| کد مطلب: ۱۲۹۴۳

غلامرضا انصاری سفیر پیشین ایران در هند در گفت‌وگو با «هم‏میهن»:

هندی‌‏ها اشتیاق زیادی به همکاری با ایران دارند

خاورمیانه با تنش و بحران ناآشنا نیست، اما در طول سال‌های گذشته با تلاش کشورهای منطقه برای تنش‌زدایی در روابط و بیرون آمدن از سایه یک دهه درگیری‌ها و بی‌ثباتی‌های پس از خیزش‌های بهار عربی، احساس می‌شد فرصتی برای آرامش و امنیت بلندمدت در منطقه ایجاد شده‌است. در همین چارچوب، هند به‌عنوان یکی از قدرت‌های نوظهور تلاش کرد از ثبات منطقه برای افزایش نفوذ خود استفاده کند. اما تحولات پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و جنگ اسرائیل علیه غزه، بار دیگر منطقه را در شرایطی با چشم‌انداز نامعلوم قرار داده‌است. در این شرایط سیاست خاورمیانه‌ای هند چه تغییری خواهد کرد؟ آیا روابط هندی‌ها تحت تاثیر حمایت ایران از گروه‌های مقاومت در منطقه قرار خواهد گرفت؟ این سوال‌ها را در گفت‌وگو با غلامرضا انصاری، سفیر پیشین ایران در هند و معاون پیشین اقتصادی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در میان گذاشتیم. در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «هم‌میهن» را با غلامرضا انصاری، سفیر پیشین ایران در هند مطالعه می‌کنید.

‌با توجه به وابستگی اقتصاد هند به صادرات به اروپا و استفاده از تنگه باب‌المندب و با توجه به اینکه حملات انصارالله یمن به کشتی‌های تجاری در این آبراه، باعث اختلال در رفت‌وآمد کشتی‌ها شده‌است، فکر می‌کنید آیا ممکن است رفتارهای نیروهای یمنی تحت حمایت ایران تاثیر منفی بر روابط تهران و دهلی‌نو بر جا بگذارد؟

اگرچه درست است که حجم وسیعی از تجارت هند و اروپا از تنگه باب‌المندب عبور می‌کند، اما هند بزرگ‌ترین کاربر این آبراه نیست. شاید چین اصلی‌ترین کشوری باشد که از این آبراه بین‌المللی منفعت می‌برد و نسبت به هند بیشتر از وضعیت کنونی این منطقه آسیب می‌بیند. در پاسخ به سوال شما باید بگویم که به‌‌رغم حساسیت هندی‌ها به تنش در دریای سرخ و اینکه در واپسین سفر وزیر خارجه هند به تهران پیام‌هایی هم به تهران منتقل شد و نگرانی‌های دهلی‌نو در این مورد به اطلاع جمهوری اسلامی رسید، روابط ایران و هند ویژگی‌هایی دارد که این مسئله اثر گسترده‌ای بر روابط دو کشور بر جا نخواهد گذاشت.

‌تحولات اخیر خاورمیانه، بعد از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و استمرار جنگ غزه چه تاثیری بر روابط هند و اسرائیل بر جا گذاشته‌است؟

روابط اسرائیل و هند، روابط بسیار دیرینه‌ای محسوب می‌شود و این روابط قطعاً تضعیف نخواهد شد. اگرچه عملکرد و اقدام‌های جنایتکارانه اسرائیل در جنگ غزه باعث شده‌است تا افکار عمومی جهان در مقابل اسرائیل بسیج شود، اما سیاست خارجی هند در قبال اسرائیل تغییر چندانی نخواهد کرد. البته تقریباً تمامی متحدان اسرائیل، در ماه‌های اخیر تلاش کرده‌اند تا حد ممکن از اسرائیل فاصله بگیرند و حتی آمریکایی‌ها هم در هفته‌های گذشته تلاش کرده‌اند که از جنایت‌های اسرائیل به شکلی فاصله بگیرند. من فکر نمی‌کنم که هند هم علاقه‌مند باشد در اتفاق‌هایی که در سرزمین‌های اشغالی فلسطین و غزه رخ می‌دهد، در کنار اسرائیل قرار بگیرد. ولی تصور می‌کنم که هندی‌ها با توجه به سیاست «در تماس با همه بودن» که در پیش گرفته‌اند، منتظر خواهند ماند تا ببینند تحولات به چه سمتی تمایل پیدا می‌کند و آنگاه نقش بیشتری ایفا می‌کنند و تمایلات واقعی خودشان را نشان خواهند داد.

‌با توجه به نزدیک‌تر شدن روابط هند و ایالات متحده آمریکا طی دهه‌های اخیر، آیا هندی‌ها در سیاست خاورمیانه‌ای خود تمایل خواهند داشت که بین ایران که دشمن آمریکا است با کشورهای عربیِ متحد آمریکا انتخاب کنند یا اینکه به همکاری با هر دو طرف به صورت همزمان ادامه می‌دهند؟

من فکر می‌کنم که هندی‌ها قطعاً علاقه‌ای به انتخاب بین ایران و اعراب ندارند. دلیلش این است که رابطه با ایران به آنها کمک می‌کند که روابط‌شان را با اعراب گسترش دهند و گسترش روابط‌شان با اعراب هم این فرصت را در اختیار دهلی‌نو قرار می‌دهد که تهران توجه ویژه‌ای به روابطش با هند داشته‌باشد. در واقع آنها از رقابت‌های منطقه‌ای به نفع خودشان استفاده می‌کنند و سعی می‌کنند که حتی‌الامکان توازن را در روابط‌شان با ایران و کشورهای عربی حفظ کنند.

‌یکی از آثار جنگ غزه بر هند، توقف اجرای پروژه بلندپروازانه کریدور اتصال بنادر هند به اروپا از طریق کشورهای عربی و اسرائیل بود. فکر می‌کنید توقف این پروژه چقدر باعث نگرانی و ناراحتی دهلی‌نو شود؟

قطعاً هندی‌ها به این مسیر بسیار علاقه‌مند هستند و با تمایل زیادی توافقنامه‌ای را که در اجلاس G20 تنظیم شد، امضا کردند. دلیل اصلی علاقه هندی‌ها این است که این مسیر ارتباط مستقیمی بین بندر بمبئی و بندر حیفا ایجاد می‌کند. هندی‌ها در رقابت با چینی‌ها برای دسترسی به کریدورهای ترانزیتی، سرمایه‌گذاری عظیمی در بندر حیفا انجام داده‌اند. هندی‌ها بسیار علاقه‌مند بودند که این مسیر ترانزیتی ایجاد شود اما با تحولاتی که الان در خاورمیانه رخ می‌دهد و نگرانی‌هایی که نسبت به آینده وجود دارد، دهلی‌نو دیگر چندان امیدوار نیست که این کریدور به یک پروژه جدی تبدیل شود و همچنان مسیر باب‌المندب و دریای سرخ را بهترین و ارزان‌ترین مسیر برای تجارت خارجی خود می‌داند. در حال حاضر این پروژه متوقف شده است و در صورتی این پروژه به یک مسیر ترانزیتی به‌صرفه تبدیل خواهد شد که نخست مشکلات امنیتی در منطقه از بین برود و پس از آن هم سرمایه‌گذاری گسترده‌ای از سوی کشورهای عربی برای تکمیل این پروژه انجام شود.

‌یکی دیگر از کانون‌های بحران در منطقه که هند و ایران را تحت تاثیر قرار می‌دهد، افغانستان است. به اعتقاد شما بعد از دوسال‌ونیم از روی کار آمدن طالبان در افغانستان، آیا هندی‌ها ترجیح می‌دهند مسیر همکاری را با ایران در پیش بگیرند یا اینکه تعارض منافع ایران و هند در افغانستان باعث تقابل دو کشور می‌شود؟

به نظر من ایران و هند در افغانستان تعارض منافع ندارند و همچنان علاقه‌مندند که اگر زمینه‌های همکاری فراهم باشد، با هم مشارکت کنند. برای هندی‌ها پروژه بندر چابهار به‌عنوان مسیری برای دسترسی به افغانستان مورد نظر هندی‌ها و ایرانی‌ها است. افغانستان برای هند بسیار کشور مهمی است و بسیار علاقه‌مند هستند که از طریق ایران به این کشور دسترسی داشته‌باشند.

‌اینکه می‌فرمایید هندی‌ها به پروژه چابهار علاقه‌مند هستند دقیقاً چه معنای عملی و میدانی دارد؟ به هر حال می‌بینیم که بعد از نزدیک به یک دهه به‌‌رغم معافیت‌های تحریمی که دهلی‌نو از واشنگتن دریافت کرده‌است، این پروژه با کندی بسیار پیش می‌رود و هند رغبت چندانی به آن نشان نمی‌دهد.

من با توجه به دوران ماموریتم در هند، با جزئیات توافقنامه پروژه توسعه بندر چابهار آشنا هستم. اعتقاد من این است که طرف ایرانی باید تحرک بیشتری نشان بدهد. قراردادی که ما با هندی‌ها داریم نزدیک به هفت هشت سال است که شش‌ماهه و یک‌ساله با هند تمدید می‌شود. چنین قرارداد کوتاه‌مدتی هیچ انگیزه‌ای را برای طرف خارجی ایجاد نمی‌کند که سرمایه خود را به ایران بیاورد یا طرف ایرانی را اساساً جدی بگیرد. پیشنهاد من این است که ایران به درخواست هندی‌ها توجه کند و یک قرارداد ۱۰ساله برای توسعه بندر چابهار امضا کند. اگر چنین توافق بلندمدتی وجود داشته‌باشد، آن زمان می‌توان قضاوت کرد که هندی‌ها در مورد چابهار جدی هستند یا نه. برداشت من این است که مادامی که یک قرارداد بلندمدت امضا نشود، ظواهر امر نشان می‌دهد که ایرانی‌ها چندان برای همکاری بلندمدت با هند در پروژه چابهار جدی نیستند.

‌نگاه کلی هندی‌ها به ایران چگونه است؟ آیا هندی‌ها هم مانند متحدان غربی‌شان ایران را یک عامل بحران‌آفرین و مشکل‌زا در منطقه می‌بینند یا اینکه تهران را شریکی قابل اعتنا می‌دانند؟

به نظر من هندی‌ها برای همکاری با ایران بسیار علاقه‌مندند.

‌یعنی می‌فرمایید مشکل از سیاست خارجی ماست که از فرصت همکاری با هند استفاده نمی‌کنیم؟

من فکر می‌کنم باید زمانی که به طرف‌های خارجی به‌عنوان یک سرمایه‌گذار و شریک بلندمدت نگاه می‌کنیم، باید دست بازتری داشته‌باشیم تا بتوانیم توافق‌های جذاب‌تری برای طرف خارجی ارائه کنیم. معمولاً در کشور ما تنگ‌نظری‌هایی در مورد سرمایه‌گذارهای خارجی وجود دارد که باعث می‌شود انگیزه شرکای خارجی ما برای حضور در اقتصاد ایران از بین برود. به نظر من باید این نگاه اصلاح شود.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی