| کد مطلب: ۲۳۷۴۱

بی‌عملی نمایندگی‌های فرهنگی ایران

نیوشا طبیبی‏‌گیلانی، روزنامه‌‏نگار

بی‌عملی نمایندگی‌های فرهنگی ایران

حقیقتاً باید پرسید که در این وضعیت خاص و در تمام سال‌های گذشته، رایز‌ن‌های فرهنگی ایران در کشورهای مختلف چه کاری به‌جز برگزاری مراسم بیست‌ودوم بهمن‌ماه و چند برنامه مذهبی عزاداری و جشن انجام می‌دهند؟

ایران که بر صدر اخبار می‌نشیند - مثل همین روزها- هرجا که می‌روم، آنهایی که می‌دانند ایرانی هستم، مسلسل‌وار از من درباره وضعیت منطقه و سایه جنگی که بر سر آن خیمه زده می‌پرسند. در جامعه‌ای که همچنان چپ‌گرایی و حمایت از مظلوم ارزش محسوب می‌شود و تاحدی - نسبت به دیگر جوامع غربی - هنوز دچار بی‌اعتنایی و یخ‌زدگی نشده، بسیاری از این پرسش‌ها عجیب هستند. عرض می‌کنم که درباره چه چیزی صحبت می‌کنم:

من در مادرید زندگی می‌کنم. اسپانیا یکی از کشورهایی است که موضعی واقع‌بینانه و ضدنتانیاهو و اعمال غیرانسانی و جنایات جنگی‌اش گرفته، نخست‌وزیر که رئیس دولت محسوب می‌شود و از حزب سوسیالیست اسپانیاست، بارها بر به‌رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطینی پای فشرده و جنایات اسرائیل و نسل‌کشی و قتل‌عام در غزه و لبنان را محکوم کرده و می‌کند. روزی نیست که در شهرهای مختلف اسپانیا به‌خصوص در مادرید تجمعات و مجالسی در حمایت از فلسطین و لبنان برپا نشود. در کوچه‌ها و خیابان‌ها که راه می‌روید خانه‌هایی را می‌بینید که از نرده‌های ایوان‌هایشان پرچم فلسطین و لبنان آویخته‌اند.

اما همین مردمی که اکثریت جامعه اسپانیا را تشکیل می‌دهند، به هیچ‌وجه از علت درگیری ایران و اسرائیل خبر ندارند. اصلاً نمی‌دانند که موضع ایران درباره این مسئله چیست. نمی‌دانند که ایران راه‌حل دموکراتیک و بشردوستانه برگزاری همه‌پرسی سراسری در تمام اراضی اشغالی را پیشنهاد می‌کند و در حمایت از مردم مظلوم غزه، موضع می‌گیرد و البته خود دچار هزاران مشکل می‌شود.

البته که کم‌کاری دستگاه تبلیغاتی ما، عقب افتادن از شیوه‌های اطلاع‌رسانی امروزین و نداشتن هیچ انگیزه‌ای به این وضعیت دامن می‌زند. حقیقتاً باید پرسید که در این وضعیت خاص و در تمام سال‌های گذشته، رایز‌ن‌های فرهنگی ایران در کشورهای مختلف چه کاری به‌جز برگزاری مراسم بیست‌ودوم بهمن‌ماه و چند برنامه مذهبی عزاداری و جشن انجام می‌دهند؟

رایزنی فرهنگی ایران در اسپانیا در شرایط امروز که باید تحرکی از خود نشان دهد و با بهره‌گیری از توان ایرانیان ساکن این کشور به روشن کردن اذهان عمومی درباره موضع ضد جنگ و اخلاق‌مدارانه ایران اقدام کند، دچار سکون و بی‌عملی است. دریغ از اینکه رایزن محترم حتی یک‌بار اقدام به شناسایی ظرفیت‌های فرهنگی ایرانیان مقیم محل ماموریت خود کرده باشد. این بی‌عملی، سکون و سکوت، البته به‌ضرر منافع ملی ماست. 

بعد از انتخاب آقای دکتر پزشکیان، عده زیادی از ایرانیان - که با تحمل فحش، ناسزا و آماج اتهام قرار گرفتن رأی داده بودند- آماده بودند تا برای کشورشان کاری بکنند. فضایی بسیار شبیه بعد از دوم خرداد ۷۶ و بعد از انتخاب دور اول آقای روحانی. امید دوباره زنده شده بود و شعار «وفاق ملی»، مانند «ایران برای همه ایرانیان» بسیاری را امیدوار به بهبود شرایط کرده بود.

افسوس که نمایندگی‌های ایران چنان دچار بی‌عملی، بی‌انگیزگی و روزمره‌گی هستند که به هیچ‌وجه نتوانستند از این فضای تازه بهره‌ای ببرند و از ظرفیت بسیار بزرگ ایرانیان خارج از کشور به رایگان استفاده کنند. حداقل کاری که می‌شود در این شرایط انجام داد، اطلاع‌رسانی به‌دور از شعارزدگی به جمعیت‌ها و اتحادیه‌های پیشرویی است که هم‌اکنون در جامعه اسپانیا پرچم حمایت از غزه و لبنان را بلند کرده‌اند و موضعی بر علیه جنایات جنگی نتانیاهو گرفته‌اند؛ موضعی که تاثیر بسیار عمیقی بر افکار عمومی جامعه اسپانیا دارد، اما هیچ‌کس در اینجا شعار «به ایران حمله نکنید» نمی‌دهد.

اصلاً از وضعیت ما و دلیل خصومت اخیر خبر ندارند. در این بخش رسانه‌های وابسته موفق شده‌اند روایتی را جا بیاندازند که در آن ایران محرک و عامل حمله هفتم اکتبر تلقی می‌شود و از این منظر اسرائیل را واجد حق دفاع از خود قلمداد می‌کند. مظلوم ایران، که هیچ‌کس نیست که از او دفاع کند و بگوید ایران بارها و بارها اعلام کرده که از چنین برنامه‌ای بی‌خبر بوده، ایران که هیچ خود رهبران سیاسی حماس هم از این حمله بی‌خبر بوده‌اند. 

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی