پرسشگری و انتقاد از زمامداران
کسی باید متولی ثروت جامعه شود که این ثروت جامعه را روی پا بدارد، جامعه ایستاده جامعهای است که اقتصاد آن سالم باشد. اگر ۱۰۰ تا مسجد، ۵۰ تا حسینیه، ۱۰ تا حوزه علمیه و صدها نهاد مذهبی بسازید، ممکن است به لحاظ روحی احساس خوبی داشته باشید. ولی جامعه وقتی سر پا میشود که اموالش دست انسانهای کارشناس و نخبه باشد.
دین یکی از پناهگاههایی بوده که در تاریخ بشر، انسان به آن پناه میبرده است. متأسفانه همین دینی که در تاریخ بهعنوان یک عامل نجات برای انسان آمده، در برههای از تاریخ یا برخی از قرائتها عامل نابودی انسان و جامعهها بوده است. برخی ادیان به خاطر اختلاف در فهم دین و یا به خاطر اینکه دین را مطامع خود میکردند، خونها میریختند؛ و چه خونهای زیادی که در تاریخ به نام دین نریختند؛ و غالب جنگهای دو هزار سال گذشته هم دینی و مذهبی بوده است. بشر دنبال دین توأم با عدالت و عاری از ظلم بوده است. ما در اسلام موقعی که از عدالت سخن میگوییم و در کنار دین، درخت عدالت میگذاریم، اسوه، سرمشق و الگوی ما امام علیبن ابیطالب(ع) است که در محراب عبادت شهید شد؛ به خاطر اینکه روی عدالت پای میفشرد. متأسفانه علیبن ابیطالب(ع) اگر به دست یک فرد خوارجی به نام «ابنملجم» شهید شد یک جریان سیاسی و جنگ قدرت از طرف معاویه بود، از آن بدتر شهادت فرهنگ و مکتب امامعلی(ع) در طول تاریخ و عمدتاً به دست شیعیان بوده است. آن علی(ع) که در صداوسیمای ما از طرف برخی مداحان و واعظان معرفی میشود با آن علی(ع) که پیامبر تحویل جامعه داد، خیلی فاصله دارد. آن علی(ع) که برای ما میگویند در آسمانها و اسطورهها است و طبیعی است که اگر متولیان دین به آسمانها بروند، آن دین به درد بشر نمیخورد؛ دین و متولی آن باید زمینی باشد.
کسی باید متولی ثروت جامعه شود که این ثروت جامعه را روی پا بدارد، جامعه ایستاده جامعهای است که اقتصاد آن سالم باشد. اگر 100 تا مسجد، 50 تا حسینیه، 10 تا حوزه علمیه و صدها نهاد مذهبی بسازید، ممکن است به لحاظ روحی احساس خوبی داشته باشید. ولی جامعه وقتی سر پا میشود که اموالش دست انسانهای کارشناس و نخبه باشد. اصلاً عصاره فرهنگ انبیاء و عنصر دین برای این است که جامعه روی پایههای عدالت و قسط قرار بگیرد. در جامعهای که عدالت اجتماعی قوام نداشته باشد و ثروتهای عمومی آن دست نااهلان و نامحرمان قرار گرفته، دین هیچ معنایی نمیدهد.
عهدنامه مالک اشتر در فرهنگ رسانهای و سیاسی ما مغفول قرار گرفته است، امیرالمؤمنین(ع) درخواستهای زیادی از مالک دارد. یکی این است که هر کسی در مقامی قرار گرفت، باید خیلی مواظب حلقه اطرافیانش باشد. چون در همه حکومتها یکسری اطلاعات سرّی وجود دارد که نباید عمومی شود. آدمهایی که دور تو میآیند فقط دنبال این هستند که منفعت خودشان را تأمین کنند. این آدمها صاحب ثروت و امتیازاتی میشوند و در معامله با مردم هیچ انصافی را رعایت نمیکنند. همه بحثها مالی است. یک جای عهدنامه مالک اشتر پیدا کنید که بگوید مواظب باش خانمهای آنجا سبطی، قبطی و مسیحی و لذا بدحجاب و بیحجاب هستند و تو با آنها مبارزه کن. یا اصلاً نمیگوید اول که آنجا میروی یک مسجد یا مصلی بساز. یک جا پیدا کنید که کارهایی که ما امروز به نام دین عمل میکنیم، بر سر همدیگر میزنیم و فوج فوج جوانان را از دین بری میکنیم، در نامه علی(ع) باشد؛ میگوید سعی کن مسائل مالی اطرافیان تو را به بیراهه نبرد. بعد دستور میدهد که ریشه فسادهای مالی که اطرافیان تو مرتکب میشوند را قطع کن.
امام علی(ع) میفرماید که اطراف تو یکسری افراد هستند و ممکن است از تو توقع زمین داشته باشند، یا برای حسینیه و مسجد و یا برای چیزهای دیگر، مبادا تو زمینی را به نام اطراف خود کنی. خود حضرت روز دوم بیعت در مسجد مدینه خطبه خواند؛ خطبه 15 نهجالبلاغه مفصل هم نیست. شما فکر میکنید حضرت میخواهد چه خطبهای بخواند؟ اولویت جامعه چیست؟ میگوید اموال مسلمین سر جای خودش بیاید؛ هر ثروتی که در حکومت قبلی از بیتالمال در رفته، اولین کار من باید این باشد که ثروت جامعه را سر جای خودش قرار بدهم. بعد میگوید مواظب باشید بر سر بیتالمال با کسی شوخی ندارم و همه را بر میگردانم.
یکی از جملات مهم نهجالبلاغه و از اصول اساسی مکتب امام علی(ع) این جمله است که «العدل، اوسع الاشیاء فی التواصف» یعنی عدل در مقام توصیف بسیار فراخ است و جهان هم خیلی فراخی دارد و جا برای همه عدلها هست اما اگر جور بخواهد جای آن را بگیرد، نهتنها جا برای هیچکس نیست، حتی جا برای خود کسی که جور مرتکب شده هم تنگ میشود. یک روزی آبروی او میرود و دستگیر و محاکمه میشود؛ اگر از عدل فرار کنی، کجا میخواهی بروی؟! اگر جایی برای تو باشد، در فراخنای عدل است؛ نه در تنگنای جور. عدالت یک حرکت طبیعی و جور یک حرکت قسری در جامعه است و طبیعی نیست. جفای در بیتالمال و حیف و میل بیتالمال حرکت قسری است و در هر حکومتی باشد، حاکمان را از پا در میآورد. سخن دیگر امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر این است که مواظب قراردادها باش. کسانی که حاشیه تو هستند و روی ثروتها دست میاندازند، قرارداد میبندند و مواظب باش که طرف قرارداد چه کسی است و دقت کن که رانت از کجا بوده است. چرا 1400 سال پیش علی(ع) برای حفظ بیتالمال در نامه به مالک اشتر سفارش میکند که مواظب عقد قراردادها باش؟ ممکن است خیلی از این قراردادها باعث خسران بر مردم شود.
امام علی(ع) به مالک میگوید سعی کن بخشی از کارت را به گونهای تدبیر بدهی که شرطه و مأموری نباشد؛ موقعی که یک گروهی ناراحت هستند و پیش تو شکایت آوردهاند، آنها را بپذیر اما سعی کن هیچ مأموری که ایجاد خوف میکند، دور تو نباشد. تا سخنگوی آن گروه بتواند بدون لکنت زبان با تو حرف بزند. بعد امام میگوید من از پیامبر(ص) شنیدم که ملتی مقدس است که در آن جامعه بدون لکنت زبان، حق ضعیفان از زورگویان و زورمندان گرفته شود. اگر در جامعهای زندگی کردید که یک روزنامهنگار از یک مسئول مسلح ترسید، آن جامعه استبدادی است. اما اگر در جامعهای زندگی میکنیم که فلان مسئول از نیش قلم روزنامهنگار میترسد، آن جامعه دموکراتیک است. اگر امروز خطا در برخی کشورها کم است، چون آن مسئول از نیش قلم روزنامهنگار میترسد؛ نه برعکس. طبیعتاً بیتالمال هم حفظ و خلافها ظاهر میشود.
مراسم احیاء شب بیستوسوم ماه مبارک رمضان بنیاد خیریه زینب کبری(ع)