| کد مطلب: ۴۴۴۰
آمریکایی‌های دوستدار تروریست

آمریکایی‌های دوستدار تروریست

دلايل توجه عده ‌ای از نمايندگان مجلس آمريكا به سازمان مجاهدين

دلايل توجه عده ‌ای از نمايندگان مجلس آمريكا به سازمان مجاهدين خلق

هفته گذشته ۱۶۰ نماینده کنگره آمریکا متشکل از نمایندگان دموکرات و جمهوری‌خواه قطعنامه‌ای را ارائه کردند که در آن برنامه سازمان مجاهدین خلق برای مبارزه با جمهوری اسلامی ایران مورد تائید قرار گرفت و رهبر سازمانی که بین سال‌های ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ در لیست گروه‌های تروریستی ایالات متحده قرار داشت به‌صورت ویدئوکنفرانس در نشست خبری اعلام این قطعنامه به سخنرانی پرداخت. مریم رجوی در حالی سخنان خود را آغاز کرد که تام مک‌کلینتاک، عضو مجلس نمایندگان آمریکا خطاب به او گفت: «خانم رجوی، رهبری شما الهام‌بخش مردم ایران و مردم جهان بوده است و من در انتظار روزی هستم که شما را شخصاً در تهران و در روز آزادی ملاقات کنم.» رهبر مجاهدین خلق نیز سخنانش را با سپاسگزاری از این نماینده جمهوری‌خواه کنگره و براد شرمن، دموکرات به‌عنوان حامیان این قطعنامه آغاز کرد. گرگ استنتن، عضو دموکرات کمیته روابط خارجی، بیل جانسون، عضو جمهوری‌خواه کمیته بودجه و شیلا جکسون لی، عضو دموکرات کمیته امنیت داخلی کنگره آمریکا از دیگر سخنرانان و حامیان این قطعنامه بودند.
سازمان مجاهدین خلق در حالی از سوی سناتور جمهوری‌خواه موردستایش قرار گرفت که سابقه این گروه در ترور و هم‌پیمانی با صدام حسین در جنگ تحمیلی موجب شده تا بتوان مخالفت، نارضایتی و نفرت از این گروه را وجه اشتراکی میان جمهوری اسلامی و اپوزیسیون آن دانست؛ اما همین موضوع نیز تاکنون نتوانسته مانع از تداوم حمایت بخشی از سیاستمداران آمریکایی از این گروه به بهانه حمایت از دموکراسی شود. همین لابی قوی سازمان نیز موجب شد تا بتواند پس از گذشت ۱۵ سال و با آن پیشینه مشخص، خود را از لیست گروه‌های تروریستی ایالات متحده خارج کند.
سازمان مجاهدین خلق ترور سه مستشار آمریکایی در حکومت پهلوی را نیز در کارنامه خود دارد؛ ترور سرهنگ پل‌شفر و جک‌ترنر بامداد روز چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۵۴ در محله قیطریه تهران توسط عوامل این سازمان انجام شد. سازمان مجاهدین خلق در اطلاعیه پس از این ترور عنوان کرد که «همزمان با بازگشت شاه جنایتکار از مسافرت توطئه‌آمیزش به آمریکا، حکم اعدام انقلابی دو تن از مستشاران تجاوزکار آمریکایی در ایران توسط یک واحد از رزمندگان سازمان اجرا گردید.» ترور بعدی نیز در همان روز از سوی تیم دیگر ترور مجاهدین صورت گرفت و كلنل لوئیس هاوكینز، دیگر مستشار آمریكایی را هدف قرار داد.
در این میان دیدگاه کاخ سفید اما با کنگره این کشور همخوانی ندارد؛ در قطعنامه ۱۰۰ در حالی از مسیر مجاهدین خلق برای مبارزه با جمهوری اسلامی حمایت کرده است که در آبان‌ماه ۱۴۰۰، یکی از سخنگویان وزارت امور خارجه آمریکا اتهام آموزش دادن به اعضای سازمان مجاهدین خلق را که اکنون در کشور آلبانی به سر می‌برند، رد و اعلام کرد این سازمان را نماینده مردم ایران نمی‌داند.
همچنین در سخنان سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمده است که «ایالات متحده آمریکا به سازمان مجاهدین خلق در مورد فناوری سایبری یا در مورد هر موضوع دیگری پشتیبانی یا آموزش نمی‌دهد، به این سازمان کمک مالی نمی‌کند، و تماس عینی فراتر از مسائل مربوط به اسکان مجدد آنان که در سال ۲۰۱۶ تکمیل شد، برقرار نمی‌کند». این سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا همچنین گفت: «درحالی‌که ایالات‌متحده در سپتامبر ۲۰۱۲ نام سازمان مجاهدین خلق را به‌عنوان یک سازمان تروریستی خارجی لغو کرد، اما این سازمان را به‌عنوان یک جنبش مخالف دموکراتیک، قابل‌اتکا نمی‌بیند که نماینده مردم ایران باشد.»

سازمان مجاهدین خلق و آمریکایی که دیگر امپریالیسم نیست!

سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۴۴ با هدف مبارزه با رژیم پهلوی تشکیل و البته در همان بدو تأسیس دارای مواضع ضدآمریکایی بود که با نام امپریالیسم از آن یاد می‌کردند. این سازمان در بیانیه‌ای تحت عنوان «انتظارات مرحله‌ای از جمهوری اسلامی» اعلام می‌کنند که: «انتظارات حداقل ما از جمهوری اسلامی در ریشه‌کن کردن همه‌جانبه سلطه امپریالیست‌ها از این میهن خلاصه می‌شود» اما سال‌ها بعد در چرخشی با همان بازیگری که روزگاری او را جزئی از «شیاطین مجسم بین‌المللی» می‌نامیدند علیه جمهوری اسلامی متحد شدند.
یرواند آبراهامیان در این خصوص می‌نویسد: «رجوی [بعد از رفتن به فرانسه] سعی کرد از طریق مصاحبه‌های پشت سر هم با روزنامه‌های معروف غرب همچون لوموند، واشنگتن‌پست، کریستین ساینس مانیتور، با بخش وسیعی از مردم غرب ارتباط برقرار نماید. در این مصاحبه‌ها، رجوی لحن خود نسبت به امپریالیسم، سیاست خارجی و انقلاب اجتماعی را ملایم‌تر کرده و از موضوعاتی همچون نظام توحیدی دیگر به‌سختی صحبت می‌کرد.» در همین مرحله بود که دیگر شعار «مرگ بر امپریالیسم» از ادبیات مجاهدین حذف شد.

مسافران آلبانی، مهمانان کمپ اشرف

در میان سیاستمداران آمریکایی، مقامات دولت پیشین ایالات‌متحده از حامیان سرسخت سازمان مجاهدین خلق هستند تا جایی که مایک‌پمپئو، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا در ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ در سفری به آلبانی، از محل استقرار سازمان مجاهدین خلق در آن کشور دیدار كرد. مایک پنس، معاون رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا نیز ۲ مرداد ۱۴۰۱ در بازدید از کمپ مجاهدین خلق در آلبانی خواستار توقف مذاکرات احیای برجام شد.
مسعود خدابنده، عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق و مسئول اسبق تیم حفاظت از مسعود و مریم رجوی در خصوص دیدار وزیر امور خارج پیشین آمریکا و رهبر مجاهدین خلق در یادداشتی می‌نویسد: «پمپئو از طرف یک شرکت آمریکائی انرژی و با خرج این شرکت به آلبانی رفته است. هدف از این سفر، انعقاد قرارداد با دولت آلبانی برای خرید گاز مایع از آمریکا و در نتیجه کم کردن وابستگی این کشور به گاز روسیه است. به جرأت می‌توان گفت که اگر به‌خاطر این قرارداد نبود، وی اصلاً به آلبانی نمی‌رفت. مایک پمپئو در واقع یک درآمد جنبی در کنار کار اصلی‌اش در آلبانی را دنبال کرده که ملاقات با مجاهدین خلق و تبلیغ برای آنهاست.»
رودی جولیانی، شهردار پیشین نیویورک و وکیل دونالد ترامپ، یکی دیگر از حامیان جمهوری‌خواه سازمان مجاهدین و از سخنرانان ثابت مراسم هرسالۀ این سازمان است. او مجاهدین را آلترناتیوی معتبر و مشروع برای جمهوری اسلامی می‌داند.
جان بولتون نیز از حامیان سرشناس مجاهدین است. مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دولت ترامپ در جریان سخنرانی خود در گردهمایی سازمان مجاهدین گفته بود که « انقلاب ایران نباید چهل‌سالگی خود را ببیند». بولتون در سال ۲۰۲۱ و پس از انتخابات ریاست‌جمهوری ایران که به‌طور مجازی در کنفرانس این سازمان حاضر شده بود از پایان دوران حسن روحانی و جواد ظریف که او آنها را «چهره خندان رژیم» نامید، اظهار خشنودی کرد. بولتون همچنین در این سخنرانی تلاش دولت جو بایدن برای بازگشت به توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ را «یک اشتباه فاجعه‌بار» نامید.
مایکل روبین، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در مؤسسه «آمریکن اینترپرایز» در مقاله‌ای که ۱۵ ژوئیه ۲۰۲۱ در «واشنگتن اگزمینر» در مورد حضور مقامات ارشد آمریکایی در نشست مجاهدین نوشته است: «مثل پرواز مگس‌ها به دور شیرینی، هر سال شماری سیاستمداران ارشد از هر دو حزب آمریکا و تعدادی از مقامات سابق آمریکا به فرانسه و آلبانی می‌روند تا در کنفرانس سازمان مجاهدین خلق صحبت کنند.» این تحلیلگر آمریکایی تأکید می‌کند، سخنرانی در نشست‌ مجاهدین یک ماه‌عسل پردرآمد است و برای مقاماتی که اغلب‌شان بازنشسته یا از کار افتاده‌اند در شرایط کرونا سخنرانی سه یا چهار دقیقه‌ای از طریق آنلاین کار و کاسبی بدی نیست و دریافت دستمزدهای پنج شش‌رقمی معامله‌ی پرسودی است.
تحقیقاتی از سوی «کریستین ساینس مانیتور» در سال ۲۰۱۱ نیز نشان داده است که «بسیاری از مقامات بلندپایه سابق ایالات‌متحده ده‌ها هزار دلار برای صحبت در حمایت از سازمان مجاهدین خلق دریافت کرده‌اند.»

مجاهدین خلق، منبع اخبار واشنگتن از تهران

سیمور هرش، روزنامه‌نگار آمریکایی در سال ۲۰۱۲ و پیش از خروج نام سازمان مجاهدین خلق از لیست گروه‌های تروریستی ایالات‌متحده، در مقاله‌ای با عنوان «مردان ما در ایران» در نشریه «نیویورکر» نوشت که گروهی از اعضای سازمان مجاهدین خلق در زمان ریاست‌جمهوری جورج بوش در خاک آمریکا آموزش نظامی دیده‌اند. آقای هرش در گزارشی در هفته‌نامه نیویورکر به نقل از مقام‌های سابق نظامی و اطلاعاتی آمریکا نوشته این آموزش‌ها حدود هفت سال پیش شروع شده و شش ماه ادامه داشته است.
به نوشته او تعدادی از اعضای این سازمان در سال ۲۰۰۵ در سایتی واقع در ۱۰۰ کیلومتری لاس‌وگاس در ایالت نوادا که زمانی محل آزمایش‌های هسته‌ای بوده و اکنون برای آموزش عملیات ضدجاسوسی استفاده می‌شود، آموزش دیده‌اند. این روزنامه‌نگار آمریکایی معتقد است سازمان مجاهدین خلق در سال ۲۰۰۲ با برملا کردن آغاز غنی‌سازی اورانیوم توسط ایران توانست تاحدودی برای خود در جهان اعتبار کسب کند و از سال ۲۰۰۳ به بعد با سقوط صدام حسین در عراق ارتباط آنان با سازمان‌های اطلاعاتی -امنیتی غربی افزایش یافت.
در این گزارش آمده که در پی سیاست‌های دولت جورج بوش، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، برای مقابله با برنامه‌های هسته‌ای ایران، وی بودجه‌ای برای جمع‌آوری اطلاعات و فعالیت‌های ضدحکومت جمهوری اسلامی در اختیار نیروهای مخالف حکومت ایران قرار داده، که بخشی از آن مستقیم و غیرمستقیم به‌صورت اسلحه و اطلاعات به دست سازمان مجاهدین خلق رسیده است.
محمدصادق کوشکی، نویسنده کتاب «تبار ترور» معتقد است: «سال‌هاست آمریکا نام سازمان مجاهدین خلق را از فهرست گروه‌های تروریستی حذف کرده است. چراکه آمریکایی‌ها متوجه شدند سازمان مجاهدین خلق می‌تواند هم برای جمع‌آوری اخبار و جاسوسی و هم به‌عنوان یک اهرم فشار تروریستی علیه جمهوری اسلامی مؤثر باشد.»
سازمان مجاهدین خلق در ۱۴ اوت سال ۲۰۰۲ و با برگزاری نشست خبری در شهر نیویورک با ارائه مدارکی ادعا کرد که جمهوری اسلامی ایران به‌صورت پنهانی در حال ساختن تأسیسات غنی‌سازی صنعتی در نطنز است که هدف آن می‌تواند تولید سلاح هسته‌ای باشد. اتهام شورای ملی مقاومت موجب شد تا از ژوئن ۲۰۰۳ رسیدگی به پرونده هسته‌ای ایران در دستور کار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار گرفته و بحران هسته‌ای آغاز شود.
خبرگزاری راشاتودی نیز سال ۱۳۹۸ در گزارشی با عنوان «نقش سازمان مجاهدین در خروج آمریکا از برجام» آورده است که «ترامپ پس از انتخاب به ریاست‌جمهوری آمریکا بر اساس اسناد موثق و قابل‌اعتماد خود مدعی شد دلایل کافی در راستای متقاعدشدن برای خروج از توافق هسته‌ای با ایران به دست آورده و با این ادعا، از برجام خارج شد. زمانی که گزارشگران واشنگتن‌پست از کاخ سفید پرسیدند منابعی که ترامپ برای این ادعاها به آنها استناد می‌کنند، چه هستند؟ در پاسخ گزارشی چندصفحه‌ای از فردی به نام «حشمت علوی» در مورد اقدامات ایران دریافت کردند که طی سال‌های اخیر مقاله‌های بی‌شماری در رسانه‌های انگلیسی‌زبان مانند فوربس، هیل، العربیه و غیره منتشر کرده و به‌عنوان یک فعال سیاسی ایرانی خواهان عدالت اجتماعی در ایران شده بود.»
این در حالی است که پایگاه خبری «اینترسپت» در گزارشی فاش کرد که این حساب کاربری توسط سازمان مجاهدین خلق ایجاد شده است و منبع این گزارش نیز حسن حیرانی، از اعضای سابق این سازمان تروریستی است که تائید می‌کند اعضای منافقین که اکنون با حمایت آمریکا در آلبانی به سر می‌برند، گردانندگان حساب کاربری علوی هستند.

سازمان مجاهدین خلق و اسرائیل؛ اتحاد دوستان آمریکا

یکی از شاخص‌ترین همکاری‌های سازمان مجاهدین و سرویس امنیتی اسرائیل را می‌توان در شکل‌گیری پرونده هسته‌ای ایران دانست چراکه گفته‌شده اسناد منتشرشده در کنفرانس سال ۲۰۲۲ نیویورک توسط موساد در اختیار شورای ملی مقاومت قرار گرفته بود. به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران موساد معتقد بود که انتشار این اسناد از سوی یکی از مخالفین جمهوری اسلامی برد تبلیغاتی بیشتری دارد. شهريار آهی، فعال سیاسی مخالف جمهوری اسلامی و یکی از مشاوران رضا پهلوی در این رابطه گفته است: «اطلاعات نطنز از طرف مجاهدین نیامده، بلکه از جانب یک دولت دوست آمده است و آنها انتشارش را به بیش از یک گروه مخالف حکومت ایران ارائه کردند» و البته موساد همان سازمانی است که مجاهدین معتقد بودند که آنها آموزگاران ساواک شاه در شکنجه و کشتار انقلابیون بوده‌اند.
در سال ۱۳۹۰، یک مقام آمریکایی به شبکه تلویزیونی «ان‌بی‌سی‌نیوز» گفت که ترور دانشمندان هسته‌ای ایران توسط نيروهای سازمان مجاهدين خلق و با حمايت مالی، آموزشی و نظامی سرويس مخفی اطلاعاتی اسرائيل انجام شده است. اين مقام آمريکايی که نخواست نامش فاش شود، تصريح کرده است که دولت باراک اوباما از جريان اين ترور‌ها مطلع است، ولی نقشی در آن ندارد.
در سال ۱۳۹۷ نیز روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» در خبری نوشت، پشت‌پرده خنثی کردن برنامه حمله به گردهمایی سازمان مجاهدین خلق در پاریس، سازمان موساد بوده است. این روزنامه افزود که اسرائیل اطلاعات حیاتی در این زمینه داده است. این حمله ادعایی همان اتهامی است که به‌موجب آن اسدالله اسدی، دیپلمات ایرانی سفارت کشورمان در وین به سبب آن بازداشت شد. تهران این اتهام را رد و آن را سناریویی برای تخریب رابطه ایران و اروپا به هنگام افزایش تنش‌های شدید دیپلماتیک این کشور با آمریکا خواند.
یک کارشناس امنیتی در گفت‌وگو با «تسنیم» در تشریح همکاری سازمان مجاهدین خلق با اسرائیل گفت: «اعضای سازمان پس از حضور در آلبانی و رصد کردن شرایط کشور و دنیا، لازم دیدند که اگر می‌خواهند بقا داشته باشند باید از ابزارها و شرایط موجود دنیا استفاده کنند. فضا، فضای رسانه بود و سریعاً مشغول آموزش دادن و آموزش گرفتن تشکیلاتی فضای مجازی شدند. با همین پیرمردهایی که دارند با آموزش‌های مصرانه صبح تا شب و شب تا صبح، سرخط شدند. تجهیزات را از کشورهای مختلف به‌خصوص اسرائیل و عربستان گرفتند.»

دشمن دشمن من، دوست من است

مهدی حسن، روزنامه‌نگار سرشناس آمریکایی- بریتانیایی در جولای ۲۰۱۷ و به بهانه حضور چهره‌هایی همچون نوت گینگریچ و جو لیبرمنو رودی جولیانی سیاستمداران آمریکایی در نشست سازمان مجاهدین خلق در پاریس در مقاله‌ای در انتقاد از حمایت سیاستمداران ایالات‌متحده از سازمان مجاهدین خلق می‌نویسد: «انتقادی که به حمایت سیاستمداران ایالات متحده از سازمان مجاهدین خلق وارد می‌شود این است که این گروه تمامی ویژگی‌های یک فرقه توتالیتر را داراست؛ یک گزارش وزارت امور خارجه آمریکا در سال ۱۹۹۴ حاکی از آن است که چگونه مسعود رجوی یک کیش شخصیتی را در اطراف خود پرورش داد که بسیاری از ایرانیان خارج از کشور را نیز با خود بیگانه کرده است.»
«موسسه رند» در گزارش سال ۲۰۰۹ خود از پادگان اشرف، کمپ سابق منافقین در عراق، به مواردی از قبیل طلاق اجباری، جدا کردن اعضای خانواده‌ها از یکدیگر، جداکردن دوستان از هم، ممانعت از ملاقات خانواده‌های اعضا با آنها و کنترل شدید اذهان اشاره کرده بود. سازمان دیدبان حقوق‌بشر نیز در سال ۲۰۰۵ در گزارشی با همین موضوع از موارد جدی نقض حقوق‌بشر در پادگان اشرف خبر داده بود. طبق این گزارش از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۳، سال سقوط صدام، فجایعی نظیر شکنجه و محرومیت طولانی‌مدت از آزادی‌های فردی در کمپ منافقین مرسوم بوده است.
مهدی حسن همچنین در گزارش خود در «اینترسپت» این سؤال را مطرح می‌کند که «به نظر شما تفکیک جنسیتی در داخل ایران بد است؟ به گزارش «رند» در کمپ اشرف در عراق خطوطی در وسط راهروها وجود داشت که صف مردان و زنان را از هم جدا می‌کرد و حتی پمپ‌بنزین‌ها ساعات جداگانه‌ای برای استفاده زنان و مردان داشت.» حسن همچنین می‌پرسد: «آیا ممکن است حمایت سیاستمداران آمریکا از مجاهدین خلق به‌دلیل این ضرب‌المثل باشد که دشمن دشمن من، دوست من است؟» این تحلیلگر آمریکایی- بریتانیایی در بخش دیگری از مقاله خود در خصوص استاندارد دوگانه مقامات ایالات‌متحده می‌نویسد: «گینگریچ را در نظر بگیرید که زمانی باراک اوباما را برای تعظیم در برابر پادشاه عربستان مورد سرزنش قرار داد اما خودش در حال تعظیم در برابر مریم رجوی توسط دوربین‌ها شکار شد.»

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
آخرین اخبار