| کد مطلب: ۳۸۲۵۰

سفیر فقید و رابطه دیپلماسی و هنر

سفیر ویلیام اچ لوئرز که به ۹۵ سالگی رسیده بود، شنبه در خانه‌اش در کانتیکت، درگذشت.

سفیر فقید و رابطه دیپلماسی و هنر

سفیر ویلیام اچ لوئرز که به ۹۵ سالگی رسیده بود، شنبه در خانه‌اش در کانتیکت، درگذشت. او تا دهه آخر عمرش، فعالانه مبلغ دیپلماسی آمریکایی به عنوان عنصر اصلی سیاست خارجی ایالات متحده بود. بعد از ۳۱ سال سابقه در وزارت خارجه، مؤسسه کوئینسی مفتخر بود که او را به عنوان کارشناس غیرمقیم خود داشته باشد. او پس از بازنشستگی بسیار فعال بود: به عنوان رئیس موزه هنرهای متروپولیتن مشغول بود و در اتحادیه ملل متحد ایالات متحده آمریکا، هم به عنوان رئیس هیئت مدیره و هم به عنوان رئیس حضور داشت. از رهبران کلیدی «پروژه ایران» بود؛ گروهی از محققان و نیز دیپلمات‌ها و نظامیان بازنشسته که متعهد بودند مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای شوند و جلوی درگیری نظامی در منطقه را هم بگیرند.

تریتا پارسی، معاون اجرایی کوئینسی درباره او می‌گوید: «بیل غولی عظیم بود. درباره تلاش‌های او برای تقویت نقش دیپلماسی در سیاست خارجی ایالات متحده، هر چه گفته شود کم است؛ مثلاً بدون او هیچ توافق هسته‌ای با ایران در کار نبود.» پروژه ایران تا امروز همچنان به عنوان مرکزی ارزشمند برای سیاست‌گذاران و تحلیلگرانی خدمت می‌کند که به دنبال پرهیز از سوءتفاهم بین ایران و ایالات متحده هستند، در فرایند پیدا کردن راه‌حل‌های دیپلماتیک برای پیشگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای. رئیس‌جمهور باراک اوباما، شخصاً از تلاش‌های لوئرز در پروژه ایران بابت حصول توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ بین ایران و 1+5 یاد کرد. او دستخطی نوشت که در کتاب خاطرات لوئرز به نام «هم‌نشینان نامعمول: معترضان و دیپلمات‌ها، دشمنان و هنرمندان» منتشر شده است: «ممنون از تو در پروژه ایران بابت رهبری‌ات در توافق هسته‌ای. خیلی اثر داشت و دنیا بابتش جای بهتری خواهد بود.»

لوئرز مشتاقانه به دنبال دموکراتیزه‌کردن سیاست خارجی بود و اهمیت هنر و فرهنگ، به‌خصوص موسیقی را برای پل‌زدن بین فرهنگ‌ها و غلبه بر موانع سیاسی به نفع دیپلماسی تبلیغ می‌کرد. او از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۶ به عنوان سفیر ایالات متحده در چکسلواکی خدمت کرد و نقشی تعیین‌کننده در تقویت شهرت بین‌المللی واتسلاو هاول داشت تا از او در مقابل ترور محافظت شود.

این اقدام دیپلماتیکی ظریف و زیرکانه بود که بنیان انقلاب مخملی این کشور و گذار چکسلواکی از وضعیت دولت تک‌حزبی و اقتصاد دستوری به جمهوری پارلمانی را گذاشت، با هاول در جایگاه رئیس‌جمهور کشور تازه‌تشکیل‌شده جمهوری چک. لوئرز در خاطراتش که سال ۲۰۲۴ منتشر شده می‌نویسد: «دیپلماسی و هنر. چنان باور کاملی به قدرت همکاری‌شان دارم که ۵۰ سال صرف دفاع از این‌ها، مبارزه برایشان و تجلیل هم همه آنچه به نام‌شان حاصل شده، کرده‌ام. او پایان کتابش را به عنوان دیپلمات بازنشسته‌ای نود و چند ساله که به گذشته زندگی خوبش نگاه می‌کند نمی‌نویسد، بلکه به عنوان مشکل‌گشایی جوان‌دل می‌نویسد که به سمت سخت‌ترین مشکلات دنیا کشیده می‌شود و می‌پرسد که دیپلماسی آمریکایی را چگونه می‌توان به کار گرفت تا به درگیری پایان داد و منافع مشترک را پیش برد. او می‌نویسد:

«من، با باوری خدشه‌ناپذیر به اصل بنیادین گفت‌وگو با دیگری در هم‌نشینی‌های نامعمول، متقاعد شده‌ام که باید حتی با پوتین یا نزدیک‌ترین مشاورانش حرف بزنیم تا ببینیم او کی آماده خواهد بود یا اصلاً هیچ‌وقت آماده این خواهد بود که نظراتش را با ما در میان بگذارد، درباره اینکه چطور می‌توان پایانی برای جنگ اوکراین سازمان‌دهی کرد. باید راهی پیدا شود که دنبال ارتباطات پشت پرده با کرملین بگردیم، با دوستان و مرتبطان پوتین، تا مشخص کنیم آیا میلی هست که به اختلافات رسیدگی شود و روش‌های پایان درگیری با اوکراین بررسی شوند.

شیطان‌نمایی از پوتین، با توجه به غیرانسانی‌بودن این جنگ بین روسیه و اوکراین کاملاً قابل‌درک است، اما نیاز به گفت‌وگو با هم‌نشین نامعمول، شامل دشمن، باید بر نفرت و خصومت با دشمن غلبه کند. اگر ایالات متحده مشغول حمایت از درگیری نظامی یا مدیریت درگیری نظامی شود، باید اهدافی کمتر از پیروزی مطلق تعیین کند. اتفاقاً، پیروزی‌هایی که قابل دسترسی هستند، به ایالات متحده اجازه می‌دهند در مقابل درگیری‌ها دوام بیاورد، بدون اینکه ناچار باشد با شکستی تحقیرآمیز یا با جنگی تمام‌نشدنی مواجه شود.»

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
آخرین اخبار