| کد مطلب: ۱۰۵۷۵

سیاستمدار جنگ و صلح

اکبر مختاری

اکبر مختاری

کارشناس روابط بین‌الملل

سخن گفتن از سیاستمداری خاص و پیچیده، بسیار سخت و دشوار است؛ به‌خصوص وقتی‌که این سیاستمدار تا شش ماه پیش از زیست صدساله‌اش همچنان بنویسد و فعال باشد. هنری کیسینجر را می‌توان خاص‌ترین و مطرح‌ترین شخصیت سیاست خارجی آمریکا از 1945 تا زمان مرگ او در سال 2023 دانست. رویدادهای خاص سیاست خارجی جهان سیاست در دوران جنگ سرد را کمتر کسی چون او می‌توانست مدیریت کند به‌خصوص زمانی‌که بخش عمده آن رویدادها برآمده از جنگی فرسایشی یا احتمال رخ دادن جنگی گسترده را در پی داشته باشد. هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی نیکسون در دور اول ریاست‌جمهوری و وزیر امورخارجه دور دوم ریچارد نیکسون از این جهت مهم بود که منحصر به دوره خاصی از سیاست خارجی آمریکا نبود بلکه تلاش‌ها و مشورت‌های وی پس از نیکسون و جرالد فورد همچنان ادامه یافت.

کیسینجر را می‌توان پیرو جورج کنان و مورگنتا به‌عنوان پدران واقع‌گرایی کلاسیک یا سنتی دانست؛ واقع‌گرایی‌ای که در آن روابط مبتنی بر قدرت و راهبرد مهار و توازن قوا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اگر جورج کنان راهبرد مهار در سیاست خارجی آمریکا علیه شوروی سابق را پایه‌ریزی کرد، هنری کیسینجر نیز با استفاده از پشتوانه قدرت دیپلماتیک ایالات‌متحده و نبوغ خویش سه رخداد خاص جهان را در دوران جنگ سرد به سرانجام رساند.

او با دیپلماسی پینگ‌پنگ معمار روابط چین و ایالات متحده شد.

زمانی‌که هیچ‌کس باور نداشت که مائو یکی از ایدئولوژیک‌ترین رهبران جهان کمونیسم بتواند با دشمن اصلی ایدئولوژی‌اش کنار بیاید سبب‌ساز روابط میان چین و آمریکا گردید و این موضوع سبب شد دروازه‌های چین در دوران پسامائو به روی دنیای آزاد گشوده شود.

برقراری روابط دیپلماتیک چین و آمریکا در سال 1972 رویدادی است که در همه کتب تاریخ سیاست خارجی آمریکا با نام هنری کیسینجر یاد خواهد شد.

اگرچه جسارت ریچارد نیکسون در سفر به چین مائو حیرت‌انگیز بود ولی این رویداد بدون آماده‌سازی چنین سفری در چهارماه پیش از این سفر از سوی کیسینجر امکان‌پذیر نبود.

هنری کیسینجر همیشه از ریچارد نیکسون به‌عنوان یکی از سه رئیس‌جمهور مؤثر تاریخ سیاسی آمریکا یاد می‌کند اما این موضوع را می‌توان در چارچوب انتخاب او به‌عنوان رهبر سیاست خارجی آمریکا در دوران نیکسون و جرالد فورد دانست؛ جایی‌که او همیشه خود را مدیون آن می‌دانست.

کیسینجر از نیکسون به‌عنوان یکی از آگاه‌ترین رهبران سیاسی آمریکا یاد می‌کند و می‌توان این موضوع را در چارچوب قدرشناس بودن چنین شخصیتی قلمداد کرد. کیسینجر در کنار دیپلماسی پینگ‌پنگ در قبال چین از دیپلماسی شاتل* (دیپلماسی رفت و برگشت) در قبال جنگ یوم‌کیپور در سال ۱۹۷۳ میان مصر و سوریه و اسرائیل استفاده کرد. کیسینجر در دوران پساجنگ ۱۹۷۳ در صلح مصر و اسرائیل نقش مهمی ایفا کرد. اما اعلام نام او به‌عنوان گیرنده «نوبل صلح» به تلاش‌های وی در پایان جنگ ویتنام جنوبی و شمالی و پایان جنگ ویتنام برمی‌گردد. وی در سال ۱۹۷۳ در کنار مذاکره‌کننده ارشد ویتنام نوبل صلح را از آن خود کرد.

در دورانی که وی از سمت‌های اجرایی کنار بود باز هم رؤسای‌جمهور آمریکا چه دموکرات و چه جمهوریخواه از او مشورت می‌گرفتند.

نقل است که جورج دبلیو بوش هر دو ماه یکبار با وی در مورد مسائل سیاست خارجی صحبت می‌کرد و مشورت‌های لازم را می‌گرفت.

هنری کیسینجر را می‌توان سیاستمداری «دوکارکردی» دانست؛ سیاستمداری که هم در امر نظریه‌پردازی و هم در عرصه اجرایی قابلیت داشت و جهان سیاست فردی را از دست داد که کمتر پیدا می‌شود چراکه معمولاً در امر سیاست کمتر کسانی چون او دوکارکردی بوده و دوباره متولد می‌گردند.

*کتاب کیسینجر در برابر کیسینجر

 

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی