دبیرکل خانه پرستار: برخی پرستاران راننده تاکسی اینترنتی شدند
محمد شریفی مقدم گفت: ما پرستارانی داشتهایم که وارد بازار آزاد شدهاند، به سمت کارهای بیمهای یا تأییدات پزشکی رفتهاند و حتی در حوزههایی مثل کاشت ناخن مشغول به کار شدهاند. پرستارانی هم بودهاند که به مشاغلی مثل کار کردن در شهرداری یا رانندگی در تاکسیهای اینترنتی روی آوردهاند.

به گزارش هممیهن آنلاین، محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار ایران با اشاره به وضعیت بحرانی حرفه پرستاری در کشور، به خبرنگار دیدهبان ایران گفت: «امروز دیگر پرستاران برای خروج از این حرفه به سمت یک شغل خاص نمیروند، بلکه هر راهی که بتوانند برای خلاص شدن از شرایط سخت پرستاری پیدا کنند، انتخاب میکنند. ما پرستارانی داشتهایم که وارد بازار آزاد شدهاند، به سمت کارهای بیمهای یا تأییدات پزشکی رفتهاند و حتی در حوزههایی مثل کاشت ناخن مشغول به کار شدهاند. پرستارانی هم بودهاند که به مشاغلی مثل کار کردن در شهرداری یا رانندگی در تاکسیهای اینترنتی روی آوردهاند. بنابراین نمیتوان گفت پرستاران صرفاً به یک حرفه مشخص گرایش پیدا میکنند؛ واقعیت این است که بسیاری از پرستاران میخواهند از شغلی که بهشدت سخت، پرخطر و فرساینده است، رها شوند.»
او ادامه داد: «بخش قابلتوجهی از پرستاران نیز مهاجرت میکنند. این دسته معمولاً کسانی هستند که سالها در این حرفه کار کردهاند، تجربه و مهارت دارند و با مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد پرستاری به کشورهای دیگر میروند. تفاوت درآمد در داخل و خارج کشور بسیار چشمگیر است. پرستاری که در ایران حدود ۲۰۰ دلار دریافت میکند، همان کار را در خارج از کشور با درآمد ۴ تا ۶ هزار دلاری انجام میدهد. بنابراین مهاجرت نخستین انتخاب بسیاری از پرستاران است.»
انگیزه اصلی تغییر شغل، مسائل مالی دور شدن از محیط بیمارستان است
شریفی مقدم درباره گروه دوم پرستارانی که از بیمارستانها خارج میشوند، توضیح داد: «این افراد معمولاً به مشاغلی روی میآورند که ارتباطی نسبی با پرستاری دارد. برای نمونه، پرستاری در منزل یا همان مراقبت خصوصی (پرایوت) از بیماران که البته درآمد قابل قبولی هم دارد. برخی هم در حوزه تجهیزات پزشکی مشغول به کار میشوند یا به عنوان مربی بهداشت وارد آموزش و پرورش میشوند. در این مسیر جایگاه پرستاری تا حدی حفظ میشود، اما انگیزه اصلی همچنان دور شدن از محیط بیمارستان است.»
دبیرکل خانه پرستار ایران با اشاره به دسته سوم پرستارانی که شغل خود را تغییر میدهند، گفت: «بسیاری از پرستاران به مشاغل کاملاً غیرمرتبط وارد شدهاند. برای نمونه پرستاری داشتیم که سال گذشته در بیمارستان ۱۴ یا ۱۵ میلیون تومان حقوق میگرفت، اما بعد وارد کار خرید و فروش تخممرغ شد. او سردخانهای اجاره کرده بود، تخممرغها را نگهداری و سپس توزیع میکرد و تنها نقش هماهنگکننده داشت. درآمد او در این شغل به حدود ۱۰۰ میلیون تومان در ماه رسید. یا پرستاری دیگر به رانندگی در تاکسیهای اینترنتی روی آورد و اعلام کرد ماهانه ۷۰ تا ۸۰ میلیون تومان درآمد دارد. در حوزه کشاورزی نیز نمونههایی داشتهایم که پرستاران با وجود درآمد فصلی، به دلیل آرامش محیط و دوری از فضای پر استرس بیمارستان، این شغل را ترجیح دادهاند. این پرستاران میگویند که در بیمارستان با درد، ناله، خون، ادرار و مدفوع سروکار داریم، اما در کشاورزی با گل و گیاه و طبیعت.»
او درباره انگیزه اصلی این خروجها تأکید کرد: «بیتردید عامل اصلی، مسائل مالی است. پرستار وقتی میبیند در بیمارستان حقوق ناچیزی دریافت میکند، طبیعی است که به دنبال شغلی با درآمد بالاتر برود. از سوی دیگر، حرفه پرستاری یکی از سختترین و فرسایندهترین مشاغل است. فشار روانی و جسمی بسیار بالاست و محیط بیمارستان همواره آکنده از غم و رنج بیماران است. نسل جدید پرستاران نیز مانند نسل گذشته حاضر به تحمل این شرایط طاقتفرسا نیستند.»
پرستاری در بحران است و پرستاران در حال فرار از حرفه هستند
شریفی مقدم درباره مقایسه جایگاه اجتماعی پرستاران با مشاغل جدیدشان گفت: «شاید برخی تصور کنند پرستاری شأن اجتماعی دارد و رانندگی یا کار آزاد جایگاه پایینتری دارد. اما برای پرستار، درآمد و کیفیت زندگی اولویت دارد. وقتی پرستاری میبیند درآمدش در شغلی غیرمرتبط چند برابر بیشتر است، مساله جایگاه برایش اهمیت کمتری پیدا میکند. حتی برخی حاضرند حقوق پایینتری بگیرند، اما در شرایط آسانتری کار کنند، مثل تدریس در مدارس به عنوان مربی بهداشت که تعطیلات بیشتری دارد و فشار روحی کمتری نسبت به بیمارستان دارد.»
دبیرکل خانه پرستار ایران در پایان به تناقض موجود میان شرایط پرستاران و برگزاری جشن «روز پرستار» اشاره کرد و گفت: «متأسفانه در شرایطی که پرستاری در ایران در بحران قرار دارد و کمبود شدید نیرو وجود دارد، وزارت بهداشت همچنان به برگزاری مراسم «روز پرستار» (پنجم آبان) و انتخاب پرستار نمونه بسنده میکند. این در حالی است که بیش از ۶۰ هزار پرستار بیکار در کشور داریم و ظرفیت دانشکدههای پرستاری هم سال به سال افزایش مییابد. این وضعیت به معنای بیتوجهی و حتی تحقیر پرستاری است. در حالیکه واقعیت این است که پرستاران یا مهاجرت میکنند، یا به شغلهای دیگر روی میآورند و یا به مشاغل خصوصی پرستاری در منزل پناه میبرند. در هر حال، نتیجه یکی است؛ پرستاری ایران در بحران و پرستاران در حال فرار از این حرفه هستند.»