تحلیل محمد فاضلی از ماجرای گران شدن لبنیات
محمد فاضلی نوشت: چگونه میتوانید تصمیمهایی بگیرید که میتوان در یک متن ۶۲۹ کلمهای و با حداقل دانش سیاستگذاری این همه آنها را نقد کرد؟
به گزارش هممیهن آنلاین، محمد فاضلی در کانال تلگرامیاش نوشت:
ستاد تنظیم بازار در تاریکیهای شب ۲۳ آذر ۱۴۰۴ تصمیم گرفته قیمتگذاری محصولات لبنی را بر اساس نرخ ۲۹۵۰۰ تومان برای شیر اعمال کند. این مصوبه کوتاه، از فهرست بلندی از نواقص به شرح زیر رنج میبرد.
یک. تعارض بین واقعیت قیمت شیر خام و قیمتگذاری دستوری از طریق مصوبه: در حالی که دامداریها قیمت شیر را در آبان متوسط ۳۶۰۰۰ تومان (شیر خام، جایزه چربی و ...) فاکتور کردهاند؛ و قیمت از ۲۳۰۰۰ تومان در شهریور به حدود ۴۰۰۰۰ تومان در آذر افزایش یافته، معنای محاسبه کردن قیمت با پایه ۲۹۵۰۰ تومان چیست؟
دو. قیمتگذار با فرایند با فرایند تولید و مفهوم موجودی انبار هم آشنا نیست. نمیداند که هر تولیدکننده صدها تن محصول تولیدشده با قیمتهای قبلی دارد. تصویب شبانه قیمتگذاری و اعمال آن از فردای تصویب، و حواله دادن تولیدکننده به تعزیرات، یعنی قیمتگذار حتی از موجودی انبار – بدیهیات تولید – هم مطلع نیست.
سه. قیمتگذار، با این مصوبه، اثرات مخرب تأخیر و ناتوانی خود در پیشبینی وضعیت نهادههای دامی - با وجود روشن بودن اثرات شیوع #تب_برفکی و محدود بودن ذخیره خوراک دام (با توجه به وضعیت انبارها) - را به تولیدکننده منتقل میکند. تولیدکننده که خود با اثرات ویرانگر تحریم و بیثباتی اقتصادی مواجه است، بر اثر این مصوبه رو در روی مردم هم قرار میگیرد.
چهار. اثر بیتصمیمی سیاستگذار در تخصیص فوری ارز، واردات، ذخیرهسازی و کاهش قیمت نهادههای دامی وارداتی، از طریق این مصوبه به کل اکوسیستم صنعت لبنیات (دامداری، شرکتهای تولیدی و مصرفکننده) منتقل میشود.
پنج. مسئول بیتصمیمی موضوع بند چهار، و بحران ایجادشده ناشی از آن، مشخص نیست و قیمتگذار صرفاً ژست مردمی بودن و تلاش برای کاهش قیمت را میگیرد. در حالی که کسی نیست بپرسد چطور ظرف دو ماه قیمت شیر خام دو برابر شده است.
شش. از آنجا که شرکتها در قیمت مصوب غیرواقعی ستاد تنظیم بازار، دچار زیان قابل توجه میشوند، کاهش تولید برای جلوگیری از زیان بیشتر به راهبرد برنامهریزی تولید شرکتها تبدیل شده و سبب کاهش تولید در بازار و تشدید بحران میشود. نسبت هزینه سربار به تولید افزایش یافته و تولیدکننده بیثباتتر میشود.
هفت. اتکای دولت بر زور (قیمتگذاری دستوری) به جای اتکا بر پیشبینی و تدبیر (سیاستگذاری مشارکتی، و پذیرش مسئولیت مابهازای اختیارات، و تن دادن به واقعیات) سبب فرسایش ظرفیت عقلانیت حکمرانی میشود. چرخه باطل سیاستگذاری مبتنی بر زور/نادانی به مانند چند دهه گذشته تکرار میشود. این همان فرمول ثابتی است که در چند دهه گذشته «نتایج ثابت بدترشونده» ارائه کرده است. تکرار چرخه باطل هر بار اثرات ویرانگرتری دارد.
هشت. این گونه مداخلات یک واقعیت بسیار مهم را پنهان میکنند: واقعیت نقصان و بیکفایتی در ارزیابی وضعیت انبارش نهادههای دامی، تأخیر در تخصیص ارز برای واردات علیرغم روشن بودن وضعیت، ناتوانی در پیشگیری و سپس مهار تب برفکی (که سبب خسارات گسترده به دامداریها شد) و سازوکارهای غلط توزیع رانتهای ارزی.
نُه. این مداخله، سازوکار پیچیده بین: ۱. تخصیص ارز نهاده دامی، ۲. تبدیل نهاده به شیر خام، ۳. تبدیل شیر خام به شیر خشک، و ۴. صادرات شیر خشک با قیمت ارز آزاد، را به کلی نادیده میگیرد. این در حالی است که عوارض صادرات تعیینشده بر شیر خشک نمیتواند عرضه و تقاضا را تنظیم کند. این در حالی است که مقدار تولید شیر خام (حدود ۱۲.۵ میلیون تن) بیش از حدود ۱۰ میلیون تن شیر خام بهکار رفته در تولید فرآورده لبنی مصرفی در داخل است.
ده. قیمتگذار برای گرفتن و اعلام چنین تصمیمهایی خود را نیازمند به واقعبینی، بررسی دادهها، تن دادن به واقعیات ذینفعان (دامداران، تولیدکنندههای لبنی) نمیبیند. به زودی صدای همه آنها درمیآید و بدون آنکه واقعیت تغییر کند، پروندههایی در تعزیرات تشکیل میشود، تولیدکنندههایی تخریب میشوند، فضای سیاستگذاری غبارگرفتهتر شده و در نهایت وضع بدتر میشود.
سؤال: چگونه میتوانید تصمیمهایی بگیرید که میتوان در یک متن ۶۲۹ کلمهای و با حداقل دانش سیاستگذاری این همه آنها را نقد کرد؟
پینوشت: پژوهشی که ۱۴۰۱ درباره صنعت لبنیات انجام دادم، خیلی بهکار این نوشته آمد. پژوهش خوب است.