شکست راهبرد اسرائیل
بیش از شش ماه از جنگ غزه میگذرد؛ اگرچه رژیمصهیونیستی در طی این مدت بهطور همهجانبه از سوی آمریکا حمایت شده و با تمام توان در صحنه جنگ حضور دارد، اما نتوانسته است به هیچیک از اهداف «اعلامی» و «اعمالی» خود دست یابد. شکست در تحقق اهداف، تلفات ارتش، خسارات سنگین اقتصادی و بحران اداره جنگ، چهار نشانه مهم داخلی است که به وضوح نشاندهنده شکست رژیمصهیونیستی در جنگ غزه است.
درواقع، آنچه امروز در غزه ادامه دارد جنگ برای پیروزی نیست، بلکه لجبازی یک نیروی شکستخورده برای جلوگیری از فروپاشی کابینه و مرگ سیاسی نتانیاهو است. بعد از شش ماه حملات سنگین و نسلکشی گسترده که در طول تاریخ بشر بیسابقه است، نهتنها حماس نابود نشده و مردم غزه آنجا را ترک نکردهاند و کنترل امنیتی و سیاسی غزه در اختیار رژیم صهیونیستی قرار نگرفته است، بلکه در نقطه مقابل و براساس آنچه که در صحنههای میدانی، سیاسی و امنیتی دیده میشود، این جنگ بر عزم مردم غزه و گروههای مقاومت فلسطین برای شکست رژیم جعلی اسرائیل افزوده است.
ضمن آنکه حماس را نیز بیش از پیش قدرتمند نموده و بازدارندگی رژیمصهیونیستی بهویژه در مناطق شمالی فلسطین اشغالی را از بین برده است. براساس ارزیابی سالانه تهدیدات توسط بخش اطلاعات ایالات متحده، حماس چنان قدرتمند شده است که میتواند سالها و حتی دهها سال در مقابل رژیم اسرائیل بایستد. حماس فقط در طی یک هفته، 70 عملیات در شمال غزه علیه رژیم اسرائیل انجام داده است که در تاریخ جنگهای نامتقارن کمنظیر و منحصربفرد است. میزان خسارات و تلفات رژیمصهیونیستی در این جنگ بسیار زیاد است؛ گرچه سانسور شدید رسانهای در داخل اراضی اشغالی که همیشه درباره مسائل و مشکلات و بحرانهای این رژیم وجود داشته است، مانع از انعکاس و انتشار کامل خسارات و تلفات موجود میشود.
نتانیاهو در حالی مدعی است در «لحظه قبل از پیروزی» قرار دارد که در جنگ شش ماهه اخیر، رژیمصهیونیستی چند برابر بیشتر از تمام جنگهای قبلی خسارات اقتصادی دیده و تلفات انسانی داده است. انهدام بیش از 2 هزار تانک، نفربر و خودروی زرهی، افزونبر 5 هزار نفر تلفات ارتش، حدود 30 هزار مورد جنون و مشکلات شدید روانی بین سربازان، گسترش خودزنی در ارتش و نیروهای امنیتی و همچنین آوارگی بیش از 45 هزار نفر که حاضر به بازگشت به خانههای خود نیستند، تنها بخش اندکی از خسارات رژیم در این جنگ ششماهه است. ارتش رژیمصهیونیستی در این جنگ بهحدی خسارت دیده است که برای بازسازی و بازگشت به وضعیت پیش از 7 اکتبر 2023 به بیش از 100 میلیارد دلار هزینه نیاز دارد.
در همین راستا و با استناد به آمار و ارقام موجود، اقتصاد رژیم صهیونیستی دچار فروپاشی شده و با یک بحران عمیق مواجه است؛ تعبیری که واشنگتن در این زمینه دارد قابل تأمل است: «اقتصاد اسرائیل به مثابه ویرانههای غزه است!» علاوه بر این، مهمترین رکن اداره جنگ غزه یعنی «کابینه جنگ» رژیم نیز بر اثر «اختلافات شدیدی» که وجود دارد و هر روز بیشتر میشود، در آستانه فروپاشی است، چنانکه تمام تصمیماتی که در کابینه جنگ اتخاذ میشود از روی استیصال و درماندگی است.
در حوزه شناختی نیز اوضاع برخلاف میل رژیمصهیونیستی پیش میرود. اگر مهمترین بخش جنگ شناختی را پیروزی در جنگ روایتها و همراه کردن افکار عمومی در نظر بگیریم، در این عرصه نیز رژیمصهیونیستی با شکست بسیار سختی مواجه شده است؛ بهطوریکه با وجود بهکارگیری گسترده شبکههای رسانهای در منطقه و بینالملل، نتوانسته است حقیقت و واقعیات جنایات این رژیم در جنگ غزه را از چشم افکار عمومی جهان پنهان کند. جنگ در غزه آمریکا را هم بهخاطر حمایت همهجانبهای که از رژیمصهیونیستی دارد، به دردسر انداخته و با مخاطرات جدی مواجه کرده است؛ واکنشهای جبهه مقاومت در یمن و عراق، عملاً باعث ایجاد تهدیدهای عملیاتی علیه مراکز و منافع حیاتی آمریکا در منطقه شده است.
اینکه انصارالله در دفاع از غزه چندین کشتی آمریکایی و انگلیسی را در دریای سرخ بهطور کامل غرق کرده، بعد از جنگ جهانی دوم بیسابقه بوده و یک هشدار جدی برای آمریکا میباشد! با توجه به ارزیابیهای میدانی و سیاسی، جنگ بهطور واقعی تمام شده است؛ رژیمصهیونیستی شکست خورده و مقاومت پیروز شده و آنچه که ادامه دارد در واقع لجبازی یک نیروی شکستخورده است. کابینه جنگ و ارتش رژیمصهیونیستی در مرحلهای قرار دارد که بهشدت دچار انفعال شده و صرفاً به رویدادها واکنش نشان میدهد و در عین حال فاقد هرگونه چشماندازی برای موفقیت در جنگ است.