صادق زیباکلام عضو بازنشسته هیئت علمی دانشگاه تهران: رئیسطوسی مورد غضب تندروها بود و بازنشسته اجباریاش کردند
صادق زیباکلام، استاد بازنشسته دانشگاه تهران که سابقه همکاری با رضا رئیسطوسی را در هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران دارد، در گفتوگویی که با هممیهن داشت، رئیسطوسی را یکی از متعهدترین و زحمتکشترین اساتیدی خطاب کرد که در این دانشکده مشغول به کار بود.
صادق زیباکلام، استاد بازنشسته دانشگاه تهران که سابقه همکاری با رضا رئیسطوسی را در هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران دارد، در گفتوگویی که با هممیهن داشت، رئیسطوسی را یکی از متعهدترین و زحمتکشترین اساتیدی خطاب کرد که در این دانشکده مشغول به کار بود.
او میگوید که رئیسطوسی پس از انقلاب بهرغم اینکه از سازمان مجاهدین جدا شده بود، به علت گذشتهای که داشت و همچنین حمایتهایی که از آیتالله منتظری انجام میداد، مورد غضب تندروها واقع شد و همین غضب منجر به این شد که در دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، او را بازنشسته اجباری کنند.
برای شروع درباره سویه سیاسی و فعالیتهایی که مرحوم رئیسطوسی پیش از انقلاب و پس از انقلاب داشتند و جدا شدن ایشان از سازمان مجاهدین و روند فعالیتهایشان توضیح دهید؟
میدانیم که مرحوم رئیسطوسی از نظر سیاسی، زندگی پرمشقتی را هم در سالهای قبل از انقلاب و هم سالهای پس از انقلاب داشتند. قبل از انقلاب ایشان زمانی که در انگلستان بودند و آنجا درس میخواندند و دکترایشان را هم در آنجا گرفتند، با سازمان مجاهدین همکاری میکردند. وقتی که سال 1354 رهبری سازمان مجاهدین اعلام میکنند که مارکسیست شدند، مرحوم رئیسطوسی از معدود رهبران سازمان مجاهدین بودند که به شدت این عمل را محکوم میکنند اما بهرغم این موضوع، بعد از انقلاب همواره ایشان مورد غضب تندروها قرار داشتند.
البته فقط گذشته ایشان نبود که از نظر تندروها، با مشکل مواجه شده بود. ایشان همچنان از آیتالله منتظری حمایت میکردند و به ایشان وفادار بودند و شخص آیتالله منتظری به شدت برایشان محترم بود؛ حتی بعد از اینکه آیتالله منتظری در اواخر دهه 60 مورد غضب قرار گرفتند، مرحوم رئیسطوسی همچنان از آیتالله منتظری حمایت میکردند و حاضر نبودند مثل خیلی از انقلابیون، آن مرحوم را در آن زمان محکوم کنند.
در اوایل دهه هفتاد، تندروها موفق میشوند ایشان را از دانشکده کنار بگذارند اما ایشان به دیوان عالی کشور شکایت میکنند و دیوان رای میدهد که ایشان بدون دلیل موجه قانونی کنار گذاشته شدهاند و مجدداً به دانشکده حقوق و علوم سیاسی برمیگردند اما تندروها با توجه به قدرتی که داشتند، دیگر اجاره نمیدهند مرحوم رئیسطوسی سر کلاس بروند و برای ایشان حکم استاد پژوهشی میزنند.
یعنی ایشان استاد هستند اما فقط باید کارهای پژوهشی انجام دهند. البته آیتالله منتظری از ایشان حمایت کردند و حقوقشان پرداخت شد. با شروع دوران اصلاحات و آن فضایی که به وجود آمد، ایشان مجدداً از پژوهشی به آموزشی انتقال پیدا کردند و همچنان تدریس میکردند. اما بعد از دوران اصلاحات، مجدداً تندروها علیه ایشان عمل کردند و مرحوم رئیسطوسی را بازنشسته اجباری کردند و مدتی ایشان به دانشگاه آزاد هرمزگان میرفتند و آنجا تدریس میکردند.
بهعنوان یکی از اعضای هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشکده تهران که تجربه همکاری با مرحوم رئیسطوسی را دارید و هر دو نفر شما در حوزه مسائل ایران کار کردهاید، از نظر علمی چه جایگاهی را میتوان برای ایشان ترسیم کرد؟
مرحوم رئیسطوسی، یکی از متعهدترین و زحمتکشترین اساتیدی بودند که من بعد از ورودم به دانشکده حقوق و علوم سیاسی در سال 1370 پیدا کردم و واقعاً از نظر زحمتی که برای کلاسهای درسشان میکشیدند، یک استاد به تمام معنا بودند و اینکه در حقیقت کلاسها را فقط برگزار نمیکردند بلکه به دنبال این بودند که به دانشجوهایی که در کلاس حضور داشتند، یاد بدهند. تخصص ایشان بیشتر مسائل ایران بود و به خصوص در حوزه نفت و اینکه نفت چه آثار و تبعاتی، هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی بر جامعه ایران داشته است، فعالیتهای ارزندهای داشتند.
به نظر من، یکی از کارهای درخشان دکتر رئیسطوسی ترجمه کتاب نویسنده آمریکایی «لارنس پائول الول ساتن» به نام «نفت ایران» بود که به نظرم یکی از جامعترین، مستدلترین و محققانهترین آثار تاریخی درباره صنعت نفت ایران است که به فارسی ترجمه کردند و ترجمه بسیار سلیس و روانی دارد و به هر حال واقعاً فقدان ایشان را باید به جامعه دانشگاهی کشور تسلیت گفت.
نکته دیگر این است که مرحوم رئیسطوسی در حقیقت تا حدود قابل توجه و زیادی همچنان ملهم و متاثر از ادبیات انقلابی چپگرایانه و رادیکال بودند. همچنان به استعمار و نقش استعمار، امپریالیسم و نقش امپریالیسم در توسعهنیافتگی و اینطور مسائل باور داشتند و این خصوصیت و ویژگی ایشان به نظر من قابل توجه است.
از حضور مرحوم رئیسطوسی پیش از انقلاب در اروپا گفتید. در آن مقطع ایشان فعالیتهایی را در انجمنهای اسلامی دانشجویان مسلمان در اروپا و آمریکا انجام میدهند. چه جایگاهی را میتوان برای فعالیتهایی که دکتر رئیسطوسی در آن مقطع انجام دادند، ترسیم کرد؟
قطعاً ایشان خیلی جایگاه موثری داشتند برای اینکه زندگی مرحوم رئیسطوسی را پیش از انقلاب به دو قسمت میتوانیم تقسیم کنیم. یک قسمت تحقیقات و کارهای دانشگاهی ایشان بود اما قسمت دیگر زندگی پیش از انقلابشان مبارزه بود. ایشان یکی از چهرههای بسیار فعال تشکلهای اسلامی دانشجویی در اروپا بودند.
بهخصوص اینکه بعد از سال 1354 رهبری سازمان مجاهدین اعلام مارکسیست شدن کرد، ایشان و افراد دیگری مثل ایشان که همچنان به آرمانهای رادیکال و انقلابی و مبارزه با رژیم شاه معتقد بودند، به فعالیت علیه رژیم شاه ادامه دادند و همین موضوع ایشان را دارای جایگاه ارزندهای کرده بود. قبل از جدا شدن از سازمان هم همینطور که اشاره کردم، از چهرههای برجسته سازمان مجاهدین بودند.