| کد مطلب: ۳۰۸۳۶

ایمان در وجود او پنهان بود

ایشان قبل از انقلاب مدتی با تشکیلات مجاهدین همکاری می‌کردند و بعد از این تشکیلات جدا شدند و همراه با دکتر حسین رفیعی داستان جدایی خود را ذکر کردند.

ایمان در وجود او پنهان بود

ایشان قبل از انقلاب مدتی با تشکیلات مجاهدین همکاری می‌کردند و بعد از این تشکیلات جدا شدند و همراه با دکتر حسین رفیعی داستان جدایی خود را ذکر کردند. به عبارتی ایشان نتوانستند منش مجاهدین را قبول کنند.

رابطه من با ایشان به بعد از انقلاب باز می‌گردد؛ ما جلساتی داشتیم با مرحوم مهندس سحابی که آقای دکتر رئیسی (رئیس‌طوسی) هم در آن جلسات شرکت می‌کرد. مراسمی برای بزرگان برگزار می‌شد و جلسه سخنرانی برپا بود. ما یک اطلاعیه درباره قتل‌های زنجیره‌ای دادیم و عده‌ای آن را امضا کردند که منجر به دستگیری مرحوم مهندسی سحابی و همه این عده شد.

از جمله بنده هم در میان دستگیرشدگان بودم و در مدت کوتاهی در زندان بودم. آشنایی من با آقای رئیس‌طوسی در آنجا و در پی برگزاری آن جلسات بود که شکل گرفت. مرحوم رئیسی انسان بسیار عمیق، مسئول، باوجدان، بیدار و بی‌ادعا و فردی بسیار دوراندیش بودند و در سال‌هایی که با همدیگر جلسات داشتیم ایشان را انسانی دیدم که کمتر حرف می‌زدند و انزوای فراوان و طاقت‌فرسایی را تحمل می‌کردند درحالی‌که عضو موثری در دانشکده حقوق و علوم سیاسی بودند.

ایشان چهره موثر دانشگاهی و انسانی با ویژگی‌های خاص بودند؛ در دانشگاه تهران ایشان را عملاً منزوی کردند، اتاق کوچکی به ایشان دادند و روابط او را قطع کردند و با این همه ما از او رفتاری بسیار سنگین، عمیق و نجیبانه دیدیم. به هیچ وجه خود را فردی قربانی مبنی بر اینکه با من چنین و چنان کردند، نشان نمی‌داد، بلکه کار خودشان را می‌کردند و نمی‌گفتند که مظلوم واقع شدند و می‌گفتند حق ندارید به این شرایط من اعتراض کنید. ایشان جزو کسانی بودند که کمتر به این امور می‌پرداختند و هر زمان که پای صحبت‌های دکتر رئیسی می‌نشستید، مسئله را مطرح می‌کردند.

نه اینکه مسئله خودشان، بلکه مسئله درد و مشکل جامعه را مطرح می‎کردند و به دنبال راه‌حل بودند و مسئله‌یابی می‌کردند. زمانی که کنار ایشان می‌نشستید کاملاً احساس می‌کردید که آدمی است که در فکر است و مسئله فکری او نیز جامعه است چراکه قدر هر آدمی را می‌توان بر اساس دردش فهمید. انسان زمانی که در کنار دکتر رئیسی قرار می‌گرفت احساس می‌کرد که مشغول به مسائل جامعه است، اینکه باید چکار کنیم، مشکلات در کجا ریشه دارند و راه‌حل چیست. مرحوم رئیسی آدم باایمانی بود که ایمان او ظاهری نبود. ایمان در وجود او پنهان بود و فردی مدعی نبود.

انسان بسیار معتقدی بود، اما از آن طرف نیز واقعاً ندیدم که خودستایی کند و نمونه‌ای بود برای انسانی که در بند و مسئول است و نیازهای تراژیک در زندگی دارد، دردهای بزرگ و مسائل بزرگ دارد. اگر قرار بود گزارشی بدهد اینگونه نبود که به مطالب روزنامه‌ها اکتفا کند. آدمی بود که عمیقاً کار می‌کرد و برای ارائه تحلیل فکر می‌کرد و بعد حرف می‌زد. اینگونه نبود که بدون مطالعه مدعی باشد و حرافی کند و اینها مسائل ارزشمندی بود که در ایشان می‌دیدم. 

دیدگاه

ویژه سیاست
پربازدیدترین
آخرین اخبار