قطع کمکهای آمریکا به اسرائیل امنیت را بهخطر نمیاندازد
حمایتهایی که یک کشور از کشوری دیگر انجام میدهد درواقع اهرمی است که کشور اول میتواند در برابر کشور دوم از آن استفاده کند. عدم حمایت یا حتی تهدید به عدم حمایت در چنین مقیاس بزرگی، ذهنها را در داخل کشور دریافتکننده متمرکز میکند و میتواند روی سیاستهایش تاثیر بگذارد.
ایالات متحده حمایتهای بسیاری از اسرائیل کرده است که در قالب 318 میلیون دلار کمکهای خارجی در طول سال 2022 بوده و بهتناسب تورم تنظیم شده است. میزان حمایتهای آمریکا از اسرائیل از هر کشور دیگری از زمان جنگ جهانی دوم بیشتر بوده است. بنابراین اهرمی که آمریکا برای استفاده در برابر اسرائیل دارد، بسیار بزرگ است. اما هیچوقت هیچکدام از آنها را استفاده نکرده است. حتی زمانی که سیاستهای اسرائیل خلاف اولویتهای آمریکا باشد، نتیجه هشدار یا تنبیهی است که خیلی شدید نیست. مثال آن شامل ساخت تعداد بیشماری از شهرکهای اسرائیلی در مناطق اشغالی واکنشهای بدون اقدام است. همانطور که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ماه گذشته گفت از آخرین اعلامیه اسرائیل مبنی بر شهرکسازی جدید در کرانه باختری مأیوس شده است. زمانی که موضوع استفاده از اهرم بالا میگیرد معمولاً پاسخی مشابه آنچه ژنرال دیوید پترائوس گفته شنیده میشود مبنی بر اینکه آمریکا به امنیت اسرائیل متعهد است و اینکه آمریکا این تعهد را دستبالا میگیرد و همچنین اسرائیل هماکنون در «وضعیت مرگ و زندگی قرار دارد». در حقیقت اسرائیل روزهایی را که کشوری آسیبپذیر در محاصره همسایگانی قوی و خصومتآمیز قرار داشت، گذشته است. اسرائیل قویترین ارتش در خاورمیانه را دارد حتی اگر در سطح متعارف باشد، چه برسد به در نظر گرفتن سلاحهای هستهایاش. ارتش اسرائیل هرگونه ضعف در تعداد خام نیروها را با فناوری پیشرفته که از هر کشوری در منطقه از آن برخوردار است، جبران میکند. بهرغم لفاظیهایی که مکرراً شنیده میشود که به برخی از رژیمها یا گروهها فداکاری فرضی برای نابودی اسرائیل نسبت میدهند، هیچکدام از دشمنان اسرائیل توانایی نزدیک شدن به چنین نتیجهای را ندارند. ممکن است کسی استدلال کند که این موقعیت امن اسرائیل تاحدی به لطف تمام کمکهای آمریکاست و به همین ترتیب دلیلی برای ادامه کمکهاست. اما اسرائیل کشوری ثروتمند است. این کشور در میان 20 درصد یا حتی 10 درصد از ثروتمندترین کشورهای جهان قرار دارد، بسته به اینکه چگونه تولید ناخالص داخلی سرانه را اندازهگیری کنیم، اسرائیل خود بهتنهایی میتواند هزینه این ارتش قدرتمند را بپردازد. کمکهای عظیم ایالات متحده یارانهای است که مالیاتدهندگان آمریکایی به مالیاتدهندگان اسرائیلی میدهند. بنابراین کاهش یا پایان دادن به این کمکها، امنیت اسرائیل را بهخطر نمیاندازد، صرفنظر از اینکه آمریکا خود را متعهد به این امنیت میداند. اسرائیل آنچه را باید برای برآورده کردن تصور خود از امنیت هزینه خواهد کرد. اما قطع یارانه عظیم بیبازگشت آمریکا قطعاً توجه سیاستمداران اسرائیلی را بهخود جلب میکند و در نتیجه میتواند تاثیر قابلتوجهی بر سیاست اسرائیل داشته باشد.
از بسیاری جهات، هزینه کردن و استفاده از نیروهای دفاعی اسرائیل، امنیت این کشور را افزایش نمیدهد بلکه برعکس ممکن است آن را کاهش دهد. در سالهای اخیر، ارتش اسرائیل عمدتاً به پایین نگه داشتن جمعیت مطیع و درنتیجه ناراضی فلسطینیها در مناطق اشغالی و حمایت از شهرکهای اسرائیلی مشغول بوده است. این موضوع تامین امنیت اسرائیل نیست بلکه بهجای آن متحمل شدن هزینههای سرزمینهای فتحشده و حفظ یک اشغال غیرقانونی است. طیف کامل هزینههای این استفادههای ارتش اسرائیل با حمله مرگبار حماس به جنوب اسرائیل در اکتبر گذشته تقویت شده است. یکی از دلایلی که حماس توانست بهراحتی پیشرفت کند، این بود که اسرائیل نیروهای خود را از منطقه مورد نظر به کرانه باختری منتقل کرده بود. امروزه هرگونه مهماتی که آمریکا در اختیار اسرائیل قرار میدهد یا به آنها کمک مالی میکند، بهاحتمال زیاد برای تخریب بیشتر نوار غزه استفاده میشود. این موضوع، علاوه بر پرسشهای مربوط به اهرم و نفوذ، در مورد همدستی احتمالی آمریکا در جنایات جنگی، مسائل مهمی را نیز مطرح میکند. اما برای اهداف فعلی، نکته قابل توجه این است که چون حملات اسرائیل از آنچه میتوان دفاع در نظر گرفت، فراتر رفته، هر گونه کاهش تامین ابزارهای حمله توسط آمریکا، کاهش ویرانی در غزه را در پی دارند، نه اینکه امنیت اسرائیل را بهخطر بیاندازد.