| کد مطلب: ۳۸۴۳۴

بی‌اعتنایی ترامپ به اسرائیل

اسرائیل آمادگی مواجهه با توافق هسته‌ای جدید با ایران را ندارد و برای پایان جنگ غزه یا حل مسئله فلسطین هیچ طرح دیپلماتیکی ندارد، درحالی‌که چارچوب حمایتی بین‌المللی ـ از جمله آمریکایی ـ که گرد آن شکل گرفته بود، در حال ترک برداشتن است و بخشی از آن فروپاشیده است.

بی‌اعتنایی ترامپ به اسرائیل

اسرائیل زمانی به‌عنوان شریک اصلی در یک سامانه دفاعی منطقه‌ای ضدایرانی در نظر گرفته می‌شد. اما اکنون، زمانی که باید مهارت‌های دیپلماتیک و تفکر راهبردی خود را نشان دهد، خود را چون ظرفی خالی و بی‌محتوا می‌یابد. ۳۳ دقیقه‌ای که رئیس‌جمهور ترامپ با احمدالشرع، رئیس‌جمهور موقت سوریه و محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، در ریاض گذراند ـ با حضور ویدئویی رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه ـ شمایی از محور جدیدی را ترسیم کرد که تحت نظارت رئیس‌جمهور آمریکا در حال شکل‌گیری است.

این محوری است که در آن عربستان سعودی کشور پیشرو است و ترکیه هم‌پیمانی راهبردی محسوب می‌شود؛ درحالی‌که به ایران نیز پیشنهادی برای پیوستن به این باشگاه داده شده است اما در این میان، اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین، و اساساً مسئله فلسطین-اسرائیل، تقریباً هیچ حضوری ندارند و فقط نقش سیاهی‌لشکر را بازی می‌کنند. برخلاف سفر پیشین خود به منطقه که شامل توقفی در اسرائیل نیز بود، ترامپ این بار با نقشه‌راهی واقع‌گرایانه‌تر و محتاطانه‌تر وارد منطقه شده است.

فراخوان او به رئیس‌جمهور سوریه برای پیوستن به توافقات ابراهیم و جاه‌طلبی‌اش برای عادی‌سازی روابط میان عربستان و اسرائیل، دیگر با تهدید، فشار یا هدایا و مشوق‌هایی که شش سال پیش مطرح می‌شد همراه نیست. دیدار ترامپ با رهبر جدید سوریه این نکته را اثبات می‌کند: اسرائیل نفوذ خود را نزد ایالات متحده از دست داده است. اتفاقی نبود که موضوع سوریه به کانون تمرکز دیپلماتیک سفر ترامپ تبدیل شد.

این مسئله صرفاً به اعطای اعتبار دیپلماتیک و مالی به رئیس‌جمهور سوریه محدود نمی‌شود، بلکه فرصتی تاریخی برای کشوری فراهم آمده که دهه‌ها در نگاه آمریکا یک مطرود کامل بود. دست دادن با یک تروریست پدیده تازه‌ای نیست که ترامپ در دیدار با احمدالشرع معرفی کرده باشد. او پیش‌تر نیز با اعضای طالبان دست داد تا توافقی را امضا کند که به خروج بخشی از نیروهای آمریکایی از افغانستان منجر شد. او همچنین به توافقی برای آتش‌بس با حوثی‌ها دست یافت، گروهی که خود او در فهرست تروریستی قرار داده بود. ترامپ کمبودی از نظر تعامل با گروه‌های تروریستی ندارد؛ از جمله مذاکره مستقیم فرستاده‌اش در امور گروگان‌ها، آدام بوهلر، با خلیل الحیه، معاون دفتر سیاسی حماس. در مورد پیوستن سوریه به توافقات ابراهیم، نباید فعلاً نفس در سینه حبس کرد یا برای تعطیلات آخر هفته در دمشق برنامه‌ریزی نمود.

احمدالشرع گفته است زمانی که «شرایط مناسب باشد» به این توافقات خواهد پیوست. اما این شرایط شامل عقب‌نشینی اسرائیل نه‌فقط از مناطق تحت اشغال کنونی، بلکه از تمامی بلندی‌های جولان خواهد بود.  پیامی که با لغو تحریم‌های سوریه به ایران داده می‌شود، کمتر اهمیت ندارد. تهران که در میانه مذاکراتی فشرده با آمریکا بر سر توافق هسته‌ای جدید قرار دارد، در ازای آن خواهان لغو تحریم‌هاست. نحوه لغو تحریم‌ها علیه سوریه ـ با یک اعلام «فنی»، بدون مشورت با کنگره یا در نظر گرفتن موضع اسرائیل ـ می‌تواند نگرانی‌های ایران را در مورد تضمین‌های آمریکایی کاهش دهد. استیو ویتکاف، که مذاکرات را از طرف ترامپ رهبری می‌کند، می‌تواند از نمونه سوریه برای متقاعد کردن ایران درباره روش اجرای توافقات در دوره ترامپ استفاده کند. در این زمینه، توجه به موضع عربستان بسیار مهم است.

برخلاف مخالفتش با توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵، اکنون از آن حمایت می‌کند و حتی برای پیشبرد مذاکرات نقش ایفا کرده است. ترامپ که از موضع عربستان آگاه است ـ که مخالف هرگونه اقدام نظامی علیه ایران است ـ این موضع را در سفر خود تکرار کرد و از تهدید ایران به «گشودن درهای جهنم» در صورت عدم امضای توافق پرهیز کرد و تنها به وعده اعمال «فشار حداکثری اقتصادی» بسنده کرد تا کاملاً مانع صادرات نفت ایران شود. تحولاتی که ترامپ در خاورمیانه رقم زده، هنوز در اسرائیل درونی نشده‌اند. اسرائیل سرگرم عملیات‌های تاکتیکی است و به موفقیت‌های موضعی مانند ترور تأییدنشده محمد سنوار یا بمباران بنادر یمن می‌بالد، درحالی‌که بیشتر انرژی‌اش صرف حفظ قدرت ائتلاف حاکم می‌شود.

اسرائیل آمادگی مواجهه با توافق هسته‌ای جدید با ایران را ندارد و برای پایان جنگ غزه یا حل مسئله فلسطین هیچ طرح دیپلماتیکی ندارد، درحالی‌که چارچوب حمایتی بین‌المللی ـ از جمله آمریکایی ـ که گرد آن شکل گرفته بود، در حال ترک برداشتن است و بخشی از آن فروپاشیده است. اگر تا یک‌سال و نیم پیش اسرائیل بخشی از یک سامانه دفاعی منطقه‌ای و شریک اصلی در ائتلاف ضدایرانی به شمار می‌آمد ـ به‌خاطر توانمندی‌های شگفت‌انگیز نظامی و اطلاعاتی‌اش ـ اکنون که باید مهارت‌های دیپلماتیک و تفکر راهبردی نوآورانه‌اش را نشان دهد، خود را چون ظرفی خالی و بی‌محتوا می‌یابد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
آخرین اخبار