| کد مطلب: ۵۲۴۳۸

تسهیل‌گر صلح/تهران چگونه می‌تواند از آتش‌بس غزه به سود منافع ملی و بهبود جایگاه ایران در منطقه بهره‌برداری کند

در شرایطی که بخش بزرگی از دولت‌های جهان و افکار عمومی به اضافه کشورهای عربی منطقه در دو سال گذشته به این نتیجه رسیده‌اند که مانع اصلی صلح و آرامش در خاورمیانه اسرائیل است، اگر ایران بهانه‌ای در اختیار رقبا و دشمنان قرار دهد که بتوانند ایران را مانع صلح و آتش‌بس معرفی کنند، آنگاه ممکن است بار دیگر اسرائیل بتواند با استفاده از چنین فرصتی به قربانی‌نمایی در سطح افکار عمومی جهان دست بزند.

تسهیل‌گر صلح/تهران چگونه می‌تواند از آتش‌بس غزه به سود منافع ملی و بهبود جایگاه ایران در منطقه بهره‌برداری کند

 روز ۷ مهرماه بود که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در کنفرانس خبری مشترک با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل از طرح جدیدی برای آتش‌بس در غزه و پایان دادن به جنگ در نوار غزه خبر داد. تهران، که همزمان در بهت اسنپ‌بک و بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد پس از ۱۰ سال قرار داشت، در واکنش به این پیشنهاد تا نزدیک به یک هفته واکنشی رسمی نشان نداد.

تنها پس از پذیرش مشروط توافق توسط حماس بود که ایران نیز محتاطانه از این پیشنهاد حمایت کرد. حمایت ایران از پذیرش طرح توافق آتش‌بس با واکنش دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا مواجه شد که آن را «سیگنال قوی ایران» برای پذیرش صلح در منطقه عنوان کرد و بعدها از اجرایی شدن طرح از ایران تشکر کرد.

trump-1 copy

یک خبرنگار مستقر در واشنگتن شنبه‌شب خبر داد که رهبران ایران نیز در میان بیش از ۲۰ کشور جهان که قرار است در نشست امروز شرم‌الشیخ در مورد آینده صلح خاورمیانه گفت‌وگو کنند، دعوت شده‌اند. اقدام وزارت خارجه آمریکا در دعوت از نمایندگان تهران برای شرکت در نشست شرم‌الشیخ، نشان می‌دهد که پس از حمایت تهران از طرح آتش‌بس غزه، دولت آمریکا سیگنال‌های جدیدی برای مشارکت دادن ایران در فرآیندهای منطقه‌ای ارسال کرده‌است.

سیگنال قوی واشنگتن

بعدازظهر روز یک‌شنبه خبرگزاری فارس با تایید تلویحی خبر دعوت از رئیس‌جمهور ایران برای شرکت در نشست صلح خاورمیانه در شرم‌الشیخ مصر، اعلام کرد که تصمیم در خصوص شرکت در این نشست تا پایان وقت روز یک‌شنبه (دیشب) گرفته‌خواهد شد. (فارس نوشت احتمال حضور ایران در این نشست پایین است.)  دعوت از ایران برای حضور در این نشست، بعد از آنکه ترامپ ادعا کرد اگر دور قبل رئیس‌جمهور آمریکا بود ایران به توافق ابراهیم پیوسته بود، یا ناشی از بدفهمی بنیادین از سیاست خارجی ایران در واشنگتن است یا اینکه سیگنالی قوی از سوی ترامپ برای مشارکت دادن ایران در فرآیند مذاکرات منطقه‌ای و آغاز فصل نوینی از روابط میان ایران و آمریکا است. 

تهران هرچند فرصت دارد که از سیگنال آمریکا به نفع خود استفاده کند و با پیوستن به اجماع منطقه‌ای در مورد فلسطین، به آرمان فلسطین کمک کند و روابط خود را نیز با دولت‌های عربی منطقه که عمدتاً متحد آمریکا هستند بهبود دهد، اما در عین حال گرفتار برخی محدودیت‌های خودخواسته در عملکرد سیاست خارجی است که امکان ابتکار عمل و اقدام‌های خارق‌العاده و متفاوت را از دستگاه دیپلماسی می‌گیرد.

پس از دو سال جنگ در نوار غزه که این منطقه را به ویرانه‌ای بزرگ تبدیل کرده‌است، معادلات و توازن قوا در منطقه خاورمیانه به شکل چشمگیری تغییر کرده‌است و در صورت پایدار ماندن توافق آتش‌بس در غزه، ایران با شرایط تازه‌ای در منطقه مواجه خواهد شد که نیازمند رویکردی تازه در قبال تحولات منطقه است. ایران باید راهکارهایی را پیدا کند که از گزند آسیب‌های احتمالی ناشی از تغییر توازن قوا در خاورمیانه در امان بماند و در عین حال با دیپلماسی فعال و همسو با کشورهای منطقه، تلاش کند تا برچسب مانع‌تراشی در برابر صلح را از خود دور نگه دارد.

برای توفیق در این مسیر دستگاه دیپلماسی ایران باید هم در چارچوب مذاکرات منطقه‌ای، نقشی سازنده و تسهیل‌گر برای کمک به اجماع منطقه‌ای برای تشکیل کشور فلسطینی باز کند و در عین حال در چارچوب روابط با غرب، تلاش کند که تصویر خود را از حالت تهدید و نگرانی برای غرب خارج کند. اسرائیل برای مدت طولانی با قربانی‌نمایی، ایران را به‌عنوان مانع صلح در منطقه معرفی کرد و این تصویر را در جهان تثبیت کرده‌بود، اما حالا بعد از دو سال جنگ و جنایت گسترده در غزه، افکار عمومی و بسیاری از دولت‌های جهان، پذیرفته‌اند که عنوان مانع صلح برازنده هیچ طرفی جز اسرائیل نیست. در این شرایط ایران می‌تواند از فرصت استفاده کند و نه‌تنها چهره خود را به عنوان تسهیل‌گر صلح تثبیت کند، بلکه فعالانه به رویای تشکیل کشور فلسطینی کمک بیشتری کند.

جنگ دو ساله غزه، آسیبی اساسی به شبکه نیروهای متحد ایران در منطقه که به عنوان «محور مقاومت» شناخته می‌شوند، وارد کرد. حزب‌الله، قدرتمندترین متحد غیردولتی ایران در منطقه تا پاییز سال گذشته ضربات مهلکی از اسرائیل دریافت کرد و بخش بزرگی از کادر رهبری و فرماندهان خود را از دست داد. همزمان در سوریه نیز نظام بشار اسد که اصلی‌ترین متحد دولتی ایران در جهان عرب بود، سقوط کرد و نیروهای مسلحی که سال‌ها با متحدین ایران در سوریه جنگیده‌بودند، دولت انتقالی جدید سوریه را تشکیل دادند. اما بزرگ‌ترین تحول در دوران جنگ دو ساله، شکسته شدن تابوی تقابل نظامی مستقیم ایران و اسرائیل بود که ۲۳ خردادماه سال جاری با تجاوز گسترده نظامی اسرائیل به ایران شکل گرفت.

  این جنگ که ۱۲ روز به طول انجامید با دخالت مستقیم ایالات متحده آمریکا و حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران مناقشه منطقه‌ای را وارد مرحله تازه‌ای کرد. هرچند آتش‌بس نانوشته میان ایران و اسرائیل از روز ۳ تیرماه برقرار شد، اما نگرانی از تکرار جنگ همچنان در میان افکار عمومی و مقام‌های سیاسی وجود دارد. علی‌اکبر ولایتی، وزیر پیشین امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و مشاور رهبری در واکنش به اجرایی شدن آتش‌بس غزه در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «آغاز آتش‌بس در غزه ممکن است پشت صحنه پایان آتش‌بس در جای دیگری باشد.» هرچند ولایتی نام کشورهای عراق، یمن و لبنان را برای هشتگ این پیام استفاده کرد، اما صرف نگارش این پیام نشان می‌دهد که در سطوح بالای کشور همچنان نگرانی از تکرار جنگ علیه ایران همچنان جدی است.

 واکنش محتاطانه و استقبال واشنگتن

وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران یک هفته بعد از اعلام طرح ترامپ و در پی پذیرش این طرح توسط حماس ضمن تاکید بر «ابعاد و جنبه‌های خطرناک» طرح و هشدار «نسبت به تکرار بدعهدی‌ و کارشکنی‌ رژیم صهیونیستی» تصمیم‌گیری در مورد این طرح را «در صلاحیت مردم و مقاومت فلسطین» دانست. در این بیانیه تهران «از هر تصمیم آنها که متضمن توقف نسل‌کشی فلسطینیان، خروج ارتش اشغالگر صهیونیستی از غزه، احترام به حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین، ورود کمک‌های بشردوستانه و بازسازی غزه باشد» استقبال کرد.

سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران نیز شنبه‌شب در این خصوص گفت:‌ «ما از هر اقدامی که منجر به توقف جنایات و نسل‌کشی شود، از آغاز کمک‌رسانی به مردم غزه، شروع بازسازی و برداشتن گام‌هایی در راستای احقاق حقوق مردم فلسطین حمایت می‌کنیم.» او تاکید کرد: «در عین حال، نسبت به ترفندها و خیانت‌های رژیم صهیونیستی در قبال توافق‌هایی که در گذشته وجود داشته و اکنون نیز مطرح است، هشدار نیز می‌دهیم.»

این بیانیه تهران با واکنش‌های مختلفی مواجه شد. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا بعد از اعلام توافق آتش‌بس در غزه، در موقعیت‌های مختلف از ایران به دلیل حمایت از توافق آتش‌بس در غزه تشکر کرد. دونالد ترامپ، روز پنج‌شنبه در سخنانی گفت: «ایران اکنون می‌خواهد روی این طرح صلح کار کند. آن‌ها این موضوع را به ما اطلاع داده‌اند و تایید کرده‌اند که کاملاً از این توافق حمایت می‌کنند.

معتقدند توافق بسیار خوبی است. از این موضوع قدردانی می‌کنیم و با ایران همکاری خواهیم کرد.» همان روز، او بار دیگر در در کنفرانس خبری مشترک با الکساندر استاب، رئیس‌جمهور فنلاند با اشاره به اینکه تهران از طرح صلح غزه حمایت می‌کند، گفت: «تهران ممنون!» ترامپ پیش از اعلام آتش‌بس نیز به نقش ایران اشاره کرده‌بود و گفته‌بود: «ما حتی یک سیگنال داریم، یک سیگنال بسیار قوی، همانطور که می‌دانید از طرف ایران. آنها علاقه‌مند هستند که این [توافق] به نتیجه برسد.»

اجتناب از تکرار جنگ

شاید مهم‌ترین اولویت فعلی تهران اجتناب از تکرار جنگ باشد. آتش‌بس غزه می‌تواند شرایط متناقضی را در منطقه ایجاد کند. از یک طرف این نگرانی وجود دارد که به گفته ولایتی، آتش‌بس در غزه مقدمه شکستن آتش‌بس در نقطه‌ای دیگر باشد. بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند که استمرار دوساله جنگ غزه به‌رغم فشارهای بین‌المللی و کاهش مستمر حمایت از اسرائیل در عرصه جهانی، ناشی از نیاز بنیامین نتانیاهو به جنگ برای استمرار حیات سیاسی‌اش بود.

شکست اطلاعاتی و امنیتی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ که باعث توفیق حماس در عبور از حصارهای غزه و اسیر کردن ده‌ها اسرائیلی از جمله تعداد زیادی سرباز ارتش بود، قطعاً با فروکش کردن شعله‌های جنگ باعث بازخواست نتانیاهو در افکار عمومی و عرصه سیاسی اسرائیل خواهد شد. شکست‌های اطلاعاتی و امنیتی کوچک‌تر در سال ۱۹۷۳ باعث فروپاشی دولت گلدا مایر و بازخواست از موشه دایان، وزیر جنگ وقت اسرائیل شده‌بود. در عین حال نتانیاهو درگیر فرآیند رسیدگی به پرونده فساد مالی و سیاسی است که تاکنون به دلیل استمرار جنگ به کندی پیش رفته‌بود.

از طرف دیگر، عقب‌نشینی از غزه و ناکام ماندن در رسیدن به اهداف اعلام‌شده جنگ، از جمله نابودی کامل حماس باعث ایجاد شکاف در ائتلاف راست افراطی حاکم در اسرائیل خواهد شد و وزرای تندرویی مانند ایتمار بن‌گویر و بتسلئیل اسموتریچ که تاکنون با هدف اشغال کامل غزه و ضمیمه‌سازی این باریکه از نتانیاهو حمایت کرده‌بودند، ممکن است با جدایی از ائتلاف حاکم باعث سقوط دولت و برگزاری انتخابات زودهنگام شوند. به همین دلایل اسرائیل ممکن است در صورت استمرار تعهد به آتش‌بس در غزه، به دنبال جایگزینی برای جنگ غزه باشد تا بتواند از این طریق به نظامی‌گری و کنترل اوضاع سیاست داخلی ادامه دهد.

هر چند ریسک ورود به یک منازعه مستقیم بلندمدت با ایران برای اسرائیل بسیار زیاد است، اما انتخاب حمله به نقاط دیگر منطقه برای آسیب رساندن به متحدان ایران و یا تلاش برای وارد کردن آمریکا به یک جنگ طولانی‌مدت با ایران، همچنان یکی از گزینه‌های نتانیاهو برای حفظ جایگاه سیاسی خود در اسرائیل خواهد بود. بلافاصله پس از اعلام آتش‌بس در غزه، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه که هم با تهران و هم با تل‌آویو رابطه بسیار نزدیکی دارد، ادعا کرد که رهبران اسرائیل به او اطمینان داده‌اند که به دنبال «رویارویی» مجدد با ایران نیستند. 

ولادیمیر پوتین، در حاشیه اجلاس کشورهای مستقل همسود (CIS) گفت: «ما تماس‌های صادقانه و مبتنی بر اعتماد با اسرائیل داریم و از رهبران این کشور پیام‌هایی دریافت کرده‌ایم که خواسته‌اند به دوستان ایرانی‌مان منتقل کنیم که اسرائیل تمایلی به رویارویی ندارد و به مسیر حل‌وفصل مسائل متعهد است.» سیدعباس عراقچی در گفت‌وگوی تلویزیونی خود در مورد این اظهارنظر رئیس‌جمهوری روسیه گفت: «ظاهراً سه یا چهار شب پیش یک تماس تلفنی بین نتانیاهو و آقای پوتین برقرار شد. صبح روز بعد سفیر ما را به ریاست‌جمهوری دعوت کردند و همین مطالب از سوی روس‌ها به ما منتقل شد؛ به‌طوری که گفته شده بود نتانیاهو تأکید کرده قصد جنگ یا درگیری مجدد با ایران را ندارد. این مطلب توسط دوستان روس به ما منتقل شد و سپس پوتین آن را به شکل علنی منتشر کرد.»

با این حال عراقچی احتمال فریب در این پیام‌ها را رد نکرد و گفت: «امکان فریب و فریبکاری در رژیم صهیونیستی بسیار بالاست و احتمال دارد اعلان‌هایی از این دست به‌منظور فریب مطرح شوند.» این اظهارات عراقچی در کنار اظهارات علی‌اکبر ولایتی نشان می‌دهد که همچنان نگرانی از تکرار جنگ در میان مقام‌های ارشد سیاسی ایران جدی است. در واکنش به این شرایط، ایران باید بتواند در عرصه بین‌المللی شرایطی ایجاد کند که از تکرار جنگ جلوگیری کند. حفظ فشار جهانی به اسرائیل برای جلوگیری از استمرار نظامی‌گری تنها در شرایطی امکان‌پذیر است که ایران بتواند گفت‌وگوها و تعامل سازنده‌ای با مهم‌ترین حامیان اسرائیل داشته‌باشد تا بتواند فشار را بر دولت نتانیاهو برای خودداری از آتش‌افروزی جدید در منطقه حفظ کند.

پس از تجاوز نظامی خردادماه اسرائیل به ایران و پس از آن درخواست سه قدرت اروپایی طرف برجام برای بازگشت قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت، تماس‌های ایران با کشورهای اروپایی و آمریکا تقریباً قطع شده‌است و هیچ مذاکره مستقیم و غیرمستقیمی در جریان نیست. در شرایطی که قدرت‌های اروپایی و آمریکا اصلی‌ترین حامیان سیاسی و نظامی اسرائیل محسوب می‌شوند، فقدان ارتباط ایران با این قدرت‌ها باعث خواهد شد تا پیام‌رسانی لازم به طرف‌های غربی برای حفظ فشار بر اسرائیل برای اجتناب از افزایش تنش صورت نگیرد.

تهران برای تضمین اینکه قدرت‌های غربی در صورت اراده نتانیاهو برای آتش‌افروزی جدید چراغ سبز به او نشان ندهند، باید تلاش کند که خود را از قالب یک تهدید یا نگرانی برای غرب خارج کند. برای چنین منظوری ضروری است که تهران تلاش‌هایی را برای حل اختلاف‌های طولانی‌مدت با غرب در قالب توافقی مذاکره‌شده آماده کند. با این حال هنوز نشانه آشکاری از تمایل تهران برای تعامل با غرب وجود ندارد.

سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در مصاحبه شنبه‌شب خود با صداوسیما تاکید کرد که «مذاکره با آمریکا در شرایط فعلی به بن‌بست می‌رسد» و «منطقی برای مذاکره با اروپا وجود ندارد.» عراقچی در این مصاحبه تاکید کرد که اساساً مفهوم «مذاکره جامع» را درک نمی‌کند و تهران در حال حاضر آمادگی ندارد در موضوعی به جز پرونده هسته‌ای وارد مذاکره با غرب شود.

همسویی با منطقه

موج نفرت از جنایات رژیم اسرائیل در جنگ دوساله غزه باعث شد تا موضوع فلسطین بار دیگر به یکی از دستورکارهای اولویت‌دار بین‌المللی تبدیل شود. از ابتدای سال جاری موج جدیدی از کشورهای جهان به نهضت شناسایی کشور فلسطین پیوسته‌اند و همزمان با اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، قطعنامه‌ای با ابتکار مشترک فرانسه و عربستان سعودی به مجمع عمومی رسید که تشکیل کشور فلسطینی و راهکار دودولتی را به عنوان راه‌حل پایان منازعه ۸ دهه‌ای خاورمیانه مورد تاکید قرار می‌داد. بیش از ۱۵۰ کشور جهان به این طرح رای مثبت دادند و چندین کشور اروپایی در طول سه ماه گذشته رسماً اعلام کرده‌اند که کشور فلسطینی را به رسمیت می‌شناسند.

این موج جهانی حمایت از تشکیل کشور فلسطینی باعث این امیدواری برای تشکیل کشور فلسطینی و حل و فصل نسبی مسئله فلسطین شده‌است. همزمان با این موج، طرح ۲۰ ماده‌ای ترامپ برای آتش‌بس غزه، نخستین طرح جدی دولت آمریکا در طول نزدیک به دو دهه گذشته است که می‌تواند به تشکیل یک حاکمیت جدید در سرزمین‌های فلسطینی تحت حمایت بین‌المللی تبدیل شود.

حضور فعال ترکیه، مصر و قطر در مذاکرات آتش‌بس غزه در طول هفته گذشته، نشان می‌دهد که حمایت عمومی از این طرح در میان طرف‌های عربی برخوردار است. اجرای کامل این طرح نیازمند مشارکت گسترده کشورهای منطقه در اداره و بازسازی غزه است و اگر آتش‌بس دوام بیاورد، مسلماً کشورهای عربی منطقه بیش از پیش در فرآیند ایجاد سازوکار حاکمیتی در غزه درگیر خواهند شد.

ایران ترجیح داد در رای‌گیری برای قطعنامه بیانیه نیویورک برای تشکیل کشور فلسطینی غیبت کند و در مورد طرح ترامپ هم تاکید کرده‌است که از هر تصمیم گروه‌های فلسطینی و مقاومت حمایت می‌کند. اما موضع ایران در استمرار این روند کمک خواهد کرد که تهران حضور پررنگ‌تری در پویایی‌های منطقه‌ای پیدا کند. موضع‌گیری حمایت از «حق تعیین سرنوشت فلسطینیان» و پذیرش بلاقید و شرط موضع گروه‌های مقاومت فلسطینی، در ادامه این فرآیند هم می‌تواند به موضع ثابت و رسمی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود. سیدعباس عراقچی در خصوص حمایت ایران از آتش‌بس غزه تاکید کرد: «مقاومت خود تصمیم گرفته این آتش‌بس را بپذیرد و به هر حال، این تصمیم متعلق به مردم فلسطین است و هیچ‌کس نمی‌تواند به جای آنان تصمیم بگیرد.» 

تهران در ادامه مسیر هم می‌تواند همگام با مقاومت فلسطینی در خصوص آینده آتش‌بس در غزه و احتمال تشکیل کشور فلسطینی موضع‌گیری کند. تلاش ایران برای گام برداشتن جلوتر از گروه‌های مقاومت فلسطینی ممکن است باعث شود که بار دیگر انگشت اتهام به عنوان مانع صلح در خاورمیانه را به سمت ایران منحرف کند.

در شرایطی که بخش بزرگی از دولت‌های جهان و افکار عمومی به اضافه کشورهای عربی منطقه در دو سال گذشته به این نتیجه رسیده‌اند که مانع اصلی صلح و آرامش در خاورمیانه اسرائیل است، اگر ایران بهانه‌ای در اختیار رقبا و دشمنان قرار دهد که بتوانند ایران را مانع صلح و آتش‌بس معرفی کنند، آنگاه ممکن است بار دیگر اسرائیل بتواند با استفاده از چنین فرصتی به قربانی‌نمایی در سطح افکار عمومی جهان دست بزند و ایران را به مانع‌تراشی برای صلح متهم کند. 

سیدهادی برهانی، استاد مطالعات اسرائیل در گفت‌وگویی با هم‌میهن تاکید می‌کند که ایران می‌تواند حمایت از تشکیل کشور فلسطین در هر بخشی از سرزمین‌های اشغالی را در قالب تلاش برای «مشارکت در اجماع جهان اسلام» یا در قالب «پیروی از نظر گروه‌های مقاومت فلسطینی» توجیه کند و از این طریق خود را به عنوان یک هویت تسهیل‌کننده در حفظ صلح و ثبات منطقه معرفی کند. این موضع‌گیری به معنای دست برداشتن از مواضع اصولی ایران در خصوص ماهیت اسرائیل نیست، بلکه تنها راهکاری برای حفظ منافع ملی ایران در کنار تسهیل رسیدن ملت فلسطین به بخشی از مطالباتش خواهد بود.

تشکر گروه‌های مقاومت از ایران

علاوه بر دونالد ترامپ، گروه‌های مقاومت فلسطینی نیز از مواضع ایران در طول دو سال جنگ غزه قدردانی کرده‌اند. حماس و جهاد اسلامی در بیانیه‌ای مشترک که روز شنبه منتشر شد، از ایران و دیگر کشورهای محور مقاومت و همچنین کشورهای مسلمان میانجی مذاکرات تشکر کردند. در این بیانیه آمده‌است: «ما با افتخار به جبهه‌های حمایت در یمن، لبنان، جمهوری اسلامی ایران و عراق که در کنار مردم ما و مقاومتشان ایستادند و در راه قدس و الاقصی شهید دادند، درود می‌فرستیم و آنها را گرامی می‌داریم. ما از تلاش‌های برادران میانجیگر (مصر، قطر، ترکیه) و همه کسانی که از این مسیر حمایت کردند، عمیقاً قدردانی می‌کنیم.» 

خلیل الحیه، رئیس هیئت مذاکره‌کننده حماس نیز روز جمعه در سخنرانی تلویزیونی از ایران و کشورهایی که از مقاومت غزه حمایت کردند، تشکر کرده‌بود. الحیه گفت: «از سوی میانجی‌گران و دولت آمریکا تضمین‌هایی دریافت کردیم و همه آنها گفتند که جنگ به صورت کامل تمام شده است. مراتب قدردانی خود را از تمام طرف‌هایی که از مبارزات ما حمایت کردند از یمن گرفته تا لبنان، عراق و ایران اعلام می‌کنیم. ما از هیچ تلاشی برای توقف جنگ در غزه فروگذار نکردیم.» با این حال گروهی از تحلیل‌گران حمایت ایران از توافق را نه مسئله‌ای از روی رغبت و تمایل، بلکه اقدامی ناشی از ناچاری و ناگزیری تلقی کرده‌اند.

احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل در مورد این توافق می‌نویسد: «مسئله اصلی برای ما ایرانیان این است که طرف توافق، گروه اسلام‌گرایی است که جمهوری اسلامی آن را بخشی از محور مقاومت و نماینده نگرش خاص خود به مسئله فلسطین می‌داند. از همین رو، مخالفت علنی با توافق حماس عملاً امکان ندارد و به ناچار باید با آن کنار بیاید.» ایران تا پیش از بیانیه روز یک‌شنبه هفته گذشته، موضع‌گیری رسمی در مورد طرح آتش‌بس غزه نکرده‌بود. پایگاه تحلیلی امواج‌مدیا با اشاره به سکوت ایران و ابهام در مورد موضع ایران تا پیش از بیانیه رسمی روز یک‌شنبه می‌نویسد: «این ابهام می‌تواند به چند دلیل باشد: حفظ اهرم در سیاست مقاومت فلسطینی، اجتناب از انزوای دیپلماتیک در جریان تحول ائتلاف‌ها و تغییر موضع کشورهای منطقه و همچنین حفظ امکان مانور در آینده.»

بیرون ماندن تهران از دخالت مستقیم در آتش‌بس

برخی از تحلیل‌گران، آتش‌بس غزه بدون حضور مستقیم ایران را یک ناکامی برای سیاست منطقه‌ای تهران می‌دانند. هر چند آتش‌بس غزه همچنان شکننده است و ناظران به‌ویژه در تهران با احتیاط نگران این هستند که اسرائیل پس از دست یافتن به اُسرای زنده و اجساد اُسرای باقیمانده خود بار دیگر جنگ در غزه را از سر بگیرد، اما این احساس وجود دارد که ایران و متحدان منطقه‌ای‌اش نقش تعیین‌کننده‌ای در توافق آتش‌بس نداشتند. پایگاه تحلیلی المانیتور در گزارشی می‌نویسد: «هرچند ایران مدت مدیدی خود را پیشتاز مقاومت فلسطینی معرفی می‌کرد، مذاکرات آتش‌بس از طریق میانجی‌های مصری، قطری، ترکیه‌ای و دیگر کشورهای عربی انجام شد و ایران به وضوح از مذاکرات کنار ماند.» 

به نوشته این پایگاه خبری آمریکایی: «محتوای پیام رسانه‌های دولتی ایران نکته‌ای را روشن می‌کند. ایران هرچند به صورت رسمی از توقف درگیری‌ها حمایت می‌کند، در عین حال می‌خواهد که این منازعه را توجیهی برای حضور شبکه راهبردی گروه‌های نیابتی، ائتلاف‌ها و گروه‌های مقاومت در سراسر منطقه نشان دهد. روایت تهران بر این مبنا است که به‌رغم برتری نظامی اسرائیل، حماس و گروه‌های دیگر فلسطینی با موفقیت در مقابل اسرائیل مقاومت کردند و جایگاه ایران را به عنوان حامی مقاومت علیه اسرائیل مورد تاکید قرار می‌دهند.»

 المانیتور ادامه می‌دهد: «این توافق همچنین نمایانگر مشکلات راهبرد تهران نیز هست. هرچند تهران سال‌ها برای جمع کردن ائتلاف و گروه‌های نیابتی در غزه، لبنان، عراق و نقاط دیگر تلاش کرد، در طول مذاکرات سطح بالا، ایران کنار گذاشته‌شد که نشان‌دهنده نفوذ محدودایران است. این توافق که در درجه اول توسط ایالات متحده آمریکا و دولت‌های عربی به نتیجه رسید، نشان داد که به‌رغم محوری بودن منازعه فلسطین در شکل دادن دستور کار منطقه‌ای، تهران به صورت یکجانبه نمی‌تواند وضعیت در سرزمین‌های فلسطینی را رقم بزند یا اینکه به عنوان شریکی در تصمیم‌سازی منطقه‌ای مورد توجه قرار گیرد.»

 این مقاله که به نوشته المانیتور توسط «خبرنگاری در تهران» نوشته‌شده‌است، تاکید می‌کند: «برای کشوری که خود را مستمراً به عنوان متضمن عدالت و مقاومت در منطقه معرفی می‌کند، غیبت از مذاکرات آتش‌بس افشاگر شکاف در قدرت نرم ایران است و تردیدهایی را در مورد توانمندی این کشور برای ایفای نقش در منازعه‌هایی که منافع ایدئولوژیک دارد، ایجاد می‌کند.»

با این حال فرصت برای تهران از بین نرفته‌است و جمهوری اسلامی غیبت‌های اخیر خود را در فرآیندهای منطقه‌ای، می‌تواند جبران کند. لازمه این کار در پیش گرفتن دیپلماسی فعال و پویا هم‌راستا با موج غالب در منطقه است که باعث می‌شود از طریق ایجاد زمینه‌های مشترک و منافع همسو ایران بار دیگر در چارچوب هماهنگی‌های منطقه‌ای برای آینده فلسطین و غرب آسیا مشارکت داده‌شود.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار