نگاهی به کتاب شعرخوانی در شمال خراسان و فرهنگهای موسیقاییِ همجوار نوشته استیون بلام
بخشیهای روایتگر
سرزمین خراسان اقلیمی گسترده و فرهنگهای گوناگونی را شامل میشود. موسیقی در این خطه با وجود اشتراکات اما در نوع بیان حتی با یک ساز مشترک متفاوت و دارای کثرت مختص خود است.
سرزمین خراسان اقلیمی گسترده و فرهنگهای گوناگونی را شامل میشود. موسیقی در این خطه با وجود اشتراکات اما در نوع بیان حتی با یک ساز مشترک متفاوت و دارای کثرت مختص خود است.
موسیقی در تمام شئون زندگی مردمان خراسان فرهنگی از گذشته جریان داشته و ساز دوتار که از اصلیترین مشخصههای مناطق خراسان است از سازهای اولیه است که توسط بشر شناسایی شده و قدمت تاریخی بالا و والایی دارد. شادی و غمهای مردمان خراسان در موسیقی آنان وجود دارد و بار اصلی تاریخ فرهنگی آنان را در تمام دوران طنینانداز کرده است.
شهرهای شمال خراسان بیشتر شامل فرهنگهای ترکی و کردیِ کُرمانجی میباشد. از لحاظ سکونت ترکزبانها در این ناحیه قدمت بیشتری دارند و کردهای کرمانج در چند مرحله که آغاز آن دوره صفویه است، به شمال خراسان کوچانده شدند. این کوچ بهعلت ضعف دولت مرکزی در مقابله با قوم ترکمن و استفاده از کردها برای سرکوب ترکمنها بود و ماهیتی سیاسی دارد.
تاثیر این درگیریها را در آهنگها و ترانههای این ناحیه میتوان دید، هر دو قوم از موسیقی یکدیگر متاثر شدهاند. موسیقی مقامی رایج در شمال خراسان را میتوان به طور کلی به چهار نوع که برگرفته از وجود قومیتهای متفاوتِ تحت تاثیر موثر اقلیم جغرافیایی این منطقه است، تقسیمبندی کرد: مقامی کرمانجی، مقامی ترکی، مقامی ترکمنی و موسیقی فارسی. کلام و روایتگری مهمترین مولفه موسیقی شمال خراسان است.
نوازندگانی که این روایات را با ساز اجرا میکنند «بخشی» لقب گرفتهاند که رتبه بالای هنری این منطقه است. بخش آوازی موسیقی نواحی شمال خراسان بیشتر بر پایه وقایع تاریخی، دینی-مذهبی، حماسی، غنایی، آیینی و اساطیری استوار است که از این میان میتوان به داستانها و شعرهای موجود در شاهنامه اشاره کرد که با همراهی ساز اجرا میشود. در موسیقی آوازی نواحی شمال خراسان نیز مانند بیشتر انواع موسیقی نواحی، مضمون اشعار و کلام، نوع فواصل موسیقایی را مشخص میکند و دورهای پیچیده ریتمیکِ موسیقیهای مقامی با شعر در ذهن نوازنده روی دسته ساز نواخته میشود. یکی از ویژگیهای کلام در موسیقی شمال خراسان داستانپردازی و نگاه پندآمیز است که موسیقی آنرا دارای سابقه هنری-اجتماعی کرده است.
بخشیهای دوتارنواز، خواننده و راوی داستانها، سنتها، رسمها و آیینهای شفاهی قوم خود هستند. شهرهای قوچان، شیروان و بجنورد مراکز اصلی فعالیت آنهاست. در روایات شفاهی آمده است: بخشی کسی است که خدا به او لطف و بخششی عطا کرده و موسیقی و شاعری نیز همان موهبتی است که او را از دیگران متمایز کرده است. بخشیها جدا از نواختن دوتار و خواندن آواز، در سرودن شعر و نقل روایتِ متناسب با آن مقام موسیقی هم دارای تبحر هستند و از نظر سیر و سلوک معنوی باید به جایگاهی رسیده باشند که لقب بخشی به آنان اعطا شود.
بخشی داستان را به آواز و همراهی دوتار اجرا میکند. قسمت آوازی دو شیوه کاملاً مشخص دارد؛ بیان محاورهای و نقلی که به شیوه نقالی شبیه است و دیگری بیان آوازی. در این سبکِ داستانگویی موسیقی از مقامهای گوناگونی تشکیل شده است که برخی مختصرتر و برخی دیگر مفصلتر و پیچیدهتر هستند. پروفسور«استیون بلام»، استاد موسیقی دانشگاه شهری نیویورک ازجمله دانشمندانی است که درباره موسیقی ایرانی بهطور وسیع به تحقیق و مطالعه پرداخته و در این مسیر به پژوهشهای قابل توجهی درباره ابعاد انسان شناختی موسیقی ایرانی دست یافته است.
او در سال ۱۹۶۴ از اوربین کالج آمریکا لیسانس موسیقی گرفت و در سال ۱۹۷۲ دکترای خود را در رشته موسیقی از دانشگاه ایلینوی آمریکا دریافت داشت. دکتر بلام بیشتر درباره موسیقی آسیای میانه، شمال خراسان و مناطق کردنشین به تحقیق پرداخته است. آثار او به زبانهای انگلیسی و آلمانی منتشر شده و به برخی زبانهای دیگر دنیا ترجمه شدهاند.
کتاب حاضر که توسط موسسه فرهنگی-هنری ماهور انتشار یافته، مجموعه مقالاتی است که پروفسور استیون بلام در حوزه موسیقی شمال خراسان و فرهنگهای موسیقایی همجوار آن انجام داده است. شش فصل از این کتاب قبلاً بهعنوان سخنرانی یا مقاله در همایشهای رُم، وایمار، بلگراد، باکو و کمبریج ارائه شده است. باقیِ فصول نیز برای پنج اثرِ اشتراکی(مجموعهمقالات) نوشته شدهاند که عبارتند از: دایرةالمعارف گارلند درباره موسیقی جهان: خاورمیانه ۲۰۰۲، مطالعات تحلیلی موسیقی جهان ۲۰۰۶، تاریخ موسیقی جهانِ کمبریج ۲۰۱۳، تئوری و عمل در موسیقی جهان اسلام ۲۰۱۸ و فکر و بازی در ریتمِ موسیقی ۲۰۱۹.