سومین زن برنده نوبل اقتصاد
درباره کلودیا گلدین و بررسیهای ۲۰۰سالهاش از شکاف جنسیتی در بازار کار
درباره کلودیا گلدین و بررسیهای 200سالهاش از شکاف جنسیتی در بازار کار
فاطمه لطفی
خبرنگار
جایزه نوبل در رشته اقتصاد برای سال 2023 به کلودیا گلدین، اقتصاددان آمریکایی، اعطا شد. این سومین بار است که یک زن برنده نوبل اقتصاد میشود. آکادمی سلطنتی علوم سوئد میگوید این جایزه «به دلیل ارتقاء درک ما از پیامدهای بازار کار زنان» به گلدین داده شده است. معنی و مفهوم این جمله آکادمی نوبل چیست و گلدین چه کاری کرده که شایسته دریافت این جایزه شده است؟
کلودیا گلدین کسی است که اولین گزارش جامع از درآمد و مشارکت زنان در بازار کار را ارائه کرد. تحقیقات او علل تغییر و همچنین منابع اصلی شکاف جنسیتی موجود در بازار کار را نشان میدهد. بر کسی پوشیده نیست که در جوامع مختلف، چه اقتصادهای توسعهیافته و چه اقتصادهای روبه رشد، زنان نسبت به مردان مشارکت کمتری در بازار کار دارند و علاوه بر آن درآمد زنان از شغل مشابه با مردان، کمتر از مردان است.
گلدین آرشیوی جمعآوری کرده است از بیش از 200 سال داده در ایالات متحده. این آرشیو نمادی است از پاسخ به سوالی درباره چرایی وجود این شکاف جنسیتی. او نشان داده که چگونه و چرا تفاوتهای جنسیتی در درآمد و نرخ اشتغال در طول زمان تغییر کرده است. یاکوب اسونسون، رئیس کمیته جایزه نوبل در علوم اقتصاد میگوید: «درک نقش زنان در بازار کار برای جوامع بسیار مهم است. ما اکنون به لطف تحقیقات پیشگامانه کلودیا گلدین در مورد عوامل زمینهای و موانعی که ممکن است در آینده مورد توجه قرار گیرند، اطلاعات بیشتری داریم».
گلدین 77ساله استاد اقتصاد هنریلی در دانشگاه هاروارد است و از سال 1989 تا 2017 مدیر برنامه توسعه اقتصاد آمریکا در NBER بود. پژوهشهای گلدین طیف وسیعی از موضوعات از جمله نیروی کار زنان، شکاف جنسیتی در درآمد، نابرابری درآمد، تغییرات تکنولوژیک، آموزش و مهاجرت را در بر میگیرد. او در بیشتر تحقیقاتش به تفسیر زمان حال از دریچه گذشته پرداخته و ریشه و منشأ مشکلات فعلی را بررسی کرده است. جدیدترین کتاب او «شغل و خانواده: طیطریقی بهوسعتِ قرن به سمت برابری زنان» در سال 2021 در دانشگاه پرینستون منتشر شده است.
گزارشهای بینالمللی میگویند شکاف درآمدی بین زنان و مردان در کشورهای پردرآمد بین 10 تا 20 درصد است، درحالیکه در بسیاری از این کشورها قوانینی وجود دارد که پرداخت دستمزد برابر با مردان را برای زنان الزامی کرده و نیز زنان در این کشورها تحصیلات بالاتری نسبت به مردان دارند. اما چرا وضعیت زنان و مردان چنین است؟ تلاشهای گلدین دقیقاً در جهت پاسخدادن به این سوال است.
گلدین و همکارانش، ماریان برتراند و لارنس کاتز، در مقالهای در سال 2010 با مطالعه چگونگی تغییر درآمد بین مردان و زنان در طول زمان، نشان دادند که تفاوتهای درآمد اولیه ناچیز است. با این حال به محض به دنیا آمدن اولین فرزند، روندها تغییر میکنند؛ درآمد زنان بلافاصله کاهش مییابد و نیز درآمدها برای زنانی که فرزند دارند، حتی با تحصیلات و تخصص مشابه، به همان میزانی بالا نمیرود که برای مردان افزایش مییابد. مطالعات این روندها در سایر کشورها نتیجهگیریهای گلدین را تایید کرده و نشان میدهد پدر و مادر بودن میتواند تقریباً بهطور کامل تفاوت درآمد بین زنان و مردان در کشورهای پردرآمد را توضیح دهد.
گلدین در مصاحبهای در سال 2021 درباره کتابش میگوید: «نابرابریها در دو حوزه در جریان است: شغل و خانواده. این نابرابری دو روی یک سکهاند. اگر بتوانیم به برابری در خانوادهها برسیم، شانس بسیار بیشتری برای دستیابی به برابری درآمد جنسیتی در محل کار خواهیم داشت. زنان به دلیل مراقبت از کودکان و سالمندان، زمان کمتری برای شغل خود دارند و درنتیجه درآمد آنها کمتر است».
گلدین نشان داد که این اثر مادر بودن را میتوان تا حدی با ماهیت بازارهای کار معاصر توضیح داد، در این بازارها بسیاری از بخشها انتظار دارند که کارکنان در مواجهه با خواستههای کارفرما دائماً در دسترس بوده و انعطافپذیر نیز باشند. اما از آنجایی که زنان اغلب نسبت به مردان مسئولیت بیشتری را برای مراقبت از کودکان برعهده میگیرند، این امر پیشرفت شغلی و افزایش درآمد آنها را دشوارتر میکند.
از سویی در طول قرن گذشته نسبت زنان در بازار کاری که دستمزد پرداخت میکنند در بسیاری از کشورهای پردرآمد سه برابر شده است. این امر یکی از بزرگترین تغییرات اجتماعی و اقتصادی در بازار کار در دوران مدرن است، اما تفاوتهای جنسیتی قابلتوجه هنوز پابرجاست. اولین بار در دهه 1980 بود که یک محقق رویکردی جامع برای توضیح نقش این تفاوتها در پیش گرفت. تحقیقات گلدین بینشهای جدید و اغلب شگفتانگیزی در مورد نقشهای تاریخی و معاصر زنان در بازار کار به ما داده است. تحقیقات گلدین نشان داده است که اگرچه تا حدی میتوان شکاف دستمزدها در گذشته را با آموزش و نوع شغل توضیح داد، اما امروزه این تفاوتها بین درآمد مردان و زنان در مشاغل مشابه رخ میدهد.
گلدین با رویکردی اقتصادی نشان داده که از لحاظ تاریخی عامل مختلف چندی بر عرضه و تقاضای نیروی کار زنان تاثیر داشته و هنوز هم تاثیرگذار هستند. از این عوامل میتوان این موارد را نام برد: فرصتهای زنان برای کنار هم گذاشتن کار و خانواده، آموزش و فرزندآوری، نوآوریهای فنی، قوانین و هنجارها و تحول ساختاری اقتصاد. تحقیقات گلدین نشان داده با کمرنگتر شدن نقش بخش کشاورزی در اقتصاد و حرکت به سمت صنعتی شدن، اشتغال در میان زنان متأهل در دهه 1800 کاهش یافت. پس از آن مشارکت زنان در دهه 1990 افزایش یافت، زیرا بخش خدمات بهعنوان بخشی از اقتصاد گسترش یافت. بر همین اساس روند کاهش شکاف دستمزدها در طی سالیان بسیار روندی ثابت و یکسان نبوده و نوسان داشته است.
او در سال 2004 در مصاحبهای درباره شروع کار خود درباره تبعیض علیه زنان میگوید که کارش را با این سوال آغاز کرده که چرا در طول تاریخ برخی مشاغل را مردانه و برخی را زنانه میدانیم؟ او توضیح میدهد که «مثلا در غرب میانه ایالات متحده، دوشیدن گاو یک کار زنانه است و اگر مردان چنین کاری انجام دهند، تحقیر خواهند شد. اما در شرق آمریکا، اگر یک زن گاوی را بدوشد به او خواهند گفت که یک کار مردانه انجام میدهی». چنین نگاهی تقریباً هنوز هم ادامه دارد.