محرومیت از آب برای نسلکشی
این مقاله را گروهی از دانشمندان و پزشکان و فعالان حقوق مدنی عرب و اروپایی نوشتهاند تا زنگ خطر را بار دیگر و این بار به طور اضطراری به صدا درآورند. بحران آب در غزه، فاجعهبارتر از آن است که به نظر میآید...

به گزارش هممیهن آنلاین، از میان تمامی اشکال محرومیتهایی که بر مردم فلسطین تحمیل شده است، کنترل راهبردی و محرومسازی از آب، بهویژه بهشدت مخرب و زیرکانه برجسته میشود. همراه با ممانعت از ورود کمکهای حیاتی، تخریب خدمات پزشکی، و تحمیل گرسنگی، اختلال بلندمدت اسرائیل در خدمات آب در غزه، حد تحمل رنج غیرقابل قبول برای غیرنظامیان را بازتعریف میکند. این تسلیح آب، که یادآور نسلکشیهای تاریخی است، تهدید به عادیسازی نقض استانداردهای بشردوستانه میکند.
محروم ساختن مردم از آب، روشی بسیار ساده اما به شدت مؤثر در اعمال فشار است. هر انسان برای نوشیدن روزانه، تمیزی بیشتر و حتی پرورش غذا به آب نیاز دارد. محاصره و گرسنگی، از جمله محرومسازی از آب، بنیانهای جامعه را متزلزل میسازد، زیرا تشنگی، گرسنگی و خشم رشد مییابد. مطابق کنوانسیون نسلکشی سازمان ملل متحد، تحمیل عمدی شرایط زندگی بر گروهی به گونهای که موجب نابودی کامل یا جزئی آن شود، میتواند نسلکشی محسوب شود.
در نسلکشی آلمان علیه مردم هررو و ناماکوا در نامیبیا در سال ۱۹۰۴، مقامات استعماری چاههای آب را مسموم و اکثر ساکنان را به اردوگاههای بیابانی تبعید کردند. کمآبی، گرسنگی و بیماری موجب مرگ تا ۱۰۰ هزار نفر (۷۵ درصد جمعیت هررو) شدند. همانگونه که بین این نسلکشی و هولوکاست پیوندهای ایدئولوژیک وجود دارد، شاید خط سیر تاکتیکهای مبتنی بر آب نیز از طریق نهادهای سیاسی و نظامی دولتی آموزش داده شده باشد. در اردوگاههای کار اجباری نازیها در هولوکاست، محرومسازی از آب پاک توسط آلمانیها به مرگ و بیماری گسترده منجر شد.
شرایط مشابهی در نسلکشی ارامنه از ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۷، نسلکشی سربرنیتسا در ۱۹۹۵، و کارزار مخرب دولت سودان علیه مردم فور، ماسالیت و زغاوا از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ طراحی شده بود. در هر مورد، ایدئولوژی برترانگرا و نفرت، عامل قتلعام بود؛ گفتمان غیرانسانی، رویههای اداری نژادپرستانه، سلاحها و آب ابزارهای آن به شمار میآمدند.
پیامدهای شرایط زندگی که توسط نهادهای دولتی اسرائیل در غزه ایجاد شده است، به قدری قابل پیشبینی است که تقریباً در معنای اصطلاح هانا آرنت، پیشپاافتاده به نظر میرسد. محاصره اسرائیل دسترسی به سوخت لازم برای پمپاژ و تصفیه آب، تجهیزات ترمیم سیستمهای آسیبدیده و حتی آب معدنی را محدود میکند. بمباران زیرساختهای آب، آب آشامیدنی را با فاضلاب خام آلوده میسازد. این امر بیماریهای اسهالی مانند دیسانتری را به وجود میآورد که منجر به سوء تغذیه و افزایش آسیبپذیری نسبت به بیماریهای بیشتر میشود. تجمع اجباری در اردوگاههای آوارگان و گسترش مقاومت ضد میکروبی چرخه بیماری را تشدید میکند. در نتیجه، بسیاری از فلسطینیان به نوشیدن آب شور روی آوردهاند که موجب آسیب به کلیههایشان شده است. تنها در همین هفته گذشته، بیش از ده هزار مورد جدید اسهال آبی حاد (بیش از نیمی از آنها در کودکان زیر پنج سال) به تقریباً یک میلیون مورد قبلی افزوده شده است، به همراه نود مورد جدید سندرم زردی حاد.
این شرایط، شرایط مرگ هستند. اگر ترکشها شما را نکشند، میکروبهای موجود در آب آلوده ممکن است ظرف چند روز جان شما را بگیرند؛ زخمهایی که با آنتیبیوتیک درمان نمیشوند، ظرف چند هفته؛ بیماریهای مرتبط با آب، ظرف چند ماه؛ و نارسایی کلیه، در طول چند دهه رخ خواهد داد. بازماندگان با محیطی مسموم—زیستبومی سمی از جنگ—برای تقریباً همیشه مواجه خواهند بود.
قانون بشردوستانه بینالمللی موظف میداند که قدرتهای اشغالگر از غیرنظامیان محافظت کنند و حتی اسیران دشمن باید از غذا و آب برخوردار باشند. این قواعد جنگ برای حفظ حداقل انسانیت لازم برای دیپلماسی و آشتی پس از جنگ، در صورت وجود هدف سیاسی، وجود دارند.
اما امروز، این هنجارها تحت محاصره قرار گرفتهاند. دادگاه کیفری بینالمللی برای نخستوزیر نتانیاهو به اتهام جنایات جنگی، از جمله گرسنگی و جنایات علیه بشریت شامل قتل، آزار و اعمال غیرانسانی، حکم بازداشت صادر کرده است. آفریقای جنوبی نیز پروندهای علیه اسرائیل به اتهام نسلکشی در دیوان بینالمللی دادگستری مطرح کرده است. هر دو روند قضایی تا حدی بر اساس تحمیل نظاممند شرایط نابودکننده زندگی بر فلسطینیان بنا شدهاند. با افزایش شواهد حمایتی و کاهش فشارهای بینالمللی به درخواستهای ناتوانانه برای توقف کشتار، اقدامات اسرائیل هرگونه امید به آشتی را بیشتر از بین میبرد.
در نهایت، دفاع از صلح نهتنها در دادگاهها، بلکه در پارلمانها و گفتمان عمومی تحقق مییابد. زمانی که جوامع یا تلاشهای دیپلماتیک بینالمللی از مواجهه با ایدئولوژیهای نفرتپراکن یا از به چالش کشیدن نقضهای حقوق بینالملل در زمینه آب خودداری میکنند، انکار بنیادیترین نیاز انسانی را عادیسازی میکنند. با کاهش استانداردهای اخلاقی، ابزار ایجاد رنج آموخته و به کمال رسانده میشود، و نقضهای آتی حقوق بشر و نسلکشیهای احتمالی ممکنتر میگردد.
دانشمندان و دیپلماتهایی که ادعای دفاع از بشریت یا حفاظت از محیط زیست دارند، اکنون باید در همبستگی با کسانی که ناچار به رنج شدهاند، موضعگیری کنند. چشمپوشی از تسلیح آب در غزه، به معنای همدستی در تحمیل شرایطی از زندگی بر فلسطینیان است که چنان وخیماند که ممکن است به نابودی فیزیکی آنان بینجامد، و در را بهسوی نسلکشیهای آینده بگشاید.