انتخابات در موقعیت نه جنگ نه صلح
در قاعدهی بازی دموکراسی، ما به هم محتاج میشویم. پس مجبور و محکومیم که با هم گفتوگو کنیم. انتخابات نوعی گفتوگوست و در آن از مسیر صندوق رأی، با انتخاب خود، با هم گفتوگو میکنیم. انتخابات همانطور که فرصت یارگیری گروههای ذینفع میباشد، فرصت یادگیری نیز هست. درست است که انسانها عموماً بیش از آنکه برپایهی عقلانیت عملی، محاسبه و ارزیابی تا جای ممکن دقیق سودها و زیانها، تصمیمگیری نمایند، برپایهی عواطف و الگوهای مقلدانه جمعی و گروهی تصمیمگیری میکنند، اما کوشیدن در ارزیابیهای عقلانی برای یادگیری جمعی همچنان ضرورت است.
هر انتخابی شایسته است مسئولانه باشد و شرط مسئولانهبودن (آگاهی و...) التزام به پیامدهای آن است. در سایهی موقعیت نه جنگ نه صلح، انتخاب ما یکی از دو طرف را تقویت یا تضعیف میکند. در یک افراز ساده، در چارچوب بخشی از جامعه که طرفدار تغییرات جدی، محدود یا ساختاری، هستند، میتوان مسئولانه رأی داد، میتوان مسئولانه رأی نداد و میتوان غیرمسئولانه رأی نداد.
در طرف رأی دادن مسئولانه نماینده جبهه اصلاحات هوشمندانه و راهبردی مواضع خود را ناظر به موقعیت نه جنگ نه صلح، با یادگیری از راه طیشده در دولتهای یازدهم و دوازدهم، اعلام کرده است. در طرف رأی ندادنِ مسئولانه، شایسته است هرچه شفافتر تعهدات خود را نسبت به الزامات راه مورد نظر بهویژه ناظر به دوسویه جنگ و صلح شفاف نمایند.
بدینترتیب سایرین، بهویژه نیروهای نزدیکتر در جبههی منافع، متوجه نقشهی راه ایشان میشوند و در این چارچوب هم میتوانیم سطح عقلانیت جمعیمان را وسعت و عمق ببخشیم. اما ناظر به گروه سوم، شایسته است به لوازم انتخاب نکردن، در دو سویه نه جنگ نه صلح، تأمل کنند و اگر نمیتوانند به الزامات آن بهویژه سطح خشونت و هزینههای الصاقی به آن متعهد شوند و دلیری جنگجویان را ندارند، انتخاب نکردن را انتخاب نکنند.
در این موقعیت باید در نظر داشتهباشیم در قاعدهی بازی دموکراسی، انتخابات جبراً یک انتخاب را به همه شهروندان تحمیل میکند و برایناساس انتخاب نکردن درواقع یک انتخاب پنهان است، به نفع یا ضرر یکی از دو سویه (نه) جنگ و (نه) صلح. افزون بر این دامنه انتخاب ما، تنها بر ما تاثیر نمیگذارد بلکه در جهان بههم پیوستهی کنونی، بر منافع بهویژه موقعیت صلح و جنگ دیگران در سطح همسایگان، منطقه و نیز بینالمللی تاثیرگذار خواهد بود، همانطور که انتخابهای دیگران بر موقعیت صلح و جنگ ما تاثیرگذار است.
همچنین نباید از نظر دور داشت که در چارچوب رفتار گروه نخست، رأیدهندگان، این آگاهی در میان اکثریت در چارچوب مواضع رهبر کمپین وجود دارد که نتیجه انتخابات فعلی، با توجه به وضعیت میدانی کنونی نیروهای داخلی، منطقهای و جهانی نمیتواند تضمینکننده صلح باشد، همانطور که انتخاب رقیب هم نمیتواند تضمینکنندهی جنگ باشد، اما در موقعیت نه جنگ نه صلح میکوشند با تقویت صلحجویان، با محوریت داشتن صدایی و میزی غیرنیابتی در ساختار تصمیمگیری کلان کشور، قدرت، چه با نسبت یک به چهار و چه نسبتهای کمتر و بیشتر، خلق کرده و چانهزنی کنند.
این سو کشان سوی خوشان
وان سو کشان با ناخوشان
یا بگذرد یا بشکند
کشتی در این گردابها