| کد مطلب: ۱۷۲۲

بردیم اما باختیم

درباره رفتار ما با جوانی که برای همیشه ویلچرنشین شد

درباره رفتار ما با جوانی که برای همیشه ویلچرنشین شد

اهل فوتبال نیستم. به‌زور اندازه انگشتان یک‌دست نام بازیکنی را می‌توانم از حفظ بگویم. اما نام یکی از فوتبالیست‌ها هیچ‌وقت از خاطرم نمی‌رود، بازیکنی که حتی در سطح ایران هم از قرار معلوم به‌لحاظ فنی، خیلی جایگاه ویژه‌ای نداشته است. «لئاندرو پادوانی»، بازیکن سابق استقلال، مدافع برزیلی است که در لیگ هفدهم و در جریان دیدار برابر فولاد، در برخورد شدید با آرمین سهرابیان، دچار مصدومیت شدید نخاعی و مجبور شد برای همیشه فوتبال را کنار بگذارد. علاوه بر این، او برای همیشه زندگی خود را با استفاده از ویلچر سپری می‌کند و عکس او روی ویلچر، یکی از تلخ‌ترین عکس‌های ورزشی است.

دیدن فوتبالیستی جوان، خوش‌چهره و با ظاهری معصوم روی صندلی چرخ‌دار، آدمی را یاد شعر معروف خیام می‌اندازد؛ این کوزه‌گر دهر چنین جام لطیف/ می‌سازد و باز بر زمین می‌زندش. درست است، دنیا زمختی‌هایی دارد که هیچ‌کس از آن گریزی ندارد، اول و آخر یک‌جا خرت را می‌گیرد، ولی بعضی از این ناملایمتی‌ها دردناکتراند. شاید نویسنده‌ای، نقاشی، کارمندی و... روی صندلی چرخ‌دار می‌دیدم، کم‌تر سخت بود تا دیدن این‌که ورزشکاری چابک، حتی توانایی انجام ابتدایی‌ترین کارهای خود را هم نداشته باشد. عجب‌ این‌که همه‌ ما هم می‌بینیم لئوناردو پادوانی تا پیش از آن روزلعنتی، چابک‌ترین بود و امروز ناتوان، اما هرگز گمان نمی‌بریم که به‌فاصله‌ چرخش‌توپی ما هم ممکن است چنین شویم.

پادوانی حدود سه‌سال پیش کلماتی به‌اسم درددل با ما ایرانی‌ها در میان گذاشته بود که شاید خوانده باشید. از وضعیت بد و سختی‌هایش پس از عارضه‌ نخاعی گفته بود و مشکلات بسیار زیادی که با آن درگیر است و البته از بی‌مهری و خلف‌وعده مسئولان باشگاه‌اش. از این‌که نه‌تنها حمایت‌اش نکردند بلکه طلب‌هایش را هم نمی‌دهند. آن‌جا آدمی شرمسار می‌شود که می‌گوید حتی برای گرفتن مطالباتم التماس هم کرده‌ام. شما این را بگذارید کنار یکی از آموزه‌های مهم اخلاقی‌ای که در تمام مکتب‌های اخلاقی و ادیان وجود دارد، آن‌جا که همه متفق‌القول می‌گویند، اگر کسی در حالت ضعف و استیصال بود، بیش از دیگر مردمان با او اخلاقی رفتار کنید. البته این اصل نه از سر غلیان‌احساسات که بنا بر دلایل متقنی به‌وجود آمده است و همه بر آن اجماع دارند. دلیل پیچیده‌ای هم ندارد، تقریبا همه ما در طول عمرمان، وضعیت استیصال و ناتوانی را تجربه خواهیم کرد و اگر این اصل برقرار باشد که همیشه در این وضعیت بیشتر مورد اخلاقی زیستن قرار بگیریم، می‌توان امید داشت در وضعیت استیصال، درد و رنج کمتری متحمل شویم.

حقیقت‌امر، باز کردن این اصل و صحبت از مبانی فلسفی و عقلی چنین موردی در این هنگام است که گویی اخلاق میان خودمان تعطیل شده، آن هم اگر این سخن سقراط به گوش‌تان خورده باشد که می‌گوید ما ذاتا‍ با نزدیکان خود بیشتر اخلاقی رفتار می‌کنیم و برای آن هم دلایلی عقلی آورده است. وقتی ما به خودمان هم رحم نداریم، دیگر صحبت از اخلاقی رفتارکردن با آدمی از آن‌ور اقیانوس‌ها، انسانی که تاریخ‌مصرف‌اش برای ما تمام شده، عقلانی است؟

پس بیایید قید بحث‌اخلاقی در این زمینه را بزنیم و از مسئولانی کوتاه‌اندیش بگوییم که فارغ از تمام بحث‌های اخلاقی، کمی مصلحت‌اندیشی ندارند. مسئولانی که تنها به چندروز میزخود فکر می‌کنند و نمی‌اندیشند که تکرار چندباره‌ این بی‌اخلاقی‌ها، راه هر بنی‌بشری که به‌سمت ما بخواهد بیاید را کج می‌کند؟ از اخلاق سخن نگوییم که در روزگار ما متاعی است بس بی‌ارزش و شاید آب در هاون کوفتن. رای دادگاه CAS آمد. شکایت 9میلیون دلاری پادوانی علیه استقلال، رد شد و همان 100هزار دلار را باید به او پرداخت کنند. تقریبا اندازه قیمت یک آپارتمان کوچک در مناطق جنوبی تهران. آن هم برای آدمی که همه عمرش باید روی ویلچر بنشیند و تنها‌راه امرار‌معاش‌اش ازبین‌ رفته است. ما که میلیاردها پول برای چند بازی به فلان مربی دادیم و هزار بریز و بپاش دیگر داریم، نمی‌توانستیم این‌بار نه از سر زور که لااقل برای تبلیغ انسان‌دوستی خودمان کمی با این جوان زندگی از دست داده، انسانی‌تر برخورد کنیم. از معدود دادگاه‌های بین‌المللی‌ که رای به‌نفع ما صادر شد و برنده شدیم، انگار جایی دیگر را باختیم.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
آخرین اخبار