| کد مطلب: ۲۰۵۱۱

سهم 72 درصدی گاز و یک‌درصدی تجدیدپذیرها در مصرف

محمدصادق مهرجو، کارشناس ارشد نفت و انرژی

سهم 72 درصدی گاز و یک‌درصدی تجدیدپذیرها در مصرف

دو زیرساخت برق و گاز به هم وابسته هستند و این وابستگی نزدیک به هشتاد درصد است. به گواه آمار و اطلاعات هشتادوپنج درصد از نیروگاه‌های برق حرارتی با سوخت گاز و یا سوخت‌های جایگزین مانند گازوئیل و مازوت کار می‌کنند.

 به نظر من باید با موضوع کمبود گاز، فنی برخورد کرد؛ چراکه بحث ناترازی در دو دهه گذشته وجود داشته و همه دولت‌ها با آن مواجه بوده‌اند و میراث نامبارکی است که به دولت چهاردهم نیز به ارث رسیده است. اساساً مشکلات در وزارتخانه‌ها به دو گروه تقسیم می‌شوند؛ مشکلات عملیاتی که از قبل به میراث رسیده و دیگری مشکلاتی که در زمان حال حادث می‌شود.

به همین دلیل باید با مشکل ناترازی گاز به صورت ریشه‌ای برخورد کرد و در حقیقت باید در بحث بهینه‌سازی کار کنیم. وزارت نفت به‌عنوان متولی امر تولید تنها می‌تواند کارهای محدودی را انجام دهد اما سایر وزارتخانه‌ها مانند وزارت صمت، وزارت جهادکشاورزی و وزارت نیرو که نقش مصرف‌کننده را دارند باید به‌دنبال بهینه‌سازی باشند.  براساس آمار، راندمان نیروگاه‌های حرارتی کشور به‌طور متوسط نزدیک به ۳۰ درصد است و به این معنی است که ۷۰ درصد انرژی گاز به صورت گرما وارد فضای جو می‌کنیم.

به‌عنوان مثال نیروگاه بعثت در جنوب تهران به صورت برقی و بسیار کوچک است و راندمان آن حدود ۱۸ تا ۲۰ درصد و این یعنی تنها ۲۰ درصد از گازی که به آن داده می‌شود را تبدیل به انرژی برق می‌کنند و ۸۰ درصد دیگر به صورت گرما بازپس داده می‌شود.

همچنین تقریباً ۱۵ تا ۲۰ درصد توان برق نیز در شبکه انتقال و توزیع از دست می‌دهیم که در حقیقت وزارت نفت در این زمینه هیچ مسئولیت و هیچ اختیاری ندارد. در سال‌های گذشته پیشنهاد «معاونت انرژی» مطرح شده بود و حتی در دولت قبل «معاونت مردمی‌سازی» در ذیل نهاد ریاست‌جمهوری ایجاد شد که اعتراض کردیم موضوع انرژی به دلیل در حال توسعه بودن ایران بحث قالب کشور و انرژی برای ما بسیار حائز اهمیت است پس بهتر بود معاونت انرژی ایجاد شود که خوشبختانه در برنامه هفتم توسعه به‌عنوان تکلیف آمده چون واقعاً به هماهنگی نیاز داریم.

باید بپذیریم که شورای عالی انرژی کارکرد خود را از دست داده و تنها به‌دنبال سیاستگذاری است درحالی‌که نیاز داریم بین وزارتخانه‌های دولت یک سازمان کوچک فراوزارتخانه‌ای ایجاد شود که برخی وظایف مانند بحث تنظیم‌گری، رصدگری، هماهنگی و بهینه‌سازی را انجام دهد.

به‌عنوان مثال وزارت نفت در روز مقداری گاز مشعل دارد و برای آنها پروژه تعریف کرده تا آنها را جمع‌آوری کند اما آیا نمی‌توان راه‌حل‌های جدیدی پیدا کرد که این گازها زودتر جمع‌آوری و از آنها استفاده شود؟

امروزه در دنیا نیروگاه‌های کوچکی وجود دارد که سوخت آنها از گاز است تا ژنراتورها را به گردش دربیاورد و تولید برق کند که ما نیز می‌توانیم تا زمان بهره‌برداری از پروژه‌های بزرگ جمع‌آوری گاز که معمولاً زمان‌بر است و حداقل چهار تا پنج سال طول می‌کشد تا به ثمر برسد، به وزارت نفت اختیار داده شود تا در کنار تاسیسات تولیدی نفت خام و یا تاسیسات گازی اینگونه نیروگاه‌ها نصب شود تا از گازی که سوزانده می‌شود و هدر می‌رود استفاده بهینه گردد اما متاسفانه وزارت نفت در حال حاضر این اختیار را ندارد و باید یک سازمان این اختیار را به او تفویض کند که تا زمانی که پروژه‌های جمع‌آوری گاز به ثمر برسد از گاز کم‌فشاری که می‌سوزد و حتی قدرت این را ندارد تا خود را به کارخانه برساند، نهایت استفاده را ببریم و آن را تبدیل به برق کنیم و حداقل در اختیار صنایع نفت و گاز قرار دهیم و آنها را از مدار جدا کنیم و باری از شبکه برق کل کشور برداریم. 

خوشبختانه «سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی» در برنامه هفتم توسعه شکل گرفته و اساسنامه آن تنظیم شده است. هم‌اکنون در بخش‌های مختلف ناهماهنگی زیادی وجود دارد، مثلاً راندمان در نیروگاه‌ها حدود ۳۰ درصد است که می‌توان با سیکل ترکیبی کردن نیروگاه‌ها آن را به ۶۰ درصد رساند و یا می‌توان با تغییر توربین‌ها راندمان را تا ۵۸ درصد بالا برد و برق بیشتری تولید کرد که واقعاً وظیفه وزارت نفت نیست. وقتی نیروگاه‌ها تجهیز شود قطعاً سوخت کمتری مصرف خواهند کرد و می‌توان گاز اضافی را به صنایع اختصاص داد.

در بحث بهینه‌سازی صنایع نیز در وزارت صمت و صنایع فولاد و سیمان و... هدررفت انرژی داریم که دلیل عمده آن قیمت پایین انرژی در کشور است و باید گفت بحث بهینه‌سازی در ایران صرفه ندارد. هدررفت انرژی در کشور ما نزدیک به ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دلار است که رسماً از سوی رئیس مجلس بیان شده است، درحالی‌که درآمد ارزی ناشی از صادرات نفت خام ۳۶ میلیارد دلار بود که متاسفانه معلوم نیست با ثروت خود، آن‌هم ثروت تجدیدناپذیر چه می‌کنیم! گاهی نیروگاه برق احداث می‌کنیم که با نیروی خورشید و یا باد کار می‌کند که تجدیدپذیر هستند اما نفت و گاز یک‌بار مصرف هستند، از دست می‌رود و قابلیت جایگزینی ندارند.

چه خوش‌مان بیاید و چه خوش‌مان نیاید بیش از ۹۸ درصد سبد انرژی کشور وابسته به نفت و گاز هستند. نقش گاز ۷۲ درصد است و نقش نفت و فرآورده‌های نفتی ۲۷ درصد است؛ این یعنی نقش انرژی تجدیدپذیر در کشور تنها ۱/۳ درصد است. ما باید به‌دنبال توسعه زیرساخت‌های انرژی تجدیدپذیر برویم و این واقعیت روندهای جهانی است. ما باید وابستگی خود را به گاز کم کنیم و فشار را از روی گاز برداریم.

۴۰ درصد سبد انرژی آمریکا و چین به زغال‌سنگ وابسته است. درست است که کشور ما زیرساخت‌های زغال‌سنگ زیادی ندارد اما انرژی هسته‌ای داریم ولی چند درصد در سبد انرژی کشور حضور دارد؟ امارات که سرشار از منابع نفتی است به‌زودی اولین نیروگاه هسته‌ای خود را راه‌اندازی خواهد کرد اما ما هزینه می‌دهیم و از موهبت آن صنعت استفاده نمی‌کنیم، ما در ایران به نسبت سرانه تولید ناخالص داخلی هم از انرژی زیاد استفاده و هم آن را بد مصرف می‌کنیم، تولید ناخالص داخلی کشور زیر یک درصد جهانی است اما مصرف انرژی ما بسیار بالا است و باید این تناسب را اصلاح کرد.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی