| کد مطلب: ۱۶۴۷۷

شکایت کجا بریم؟

هم‌میهن: متن زیر، سرمقاله روز دوشنبه ۳۱ اردیبهشت است که پیش از جدی شدن خبر سانحه بالگرد رئیس‌جمهور نوشته و قرار بود که منتشر شود و به‌طور طبیعی با اهمیت خبری سقوط بالگرد سرمقاله به موضوع دوم پرداخت. ازقضا آنچه در این سه روز گذشت درستی مدعای این نوشته را بیشتر تایید کرد و نشان داد که جناب وزیر و همفکران‌شان چه میزان از درک اهمیت رسانه به‌عنوان یک حرفه مستقل از قدرت دور هستند و همین کم‌اطلاعی موجب شده که یک پایه امنیت ملی که رسانه رسمی قدرتمند باشد در محاق و ضعف قرار گیرد.

یکی از منفی‌ترین واقعیت‌های جامعه ایران وجود دولتی بزرگ با منابع مالی مستقل از ملت و متکی به درآمدهای نفتی است که کارکرد نهادهای مدنی و مستقل را دچار اختلال کرده است. به همین دلیل هم نهادهای مدنی که باید حافظ منافع مردم باشند، در نقد نهادهای مرتبط با خود و بالادستی بسیار حساس و ضربه‌پذیر هستند. نمونه می‌خواهید؟ همین سخنان اخیر آقای وزیر محترم ارشاد که حیات و ممات رسانه‌های مکتوب را در دست دارند، فرموده‌اند: «رسانه‌ها حق ندارند مردم را از آینده روشن‌شان ناامید کنند... کیهان هر روز تیتر امیدآفرین می‌زند... رسانه‌ها «باید و نبایدها» را با دقت رعایت کنند.»

حالا ما مانده‌ایم که نسبت خود را با سخنان ایشان چگونه تعریف کنیم که نه سیخ بسوزد و نه کباب و البته شاید دست ما بسوزد. اگر می‌شد سکوت کرد حتماً سکوت می‌کردیم؛ ولی انتظار داریم که آقای وزیر آنچنان به کارکرد رسانه و مطبوعات آشنا باشند که در جلسات دولت و دیگر نشست‌های رسمی از این کارکرد و جایگاه دفاع کنند نه اینکه بر زخم ناسور مطبوعات که ناشی از نگاه نادرست مسئولین نسبت به جایگاه آنهاست، نمک پاشیده شود. حالا بیایید به این سخنان بپردازیم.

مگر وظیفه رسانه‌ها امیدوار کردن مردم است؟ پس مسئولین محترم که بودجه و قدرت دارند و آنها را صرف می‌کنند، چه وظیفه‌ای دارند؟ مگر مردم بز اخفش هستند که هر چه رسانه گفت و نوشت، سر خود را به علامت تایید تکان دهند؟ اگر چنین بود که کشور سراسر از امید می‌شد. چون برنامه‌های صداوسیما تماماً همسو با امیدآفرینی مورد نظر آقای وزیر است. مطبوعات هم که اغلب به‌ویژه کیهان در خدمت چنین سیاستی هستند. پس چرا ناامیدی مطابق نظرسنجی‌های خودتان تا این اندازه اندک است؟

کسانی که وضع کنونی را بدتر از گذشته نزدیک ۵ساله دانسته‌اند، دوونیم برابر کسانی هستند که آن را بهتر دانسته‌اند و تعداد کسانی که به بهبود وضع در در افق آینده ۵ساله بدبین هستند، دو برابر خوش‌بین‌هاست. اینها را مطبوعات ایجاد می‌کنند؟ خُب پول بدهید تا طرفداران وضع موجود صدها روزنامه دیگر منتشر کنند و تیترهای امیدبخش بزنند. اگر کسی آنها را خرید! تردید نکنید که یکی از عوامل ناامیدکننده مردم همین رسانه‌های وابسته و تیترهای فرمایشی آنهاست که فقط مسئولین می‌خوانند و خوششان می‌آید.

حالا فرض کنیم روزنامه‌های مستقل هم امتثال امر کردند و تیترهای مطابق میل زدند، با ماهواره و اینترنت چه می‌کنید؟ طبیعی است که فقدان رسانه‌های مستقل موجب افزایش مخاطب آنان می‌شود و به مخاطبان صداوسیما و روزنامه محبوب شما نمی‌افزاید.

کیهان و نمونه‌های دیگر مردم را امیدوار نمی‌کنند، بلکه امید واهی را به مسئولینی تزریق می‌کنند. مسئولینی که از همه ناامیدترند و هر روز صبح آن را می‌خوانند تا اندکی شارژ روحی شوند. امید و ناامیدی مردم در جیب‌های خالی آنان و زیست روزمره‌ای است که تجربه می‌کنند. امید و ناامیدی مردم به عملکردها و اظهارات مسئولینی است که بعضاً سره را از ناسره تشخیص نمی‌دهند. امید و ناامیدی مردم را آن مسئولی ایجاد می‌کند که سیل با کشته شدن تعداد زیاد را با قهقهه آب‌گرفتگی عادی توصیف می‌کند. مسئولیت امید و ناامیدی فقط و فقط به عهده مسئولین و صاحبان قدرت است و هنگامی که از پس آن بر نمی‌آیند، دنبال بهانه می‌گردند و چه دیواری کوتاه‌تر از دیوار رسانه‌ها.

رسانه واقعی و خوب رسانه‌ای نیست که وزرایش آن را بخوانند تا نشاط و امید پیدا کنند و در مقابل مردم با کینه و نفرت آن را به کنار بیاندازند. رسانه خوب آن است که مسئولین با ترس‌و‌لرز و در مقابل مردم با ذوق و شوق  آن را باز کنند و بخوانند. ولی ظاهراً بولتن‌های روابط عمومی را با رسانه به معنای دقیق اشتباه می‌گیرند.

در پایان امیدواریم آقای وزیر فرصت کنند و یک‌بار دیگر تیترها و مطالب روزنامه کیهان را در سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ مرور کنند و نمرات خود را درباره امیدبخشی به آنها بدهند و نتایج را منتشر کنند. شاید با ما هم‌عقیده شوند که اغلب آن تیترها در شأن هیچ رسانه‌ای نیست.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار