پیام دیدار ایلان ماسک با مقام ایرانی چه بود؟
محرمانه در نیویورک
هنوز یک هفته از مشخص شدن نتایج انتخابات آمریکا و خبر روی کار آمدن یکی از بدسابقهترین رؤسای جمهوری ایالات متحده در مواجهه با ایران نگذشته بود که نزدیکترین چهره کلیدی کمپین انتخاباتی او عطف به خبر روز گذشته نیویورکتایمز، روز دوشنبه با سفیر ایران نزد سازمان ملل متحد دیدار و رایزنی یکساعته داشت.
هنوز یک هفته از مشخص شدن نتایج انتخابات آمریکا و خبر روی کار آمدن یکی از بدسابقهترین رؤسای جمهوری ایالات متحده در مواجهه با ایران نگذشته بود که نزدیکترین چهره کلیدی کمپین انتخاباتی او عطف به خبر روز گذشته نیویورکتایمز، روز دوشنبه با سفیر ایران نزد سازمان ملل متحد دیدار و رایزنی یکساعته داشت.
نیویورکتایمز به نقل از منابع ایرانی این دیدار را مثبت و سازنده ارزیابی کرده است و عنوان شده که درخواست این دیدار از سوی ایلان ماسک به طرف ایرانی داده شده است. سخنگوی ترامپ و شخص ایلان ماسک از اظهارنظر رسمی پیرامون این دیدار سرباز زدهاند و طرف ایرانی هم به این خبر واکنش رسمی نداشته است.
اما این یک رویه معمول و متعارف پیرامون دیدارهای غیررسمی با قید محرمانه در چنین سطوح و کارکردی است که اخبار آن بهطور غیررسمی به رسانهها درز میکند. پیشتر با اشاره به ارسال پیامهای غیررسمی تیم دیپلماسی دولت چهاردهم در قبال انتخاب ترامپ با رویکرد مدیریت تنش، نوشته بودم که آیا این پیامها در واشنگتن گوش شنوایی خواهد داشت؟
اکنون با درز خبر دیدار ایلان ماسک با امیرسعید ایروانی، مشخص شده که این جاده یکطرفه نیست و استراتژی تیم دیپلماسی ایران به هدف نشسته و با واکنش متقابل و مثبت طرف آمریکایی روبهرو شده است. با انتصابات ترامپ بهخصوص در حوزه سیاست خارجی و وزارت دفاع که دو چهره بسیار تندرو و شهره به ضدیت با ایران کاندیدای تصدی این سمتهای کلیدی شدند، بسیاری بر این باور بودند که اینبار ترامپ به سیم آخر زده و میخواهد تندترین رویکرد ممکن در برابر ایران را به نمایش بگذارد و سطح تنش در انبار باروت خاورمیانه به نقطه انفجار نزدیک شود. اما دیدار ایلان ماسک با ایروانی میتواند روی دیگر سکه ترامپ در برابر ایران باشد.
ترامپ نشان داده که شخصیتی بهشدت غیرقابلپیشبینی و هنجارگریزی دارد. این هنجارگریزی در سیاست خارجی و عرصه دیپلماسی توأمان با تهدید و فرصت مضاعف است و طرف ایرانی هم با تشخیص دقیق و درست به جای تماشا و انفعال و واگذاری صحنه به تندروهای حامی اسرائیل در مدیریت فضای پیرامونی ترامپ، با رویکرد عملگرایانه در چارچوب راهبردهای کلان و اصولی نظام پیامهای لازم را در تبیین شرایط موجود با اشاره به سوابق گذشته و امکان تغییر وضعیت را به هیئت حاکمه تازه آمریکا گوشزد کرد و این میتواند الگو و پارادایم تازهای در روابط ۴۵ساله ایران و ایالات متحده را خلق و ترسیم کند.
ریلگذاری مسیری که هرچند پر از سنگلاخ با آیندهای در ابهام است؛ اما مبتنی بر راهبرد و تئوری مشخص و عملگرایانه با حفظ خطوط قرمز در مسیر مدیریت چالش است و قطعاً فراتر از بیعملی و انفعال در راستای حرکت در مسیر فهم مشترک نسبت به منافعملی متقابل، قابل ارزیابی و هدفگذاری است.
اینکه طرف آمریکایی خود پیشنهاددهنده این دیدار و خرق عادت نسبت به روند چند سال گذشته بوده است، حکایت از آن دارد که آمریکاییها نیز فهمیدهاند که ادامه استراتژی تخاصمگرایانه و تنشافزا، مشکلگشا نیست و نیاز به تغییر رویکرد و طی طریق در قالبهای دیگر هم ممکن و شدنی و هم لازم و ضروری است.
اگر قرار بود همان رویه خصمانه گذشته پی گرفته شود، بهخصوص با انتصاب چهرههای تندرو اولترامحافظهکار در وزارتخانههای خارجه و دفاع کابینه دوم ترامپ، چه نیازی به چنین دیدار محرمانه و غیررسمی آنهم از سوی مهره کلیدی حامی ترامپ در دولت دوم وی بود؟
انتخاب شخص ایلان ماسک برای این دیدار هم حاوی پیامهای معناداری است. او نهتنها کاندیدای یک سمت در کابینه آینده ترامپ است که بسیاری او را مرد در سایه دولت دوم و مهمترین عنصر حامی ترامپ در انتخابات اخیر میدانند و گفته میشود که او نفوذ بسیار ویژهای روی ترامپ دارد و در چند رویداد اخیر از جمله گفتوگوی ترامپ و زلنسکی هم مستقیم دخالت داشته است.
او به لحاظ شخصیتی و خاستگاه سیاسی هم اشبهالناس به ترامپ است؛ یک میلیاردر خودساخته و مستقل که خاستگاه اجتماعی و اقتصادی او پررنگ است و جنسش با بازها و شاهینهای نئومحافظهکار جمهوریخواه متفاوت است و میتواند بهترین فرد برای چنین رایزنیهای غیررسمی و محرمانه و مدیریت تنش با ایران باشد. هرچه هست ترامپ با انتخاب ماسک برای این دیدار محرمانه آنهم در ابن برهه زمانی نشان داد که مسئله ایران برای او مهم و در اولویت است و نمیخواهد به سیاق گذشته با ایران مواجه شود؛ و الا نه نیازی به دخالت ماسک بود و نه چنین زودهنگام و در ابتدای کار چنین دیداری پیشنهاد و تدارک دیده میشد.