چرا کشورهای عربی با اسرائیل قطع رابطه نمیکنند؟
افکار عمومی در کشورهای عربی به شدت از اسرائیل خشمگین هستند اما حکومتهای آنها قادر به قطع روابط نیستند.
برای بسیاری، اخبار مربوط به «در میدان حاضر شدن جنگندهها و خلبانان اردنی برای دفاع از اسرائیل در برابر موشکها و پهپادهای ایرانی» یک شگفتی بود.
درحالیکه ۳۰ سال از آغاز روابط دیپلماتیک اردن و اسرائیل میگذرد، روابط میان آنها در بهترین حالت ممکن هم روابطی سرد و بیروح به حساب میآمد و از زمان آغاز جنگ در غزه این روابط عملاً فریز شده است. با این حال، اردن تنها کشور عربی نبود که آن شب به دفاع از اسرائیل برخاست.
جنگندههای نیروی هوایی سلطنتی عربستان سعودی هم در ساقط کردن موشکها و پهپادها نقش داشتند و ریاض به همراه امارات متحده عربی، پیش از حمله ایران، اطلاعاتی حیاتی در این زمینه را در اختیار اسرائیل گذاشته بود.
دلایل متعددی در خصوص چرایی مشارکت کشورهای عربی و ایفای نقش آنها در شب حمله ایران مطرح میشود. یکی از این دلایل، این است که آنها نمیخواستند حمله ایران به کشته شدن تعداد زیادی از افراد و خرابیهای بسیار منجر شود زیرا اسرائیل در مقابل پاسخ تندی میداد و این مسئله خطر بروز یک جنگ منطقهای را بیشتر میکرد.
در همین راستا، پاسخ اقدام اسرائیل علیه ایران هم محدود بود. دلیل دیگر این است که کشورهای عربی هم کمتر از اسرائیل از نفوذ ایران در عراق، سوریه، لبنان، یمن و تبعات این نفوذ خشمگین نیستند.
دلیل مهم دیگر اینکه اسرائیل یک شریک اقتصادی کلیدی برای برخی کشورهای عربی از جمله اردن و مصر به شمار میرود. این دلایل به خوبی توضیح میدهند که چرا ماهها پس از آغاز جنگ در غزه، کشورهای اردن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی هیچ گامی علیه اسرائیل برنداشتهاند.
حتی ترکیه نیز در ۹آوریل گامی در این راستا برداشت و اعلام کرد واردات طیف گستردهای از محصولات اسرائیلی را ممنوع میکند اما هیچ کشور عربی چنین کاری را نکرد.
در میان کشورهای نامبرده شده، اردن، وابستهترین کشور به اسرائیل است. این کشور نهفقط برای تجارت دوجانبه و سرمایهگذاری که برای موضوعاتی حیاتیتر نظیر آب و انرژی خود وابسته به اسرائیل است.
اردن یکی از وخیمترین شرایط در حوزه آب را دارد. این کشور بهطور میانگین سالانه ۹۵۰ میلیون مترمکعب آب در دسترس دارد که پاسخگوی نیاز 1/4 میلیارد مترمکعبی اردن نیست.
براساس توافق سال ۱۹۹۴، اردن سالانه ۵۰ میلیون مترمکعب آب از اسرائیل خریداری میکند. با افزایش جمعیت اردن نسبت به آن زمان، این وابستگی نیز افزایش پیدا کرده و حتی از این هم انتظار میرود بیشتر شود: در صورتی که اسرائیل و اردن در زمینه تجارت انرژی به توافق برسند، در ازای صادرات انرژی خورشیدی از اردن به اسرائیل، اسرائیل ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب بیشتر به اردن صادر خواهد کرد.
پادشاهی اردن از نداشتن منابع قابل اتکای انرژی نیز رنج میبرد و گاز طبیعی لازم برای تولید برق و صنایع شیمیایی خود را از اسرائیل تأمین میکند. ۷۰ درصد از برق اردن با استفاده از گاز طبیعی تولید میشود و تقریباً تمام این گاز از میدان گازی لویاتان میآید.
مصر هم به رغم اینکه خود منابعی دارد، به دلیل کمبود سرمایهگذاری و استهلاک صنایع، نمیتواند نیاز خود را تأمین کند و به واردات گاز از اسرائیل وابسته شده است.
مصر که دیگر نمیتواند گاز خود را صادر کند، به واسطهای برای صادرات گاز از اسرائیل به اروپا نیز تبدیل شده تا موقعیت خود را بهعنوان هاب گازی مدیترانه حفظ کند.
امارات اهداف کاملاً متفاوتی را از رابطه با اسرائیل دنبال میکند. منافع اقتصادی امارات از این رابطه به تجارت و سرمایهگذاری، تبدیل شدن به هاب لجستیک منطقه، استفاده از فناوریهای پیشرفته و هایتک اسرائیل برای تجهیز صنایع خود و مقابله با تغییرات اقلیمی باز میگردد.
از زمان انعقاد توافق ابراهیم، امارات به یکی از بزرگترین خریداران تسلیحات اسرائیلی نیز تبدیل شد. صادرات تسلیحات اسرائیل به امارات از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲ از صفر به 2/9 میلیارد دلار رسید.
بهرغم این روابط حتی پیش از جنگ نیز افکار عمومی نگاه بسیار منفی به اسرائیل داشتند. براساس نظرسنجی انستیتو واشنگتن، سال گذشته تنها ۱۵ درصد از مردم اردن با تجارت با اسرائیل موافق بودند.
در عربستان سعودی این رقم از ۴۲ درصد در سال ۲۰۲۲ به ۱۷ درصد در سال جاری رسیده است. در امارات نیز بهرغم نارضایتی عمومی از این مسئله تجارت با اسرائیل همچنان ادامه دارد.