چرا محمد بنسلمان به سمت ایران بازگشت؟
مقامهای ریاض همچنان به عادیسازی روابط با اسرائیل متعهدند. هرچند مدتهاست اسرائیلیها به نسلکشی متهم شدهاند اما محمد بنسلمان تا پیش از ۱۱ نوامبر هرگز از این عبارت استفاده نکردهبود. قضیه چیست؟ آیا تحولی در سیاست سعودیها رخ دادهاست؟
استیون کوک، پژوهشگر اندیشکده شورای روابط خارجی: در طول چند هفته گذشته، تعداد زیادی از همکاران، دوستان، رفقای قدیمی و رؤسا از من پرسیدهاند که «این محمد بنسلمان چی کار داره میکنه؟» روز ۱۱ نوامبر او در کنفرانس کشورهای عربی و اسلامی در ریاض خطاب به جامعه بینالمللی (بخوانید ایالات متحده آمریکا) گفت که اسرائیل را وادار کنند «به حاکمیت کشور برادر جمهوری اسلامی ایران احترام بگذارند و به سرزمینش تعرض نکنند.»
در همین نشست او از اقدامهای ارتش اسرائیل با عنوان «نسلکشی جمعی» یاد کرد. این ادبیات دقیقاً خلاف آن چیزی است که مقامهای واشنگتن در مورد محمد بنسلمان باور داشتند. برای آنها هم این سوال پیش آمدهبود که «او را چه میشود؟» دستکم این بار جامعه سیاست خارجی آمریکا در حال توهم نیست. به نظر میرسد اظهارات محمد بنسلمان در این اجلاس تفاوت ماهوی با گذشته داشتهباشد.
این همان محمد بنسلمانی است که میپرسید: «چگونه میتوان با رژیمی گفتوگو داشت که بر اساس ایدئولوژی افراطی بنا شدهاست و میخواهد بر سرزمینهای مسلمانان کنترل داشتهباشد تا مذهب دوازده امامی جعفری را منتشر کند؟» درست است که تا حدی ادبیاتش خویشتندارانه بود، اما برای آنها که میدانستند، روشن بود که در مورد ایران حرف میزند.
اگر بخواهیم منصف باشیم این صحبتها مربوط به سال ۲۰۱۷ بود، یک سال بعد از اینکه عدهای به سفارت عربستان در تهران حمله کردند و روابط دو کشور قطع شد اما حتی بعد از اینکه سال ۲۰۲۳ با وساطت چین روابط دو کشور مجدداً برقرار شد، مقامهای سعودی همچنان نسبت به ایران بدبین بودند و به رهبران ایران اعتماد نداشتند. در آن دوران مقامهای سعودی در مورد اسرائیل موضوع عادیسازی روابط را با اسرائیل حتمی میدانستند و فقط مسئله این بود که چه زمانی این اتفاق رخ دهد اما با شروع جنگ در غزه، امتیازهایی که سعودیها به ازای عادیسازی روابط با اسرائیل میخواستند، روزبهروز بیشتر شد.
با این حال مقامهای ریاض همچنان به عادیسازی روابط با اسرائیل متعهدند. هرچند مدتهاست اسرائیلیها به نسلکشی متهم شدهاند اما محمد بنسلمان تا پیش از ۱۱ نوامبر هرگز از این عبارت استفاده نکردهبود. قضیه چیست؟ آیا تحولی در سیاست سعودیها رخ دادهاست؟ من سه نظریه در این مورد دارم.
۱- این گام اول برای باز کردن در مذاکره با دونالد ترامپ برای پیمان امنیتی آمریکا و عربستان است. همزمان با اینکه مقامهای انتقالی دولت ترامپ وعده «فشار حداکثری» بر ایران میدهند، این ادبیات میتواند ابزار امتیازگیری از ترامپ باشد. من خودم چند روزی حامی این نظریه بودم اما نهایتاً چندان منطقی به نظر نمیرسید.
۲- منطقیتر به نظر میرسد که فرض کنیم نزدیک شدن به ایران با هدف دور شدن از اسرائیل باشد. جنایتهای اسرائیل در غزه باعث خشم بسیار در عربستان سعودی شدهاست. محمد بنسلمان قدرتمند است، اما از نقد افکار عمومی مصون نیست. عادیسازی با اسرائیل ممکن است در کوتاهمدت ارزشش را نداشتهباشد. استفاده از عبارت نسلکشی میتواند یک هشدار برای دولت بعدی آمریکا هم باشد که حساب زیادی روی عادیسازی اسرائیل و عربستان سعودی بهعنوان استمرار توافقهای ابراهیم باز کردهاست. اگر سعودیها باور داشتهباشند که دولت ترامپ جلوی شهرکسازی و ضمیمه شدن کرانه باختری را نمیگیرد، امکان ندارد با عادیسازی کنار بیایند.
۳- اما منطقیترین توضیح این است که محمد بنسلمان بعد از مداخله در یمن، محاصره قطر، اجبار نخستوزیر لبنان به استعفا و حمایت از شورشیان علیه دولت به رسمیت شناختهشده لیبی، و شکست خوردن در رسیدن به اهدافش، به این نتیجه رسید که قدرتش به آن اندازه نیست که بتواند همه چیز را مطابق میلش تغییر دهد. در عوض او به سمت داخل بازگشت و سعی کرد نسبت به ثبات درون عربستان سعودی اطمینان حاصل کند. بازگشت به سمت ایران، راهی برای این است که هرج و مرج را خارج از مرزهای سعودی حفظ کند. او میلیاردها دلار برای آینده عربستان سرمایهگذاری کردهاست. هیچ نشانهای وجود ندارد که سعودیها ناگهان به ایرانیها اعتماد پیدا کردهباشند اما آنها نمیخواهند هیچ بهانهای به ایران بدهند که به آنچه درون عربستان رخ میدهد آسیب بزنند. از دیدگاه محمد بنسلمان، رفتار اخیر او، روی گرداندن به سمت ایران نیست، بلکه روی گرداندن به سمت عربستان سعودی است.