فروپاشی مرجعیت و سیلاب اخبار جعلی
مرز حقیقت و خیال در فضای مجازی فرو ریخته و ایران ما در توفان اخبار جعلی گرفتار آمده است

مرز حقیقت و خیال در فضای مجازی فرو ریخته و ایران ما در توفان اخبار جعلی گرفتار آمده است. بیاعتمادی به رسانههای رسمی، مردم را به میدان بیقانون شبکههای اجتماعی رانده؛ آنجا که روایتهای جعلی، ثبات و انسجام ملی را نشانه رفته است. بر پایه تازهترین تحقیقات علمی در معتبرترین نشریات جهان، این یادداشت هشدار میدهد که بحران خاموش اخبار جعلی، به نقطهای خطرناک رسیده است.
امیلی دنیس و ربکا لیندبرگ در مقالهای که آوریل ۲۰۲۵ (اردیبهشتماه ۱۴۰۴) در انگلستان منتشر شد، از مفهوم «سرایت پیچیده» برای توضیح خطرات انتشار اطلاعات نادرست استفاده کردند. این پژوهشگران با استعارهای دقیق، اخبار جعلی را به ویروسی عفونی تشبیه کردند که از طریق شبکههای اجتماعی منتشر میشود و میتواند سلامت عمومی جامعه را تهدید کند. یافتههای آنها نشان میدهد که اطلاعات نادرست، میتواند به مقاومت در برابر سیاستهای کلان، توقف برنامههای راهبردی و فرسایش اعتماد عمومی به نهادهای حاکمیتی و متخصصان منجر شود.
امروزه جامعه ایران با بحرانهای سیاسی و اقتصادی متعدد مواجه است و بیش از هر زمان دیگری به اعتماد و همکاری میان مردم و دولت نیاز دارد. بااینحال انتشار گسترده اطلاعات نادرست در شبکههای اجتماعی، این همکاری را تضعیف میکند. شهروندان بهسبب ضعف سواد رسانهای و بیاعتمادی عمیق به منابع رسمی، در برابر پیامهای حاکمیتی مقاومت نشان میدهند. در چنین شرایطی، حتی معتبرترین اخبار نیز با چشم تردید دیده میشوند، زیرا مرجعیت رسانهها در ذهن جامعه فرو ریخته است. یافتههای پژوهشی دیگر، بُعد تازهای از این ماجرا را نشان میدهد.
در هفتم می ۲۰۲۵ (۱۷ اردیبهشتماه ۱۴۰۴)، دار مشی و ماریا دی مولینا، مقالهای در نشریه معتبر «پلاس وان» در آمریکا منتشر کردند که نشان میدهد، اعتیاد به فضای مجازی ــ یا همان «استفاده مشکلساز از رسانههای اجتماعی» ــ رابطه مستقیمی با باور به اخبار جعلی و انتشار آنها دارد. این پژوهشگران توضیح میدهند که افراد گرفتار این اعتیاد، معمولاً کمتر به تحلیل و تفکر عمیق میپردازند و تکانشیتر رفتار میکنند.
درنتیجه اخبار جعلی را راحتتر باور میکنند و بدون تأمل، آنها را با لایک، کامنت یا اشتراکگذاری گسترش میدهند. برای جامعه جوان ما که بخش بزرگی از کاربران شبکههای اجتماعی را تشکیل میدهد، این یافتهها هشداری جدی است. در مقاطع بحرانی که هیجانات عمومی به اوج میرسد، کاربران ایرانی بهجای تحلیل و تأمل، با تکیه بر احساسات لحظهای عمل میکنند.
نتیجه این میشود که خودشان ناخواسته به ناقلان قدرتمند شایعات و اخبار دروغ بدل میشوند و بهجای کمک به حل بحران، بخشی از مشکل میشوند. سومین یافته پژوهشی توسط کریستین پیتر هافمن و شلی بولیان، امسال در یک مجله علمی در آمریکا انتشار یافته است. این محققان براساس یک نظرسنجی در پنج کشور جهان، نشان دادهاند که نگرانی در مورد اطلاعات نادرست در اینستاگرام بهشکلی گسترده در حال افزایش است. نکته کلیدی که این مقاله به آن اشاره میکند، این است که اعتماد کمتر به نهادهای عمومی و استفاده مکرر از پلتفرمها، با میزان نگرانی بیشتر ارتباط مستقیم دارد.
مهمتر اینکه، این نگرانی، حتی زمانی که مواجهه واقعی با اطلاعات نادرست کم است، به فرسایش عمومی اعتماد به نهادها منجر میشود. این یافتهها برای شرایط کشور ما، معنادار است. باتوجه به اینکه اینستاگرام یکی از محبوبترین شبکههای اجتماعی در ایران است، بیاعتمادی به رسانههای رسمی و نهادهای حاکمیتی، باعث میشود هر پیامی که ازسوی آنها منتشر میشود ـ حتی اگر برای اصلاح یک دروغ باشد ـ بیاثر و حتی نتیجه معکوس داشته باشد.
در چنین شرایطی، جامعه دیگر بهدنبال حقیقت نیست، بلکه بهدنبال روایتهایی است که با باورهای از پیش شکلگرفتهاش همخوانی دارد و بههمیندلیل بهراحتی در دام اطلاعات نادرست گرفتار میشود. تحلیل سه پژوهش نشان میدهد، برای مقابله با اخبار جعلی نیازمند سه گام اساسی هستیم.
اولاً، بازسازی مرجعیت خبری؛ تا زمانیکه رسانههای رسمی اعتماد مردم را بهدست نیاورند، هیچ سیاستی مؤثر نخواهد بود. صداقت، شفافیت و حرفهایگری، تنها راه بازگشت این اعتماد است. ثانیاً، سرمایهگذاری بر سواد رسانهای؛ جامعه باید از طریق آموزشوپرورش و رسانههای عمومی، مهارت تفکر انتقادی و توانایی تشخیص خبر درست از نادرست را بیاموزد. ثالثاً، تکیه بر اعتماد بهجای کنترل؛ حاکمیت باید بداند اعتماد عمومی، مؤثرترین سلاح علیه اخبار جعلی است و سانسور و محدودسازی، تنها بیاعتمادی مردم را بیشتر میکند.