| کد مطلب: ۵۳۱۶۶

معماران تغییر رژیم مشغول کارند/دولت ترامپ از الگوی مشابه ۳۵ سال پیش برای مداخله در آمریکای لاتین و رویارویی با ونزوئلا استفاده می‌کند

ایالات متحده آمریکا از اوایل ماه سپتامبر تاکنون دست‌کم شش بار قایق‌های مظنون به حمل مواد مخدر در آب‌های ونزوئلا را هدف قرار داده که در پی آن دست‌کم ۲۶ نفر کشته شده‌اند.

معماران تغییر رژیم مشغول کارند/دولت ترامپ از الگوی مشابه 35 سال پیش برای مداخله در آمریکای لاتین و رویارویی با ونزوئلا استفاده می‌کند

ایالات متحده آمریکا از اوایل ماه سپتامبر تاکنون دست‌کم شش بار قایق‌های مظنون به حمل مواد مخدر در آب‌های ونزوئلا را هدف قرار داده که در پی آن دست‌کم 26 نفر کشته شده‌اند. با این حال آمریکا هنوز هیچ شواهدی ارائه نکرده که این قایق‌ها به سمت آمریکا در حال حرکت بوده‌اند. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، نیکولاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا را مسئول قاچاق مواد مخدر به آمریکا می‌داند اما صادرات مواد مخدر از ونزوئلا نسبت به کشورهای همسایه‌اش، مثل کلمبیا فقط بخش کوچکی را دربر می‌گیرد.

مادورو copy

گزارش جهانی مواد مخدر سازمان ملل نشان می‌دهد که ونزوئلا در خاک خود کوکائین تولید نمی‌کند و از نظر حجمی، بخشی از مواد مخدر از این کشور ترانزیت می‌شود همانند اکوادور، برزیل، اسپانیا، هلند و بلژیک و حتی پاناما. اما مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا می‌گوید اهمیتی به گزارش سازمان ملل نمی‌دهد و حالا هم جایزه‌ای 50 میلیون دلاری برای بازداشت مادورو به اتهام قاچاق مواد مخدر در نظر گرفته شده است. روز پنجشنبه ششمین حمله به یک کشتی مشکوک به حمل مواد مخدر اتفاق افتاد که طبق گزارش‌ها از میان خدمه این کشتی تعدادی سرنشین نجات پیدا کردند و در یک کشتی دریایی نگه داشته شده‌اند. 

یک منبع به رویترز می‌گوید که این کشتی که روز پنجشنبه هدف قرار گرفت و به زیر سطح آب رفت احتمالاً یک نیمه‌زیردریایی بوده است؛ کشتی شبه‌زیردریایی که قاچاقچیان مواد مخدر برای اجتناب از شناسایی استفاده می‌کنند. ترامپ در گفت‌وگو با خبرنگاران تایید کرد: «ما به یک زیردریایی حمله کردیم. این یک زیردریایی بود که مواد مخدر حمل می‌کرد که به‌طور ویژه برای حمل بار عظیمی از مواد مخدر است؛ فقط محض اطلاعتون می‌گویم». 

در شرایطی که انفجار قایق‌های تندرویی که به سمت تنگه «دهان اژدها» می‌روند نمی‌تواند مشکل مصرف مواد مخدر در آمریکا را حل کند، دولت ترامپ چه اهدافی را دنبال می‌کند؟

هفته گذشته نیویورک‌تایمز گزارش داد که مادورو پیشنهاد گرفتن سهمی از نفت و دیگر ثروت‌های معدنی ونزوئلا را مطرح کرده تا با افزایش فشارها از سوی آمریکا مقابله کند. ترامپ روز جمعه در نشستی که با ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین برگزار کرد، در پاسخ به سوال خبرنگاران که پرسید نیکولاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا «هر چیزی که در کشورش دارد، تمام منابع طبیعی» را برای کاهش تحریم‌ها پیشنهاد کرده، گفت: «شما درست می‌گویید، او همه‌چیز را پیشنهاد داده. می‌دانید چرا؟ چون نمی‌خواهد سر به سر آمریکا بگذارد.» 

در این میان مقامات دولت ونزوئلا می‌گویند طرحی را پیشنهاد داده‌اند که براساس آن مادورو در نهایت برکنار خواهد شد. روزنامه میامی هرالد گزارش داد که دلسی رودریگز، معاون رئیس‌جمهور و برادرش، خورخه رودریگز که رئیس مجلس ملی ونزوئلاست، پیشنهاداتی را از طریق واسطه‌هایی در قطر ارائه کرده‌اند تا خود را به‌عنوان گزینه‌های «قابل قبول‌تر» به واشنگتن نشان دهند. 

ترامپ این جملات را با بیان اینکه آمریکا در یک «درگیری مسلحانه» با کارتل‌های مواد مخدر قرار دارد، اعلام کرد و گفت از همان اختیارات قانونی استفاده می‌کند که دولت جورج دبلیو بوش پس از حملات یازده سپتامبر برای اعلان جنگ علیه ترور استفاده کرد. 

تکرار تاریخ

تیرینیداد و توباگو، کشوری در دریای کارائیب است که با ونزوئلا 4 مایل دریایی فاصله دارد. تنگه‌ای بسیار باریک موسوم به «دهان اژدها» این دو کشور را از یکدیگر جدا می‌کند که گذرگاهی بسیار زیبا اما به‌شدت خطرناک است که حتی به آن آب‌های دزدهای دریایی می‌گویند. دزدان دریایی یک تهدید واقعی برای ونزوئلا محسوب می‌شوند که دولت این کشور آن را بسیار جدی می‌گیرد. از زمانی که بحران اقتصادی در ونزوئلا آغاز شد، قاچاقچیان انسان، مواد مخدر و دزدان دریایی امنیت این تنگه را به خطر انداخته‌‌اند. با اینکه قاچاقچیان، انسان‌های خطرناکی به‌شمار می‌روند اما آنها در مقابل موشک هیچ دفاعی از خود ندارند. 

Manuel-Noriega-marshals-booking copy

اگر از دریچه تاریخی به این مسئله نگاه کنید، شاید بیشتر منطقی به‌نظر برسد. این اقدامات برگرفته از یک کتابچه راهنمایی است که ایالات متحده 35 سال پیش برای برکناری دیکتاتور آمریکای مرکزی که از آن دل خوشی نداشت، به‌کار گرفته شد. مانوئل آنتونیو نوریگا مونرو، دیکتاتور نظامی پاناما و قاچاقچی مواد مخدر دستگیر شد و جورج بوش پدر اعلام کرد که برای او دادگاه منصفانه‌ای برگزار خواهد شد. 

حالا هم مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا مصمم است تا برای بار دیگر از این کتابچه راهنما برای نیکولاس مادورو استفاده کند. مادورو در آمریکا به قاچاق مواد مخدر متهم است و از نظر سیستم قضایی آمریکا یک فراری محسوب می‌شود اما 35 سال پیش چه اتفاقی افتاد؟ آیا مادورو باید نگران باشد که سرنوشت مانوئل نوریگا شامل حالش نشود؟ 

مت بون، خبرنگار ای‌بی‌سی در پادکست خود، «اگر گوش می‌کنی» می‌گوید که در شب سیزدهم سپتامبر 1985، فرنکلین وارگاس کشاورز 18 ساله اهل کاستاریکا برای پیدا کردن برخی از مرغ‌های مزرعه‌اش که فرار کرده بودند، گشت‌زنی می‌کرد. وارگاس در شهر کوچکی زندگی می‌کرد که از مرز کاستاریکا و پاناما فقط چند صد کیلومتر فاصله داشت. وارگاس که نتوانسته بود مرغ‌های گمشده را پیدا کند تصمیم گرفت به خانه برگردد که در رودخانه‌ای کوچک زیر یک پل چوبی چیزی نظرش را جلب کرد: یک جفت پای انسان. این پاها از یک کیسه بزرگ نامه که به زیر آب رفته بود بیرون آمده بودند. فرانکلین به سمت خانه می‌دود، پدرش را در جریان می‌گذارد و او هم به پلیس خبر می‌دهد. 

آنچه از آن کیسه بیرون کشیده بود، جسدی بدون سر یک مرد بسیار قدبلند سفیدپوست بود. خیلی زود مشخص شد که این جسد متعلق به دکتر هوگو اسپادافورا، معروف‌ترین رهبر اپوزیسیون پاناماست. جراحاتی که روی بدن اسپادافورا بود خشم عجیبی را نمایان می‌کرد. او ساعت‌ها تحت شکنجه شده و سرش را زمانی که همچنان زنده بود، به آرامی بریده شده بود.

سر اسپادافورا هیچ‌وقت پیدا نشد. خیلی طول نکشید که مردم پاناما تصمیم گرفتند ژنرال مانوئل نوریگا را مقصر بدانند که دلایل آن را نفرت او از رهبر اپوزیسیون خوش‌تیپ و رقابت شخصی او با نوریگا می‌دانستند. آنها باور داشتند تنها کسی که می‌خواست اسپادافورا در زمان مرگش چهره دفرمه‌ای و از ریخت‌افتاده‌ای داشته باشد، ژنرال نوریگا است. نوریگا در سراسر زندگی‌اش به‌دلیل داشتن صورتی با پوست ناصافش مورد تمسخر قرار می‌گرفت. در دوران مدرسه تا بزرگسالی او به «صورت آناناسی» شناخته می‌شد

. در عین حال اسپادافورا شباهت بسیاری به الویس پرسلی داشت. در هر صورت چهره و حتی رفتار بسیار ناخوشایند نوریگا او را از رسیدن به قدرت متوقف نکرد. او هیچ‌وقت مجبور نبود در رقابت محبوبیت برنده شود. ژنرال عمر توریخوس، الگوی نوریگا و افسری بسیار خوش‌تیپ بود که در سال 1968 با یک کودتای نظامی رهبر پاناما شد. زمانی که توریخوس از دنیا رفت، نوریگا جانشین او شد. نوریگا برای رسیدن به قدرت نیاز به رای هیچ‌کس نداشت و فقط باید کنترل ارتش را حفظ می‌کرد و برای آن کمک‌های بسیاری دریافت می‌کرد. 

ژنرال نوریگا، رئیس نیروهای دفاعی پاناما و رهبر دوفاکتوی پاناما یکی از متحدان کلیدی آمریکا بود که از سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا موسوم به سیا دستمزد می‌گرفت. طبق شواهد موجود نوریگا به‌طور همزمان متحد کارتل‌های مواد مخدر نیز بود؛ کارتل‌هایی که تحت ریاست پابلو اسکوبار، قاچاقچی معروف کوکائین قرار داشتند. نوریگا با حمایت‌های سازمان سیا و پابلواسکوبار سیاستمداران دست‌نشانده خود را برای اداره دولت غیرنظامی انتصاب کرد. 

رابطه نوریگا با آمریکا بسیار حیاتی بود. در آن زمان کانال پاناما، باریکه‌ای تحت کنترل آمریکا، این کشور را به دو نیم تقسیم کرده بود. این باریکه پر بود از سربازان آمریکایی و به‌عنوان مقر فرماندهی جنوبی ایالات متحده در نظر گرفته شده بود. 

در دولت رونالد ریگان، فرماندهی جنوبی به هسته مرکزی جنگ واشنگتن علیه کمونیسم در آمریکای مرکزی تبدیل شد. از آنجا بود که آمریکایی‌ها ارتش‌های حامی این کشور، از السالوادور و هندوراس کمک خواست و گروه‌های ضدشورش را با این امید آموزش داد تا بتوانند دولت چپ‌گرای نیکاراگوئه را برکنار کنند. خیلی‌ها از جمله نوریگا به تجارت مواد مخدر مشغول بودند اما واشنگتن جنگ با کمونیسم را مهم‌تر از جنگ با مواد مخدر می‌دانست. این همان پیامی بود که هوگو اسپادافورا تلاش می‌کرد به جهان مخابره کند.

او ادعا می‌کرد که گروه‌های ضدشورشی که برای برکناری حکومت نیکاراگوئه مبارزه می‌کنند، به تجارت کوکائین مشغول بودند و ژنرال نوریگا به آنها کمک و از آنها محافظت می‌کرد. این همان دلیلی بود که اسپادافورا را به کشتن داد. ممکن است که دستور یک متحد آمریکا برای کشتار وحشیانه یک مخالف سیاسی موضوع مهمی برای دولت کنونی آمریکا نباشد (که می‌توان به قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار عرب-آمریکایی از سوی عربستان و تحکیم روابط ترامپ با مقامات عربستانی اشاره کرد) اما در سال‌های 1980 این موضوع اهمیت بسیاری داشت. این اقدام در دولت وقت باعث شد تا رویکرد متفاوتی در قبال پاناما اتخاذ شود.

آنها ترجیح نمی‌دادند که دیکتاتورهای دست‌نشانده از کیسه‌های پستی آمریکایی برای حمل اجساد مخالفان استفاده کنند. بنابراین نوریگا را تحت‌فشار قرار دادند تا استعفا دهد. اعتراضات مردمی در پاناما آغاز شدند اما نوریگا از ترک قدرت امتناع کرد. هیچ دیکتاتوری روی کره زمین به اندازه نوریگا در برابر مداخله آمریکا آسیب‌پذیر نبود. 6هزار سرباز نظامی و کارمندان غیرنظامی وزارت دفاع و خانواده‌هایشان در شهر پاناما (پاناما سیتی) زندگی می‌کردند.

مقر فرماندهی جنوبی آمریکا فاصله بسیار کمی از محل سکونت نوریگا داشت. در 10 کیلومتری خانه نوریگا یک پایگاه دریایی آمریکایی، یک پایگاه ارتش آمریکایی و دو پایگاه نیروی هوایی آمریکایی قرار داشتند. تنها امید نوریگا، مخالفت جهانی با امپریالیسم آمریکایی بود که فکر می‌کرد برای ماندن آمریکایی‌ها در پایگاه‌هایشان کافی خواهد بود. اما آمریکایی‌ها به جای حمله در اقدامی بی‌سابقه رهبر نظامی پاناما را در دادگاهی به قاچاق مواد مخدر متهم کردند. این اقدام باعث می‌شد تا کسی از اینکه آمریکا برای دستگیری یک قاچاقچی وارد عمل شود، اعتراضی نکند. این اولین اقدام آمریکا برای متهم کردن رهبر یک کشور خارجی برای ارتکاب به جنایت به‌شمار می‌رفت. 

مصونیت رهبران کشورهای خارجی

به‌طور عمومی و طبق قوانین آمریکا رؤسای دولت‌های کشورهای خارجی مصونیت دارند. اما آمریکا استدلال کرد که این مصونیت شامل حال نوریگا نمی‌شود چون او از نظر قانونی رئیس‌جمهور پاناما نیست. در واکنش به این اتهام، اریک آرتورو دلوایه، رئیس‌جمهور قانونی پاناما از نوریگا روی برگرداند و تلاش کرد او را از قدرت خلع کند. نوریگا تلاش کرد دلوایه را برکنار کند که باعث شد او در پاناما مخفی شود و علناً از آمریکا درخواست مداخله نظامی کند.

جورج بوش پدر اعلام کرد که بریگارد بزرگی برای کمک به نیروهای نظامی حاضر در پاناما ارسال می‌کند. با ورود بیشتر سربازان آمریکایی، نوریگا اعلام کرد که دیکتاتوری‌اش در وضعیت جنگی با آمریکا قرار گرفته و علناً جان آمریکایی‌هایی که در پاناما زندگی می‌کنند را تهدید می‌کند.

این همان طعمه‌ای بود که آمریکایی‌ها به آن نیاز داشتند. کمی پس از نیمه‌شب سربازان آمریکایی اهدافی را همزمان در سراسر پاناما مورد هدف قرار دادند. شکست ارتش پاناما خیلی سریع اتفاق افتاد و آمریکایی‌ها خیلی سریع به‌دنبال نوریگا گشتند. یک میلیون دلار پاداش برای دستگیری او تعیین شد. در واقع بزرگترین ارتش جهان به‌دنبال مرد صورت آناناسی می‌گشت. در نهایت نوریگا در سفارت واتیکان پناهنده شد. آمریکایی‌ها که نمی‌توانستد وارد این سفارتخانه شوند نوریگا را تشویق کردند از آن خارج شود. سربازان آمریکایی بلندگوهایی را در اطراف سفارتخانه کار گذاشتند و موسیقی راک با صدای بلند پخش می‌کردند تا افراد داخل سفارت را آزار دهند.

این بلندگوها به شبکه رادیویی اس‌سی‌ان در آمریکا متصل بودند. به‌مدت سه روز مجری‌های برنامه‌های این شبکه رادیویی از مردم می‌خواستند تا تماس بگیرند و بگویند چه ترانه درخواستی برای نوریگا دارند. این اقدام مقامات واتیکان را خشمگین کرد و آن را آزار و اذیت آمریکایی خواند. در نهایت این بلندگوها جمع شدند و آمریکا تلاش کرد از طریق دیپلماسی نوریگا را تحویل بگیرد. در نهایت 10 روز پس از ورود نوریگا به سفارت واتیکان، به مقامات آمریکایی تحویل داده شد. نوریگا تا زمان مرگش در سال 2017 در زندان‌های کشورهای مختلف زندگی کرد. 

از آن زمان پاناما به یکی از دموکراسی‌های موفق در آمریکای لاتین تبدیل شد، حق حاکمیت کامل بر کانال پاناما را به‌دست آورد. این یکی از معدود نمونه‌هایی است که آمریکا توانست در عملیاتی موفقیت‌آمیز یک دیکتاتور را برکنار کند و یک کشور دموکراتیک را ایجاد کند. 

حالا هم به‌نظر می‌رسد آمریکا برنامه مشابهی برای ونزوئلا دارد. نیکولاس مادورو در آمریکا به قاچاق مواد مخدر متهم است و دولت کنونی همان زبان دولت بوش پدر را به‌کار گرفته است. بین نوریگا و مادورو شباهت‌ها و تفاوت‌هایی وجود دارد. نوریگا پس از مرگ عمر دوریخوس، شخصیت انقلابی کاریزماتیک روی کار آمد، مادورو نیز پس از مرگ هوگو چاوز. مادورو هم همانند چاوز طرفدار آمریکا نیست.

در ابتدا آمریکا دولت مادورو را با وضع تحریم‌های اقتصادی تحت فشار قرار داد. بسیاری از رهبران غربی از جمله آمریکا و انگلستان انتخابات سال 2018 را فاقد مشروعیت می‌دانند. پس از اعتراضات مردمی به نتیجه انتخابات، خوان گوایدو، سخنگوی پارلمان ونزوئلا انتخابات را نامشروع دانست و خود را به‌عنوان رئیس‌جمهور واقعی اعلام کرد. آمریکا و متحدانش گوایدو را به‌عنوان رئیس‌جمهور اصلی ونزوئلا به‌رسمیت شناختند. دولت ترامپ حتی وقتی درباره مادورو صحبت می‌کرد از افعال گذشته به‌کار می‌برد. گوایدو در نهایت مجبور شد از ونزوئلا به فلوریدا فرار کند. 

ویلیام بار، دادستان کل آمریکا (که دور اول در دولت جورج بوش پدر از سال 1991 تا 1993 و دور دوم در دولت اول ترامپ از سال 2019 تا 2020 خدمت کرد) در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آمریکا چگونه می‌تواند رهبر یک کشور خارجی را متهم کند، گفت: «اول از همه بگویم که ما مادورو را به‌عنوان رئیس‌جمهور ونزوئلا به رسمیت نمی‌شناسیم. بدیهی است که ما نوریگا را تحت شرایط مشابهی متهم کردیم. ما نوریگا را به‌عنوان رئیس‌جمهور پاناما به رسمیت نمی‌شناختیم.» 

با این حال آمریکا هیچ پایگاهی در نزدیکی محل سکونت مادورو ندارد. جمعیت ونزوئلا شش برابر جمعیت پاناما است و ارتش این کشور به‌طور قابل‌توجهی قدرتمندتر. ونزوئلا زیردریایی و جنگنده دارد که از آنها برای ایجاد اختلال برای کشتی‌های آمریکایی در دریای کارائیب استفاده می‌کند. محبوبیت مادورو از نوریگا بسیار بیشتر است و او به‌معنای واقعی کلمه یک قاچاقچی نیست. 

کوبیدن بر طبل جنگ

صدای طبل‌ها بلند و بلندتر می‌شوند. چهارشنبه گذشته دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا تایید کرد که او اجازه عملیات سری سازمان سیا (سازمان اطلاعات مرکزی) آمریکا در ونزوئلا را داده است و احتمال حمله به خاک این کشور را نیز در نظر می‌گیرد. این اظهارات پس از کشتارهای فراقانونی دولت ترامپ در دریاست. حملاتی بی‌سابقه که کارشناسان سازمان ملل آن را غیرقانونی می‌دانند. آمریکا هم‌اکنون نیروهای خود را به این منطقه اعزام کرده و هم‌اکنون حدوداً 6هزار و پانصد نیرو مستقر شده‌اند. پس از اظهارات ترامپ، نیکولاس مادورو، رهبر ونزوئلا گفت: «نه به جنگ در کارائیب...نه به تغییر رژیم...نه به کودتای برنامه‌ریزی‌شده سیا». 

اما شاید بتوان گفت همانند نوریگا، مادورو هم گرفتار طعمه آمریکا بشود و او هم‌اکنون برنامه آموزش نظامی سراسری را راه‌اندازی کرده است. 

به‌گفته روزنامه گاردین، ادعای مکرر رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر اینکه هر کدام از حملات به قایق‌ها جان 25هزار آمریکایی را نجات می‌دهد، مضحک‌تر از همیشه به‌نظر می‌رسند. فنتانول، ماده مخدری که سال گذشته جان 48هزار نفر را در آمریکا گرفت از ونزوئلا نبود؛ اکثر آن از مکزیک وارد آمریکا شده بود. اما رژیم مادورو به‌طور  فزاینده‌ای منزوی‌تر شده است. ایالات متحده مافیای «ترن د آراگوا» را یک سازمان تروریستی می‌داند که به آمریکا هجوم آورده و ادعا می‌کند که مادورو شخصاً مسئول این گروه است. او از این ژست استفاده می‌کند تا اخراج مهاجران ونزوئلایی را توجیه کند و بدون هیچ شواهدی جار بزند که ترامپ میزان جنایات خشونت‌آمیز در شهرهای آمریکا را کاهش داده است. 

دولت ترامپ به‌طور غیرمنتظره‌ای در آمریکای لاتین فعال بوده است که ظاهراً تنها حوزه‌ای از سیاست خارجی است که مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، در آن فعالیت می‌کند. او مدت‌هاست که هم به دلایل ایدئولوژیکی و هم ابزاری به‌دنبال برکناری مادورو است. دیگر شخصیت‌های جنگ‌طلب در دولت ترامپ مثل استفان میلر هم همین دیدگاه را دارند. ترامپ درابتدا مجوز رویکرد دیگر و همزمانی را صادر کرد؛ ریچارد گرنل، فرستاده‌ای که به‌منظور میانجی‌گری برای توافق ارسال پناهجویان اخراجی و قراردادهای انرژی اعزام شد. زمانی که گزارش‌ها نشان دادند ترامپ به گرنل دستور داده تا به مذاکرات پایان دهد، خیلی‌ها بر این باور بودند که جنگ‌طلبان چیره شدند. 

عملیات سازمان سیا و برنامه‌ریزی‌های جنگی با چنان هیجانی پخش می‌شوند که می‌توانند نشان دهند آمریکا امیدوار است تغییر رژیم با فرار مادورو رخ دهد؛ امری که روزنامه گاردین آن را غیرمحتمل می‌داند یا اینکه همچنان بر این آرزوی دیرینه (و تاکنون بدون شواهد) امید دارد که نیروهای نظامی و امنیتی از مادورو روی برمی‌گردانند. دیگران احساس می‌کنند که این آخرین نمونه از رویکرد بی‌پرده «وگرنه...» ترامپ به سیاست خارجی است که تا بتواند شیره مادورو را بکشد. 

ترامپ از خشمگین کردن حامیان ماگا با اقدام نظامی و تصور ببر کاغذی بودن در صورتی که مادورو باز هم دوام آورد، آگاه است. تلاش برای حذف مادورو در دور اول ریاست‌جمهوری ترامپ با حمایت از خوان گوایدو، رهبر اپوزیسیون، شکست مفتضحانه‌ای بود. تصمیم هفته گذشته برای اهدای جایزه نوبل صلح به ماریا کورینا ماچادو که جنبش اپوزیسیون‌ عمدتاً بر این باور است که او در انتخابات سال گذشته برنده شد و سرکوب شدیدی را از سوی رژیم در پی داشت، انرژی نمادینی به آنهایی می‌دهد که مقابل مادورو ایستاده‌اند اما احتمالاً به‌نوبه خود نمی‌تواند نقطه عطفی ایجاد کند. زمانی که ماچادو، جایزه نوبل صلح خود را به ترامپ داد و از او برای برکناری مادورو کمک خواست، آمریکا حملات خود را تشدید کرد. 

خوانیتا گوبرتوس استرادا، مدیر دیده‌بان حقوق بشر در قاره آمریکا می‌گوید که حملات آمریکا به کشتی‌های ونزوئلا نقض قوانین بین‌المللی حقوق بشر است و منجر به اعدام‌های فراقانونی شده است. او می‌گوید: «آمریکا در یک درگیری مسلحانه با ونزوئلا، ترینیداد و توباگو یا با گروه‌های متهم به جنایت نیست. تحت استانداردهای حقوق بشری، مقاماتی که در اعمال قانون مشارکت دارند باید میزان آسیب را به حداقل برسانند و جان انسان‌ها را نجات دهند. آنها ممکن است فقط در مواردی که اجتناب‌ناپذیر است، برای محافظت در برابر تهدید قریب‌الوقوع  مرگ یا آسیب‌جدی از نیروی کشنده استفاده کنند. 

آیا ترامپ واقعاً به ونزوئلا حمله می‌کند؟ 

ویلیام ام. لئوگرانده، رئیس «دانشکده امور عمومی دانشگاه آمریکایی» و کارشناس سیاست‌های آمریکای لاتین و سیاست خارجی آمریکا در آمریکای لاتین می‌نویسد خنده‌دار است که در همان هفته‌ای که دونالد ترامپ جنگ خود علیه مواد مخدر در کارائیب را با صدور مجوز سیا علیه رژیم نیکولاس مادورو در ونزوئلا اعلام می‌کند، وزارت دادگستری جان بولتون، مشاور امنیت ملی پیشین، معمار استراتژی پنهان برای برکناری مادورو در دور اول ریاست‌جمهوری ترامپ را متهم می‌کند. 

تنها موضوع مشترکی که این دو عملیات برای تغییر رژیم دارند، حضور مارکو روبیو است که دوران سناتوری‌اش یکی از مخالفان پرهیاهوی مادورو بود. حالا به‌عنوان وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی او معمار سیاست‌های آمریکا در قبال ونزوئلاست که توانسته تلاش ریچارد گرنل برای مذاکره یک توافق دیپلماتیک با مادورو را ناتمام باقی بگذارد. تغییر رژیم برای بار دیگر در دستورکار قرار گرفته؛ با قایق‌های توپدار در کارائیب و سازمان سیا روی زمین. چه مشکلی می‌تواند پیش بیاید؟ 

تمایل ترامپ برای تبدیل یک جنگ فرضی با مواد مخدر به جنگی واقعی با اعزام ارتش آمریکا به دور اول ریاست‌جمهوری او برمی‌گردد؛ زمانی که کارتل‌های مواد مخدر را تروریست‌های بیگانه خواند و پیشنهاد داد که برای منفجر کردن آزمایشگاه‌های مواد مخدر در مکزیک باید آنها را با موشک هدف قرار داد: «کارتل‌های مواد مخدر دارند جنگی را با آمریکا آغاز می‌کنند و حالا زمان آن رسیده که آمریکا جنگی را علیه کارتل‌ها راه بیندازد.» ظاهراً او واقعا جدی می‌گفت. 

او در دفتر کارش نام شش کارتل مکزیکی را به‌عنوان سازمان‌های تروریستی اعلام کرد و به پنتاگون دستور داد تا طرح‌هایی را برای اقدامات نظامی علیه آنها آماده کند. مقامات کاخ سفید درباره حملات نظامی علیه رهبران کارتل و زیرساخت‌های داخل مکزیک صحبت کردند اما به این نتیجه رسیدند که همکاری با دولت مکزیک اثربخشی بیشتری خواهد داشت.

با این وجود، انتصاب یک افسر نظامی کهنه‌کار نیروهای ویژه به ریاست دفتر امور نیمکره غربی در شورای امنیت ملی این سیگنال را فرستاد که ترامپ همچنان درباره به‌کارگیری از نیروی نظامی برای اعلان جنگ با مواد مخدر جدی است. با این حال روز پنجشنبه آلوین هالزی فرمانده ستاد فرماندهی جنوبی ایالات متحده در شبکه‌های اجتماعی اعلام کرد که او تا پایان امسال (که کمتر از دو ماه‌ونیم باقی مانده)، بازنشسته خواهد شد. طبق گزارش‌ها، ادمیرال آلوین هالزی، به خاطر نگرانی‌ها از کشتار فراقانونی غیرنظامیان در حملات هوایی استعفا داد.

حال باید دید که اگر حمله نظامی به ونزوئلا امکان‌پذیر نباشد و سازمان سیا نتواند کودتایی را ترتیب دهد، ترامپ چه نتیجه‌ای از تشدید درگیری با ونزوئلا خواهد گرفت؟ آیا رئیس‌جمهور آمریکا به نمایش قدرت راضی خواهد شد تا بحران بعدی ونزوئلا را از صدر اخبار کنار بزند؟ آیا راضی می‌شود که مادورو با یکی دیگر از افراد او جایگزین شود تا ترامپ بتواند اعلان پیروزی کند؟ یا اینکه به این نتیجه می‌رسد که تمایل شدید مارکو روبیو برای تغییر رژیم در ونزوئلا همانند تمایل جان بولتون بی‌نتیجه خواهد بود و به ریچارد گرنل اجازه دهد برای رسیدن به توافق به کاراکاس برود؟ 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
آخرین اخبار