بـرای حفـظ پرندگـان نه قایق هست، نه ناخدا
گزارش هممیهن از وضعیت ضعیف حفاظت از پرندگان مهاجر در ۹ جزیره خلیجفارس که گردشگری بیضابطه آن را تشدید کرده است

گزارش هممیهن از وضعیت ضعیف حفاظت از پرندگان مهاجر در 9 جزیره خلیجفارس که گردشگری بیضابطه آن را تشدید کرده است
فاطمه باباخانی
خبرنگار اجتماعی
عددشان به انگشتان یکدست هم نمیرسد. 9جزیره کوچک بیسکنه اصلیترین خانه پرندگان مهاجر در خلیجفارساند که مساحت اغلب آنها کمتر از 100هکتار است. بااینحال در جزیره شیدور 98 هکتاری، 100هزار پرنده زادآوری میکنند؛ آنقدر تخم پرستو سطح جزیره را پوشانده که اگر قدمی برداری، جوجه پرستویی را کشتهای. جوجهای خمیده در سطح بیضی مملو از آب، آماده برای آنکه پا بر سطح شنی شیدور بگذارد اما یکگام او را کیلومترها از زندگی دور میکند. از این 9جزیره، دارا با 145هکتار، قبر ناخدا با 4/2 هکتار و قمر در خوزستاناند. بوشهر نسبت به بقیه جزایر بیشتری دارد، نخیلو 32 هکتار، امالگرم 38 هکتار، تهمادون 2/7 کیلومترمربع، امسیله یا خان و خارکو با حدود 4 در 8 کیلومتر مربع در این استان قرار دارند و در هرمزگان دو جزیره؛ شیدور 98هکتاری و بنی فارور 1/5کیلومتر مربعی.
اواخر بهار و ابتدای تابستان، فصل جوجهآوری پرندههاست؛ پرستوها، اگرتها و سلیمها در فصل جفتگیری، تخمگذاری را در جزایر شمالی خلیجفارس انجام میدهند، یعنی همان زمانی که گردشگران در منطقه حضور دارند و از طبیعتگردی در سواحل لذت میبرند. شیدور و بنیفارور بین این جزایر هواخواهان بیشتری دارند و همین موضوع باعثشده گردشگران قایقرانها را ترغیب به رفتن به آنجا کنند، این درحالیاست که هردو جزیره جزو مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیطزیست بهحساب میآیند؛ شیدور پناهگاه حیاتوحش است و بنیفارور منطقه حفاظتشده.
کارشناسان در برابر این موج درخواستها بارها عنوان کردهاند که هردو جزیره آسیبپذیرند و باید محدودیتهایی چه بهلحاظ تعداد، چه ازنظر زمانبندی ورود برای تردد گردشگران وجود داشته باشد؛ نمونهاش میثم قاسمی، معاون محیطزیست طبیعی و تنوعزیستی ادارهکل حفاظت محیطزیست استان هرمزگان. او ازجمله مدیرانی است که سالها تجربه در محیط طبیعی و حیاتوحش دارد و درباره زیستگاه پرندگان و حفاظت از آنها اطلاعات کافی دارد. قاسمی از چهارگونه پرستوی دریایی میگوید که در این دو جزیره تخمگذاری میکنند؛ در کنار شیدور، حواصیل سبز، اگرت خاکستری و عقاب ماهیگیر. البته رفتار گونهآخر با بقیه فرق دارد؛ این عقاب در زمستان جوجهآوری دارد که همزمان با اوج فعالیت گردشگری در هرمزگان است: «مسئله این است که فعالیتهای گردشگری ناپایداری که بهویژه در شیدور داریم، باعثشده برخی مکانهایی که پرندگان برای تخمگذاری از آنها استفاده میکردند بهوسیله گردشگران اشغال شود و در مناطق دیگری که برای جوجهآوری پرستوهای دریایی مناسب بودند، یا این فعالیت انجام نشود یا به تاخیر بیفتد.»
یک گربه و 100هزار پرنده
با خطاهای انسانی و بیمبالاتی آنها گونهای به شیدور وارد شد که بلایجان جزیره بود؛ یک گربه. گردشگران با پسماندهای غذاییشان این گربه را تغذیه کردند، با خروج آنها این گربه همچنان باقی ماند با منبع غذای فراوان؛ یعنی پرستوها. فرآیند تخمگذاری را همین گربه مختل کرد تا اینکه بالاخره اداره کل محیطزیست هرمزگان دستبهکار شد و توانست با زحمت فراوان و تلاش کارشناسان آن را از جزیره خارج کند. قاسمی میگوید: «ناامنی باعثشده بود پرستوهای دریایی تخمگذاری نکنند اما با خروج این دوگربه شاهد تخمگذاری پرستوی دریایی کاکلی بودیم.»
در گذشته که گردشگر نبود شیدور و فارور چالش دیگری داشتند؛ جامعه محلی که تخمها را برداشت میکرد، آنها کیسهای با خود برده و تخمها را جمع میکردند، البته در فارور کوچک که دسترسی کمتر است، این مشکلات هم کمتر بود. حالا سالهاست که جامعه محلی کاری به کار پرندگان و تخمهایشان ندارند، البته گاهی بر اثر سوانح دریایی که لنجها دچارش میشوند، موشها خودشان را به شیدور میرسانند و آفتی میشوند برای تخم پرندهها. «فعالیتهای انسانی در منطقه نیز در زندگی پرندگان اثرگذارند و آن را دچار اختلال میکنند.»
پایش منظم نداریم
ایمان ابراهیمی سالهاست که در حوزه پرندگان فعالیت میکند و با دوستانش انجمن آوای بوم را در اصفهان راهاندازی کرده است. او جزیرههای خالی از سکنه را محل مناسبی برای استراحت صیادان میداند که بدون نیاز به نزدیک شدن به سواحل شهرها، میتوانستند اقامت شبانه در آنجا داشته باشند. در گذشته آنها تخم لاکپشتها و پرندهها را برمیداشتند؛ هرچند اداره محیطزیست مدعی است که این روند کاهش پیدا کرده، بااینحال به گفته ابراهیمی: «تا زمانی که پایش دقیق و منظمی نداریم چطور میتوانیم بهشکل قطعی بگوییم این روند کاهشی بوده یا نه.»
در کنار این 9جزیره -که جزو جزایر اصلیاند- در خورموسی جزایر کوچکتری هم هستند که در بهار و اوایل تابستان پر از تخم پرندهاند. هرچند هرکدام از آنها با معضلاتی دستوپنجه نرم میکنند که میتواند سرمایه طبیعیشان را از بین ببرد و اولین آنها نظارت اندک بهواسطه کمبود امکانات است. برای رفع این مشکل، کارشناسان تاکید میکنند که باید در سه استان ساحلی دارای جزیره در جنوب، گشت دریایی محیطزیست برای حفاظت از پرندگان در جزیره وجود داشته باشد؛ هرچند به گفته ابراهیمی: «هر سه استان نه ناخدا دارند، نه قایق».
البته هم ادارهکل حفاظت محیطزیست هرمزگان، هم خوزستان و هم بوشهر قایق خریداری کردند اما از هیچکدام استفاده نمیشود، دلیل نبودن کاربری این است؛ یا خراب شدهاند، یا آنها را به آب نمیاندازند مبادا خراب شود، چون پول تعمیرش نیست، ضمن اینکه ناخدا هم ندارند. در چنین وضعیتی برای هر گشتزنی، اداره محیطزیست قایق کرایه میکند، کمااینکه ایمان ابراهیمی و تیم همراه هم با همین قایقهای کرایهای خودشان را به جزایر میرسانند. زمانبندی این گشتها هفتگی و ماهیانه نیست، به گفته ابراهیمی: «در بهترین حالت هرکدام از جزایر خالی از سکنه هرسهماه یکبار پایش میشوند، درحالیکه در بوشهر جزایر ما جزو پارکهای ملی با درجه حفاظتی بالا هستند». پایشهای محدود در کنار فقدان پاسگاه محیطبانی شرایط را در این منطقه پیچیده کرده است. «منظور ما این نیست که چرا در این جزیرهها پاسگاه نداریم که نباید باشند ولی در سواحل نزدیک به جزایر میتوان چنین تأسیساتی را داشت.» مثالی که ابراهیمی دراینباره میآورد یکی جزیره شیدور است و پس از آن جزایر بوشهر. شیدور به لاوان چسبیده است: «به این دلیل که نباید در این جزایر هیچ سازهی انسانیای- حتی پاسگاه محیطبانی- وجود داشته باشد، باید در نزدیکترین محل به جزایر پاسگاه وجود داشته باشد. بهطور مثال شیدور دقیقاً در جوار جزیرهی لاوان قرار گرفته و برای حفاظت از شیدور وجود پاسگاه محیطبانی در لاوان ضروری است.»
درباره جزایر بوشهر هم همین گزاره صدق میکند. جزایر آنقدر از ساحل دور نیستند؛ بااینحال پاسگاهی که در بردخون هست تنها وظیفه خود را در حفاظت از آهوها میداند و با آنکه متولی حفاظت از جزایر و پستانداران دریایی به سازمان حفاظت محیطزیست سپرده شده، اما در غیاب پاسگاه، محیطبان و قایق، این حفاظت مقطعی است.
اکوتوریسم بهجای طبیعتگردی
چالش دوم گردشگران هستند، البته این موضوع بیشتر درباره شیدور مصداق دارد و در درجه دوم نخیلو و بنیفارور. به گفته ابراهیمیآنها به حیاتوحش جزیره آسیب جدی میزنند. «عمده جمعیت پرندگان زادآور پرستوهای دریاییاند. این پرستوها جایی را انتخاب میکنند که پستاندار بزرگجثه نباشد و با ورود انسان جمعیتشان کاهش مییابد.» البته باید گفت از زمانی که ابراهیمی و دیگران پایش در شیدور را شروع کردهاند گردشگر در این جزیره حضور داشته، بنابراین نمیتوان وضعیت افزایش جمعیت پرستوها در غیاب هر انسانی را تصور کرد، مگر آنکه در این زمینه پژوهش یا تحقیقی در سایر مناطق انجام شده باشد. بااینحال ابراهیمی تاکید دارد، ماهیت حضور انسان در زمان زادآوری نتیجهای جز کاهش جمعیت به همراه ندارد، هرچند درباره نحوه حضور هم انتقادات فراوان است. «عمدتا گردشگران با انگیزه طبیعتگردی به این جزیرهها میآیند، نه اکوتوریسم و پرندهنگری.» همین انگیزه سفر باعث میشود عمده گردشگران در شیدور همان رفتاری را از خود نشان دهند که در جنگل ابر یا سوباتان یا دریاچه ولشت دارند. آنها در گروههای بزرگ یعنی بهتعداد صندلیهای یکاتوبوس وارد جزیره میشوند، هنگام نزدیکشدن به جزیره اصول را رعایت نمیکنند که نمونهاش سرعت بالای قایق موتوری است، در ساحل سراغ جمعکردن صدف بهعنوان سوغات میروند، بوتهها را میکَنند و به مرجانها صدمه میزنند. آنها حتی اگر زبالههایشان را هم با خودشان ببرند، مشکل دیگری برای جزیره ایجاد میکنند که همان فضولات انسانی است: «در جزیرهای که با یک پیادهروی یک تا سهساعته میتوان دور آن را گشت، یکگروه 30نفره وارد میشود، فضولات این تعداد میتواند باعث ورود گونههای غیربومی و مهاجم در منطقه شود و آنجا را بهخطر بیندازد.»
شاید موضوعی که ابراهیمی مطرح میکند بهنظر خیلی سختگیرانه بیاید اما اگر روند گردشگری را در کشور بررسی کنیم، میبینیم هرجا گردشگری بیضابطه رونقیافته بهتبعآن تخریبها نیز وسعت گرفته است. علاوه بر آن باید نگاهی به آمارهای سفرهای نوروزی 1402 هم انداخت که در آن بوشهر، خوزرستان و هرمزگان هرسه جزو پرطرفدارترین مقاصد بودند و توانستند پس از مازندران و گیلان و خراسان رضوی، رتبههای چهار تا شش را بهدست آورند و حتی از استان فارس پیشی بگیرند. همین ترددهاست که درنهایت موجب ورود موشها و تامین مواد غذایی برای آنها در نخیلو شده است: «بهواسطه حضور گردشگران منابع آب شیرین و پسماندهای غذایی در اختیار موشها قرار گرفته و باعثشده آنها به سایر گونهها صدمه بزنند. شما نمیتوانید 20دقیقه در جزیره دراز بکشید و یک موش از رویتان رد نشود.»
کلاغ هندی بلایجان خارکو
در کنار گونههای مهاجم که با انتقال ازسوی گردشگران بهشکل عمدی و غیرعمدی بلایجان جزایر شدهاند، گاهی برخی گونهها بین سواحل مسکونی با اینجزایر نیز در تردد هستند. «کلاغ هندی که بین خارک و خارکو در تردد است، باعثشده ما برخی گونهها را از این جزیره از دست بدهیم.»
اینکه چرا سازمان حفاظت محیطزیست توجه چندانی به این جزایر که زیستگاه هزاران پرنده مهاجر هستند ندارد، برخی به فلسفه شکلگیری این سازمان مرتبط میدانند. اینکه مدیران سازمان ماموریت خود را حفاظت از پستانداران قرار داده بودند و موضوع شکار برایشان اولویت داشت. همین موضوع سببشد حفاظت از پرندگان و سایر گونههای خزنده یا بیمهره، اهمیتی را که پستانداران و علفخواران دارند، نداشته باشند. نمونهای که دراینباره ابراهیمی میآورد به بوشهر و منطقه حفاظتشده «مُند» مربوط است. در این منطقه آهو گونه شاخص است و ما در جوار آن در دریا، پارکملی دریایی نخیلو را داریم که شامل چهارجزیره میشود. «در مُند ما گشت ماشینی و موتوری و سه پاسگاه محیطبانی را داریم درحالیکه در پارکملی دریایی نخیلو که درجه حفاظتی بالاتری هم دارد شاید سهماه یکبار هم گشتزنی انجام نشود.»
بااینحال اگر همین الان هم سازمان محیطزیست تصمیم به حفاظت با گشتزنی منظم با محیطبان بگیرد، باید مجموعه آموزشهایی را به محیطبانها دهد، آموزشهایی که با حفاظت از عرصههایی که گونه غالب آن پستانداران هستند کاملا متفاوت است. «این جزایر با تخم پرنده فرش میشود و حتی قدمزدن در آنها نیاز به آموزش تخصصی دارد.» در فقدان این آموزشها ممکن است محیطبان در هر گام، تخم پرندهها را شکسته و به لانه آنها آسیب بزند.
زندگی سلیم خرچنگخوار
اگر بخواهیم عددی تقریبی از تعداد پرندههایی که در این جزایر زادآوری میکنند به دست آوریم حتی میتوانیم آن را با دادههای جهانی هم مقایسه کنیم: «حداقل 8 درصد از جمعیت جهانی سلیم خرچنگخوار در جزایر خلیجفارس زادآوری میکنند.» آنها جایگاه مهمی در تنوعزیستی جهان دارند و همین امر ضرورت حفاظت از آنها را بیشازپیش میکند. علاوه بر آن به گفته ابراهیمی در شیدور که تنها 98هکتار مساحت دارد 80 تا 100هزار پرنده یعنی بین 40 تا 50هزار جفت داریم. برای مشخصشدن بزرگی این عدد او مقایسهای میان تعداد پرندگان شیدور با تعداد پرندگان در استانهایی مانند فارس، اصفهان، یزد و کرمان انجام میدهد. «در استانهای مرکزی ما، تعداد پرندگان تالابهایش عددی بین پنج تا 20هزار پرنده در سالهای اخیر است.» همین مقایسه نشان میدهد، شیدور خود بهتنهایی گنجی طبیعی باشد که ما درباره حفاظت از آن چندان که باید وسواس بهخرج نمیدهیم.
گردشگری براساس زونبندی
بعضی کارشناسان معتقدند، این نگاه ممنوعیتمحور که در کارشناسان حیاتوحش وجود دارد و لذت مشاهده گونههای مختلف را در انحصار آنها درمیآورد؛ درنهایت نمیتواند به حفاظت منجر شود، پاسخی که ابراهیمی به این انتقاد دارد دفاع از گردشگری ضابطهمند است. اینکه متخصصان گردشگری و محیطزیست براساس زونبندی این جزایر نقشه گردشگری تعریف کنند. علاوه بر آن فصلهای حضور گردشگر بین شهریورماه تا دیماه تعریف شود که کمترین تنش به حیاتوحش منطقه را شاهد باشیم زیرا این جزایر خالی از سکنه درواقع مناطق حساس و شکننده ما هستند و ما باید آنها را بهعنوان محلهای مهم زادآوری پرندهها بهرسمیت بشناسیم، از این جزایر حفاظت کنیم و بپذیریم که حضور هر گردشگر بدون برنامه میتواند به آن آسیب بزند. «اگر این پرنده را در سواحل شهرهای ساحلی ببینیم، میشود نام آن را پرندهنگری گذاشت نه اینکه بالای سر لانه و تخم و جوجه پرنده در جزایر برویم و به اکوسیستم صدمه بزنیم و بگوییم پرندهنگری میکنیم.» این کارشناس حیاتوحش معتقد است که این شیوه از گردشگری بیضابطه نهتنها فرصت ایجاد درآمد را از مناطق میگیرد بلکه به اکوتوریسم و پرندهنگری نیز آسیب جدی میزند.
پایش دوبار در سال
رضا نیکفلک در خوزستان در حوزه حفاظت از پرندگان فعالیت میکند. او جزیرههای سهگانه خورموسی قبر ناخدا، دارا (دیره) و قمر را از اصلیترین زیستگاههای پرندگان مهاجر عنوان میکند، البته به گفته او قمر یک جزیره نظامی است که تردد به آن بهراحتی امکانپذیر نیست. در این جزایر سهگانه هم در اواخر اردیبهشتماه تخمگذاری پرستو دریایی کاکلی کوچک، کاکلی بزرگ، خزری و پشت دودی شروع میشود. «بزرگترین کلنی سلیم خرچنگخوار در خاورمیانه در جزیره داراست.» گونه دیگر این جزایر اگرت است و البته جمعیت مناسبی از کفچه نوکها هم در قبر ناخدا و دارا هستند که تعدادشان بیش از 10 یا 15 جفت نیست. آمار اینکه چهتعداد پرنده در قمر زندگی میکنند بهواسطه ماهیت نظامی آن امکانپذیر نیست بااینحال میتوان براساس شواهد گفت که در آنجا هم پرستوهای کاکلی بزرگ و کوچک در کنار اگرتها جمعیت خوبی دارند. با وجود چنین جمعیتهایی در خوزستان هم مشابه بوشهر و هرمزگان گشت و پایش محدود است. «سالی دوبار برای سرشماری و پلاکگذاری میآیند و سرشماری میکنند.» همین بیتوجهی باعثشده برخی بومیان در زمان زادآوری وارد جزایر شده و تخم پرستوها و سلیمها را بردارند و گاه جوجهها را هم با خود ببرند. «چالش بزرگ، نبود نظارت است با اینکه این جزیرهها جزو پارکهای ملیاند.» همین فقدان یا کمبود نظارت، آرامش را از قبر ناخدا و دارا گرفته است، قمر که داستان دیگری دارد.
وضعیت آنقدرها هم بد نیست
اما فرهاد طایفه که در پژوهشگاه محیطزیست روی پرندگان مهاجر کار میکند، آنقدر نسبت به این جزایر بدبین نیست؛ او معتقد است در این 9جزیره شرایط روبهبهبود است. گردشگران آسیب اندکی میرسانند و باید وضعیت خوب این مناطق بیشتر ازسوی رسانه مدنظر قرار گیرد. طایفه حضور جمعیتهای انبوه پرندگان را دستاوردی میداند که در سایه آگاهی مردم و کار سازمان حفاظت محیطزیست و رسانه بهدست آمده است. بااینحال او هم خواستار توجه بیشتر به پرندگان مهاجر در جزایر جنوبی ایران است: «زیرا هرچه آسیب کمتری به زیستگاه برسانیم، جمعیت پویاتری خواهیم داشت.»