| کد مطلب: ۳۵۸۳

فرمانده نیروی سوم

فرمانده نیروی سوم

ســـردار احمـــدرضــا رادان پس از دوری هشت‌ساله به فرماندهی کل انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) منصوب شد. ماموریت او «جلب رضایت مردم» و «حراست از امنیت و تأم

ســـردار احمـــدرضــا رادان پس از دوری هشت‌ساله به فرماندهی کل انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) منصوب شد. ماموریت او «جلب رضایت مردم» و «حراست از امنیت و تأمین آسایش عمومی» است. آیا با رادان دیگری مواجه خواهیم شد؟

حسین رضوی/گزارشگر سیاسی هم‌میهن: پس از چند روزی که شایعه تغییر و تحول در فرماندهی کل انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) در محافل سیاسی و رسانه‌ها پیچیده بود، دیروز این اتفاق رخ داد و سردار سرتیپ احمدرضا رادان با حکم رهبری به این سمت منصوب شد.

سوابق فرمانده جدید

احمدرضا رادان از چهره‌های شناخته‌شده و خبرساز در میان فرماندهان پلیس در سه دهه گذشته محسوب می‌شود. او که متولد 1342 در اصفهان است، فعالیت نظامی را از سال 1359 به‌صورت نیروی داوطلب در بسیج آغاز کرد. سپس به سپاه پاسداران منتقل شد و در طول جنگ از اعضای این نهاد بود. وی پس از جنگ به فرماندهی انتظامی منتقل شد و از سال 1376 تا 1379 فرماندهی انتظامی کردستان و از 1379 تا 1383 فرماندهی انتظامی سیستان و بلوچستان را به‌عهده داشت. سردار رادان از 1382 تا 1383 فرمانده انتظامی خراسان و از 1383 تا 1385 نیز فرمانده انتظامی خراسان رضوی بود. او در سال 1385 به فرماندهی انتظامی تهران بزرگ منصوب شد و تا سال 1387 نیز در این جایگاه فعالیت کرد. رادان که در فاصله سال‌های 1387 تا 1393 جانشین فرمانده‌کل ناجا بود، در مهرماه 1389 از سوی وزارت خزانه‌داری ایالات متحده آمریکا در لیست مسئولان تحریم‌‌شده قرار گرفت. او در تاریخ پنجم خرداد 1393 به سمت ریاست مرکز مطالعات راهبردی ناجا منصوب شد و در این مرکز کتاب‌های راهبردی برای فعالیت‌های پلیس منتشر کرد.
در این دوره‌های مختلف مسئولیت، مقطع فرماندهی رادان در نیروی انتظامی تهران بزرگ و در ادامه مسئولیت وی به‌عنوان جانشین فرماندهی ناجا (1393-1385)، پرحادثه و خبرساز بود. مهمترین موضوعاتی که او در آنها موثر بود، فعال‌تر شدن گشت‌های ارشاد در پایتخت و نیز برخورد با معترضان پس از انتخابات سال 1388 بود. اسماعیل احمدی‌مقدم که پس از محمدباقر قالیباف به فرماندهی نیروی انتظامی رسیده بود، رادان را پس از بازنشستگی مرتضی طلایی به‌عنوان رئیس پلیس تهران انتخاب کرد. تغییری که رادان خود بعدها درباره آن گفته بود: «جانشین شدن سردار طلایی با آن همه موفقیت‌هایی که ایشان داشتند سخت بود. مردم و پرسنل تحت امرشان خیلی به او علاقه‌مند بودند. چندین‌بار هم به سردار طلایی می‌گفتم که بماند و دوست داشتم که سردار طلایی در ناجا بمانند و خودم هم تهران نیایم». بااین‌حال، این حرف‌ها در حد تعارفات معمول ماند. دوران قالیباف و تیم او که وجهه پلیس را تا حد قابل‌توجهی بازسازی کرده بودند، پایان یافته بود و زمان ورود احمدی‌مقدم و تیم او بود.

گویی، همان‌طور که فضای سیاسی و مدیریتی کشور پس از دولت خاتمی از اصلاحات فاصله می‌گرفت، دوران اصلاحات قالیبافی در نیروی انتظامی هم پایان یافته بود و باید مجموعه‌ای متناسب با دوران دولت احمدی‌نژاد روی کار می‌آمد. رادان از این منظر، فرمانده‌ای مناسب برای پلیس پایتخت بود. آن‌هم در مقطعی که گشت‌های ارشاد با استناد به مباحث شورای‌عالی انقلاب فرهنگی راه‌اندازی شده بود و فرماندهی با رویکردهای اجتماعی و نسبتا ملایم‌ نظیر طلایی، متناسب با چنین رویکرد و سیاستی نبود.

رادان خود در روایت آن روزها و ضرورت فعال کردن گشت‌های ارشاد گفته بود: «تهران را که رصد می‌کردیم چهره زیبایی نداشت و هنجارشکنی زیاد بود. مردم از دیدن این صحنه رنج بسیار می‌بردند. آن زمان نگاه نکردم که قانون حجاب و عفاف یک قانون قابل توجه است، بلکه نگاه کردم که جوانان ما را با بی‌قیدی و بی‌حجابی از ما می‌گیرند. بنابراین احساس تکلیف کردم.‌ سردار طلایی و فرماندهان قبلی هم تلاش‌های زیادی داشتند و ما بررسی کردیم که ببینیم کدام راهکار از همه بهتر است. به یک عده تذکر اخلاقی می‌دادیم، یک عده را هم با حکم قضایی می‌بردیم و از خانواده‌ها می‌خواستیم لباس مناسب برای فرزندان‌شان بیاورند. با لباس‌فروشی‌ها هم برخورد کردیم. فروشندگان می‌گفتند تقاضا زیاد است و مردم هم می‌گفتند که عرضه زیاد است، بنابراین تصمیم گرفتیم که با تولیدکننده‌ها نیز برخورد کنیم و حلقه‌ها را به هم وصل کردیم».
او درباره واکنش‌ فعالیت گشت‌های ارشاد که حالا ابعادی گسترده‌تر هم یافته بود و «طرح امنیت اخلاقی» خوانده می‌شد، می‌گفت: «هجمه‌های زیادی برای زیر سوال‌بردن طرح «امنیت اجتماعی» می‌شد. طرح وقتی موفق است که همیشه در یک سطح باقی نمی‌ماند، در یک زمانی کمتر می‌شود و کار مهم‌تری برای فرد پیش می‌آید،‌ ما اگر مردم را برای رأی دادن بخواهیم، سر مردم کلاه می‌گذاشتیم» (کنایه‌ای که تلویحا متوجه قالیباف و طلایی می‌شد که با عملکرد موفق در پلیس، در پی کسب وجهه عمومی و رسیدن به مناصب عالی سیاسی و اداری کشور برآمده بودند).
ابعاد انتقادها و اعتراض‌ها به عملکرد گشت ارشاد اما چنان بالا گرفت که در صداوسیما هم بازتاب یافت. صداوسیما آن زمان در دوران مدیریت عزت‌الله ضرغامی هنوز تاحدی رویکردی انتقادی در قبال اقدامات نهادها و دستگاه‌های کشور داشت. ازجمله برنامه «کوله‌پشتی» که مجری تندوتیز و صریحی مثل فرزاد حسنی داشت. برنامه‌ای که با حضور رادان، بیش از همیشه چالشی شد و دو‌طرف به‌نوعی مواجهه و مناظره با هم برآمدند. رادان چنین روایتی از آن برنامه دارد: «برنامه کوله‌پشتی را به‌عنوان یک مصاحبه می‌دیدم؛ اگرچه برخی از سوالات را مانند یک برنامه‌ریزی از پیش طراحی‌شده دیدم؛ اما در کل یک برنامه پرسش و پاسخ بود. در آن زمان هجمه زیادی علیه صداوسیما انجام شد زیرا برای طرح امنیت اجتماعی ایستادگی کردند. من در یک یادداشت نوشتم که به صداوسیما حمله نکنید. من علیه کسی نسبت به برنامه کوله‌پشتی شکایت یا گله نکردم. البته در برنامه اول، وقت کمی به من داده شد و در برنامه دوم وقت کاملی داشتم و توضیحات خوبی دادم».
در دوره فرماندهی رادان، طرح موسوم به «برخورد با اراذل‌و‌اوباش» هم اجرا شد و اقداماتی جنجالی همچون آفتابه‌انداختن به گردن افراد هم صورت گرفت که واکنش‌های زیادی به‌همراه داشت؛ هرچند رادان درباره آن ماجرا می‌گوید: «فقط یک‌بار انجام شد که به دستور ما نبود و دیگر تکرار نشد».
اما جنجالی‌ترین موضوع درباره رادان، نه در دوران فرماندهی او در نیروی انتظامی تهران که یک‌سال بعد در حوادث پس از انتخابات ریاست‌جمهوری 1388 رخ داد. آنجا که نام او در کنار سعید مرتضوی و زیرمجموعه‌های دادستانی تهران با بازداشتگاه کهریزک گره خورد؛ گرچه او برخلاف مرتضوی در میان متهمان قرار نگرفت. خود رادان هم گرچه از عملکردش در آن حوادث دفاع می‌کند، اما هرگونه ارتباط خود با ماجرای کهریزک را رد می‌کند: «تا زمانی که فرمانده تهران بزرگ بودم دقت می‌کردم که چه‌کسی باید به کهریزک برود؛ زیرا آنجا به آنها خوش نمی‌گذشت. کهریزک جای اراذل و اوباش و موادفروش‌ها بود... غیر از اراذل و اوباش هیچ‌کس دیگری نباید به کهریزک می‌رفت. در زمان فتنه، من از انتقال آن افراد به کهریزک بی‌خبر بودم، چون کهریزک جای آنها نبود... بعد از وقایع کهریزک هجمه‌های زیاد به ناجا شد که بعدا مشخص شد ناجا در قضیه کهریزک مقصر نبوده است». اما رادان در آن هشت ماه پرحادثه پس از انتخابات 1388 چه می‌کرد؟: «روزها من می‌رفتم در خیابان‌ها و با فتنه‌گران برخورد می‌کردم و شب‌ها برای بازجویی و پاسخگویی می‌رفتم... هیچ زمان از عملکرد خودم در فتنه 88 پشیمان نیستم و اگر بازهم باشم و بازهم فتنه‌ای باشد، دوباره برخورد قاطع می‌کنم».

موقعیت فرمانده جدید

حالا رادان پس از حاشیه‌نشینی هشت‌ساله، دوباره بازگشته است. آن هم در شرایطی که آنچه فرماندهی‌اش را در دست می‌گیرد، نه صرفا «نیروی انتظامی جمهوری اسلامی (ناجا)» که نهادی کلان‌تر تحت عنوان «فرماندهی کل انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا)»ست. این موضوع، اردیبهشت‌ماه امسال از سوی سخنگوی نهاد تازه‌تأسیس رسما اعلام شد؛ اما سابقه آن به دست‌کم دو سال قبل برمی‌گردد. بر اساس گزارشی که خبرگزاری مهر منتشر کرده، از سال 1399 طرح فرماندهی کل شدن نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران از سوی ستاد کل نیروهای مسلح پیگیری می‌شد؛ تا آنکه آذرماه سال ۱۴۰۰ موافقت فرمانده کل قوا با تغییر ساختار ناجا اعلام شد و نیروی انتظامی به فرماندهی کل تغییر پیدا کرد. بنا بر این گزارش، «تا پیش از این تغییرات به‌دلیل آنکه ناجا به‌عنوان یک نیروی انتظام‌بخش تعریف می‌شد، جایگاه سازمانی پایین‌تری نسبت به ارتش و سپاه داشت و با تبدیل آن به فرماندهی کل، هم‌رده ارتش و سپاه پاسداران قرار می‌گیرد، یعنی فرمانده نیروی انتظامی هم‌رده فرماندهان ارتش و سپاه قرار می‌گیرد». بدین ترتیب، رادان در شرایطی مسئولیت نهاد انتظامی کشور را در دست می‌گیرد که از منظر سلسله‌مراتب نیروهای مسلح، هم‌رده فرمانده‌کل ارتش و فرمانده‌کل سپاه تعریف می‌شود و به تعبیری، می‌توان او را «فرمانده نیروی سوم» خواند. البته، در مدت بیش از یک‌سالی که از کسب موافقت برای ارتقای ناجا به فراجا می‌گذرد، اقداماتی ساختاری در این نهاد انتظامی صورت گرفته است که پیش‌بینی می‌شود با ورود رادان، این تغییرات سازمانی تداوم یابد.
در این میان، یکی از واحدهایی که تشکیل آن در ساختار جدید مورد توجه قرار گرفته، «سازمان اطلاعات فراجا»ست. سازمانی که در جریان ناآرامی‌های اخیر هم فعال بود و کار شناسایی و دستگیری عوامل فعال در ناآرامی‌ها را پیش برده است. چنان‌که در تازه‌ترین اقدام، روز گذشته «سازمان اطلاعات فرماندهی انتظامی تهران بزرگ» در اطلاعیه‌ای از «دستگیری ۱۳ تن از لیدرهای ناآرامی‌های اخیر در بهشت‌زهرای تهران» خبر داد. این سازمان، 22 آذرماه هم در اطلاعیه‌ای از «دستگیری عده‌ای از مخلان نظم و امنیت که اقدام به سنگ‌پرانی و تیراندازی به‌سمت کامیون‌‌های درحال تردد در جاده‌ها می‌کردند»، خبر داده بود. این سازمان در اطلاعیه 22 آذرماه خود هم، اعلام کرده بود: «در ایام اغتشاشات ۱۶ باند و شبکه سازمان‌یافته قاچاق سلاح زیر ضربه قرار گرفته است. همچنین، از ۲۶ شهریور تا ۱۴ آذر ماه ۱۴۰۱، ۲۸۲۷ قبضه سلاح جنگی، ۵۴۸۷ قبضه سلاح شورشی و در مجموع ۸۳۱۴ قبضه سلاح کشف شده است».

زمانه جدید فرمانده جدی

اما رادان در شرایطی سکان فرماندهی فراجا را در دست می‌گیرد که در خیابان‌های کشور به‌تازگی نشانه‌هایی از ثبات و آرامش پس از سه‌ماه اعتراض و ناآرامی مشاهده می‌شود. این درحالی است که اغلب جامعه‌شناسان و تحلیلگران، فضای موجود را نوعی آتش زیر خاکستر تحلیل می‌کنند و بر این باورند که بدون تغییر جدی در روندهای موجود، بستر بازگشت ناآرامی‌ها همچنان فراهم خواهد ماند. نه‌تنها تحلیلگران و منتقدان که برخی مسئولان نظام هم چنین اعتقادی دارند. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس که سابقه فرماندهی نیروی انتظامی را هم در کارنامه دارد، از جمله شاخص‌ترین این چهره‌هاست که در این روزها مدام از ضرورت «حکمرانی نو» و تغییر شیوه‌های اداره کشور سخن می‌گوید. نیروی انتظامی یکی از بخش‌هایی است که قالیباف منتقد جدی آن است؛ چنان‌که او در مصاحبه تلویزیونی اخیر خود، صریحا از اینکه فرماندهان نیروی انتظامی پس از مرگ مهسا امینی عذرخواهی نکردند، انتقاد کرد و گفت: «من به پلیس گفتم این اتفاق در مجموعه شما افتاده است. هروقت اشتباهی کردید، باید عذرخواهی کنید».
در مقابل قالیباف، اما مسئولان دیگری چون احمد وحیدی، وزیر کشور، دیدگاهی مخالف دارند: «اینکه می‌گویند اگر مسئولان، اول عذرخواهی می‌کردند، موضوع حل می‌شد، هم دروغ است؛ چون همان اول رئیس‌جمهور شخصا با خانواده امینی تماس گرفتند و قول رسیدگی قانونی به آنان دادند، اما دشمن تلاش کرد تا این مسئله را به یک موضوع سیاسی- امنیتی تبدیل کند». اهمیت این تفاوت دیدگاه وقتی بیشتر می‌شود که به تاثیر و جایگاه وزیر کشور بر سیاست‌های امنیتی و انتظامی کشور توجه کنیم؛ تاثیری که از نظر حقوقی، در مقام رئیس شورای امنیت کشور و از نظر حقیقی، با توجه به سابقه و اعتمادی که به وحیدی وجود دارد، قابل‌توجه به‌نظر می‌رسد و می‌توان گفت در مناسبات کنونی کشور، او از چهره‌هایی چون قالیباف نفوذ و تاثیرگذاری بیشتری داراست.
بااین‌حال، یکی از موضوعات بحث‌انگیز دوران پیشین فرماندهی رادان که همان «طرح امنیت اخلاقی» یا گسترش گشت‌های ارشاد است، در پی درگذشت مهسا امینی و ناآرامی‌های ماه‌های اخیر تا حد زیادی به چالش کشیده شده است. در هفته‌های اخیر، دبیر شورای‌عالی انقلاب فرهنگی چندین‌بار وجود مصوبه‌ای از سوی این شورا درباره فعالیت گشت‌های ارشاد را رد کرده است و مسئولانی در سطح رئیس‌جمهوری و دادستان کل کشور از اصلاح شیوه‌های اجرای قانون حجاب و عفاف سخن گفته‌اند. رهبری نیز در سخنان اخیر خود در جمع زنان، از اینکه افراد «ضعیف‌الحجاب» متهم شوند، انتقاد کردند. این، به‌جز انبوه اظهارنظرها، کمپین‌ها و کنشگری فعالان اجتماعی و مدنی با محوریت زنان و دختران است که حرکت‌های اعتراضی گسترده‌ای با بازتاب‌های جهانی را علیه گشت ارشاد در سه ماه گذشته شکل داده است. در چنین فضایی، رادان با رویکردها و سیاست‌هایی که در اواسط دهه 1380 در تهران پیاده کرد و در همان زمان هم، حواشی و پیامدهای گسترده‌ای در پی داشت، آیا می‌تواند آن‌گونه که می‌پسندد، عمل کند و به قول خودش، در برابر «ناهنجاری‌ها» بایستد؟ اگر این احتمال را رد کنیم؛ این پرسش پیش می‌آید که آیا پس از هشت سال حاشیه‌نشینی با رادان جدیدی مواجه خواهیم بود؟ رادانی که طبق حکم صادرشده، باید در جهت «جلب رضایت مردم عزیز در حراست از امنیت و تأمین آسایش عمومی» گام بردارد.

متن حکم انتصاب رادان به فرماندهی فراجا

بسم‌الله الرحمن الرحیم
سردار سرتیپ احمدرضا رادان
با پایان یافتن دوران مأموریت سردار اشتری و با ابراز قدردانی و رضایتمندی از خدمات ایشان، شما را به فرماندهی کل انتظامی جمهوری اسلامی ایران منصوب می‌کنم. توصیه اکید این‌جانب، جلب رضایت خداوند متعال و در امتداد آن، جلب رضایت مردم عزیز در حراست از امنیت و تأمین آسایش عمومی است. ارتقاء توانایی‌های سازمان و صیانت از شأن کارکنان و پرورش پلیس تخصصی برای بخش‌های گوناگون امنیت توصیه مهم دیگر است. از دستگاه‌های گوناگون کشوری انتظار می‌رود با سازمان انتظامی کشور، همکاری لازم را مبذول دارند. توفیق همگان را از خداوند متعال مسألت می‌کنم.

سیّدعلی خامنه‌ای/ ۱۷ دی ۱۴۰۱

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی