشان چنین بودهاند، چرا در آن پست شاهدش نبودیم اینگونه اندیشیدن را، گزارهای نیست جز آنکه دیگران هم میتوانند از ما بهتر باشند! و باید این بهتر بودن را اذعان کرد. پذیرفت. بسطاش داد.
گفتههای عضو داوری فیلمهای جشنواره فجر، سوزنی هم برای سایر اعضاء دارد. اینکه یکی از درخشانترین فیلمهای چند دهه اخیر چرا باید فقط یک سانس در کاخ جشنواره ـ آن هم پایان شب ـ اکران داشته باشد؟! آن مرامی که جناب ضرغامی از آن دم میزند که درست هم هست، چرا در آن گروه داوری نضج نگرفت؟ آیا جنابشان در آن گروه به حمایت از این فیلم داد سخن دادهاند؟ حتی بهعنوان یک رأی و یک عضو؟ هرچند باز هم تاکید میشود بحث این فیلم و شخص خاصی نیست؛ مراد آن تاثیرگذاری کردار نیکی است که دم از آن میزنیم.
کارنامهمان هم باید چیزی نشان دهد. به سخن که نیست؛ عملمان نشان میدهد در چه جایگاهی هستیم. بسط مرام و معرفت بازیگر برنده سیمرغ که بازی درخوری هم نداشت و احتمالاً و امیدواریم خود نیز بدان اذعان داشته باشد، در این میان مهم است. گسترش آن میان سیاسیون، مقصود گفتههای جناب ضرغامی بود. ایشان که این روزها میان مردم، بیشتر حضور دارند بهحتم آگاه هستند این مرام و معرفت در کوچهپسکوچههای شهر جاریاست هنوز. هنوز هم چنین بامرامهایی یافت میشوند.
از چهارراه شاپور و گذر مهدی موشی که رئیس سابق رادیو و تلویزیون بارها در صف نانواییاش دیده شد و از مغازههای میوهفروشیاش خرید کرد. همان مغازههایی که اگر میوه بغل دستیشان بهتر باشد، اکراه ندارند که بگویند. راستی چرا میان توده مردم این مرام، زنده هست و میان سیاسیون جایگاهی ندارد؟ پاسخ را از همان کسبه و مردم عادی بهتر میتوان پرسید و به جواب رسید.