تغییر بازار کار با شغلهای گیگ/یک اقتصاد ۲/۱۵ تریلیون دلاری تا سال ۲۰۲۳
در مباحث اقتصادی اصطلاحی وجود دارد به نام «کار گیگ» که به آن «کار غیراستاندارد» نیز گفته میشود. این نوع کار شامل فعالیتهای درآمدزا خارج از اشتغال سنتی، بلندمدت و استخدام مستقیم است.

آیا تاکنون در اسنپ رانندگی کردهاید؟ آیا تا به حال به عنوان پیک موتوری کار کردهاید؟ آیا تا به حال شغلی موقت داشتهاید که تنها برای چند روز و یا در کنار شغل اصلی خود مشغول به آن بودهاید؟ آیا تا به حال سفارش کار بر روی پروژهای را داشتهاید که پس از تکمیل آن و دریافت هزینهاش، ادامهدار نبوده است؟ آیا تا به حال به صورت موقت برای روزنامهای مقالهای نوشتهاید که دستمزد دریافت کنید؟ یا به صورت سفارشی شبها بخشی یا تمام یک کتاب را ترجمه کردهاید؟ همه این موارد بخشی از اقتصاد یک کشور هستند که در جای خود مزایا و معایب قابل توجهی دارد.
در مباحث اقتصادی اصطلاحی وجود دارد به نام «کار گیگ» که به آن «کار غیراستاندارد» نیز گفته میشود. این نوع کار شامل فعالیتهای درآمدزا خارج از اشتغال سنتی، بلندمدت و استخدام مستقیم است. البته این تعریف کلی، تصویر روشنی از اینکه کار گیگ چیست، فراهم نمیآورد بلکه فقط «آنچه که کار گیگ نیست» را نشان میدهد. در واقع کار گیگ مفهومی بسیار گسترده است.
در کار استاندارد یک رابطه بلندمدت بین کارفرما-کارمند وجود دارد و بر این اساس کارگر به صورت ساعتی یا سالانه حقوق دریافت میکند. این کارگران تحت پوشش حمایتهای استخدامی مانند حداقل دستمزد و مسائل مربوط به تبعیض در محیط کار قرار دارند.
اما کار ممکن است موقت یا پروژهای باشد؛ بهطوریکه کارگران برای انجام یک کار خاص یا برای یک دوره زمانی مشخص استخدام میشوند. کار ممکن است به صورت پیمانکاری فرعی هم باشد، به این معنی که کارگران توسط یک شرکت استخدام شده و حقوق میگیرند، اما به آنها گفته میشود که برای کار در شرکت دیگری حاضر شوند. همه این ترتیبات کاری نمونههایی از کار غیراستانداردند، که بخشی از «اقتصاد گیگ» هستند.
این مدل به افراد این امکان را میدهد که به جای تعهد به نقشهای تماموقت، روی پروژههای کوتاهمدت یا «گیگ» کار کنند. چه فریلنسری در صنایع خلاق باشد، چه رانندهای برای خدمات خودرو یا اداره یک کسبوکار آنلاین، کارگران گیگ در حال پذیرش روش جدیدی برای امرار معاش هستند. درواقع «اقتصاد گیگ» که با نام اقتصاد اشتراکی یا دسترسی نیز شناخته میشود، دربرگیرنده موقعیتهای شغلی موقت، فریلنسری و پاره وقت است و درحالیکه انعطافپذیری و استقلال کاری برای کارگران به همراه دارد اما امنیت شغلی و مزایایی مانند بیمه درمانی و مرخصی با حقوق از آن حذف شده است. شرکتها با استخدام فریلنسرها بدون این مزایا، در هزینههای خود صرفهجویی میکنند.
تدریس خصوصی، کدنویسی کامپیوتری، رانندگی برای خدمات اشتراک خودرو، تحویل غذا یا نوشتن مقاله از انواع کارهای گیگ هستند. دانشگاهها هم گاه برای صرفهجویی در هزینهها و برآورده کردن نیازهای دانشگاهی، اساتید کمکی و پاره وقتی استخدام میکنند که همگی میتوانند بخشی از کار گیگ باشند.
اقتصاد گیگ در سال 2020 افزایش قابل توجهی را در دنیا تجربه کرد. قرنطینههای کووید-19 مردم را مجبور به کار از خانه و تکیه بیشتر بر خرید کالا و خدمات آنلاین کرد و این روندها پس از برداشته شدن محدودیتها نیز ادامه یافت.
طبق گزارش Upwork، در سال 2023، نزدیک به 64 میلیون آمریکایی، یعنی 38 درصد از نیروی کار ایالات متحده، فریلنسر یا کارگر گیگ بودند. در سال 2025 این رقم به بیش از 76/4 میلیون نفر رسید.
امروزه اقتصاد گیگ رشد قابل توجهی را تجربه کرده است و پیشبینی میشود در دهه آینده 16 درصد رشد داشته باشد. در سال 2024، بازار جهانی اقتصاد گیگ تقریباً 556/7 میلیارد دلار ارزش داشت و تخمین زده میشود که تا سال 2033 میتواند به رقم سرسامآور 2/15 تریلیون دلار برسد. با گسترش سریع اقتصاد گیگ، واضح است که این نوع اقتصاد دیگر فقط یک روند موقت نیست، بلکه در حال تبدیل شدن به بخشی دائمی از نیروی کار است.
در کشورهای غربی پلتفرمهای دیجیتال مانند Uber، Lyft، Instacart و DoorDash ثبتنام برای کار گیگ را برای افراد آسانتر از همیشه کردهاند. به همین منوال پلتفرمهای فریلنسری مانند Upwork و Fiverr به افراد خلاق اجازه میدهند تا از راه دور خدمات مورد نیاز مشتریان را ارائه دهند و با حداقل هزینههای راهاندازی یک کسبوکار به مشتریان در سراسر جهان دسترسی پیدا کنند.
به یک بیان، شغلهای گیگ هنجار جدید اقتصاد دنیا هستند. عدم قطعیت اقتصادی، اخراجها، بدهیها و تمایل به استقلال مالی، بسیاری از کارمندان تماموقت را وادار کرده است که در اوقات فراغت خود، پروژههای فریلنسری یا کارهای پارهوقت انجام دهند. چه تدریس خصوصی آنلاین باشد، چه فروش کالاهای صنایع دستی در پلتفرمهای جهانی یا اداره رسانههای اجتماعی برای یک کسبوکار محلی یا اداره اینستاگرام یک بلاگر رسانههای اجتماعی، مشاغل جانبی و گیگ به راهی برای پر کردن شکاف بین درآمد و هزینه تبدیل شدهاند.
و الگوهای نسلی متفاوتی هم در بین کارگران گیگ وجود دارد و نسلهای جوانتر، محرک این تغییر هستند. بهطوریکه یک نظرسنجی از فریلنسرهای آمریکایی در سال ۲۰۲۳ نشان داد که ۴۵ درصد از نسل هزاره، در مقایسه با ۱۵ درصد از نسل Z و تنها ۹ درصد از نسل بیبی بومرها، فریلنسر بودهاند. نسل هزاره و نسل Z تمایل دارند آزادی و هدف را نسبت به برنامههای کاری سنتی ارجح بدانند. آنها بیشتر به دنبال جریانهای درآمدی انعطافپذیر و دنبال کردن پروژههای مورد علاقه خود هستند و ایده کار از هر مکانی عملاً برای آنها به یک عادت تبدیل شده است. یک مطالعه تحقیقاتی در موسسه پیو نشان داد که تقریباً 40 درصد از کارگران نسل Z در کارهای فریلنسری مشارکت دارند.
فناوری، کار فریلنسری را آسانتر و کارآمدتر میکند. ابزارهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT، Canva، Asana و CoPilot به کارگران فریلنسری کمک میکنند تا کار خود را سادهتر کنند، وظایف روزمره را خودکار کنند و مشتریان بیشتری را بپذیرند. این امر انواع جدیدی از نقشهای فریلنسری را ایجاد کرده است، از مهندسی سریع گرفته تا مربیگری دیجیتال و کمک مجازی.
اعداد و ارقام اقتصادی
برخی آمارها میگویند در ایران درحالحاضر نزدیک به ۹میلیون نفر کاربر به عنوان راننده در پلتفرمهای تاکسی اینترنتی حضور دارند که حدود ۵ میلیون نفر از آنها فعالند. این آمار تنها مربوط به کسانی است که در بخش تاکسیهای اینترنتی کار میکنند. البته پیشتر سردار سعید منتظرالمهدی گفته بود: «در حال حاضر بیش از ۱۵ میلیون راننده در بسترهای مختلف تاکسیهای اینترنتی مشغول به کار هستند.»
گزارش «چکیده نتایج طرح آمارگیری نیروی کار» مرکز آمار ایران که مربوط به بهار 1404 است و در وبسایت این مرکز منتشر شده اعداد و ارقامی درباره کار گیگ یا فریلنسری منتشر نکرده است بلکه صرفاً سهم اشتغال ناقص را مطرح کرده که نشان میدهد 6/6 درصد جمعیت شاغل 15 ساله و بالاتر، اشتغال ناقص داشتهاند. این شاخص در بین مردان بیشتر از زنان و در نقاط روستایی بیشتر از نقاط شهری بوده است. بر این اساس سهم اشتغال ناقص در بهار 1404 نسبت به فصل مشابه سال قبل1/3 درصد کاهش پیدا کرده است. اشتغال ناقص در این گزارش شامل تمام شاغلانی است که در هفته مرجع، حاضر در سر کار یا غایب موقت از محل کار بوده و به دلایل اقتصادی نظیر رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعت کار بیشتر، قرار داشتن در فصل غیرکاری و... کمتر از 44 ساعت کار کرده، خواهان و آماده برای انجام کار اضافی در هفته مرجع بودهاند. این تعریف چندان با تعریف جهانی از کار گیگ مطابقت ندارد اما تعریف دیگری در این گزارش ثبت نشده است.
به هر حال امروزه حدود ۴۳۵ میلیون کارگر گیگ در سراسر جهان فعالیت میکنند که 4/4 درصد تا 12/5 درصد از کل نیروی کار را تشکیل میدهند. ایالات متحده 76/4 میلیون فریلنسر دارد. در سال ۲۰۲۳، ۴۸ درصد از نیروی کار جهانی خوداشتغال بودند. پیشبینی میشود که اقتصاد گیگ تا سال ۲۰۳۴ به 2178/4 میلیارد دلار برسد.
در بین کشورهای دنیا هند با ۲۱ درصد نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) در رشد اقتصاد گیگ پیشتاز است. اما میانگین درآمد سالانه فریلنسرهای آمریکایی ۱۰۸۰00 دلار در سال است. در برخی آمارها بر اساس «درآمد» کارگران فریلنسر به ترتیب در ایالات متحده، بریتانیا، آلمان، کانادا، اوکراین، فیلیپین، هند، برزیل و پاکستان بیشترین درآمد را دارند. اما از نظر تعداد به ترتیب ایالات متحده، برزیل، هند و پاکستان بیشترین تعداد فریلنسرها را دارند. این آمار کشور چین را در نظر نگرفته است اما در ادامه گزارش بهطور کامل درباره اقتصاد گیگ در چین صحبت خواهیم کرد.
نشریه فوربز مینویسد انتظار میرود ارزش اقتصاد جهانی گیگ امسال از ۶۰۰ میلیارد دلار فراتر رود که بخشی از آن به دلیل رشد انفجاری پلتفرمهای دیجیتال است. بر اساس همین گزارش نیروی کار مبتنی بر پلتفرم در سال ۲۰۲۴، 556/7 میلیارد دلار درآمد ایجاد کرده است و پیشبینی میشود از سال ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۳ با نرخ رشد مرکب سالانه 16/18 درصد رشد کند.
و بر اساس گزارش نشریه گیگ اکونومی مارکت، اندازه بازار اقتصاد گیگ اروپا در سال ۲۰۲۵، 145/14224 میلیارد دلار و اندازه بازار اقتصاد گیگ چین در سال ۲۰۲۵، 171/69052 میلیارد دلار پیشبینی شده است.
با وجود این رشد، بازار هنوز بسیار پراکنده است. پلتفرمهای درجه یک بخش قابل توجهی از کل هزینههای اقتصاد گیگ را کنترل میکنند و صدها بازیگر منطقهای کوچکتر به بازارهای خاص یا نیازهای محلی خدمات ارائه میدهند.
آیا نظارتی هم بر این اقتصاد وجود دارد؟
جواب مثبت است اما کار سختی است. بر اساس گزارش فوربز، نهادهای نظارتی در سراسر جهان در حال حاضر از نظارت به مداخله روی آوردهاند. دستورالعمل کار پلتفرمها در اتحادیه اروپا که قرار است تا ۲ دسامبر ۲۰۲۶ اجرایی شود، تغییرات عمدهای را برای نیروی کار گیگ ایجاد میکند؛ از جمله فرض اشتغال، قوانین سختگیرانهتر در مورد مدیریت الگوریتمی و شفافیت دادهها.
در اوایل سال ۲۰۲۴، دولت بایدن قانون جدیدی را صادر کرد که تعریف پیمانکاران مستقل را محدودتر میکرد و هدف آن طبقهبندی مجدد کارگران گیگ بود بیشتر به عنوان کارمندان عادی. وضعیت در آمریکای لاتین نیز مشابه است. برزیل پیش از این حمایتهای دولتی از کارگران گیگ را اعلام کرده است، درحالیکه مکزیک پوشش تامین اجتماعی را برای کارگران پلتفرمها معرفی کرده است.
یا مثلاً در هلند، اوبر به دلیل عدم شفافیت در اخراج خودکار رانندگان نزدیک به ۶۰۰۰۰۰ یورو جریمه شد، که نشان میدهد چه اتفاقی میتواند بیفتد وقتی که حاکمیت الگوریتمی نادیده گرفته شود.
کارشناسان بر این باورند که ارتقاء فناوری هزینههای خاص خود را به همراه دارد. ابزارهای انطباق، مانند نظارت بر وضعیت کارگران و حسابرسیهای الگوریتمی، نیاز به سرمایهگذاری مداوم دارند که میتواند پلتفرمهای کوچکتر را تحت فشار قرار دهد و در نهایت بازیگران بزرگتر را به تنظیم روشهای دریافت هزینه برای کارگران گیگ سوق دهد. از طرفی این امر میتواند بهطور غیرمستقیم به درآمد نیروی کار گیگ آسیب برساند.
چالشها و خطرات کار گیگ
با رشد مداوم اقتصاد گیگ، هم نیروی کار و هم کسبوکارها را به طور یکسان تغییر شکل میدهد. اما این تغییر به چه معناست؟ در سال ۲۰۱۶ موسسه مککینزی، کارگران مستقل را به چهار بخش طبقهبندی کرد.
۱. افراد آزاد، که کار مستقل را انتخاب میکنند و درآمد اصلی خود را از آن به دست میآورند.
۲. افراد دارای درآمد فصلی، که به انتخاب خود از کار مستقل برای درآمد تکمیلی استفاده میکنند.
۳. افراد بیمیل، که امرار معاش اصلی خود را از کار مستقل تامین میکنند اما مشاغل سنتی را ترجیح میدهند.
۴. افراد با کمبود مالی، که از روی ناچاری کار مستقل تکمیلی انجام میدهند.
ظهور اقتصاد گیگ میتواند مانع از ایجاد شغل و اعتبار بلندمدت برای کارمندان تماموقت شود. از سویی اغلب مزایای حقوق کارگران، مانند بیمه درمانی و مرخصی با حقوق را از بین میبرد. کارفرمایان فشار کمتری برای افزایش دستمزدها احساس میکنند، زیرا میتوانند افرادی را استخدام کنند که قادر به گذران زندگی با هزینههای پایینتر هستند. از سویی انعطافپذیری مشاغل گیگ میتواند تعادل کار و زندگی، الگوهای خواب و زندگی روزمره را مختل کند، روابط بلندمدت بین کارگران، کارفرمایان، مشتریان و فروشندگان را از بین ببرد و در نتیجه مزیتهای حاصل از ایجاد اعتماد بلندمدت، رویههای مرسوم شغلی و آشنایی با مشتریان و کارفرمایان محلی از اعراب نداشته باشد.
سوال این است که آیا کارگران گیگ رضایت شغلی بالاتری نسبت به کارمندان عادی دارند؟ طبق گزارش موسسه ملی بهداشت، کارگران گیگ در سال 2022 نسبت به کارمندان تماموقت و پارهوقت، سلامت روان و رضایت از زندگی پایینتری را گزارش کردهاند. کارگران گیگ سطوح بالاتری از احساس تنهایی و ناامنی مالی را هم تجربه میکنند.
اما در هر صورت پلتفرمهای گیگ دیگر فقط واسطه بین عرضه و تقاضا نیستند بلکه در حال تبدیل شدن به یک مدل تجاری کاملاً جدید هستند.
۲۰۰ میلیون کارگر گیگ چین، درسی برای جهان
نشریه اکونومیست در یکی از جدیدترین شمارههای خود گزارشی دارد درباره تعداد کارگران گیگ در چین و اثرات جهانی آن. این نشریه معتقد است که بزرگترین نیروی کار جهان که در این کشور حضور دارد دستخوش تحولی خارقالعاده شده است. کارگران کشاورزی و پرولتاریای صنعتی چین به ارتشی از کارگران موقت پیوستهاند.
بر اساس گزارش اکونومیست، دهها میلیون نفر اکنون از پلتفرمهای فناوری برای یافتن شغل برای دورههای کوتاهمدت استفاده میکنند؛ ۲۰۰ میلیون نفر یا ۴۰ درصد از نیروی کار شهری چین به نوعی کار انعطافپذیر وابسته هستند و سرنوشت این کارگران موقت اقتصاد و جامعه چین را برای سالهای آینده شکل خواهد داد.
چین تا حدی به لطف پذیرش زودهنگام «ابراپها» که بسیاری از جنبههای زندگی مردم را سازماندهی میکنند، منزلگاه پیشرفتهترین اقتصاد موقت جهان است. امروزه ۸۴ میلیون نفر در آنجا متکی هستند به اشتغال مبتنی بر پلتفرم، از جمله رانندگان تاکسی اینترنتی و رانندگان تحویل غذا. با گسترش اپلیکیشنهای این نوع کار در سراسر آسیای نوظهور نیز رواج یافته است.
بر اساس این گزارش در هند چه در پلتفرمها و چه در مشاغل غیرپلتفرمی تقریباً 10 میلیون نفر در اقتصاد گیگ کار میکنند. در مالزی، این تعداد 1/2 میلیون نفر است که تقریباً 7 درصد از نیروی کار را تشکیل میدهد.
اخیراً کار گیگ در چین به بخش تولیدی پرزرقوبرق آن نیز گسترش یافته است. بر این اساس میلیونها کارگر موقت که به دنبال یافتن کار گیگ هستند به تدریج جایگزین پرولتاریای منظم چین میشوند و مشاغل را «بر اساس تقاضا» پر میکنند.
این مشاغل اغلب به هیچ مهارتی فراتر از دانش الفبای نوشتاری نیاز ندارند. کارگران ممکن است بیش از چند هفته یا حتی چند روز در این شغل باقی نمانند. محققان اکونومیست تعداد این کارگرانی را که تنها چند روز کار میکنند 40 میلیون نفر تخمین میزنند، یعنی یکسوم نیروی کار تولیدی چین و بیش از سه برابر نیروی کار آمریکا.
یکی از دلایل ظهور این ارتش گیگ این است که شرکتها خواهان انعطافپذیری هستند. کارفرمایان برای آزادی در افزایش یا کاهش مقیاس کسبوکار خود، در پاسخ به تقاضای فصلی، نوسانات بازار و بادهای متغیر ژئوپلیتیک، به دنبال نیروی کار موقت هستند.
فناوری نیز در ایجاد این لشکر چینی نقشی داشته است. اپلیکیشنهای گوشیهای هوشمند به تطبیق سفارشات مشتریان با رانندگان تحویل موجود کمک میکنند؛ در تولید، فناوری بسیاری از کارهای دشوار را که قبلاً نیاز به تجربه داشت، خودکار کرده است.
اشتغال انعطافپذیر از هر نوع، برای بسیاری از کارگران مناسب است. کسانی که در پیمایش اقتصاد پلتفرم مهارت دارند، میتوانند با تغییر شغل، درآمد بیشتری نسبت به یک کارفرمای واحد کسب کنند. یک نظرسنجی در سال 2022 نشان داد که درآمد ماهانه رانندگان تحویل اختصاصی در چین تقریباً یکپنجم بیشتر از کارگران دیگر است. برخی چینیها هم میگویند حاضر نیستند برای همیشه همان کار تکراری را هفته به هفته انجام دهند.
اما در چین مشکل دیگری مقابل پای کارگران موقت وجود دارد که شاید در دیگر کشورها این مشکل مشاهده نشود: کارگران بدون اثبات اشتغال پایدار، ممکن است از دسترسی آسان به خدمات عمومی شهری تحت سیستم ثبت خانوار هوکو چین محروم شوند. سیستم هوکو مانند یک پاسپورت داخلی است که اطلاعات ازدواج، طلاق، تولد، فوت و شهر یا روستای بومی یک خانواده در آن ثبت میشود. زندگی در شهر یا روستای ثبتشده در هوکو به فرد اجازه میدهد تا مزایایی مانند خدمات درمانی، مستمری و تحصیلات رایگان را راحتتر دریافت کند. از طرف دیگر، نداشتن هوکوی مناسب، خرید خودرو یا خانه را دشوار میکند. هوکو مهاجرت اجباری نیروی کار و عمدتاً کمدرآمد را دشوار و کاهش سرعت رشد اقتصادی چین را تشدید میکند. این سامانه شکاف طبقاتی میان مناطق شهری و روستایی را نیز نهادینه میسازد.
مشکل زمانی بیشتر به چشم میآید که اگر کارگران چینی نتوانند یک جا مستقر شوند، ممکن است هرگز ازدواج نکنند و بچهدار نشوند و این امر روند پیری جمعیت چین را بدتر میکند. به هر حال، این گروه از کارگران باید علاوه بر خودشان، هزینه بسیاری از سالمندان را نیز تامین کنند.
محققان بر این باورند که تجربه چین ارزش مطالعه دارد. بسیاری از کشورها، بهویژه در آسیای در حال توسعه، امیدوارند به موفقیت تولیدی همانند موفقیت چین دست یابند. لازم به ذکر است که کمبود مشاغل خوب یکی از دلایلی است که جوانان در چند کشور آسیایی در اعتراض به رهبران سیاسی خود قیام کردهاند.
اکونومیست معتقد است یکی از درسهایی که میتوان از چین گرفت این است که نباید بیش از حد به تولید اهمیت داد. کشورهایی که قدرت صنعتی خود را از دست دادهاند یا هرگز به آن نرسیدهاند، بر این باورند که مشاغل کارخانهای میتوانند اشتغال پایدار، افزایش دستمزد و ثبات اجتماعی را فراهم کنند اما مورد چین نشان میدهد که مشاغل با اتوماسیون کاهش مییابند. در نتیجه بیکاری افزایش مییابد. پس درس دیگری که سیستم چینی برای دنیا به همراه دارد اینکه تلاش برای حذف کار موقت یا کار گیگ به این امید که مشاغل دائمی جای آن را بگیرند، بیهوده خواهد بود. جایگزین واقعی کار موقت اغلب بیکاری است.
نظرسنجی جدیدی نشان داده است که ۷۷ درصد از رانندگان تاکسی اینترنتی پس از ازدستدادن شغل قبلی خود وارد این صنعت شدهاند. پلتفرمهای استخدام، اشتغال ناپایدار را اختراع نکردهاند بلکه حاصل از دست دادن شغل بودهاند. در بسیاری از نقاط آسیا، از جمله چین، کارگران روزمزد هنوز هم صبح زود در کنار جاده جمع میشوند و منتظرند تا کارفرمایانی پیدا شوند و آنها را از میان جمعیت زیادی انتخاب کنند که همگی مشتاق کار هستند.
بنابراین به باور اکونومیست درس آخری که باید از چین گرفت این است که دولتها باید قراردادهای اجتماعی را مورد بازنگری قرار دهند تا کار گیگ تا حد امکان مفید باشد.
این نشریه تاکید دارد که کمک به کارگران موقت و گیگ برای پیشرفت اقتصادی، اکنون بیش از هر زمان دیگری ضروری است.