مراکز توانبخشی دولتی یا مراکز مثبت زندگی
پیش از این و در سالهایی نهچندان دور، سازمان بهزیستی کشور مراکز توانبخشی شبانهروزی یا روزانه ویژه معلولان بهویژه نابینایان را مدیریت میکرد که در آن علاوه بر آموزش توانبخشی، مهارتهای خودیاری، حرفهای، تحرک و جهتیابی، امکان مناسبی برای افراد روستایی بود که در محل زندگیشان شرایط ادامهتحصیل فراهم نبود.

یدالله قربعلی دبیر بازنشسته آموزشوپرورش استثنایی
پیش از این و در سالهایی نهچندان دور، سازمان بهزیستی کشور مراکز توانبخشی شبانهروزی یا روزانه ویژه معلولان بهویژه نابینایان را مدیریت میکرد که در آن علاوه بر آموزش توانبخشی، مهارتهای خودیاری، حرفهای، تحرک و جهتیابی، امکان مناسبی برای افراد روستایی بود که در محل زندگیشان شرایط ادامهتحصیل فراهم نبود.
آنان ضمن بهرهمندی از کلاسهای خاص، میتوانستند در مدارس عادی مراکز استان تحصیل کرده و اسکان و تغذیه خویش را با حمایت بهزیستی تأمین کنند. از دهه 80 بهاینسو، برای جلوگیری از گسترش دولت و گرایش به برونسپاری، آرامآرام چارت سازمانی مراکز توانبخشی روزانه و شبانهروزی حذف شد و با وجود نیاز مبرم نابینایان، اغلب این مراکز تعطیل شد یا در حال تعطیلی است. بهجای این مراکز که در آن کارشناسان خبره به کار آموزش و مدیریت مشغول بودند، مراکز مثبت زندگی راهاندازی شد؛ بهنوعی برونسپاری خدمات توانبخشی.
خسارت جبرانناپذیر
اما آیا این مراکز با وجود فقدان تخصص لازم، وجود چندنوع معلولیت در یک مرکز، تا چهحدی قادر به انجام این تکلیف هستند؟ طی چندسال گذشته، نشان داده شده که متأسفانه درصدی بسیار ناچیز و غیر قابلتوجه از آموزش توانبخشی و خدمات مددکاری ارائه شده است، علاوه بر آن تعطیلی مراکز شبانهروزی، برای روستاییان خسارتی جبرانناپذیر بوده و مراکز مثبت زندگی در مناطق محروم، به اقرار بسیاری از دستاندرکاران آن بدون آموزش و اطلاع از شرایط معلولیتهای متفاوت، عملاً نتوانستهاند رسیدگی درست و کارشناسانهای به افراد تحت پوشش داشته باشند.
با عنایت به آنچه گذشت و پیشینه مراکز توانبخشی، امر حذف چارت سازمانی مراکز توانبخشی، آسیب بسیاری به توانبخشی و تحصیل افراد نابینا رسانده است. از دیگر سو، نهتنها تعطیلی این مراکز در بودجه و نیروی انسانی صرفهجویی نکرده، بلکه بر پیچوخمهای اداری افزوده و یکی، دو مرحله به مراحل مراجعان و مددجویان اضافه کرده است.
اگر به این مشکل، کاهش بسیار مراکز آموزشی شبانهروزی نابینایان از سوی سازمان آموزشوپرورش استثنایی را نیز بیافزاییم، درخواهیمیافت که آموزش و توانبخشی نابینایان کشور با شتابی بس کُند در جریان است و با وجود تعداد قابلتوجه نابینایان و کمبینایان روستایی و ساکن در مناطق کمتربرخوردار، حقوق حقه این قشر در زمینه آموزش و توانبخشی با کممحبتی و کمتوجهی مسئولان مواجه است.
پیشنهاد میشود:
الف- نسبت به احیای مراکز توانبخشی شبانهروزی و روزانهی دولتی، مطالعهی علمی و دقیق صورت پذیرد و نسبت به بازگشایی آن مراکز با نگاهی همهجانبه مصلحتسنجی و در صورت لزوم، جهت گشایش آن مراکز و اختصاص نیروی کارآمد، متخصص، مجرب و خالص برنامهریزی شود.
ب- سازمان آموزشوپرورش استثنایی در کنار عنایت خاص به مدارس روزانه و تجهیز کامل آن به امکانات آموزشی و کمکآموزشی، نسبت به ایجاد یک مرکز شبانهروزی در هر استان یا چند استان مجاور اقدام کند تا بازماندگان از کسب دانش و مهارتهای توانبخشی را بهشکلی بهتر و علمیتر تحت پوشش قرار دهد و از محرومیت تحصیلی آنان هرچه بیشتر کاسته شود.
پ- با تحقق دو مورد فوق بهنظر میرسد که مراکز مثبت زندگی در سیستم توانبخشی معلولان، جایگاه خاصی نخواهد داشت و میتوان نسبت به تغییر کاربری آن مراکز یا حذف آن از گردونه خدمات بهزیستی و توانبخشی اقدام کرد.